مادر، کلمهی مقدسی که بنیان یک خانواده است. مادر صفاتی را با خود حمل میکند که همهی آنها ویژگیهای آرمانی انسان هستند؛ مادر نشانهی زایندگی و آفرینندگی، نشانهی فداکاری و بسیاری از صفات زیبا و دوستداشتنی است. اما شاید کمتر پیش آمده که از دیدگاه اجتماعی و دریچهای خاص شخصیت مادر مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد؛ از دیدگاهی که مادر را اصلی میداند بر بسیاری از اتفاقاتی که در اطراف یک خانواده میتوانند به این بنیان ضربه بزنند.
!Mother نام اثر جدید دارن آرنوفسکی، کارگردان همیشه خلاق و پرحاشیهی سینما است که میتوان بعد از اثر ناامید کنندهی او در سال ۲۰۱۴ که فیلم نوح بود این اثر را به منزلهی بازگشتی شکوهمندانه به سینما برای او و سبک فیلم سازیاش در نظر گرفت. قبل از هرچیز باید بگویم که این فیلم جزو آن دسته از آثاری است که یا مخاطب شیفتهی آن خواهد شد و یا از آن متنفر میشود و دارای رویکرد ۰ یا ۱۰۰ گرایانه است. به تبع همین موضوع در برداشتها و ارزیابیهایی که از فیلم شده نیز شاهد طرفداران سرسخت و همچنین دشمنان خونی این فیلم بودیم که باعث به وجود آمدن دودستگی بزرگی بین بینندگان فیلم شد. در این مقاله قصد انجام بررسی مختصری از فیلم «مادر» را داریم. با سینما گیمفا همراه باشید.
داستان فیلم در یک مکان نامعلوم و خانهای بزرگ شکل میگیرد که در آن یک زن و شوهر جوان مشغول زندگی هستند. شوهر نویسنده و شاعری است که طرفداران زیادی داشته اما مدتی است که به دلیل نداشتن ایده از عمل به حرفهی خود عاجز است و همسر او نیز یک زن خانهدار است که تلاش دارد الهام بخش شوهر خود باشد و به تمام وظایف خود در خانه عمل کند. دیری نمیپاید که با ورود فرد غریبهای به خانه که فکر میکند خانهی مذکور هتل و محلی برای اسکان است و سپس همسر وی، این کانون گرم خانواده به خطر میافتد.
در ادامهی داستان فیلم، شوهرعلی رغم میل باطنی همسرش به این دو فرد در خانه اجازهی سکونت میدهد و این شروعی میشود بر اتفاقات آتی فیلم که باعث سلب آرامش از زن خانه میشود.
روند فیلم در گاهی اوقات باعث گیج شدن ما میشود و در اکثر اوقات مفهوم گرایی و نمادینه بودن کارکترهای داستان از قالب فیلم اهمیت بیشتری پیدا میکنند اما این موضوع باعث نمیشود که رگههایی از فیلم های Black Swan و یا Fountain در زیربنای اثر مشاهده نشود. زیرا فیلم هم از مایهی روانشناختی قدرتمندی بهرهمند است و همچنین درگیر با مضامین سوررئال است.
اما موضوعی که باعث میشود بسیاری از افراد از فیلم لذت نبرند و یا نسبت به آن جبهه بگیرند تاکید بسیار آن بر نمادگرایی و آمیختگی شدید قالب با معنا است که گاهی شک میکنیم آیا اتفاقات پیش رو حقیقتاً رخ داده و یا در فرای واقعیت موجود قرار دارد.
همچنین آمیختگی با مضامین دینی که همیشه از علاقههای آرونوفسکی بوده است به پیچیدهتر شدن هرچه بیشتر فیلمنامه دامن زده است. اما هنر آرونوفسکی در تک تک لحضات فیلم مادر خود را نشان میدهد. درست در همانجایی که اتفاقاتی از قبیل دیده شدن نقطهی خونی در کف زمین توسط زن و یا حوادث عجیبی که در زیرزمین خانه اتفاق میافتد رخ مینماید باز هم بیننده از این موضوع که همهی اینها حاصل توهمات این زن است سر باز میزند و تا آخرین دقایق فیلم با وجود همهی پیشامد که خلاف عقل رخ میدهد نسبت به تمامی صحنههایی که مشاهده کرده احساس واقعی بودن دارد. این نشان میدهد که کارگردان در صحنه پردازی و ترسیم اثر به قدری تبحر دارد که در تجربهای نزدیک به واقعیت مخاطب را برای ۲ ساعت به روی صندلی میخکو میکند.
از سوی دیگر فیلمنامه دارای ضعفهایی در شیوهی روایت است که گاهی باعث میشود در صحنههایی علت اتفاقاتی که رخ میدهد را از خود جویا شویم اما همانگونه که پیشتر عرض کردم فیلم دارای رویکردی معناگرا و سرشار از نمادهای مختلف است و شاید به مذاق کسانی که به قالب و دکوپاژ یک فیلم بیشتر از معنای آن توجه میکنند اصلا خوش نیاید، علیرغم اینکه آرونوفسکی هم در این موضوع زیادهروی کرده و در بعضی لحظات، فیلم تم جنون آمیزی به خود میگیرد و از کنترل خارج میشود. همچنین به گفتهی وی فیلمنامهی «مادر» ظرف یک هفته به عرصهی قلم آمده و در مراحل تولید نیز چندین بار تدوین شدهاست.
تیم بازیگری فیلم عملکرد بسیار قدرتمندی را از خود به نمایش میگذارد. علاوه بر نقش آفرینی تحسین برانگیز جنیفر لارنس که تجربهی جدیدی برای او به حساب میآید و در طول فیلم نیز بار زیادی بر روی دوش وی قرار دارد، گویا خاویر باردم نیز بهترین انتخاب برای ایفای نقش مرد شاعر بوده است. اد هریس و میشل فایفر نیز در نقش زن و شوهرغریبه عالی عمل کردهاند تا تجربهی بی نقصی را در این زمینه شاهد باشیم.
فیلمبرداری فوقالعادهی فیلم نیز وظیفهی خطیری بود که به متیو لیباتیک محول شده بود و او نیز به مانند همکاریهای قبلی که با آرونوفسکی در آثاری مانند «مرثیهای برای یک رویا داشت» به نحو احسن از پس کار خود بر آمده است.یکی از عوامل بسیار کلیدی در فیلم مادر که به دلیل ساخته شدن آن در یک محیط بسته اهمیت فراوانی داشت فیلمبرداری آن بود که شاهد صحنههایی بسیار زیبا و فیلمبرداری های روی دست فوقالعادهای بودیم و در زمینهی فیلمبرداری میتوان اثر را عالی قلمداد کرد.
موسیقی متن فیلم نیز توسط یوهان یوهانسون که پیشتر کار او را در فیلم Theory of Everything شاهد بودیم ساخته شده است و در برخی موارد زیبا و اغلب نیز متناسب با جو فیلم است.
در نهایت میتوان گفت که چه با فیلم موافق باشیم و چه از دستهی مخالفان آن باشیم؛ باید قبول کنیم که «مادر» اثری شایستهی احترام و جسورانه است که باعث میشود این موضوع که آرونوفسکی همیشه دارای سبک ویژهی خود باشد بیشتر برایمان مشهود شود و نگرانیهای طرفداران او پس از ساخت فیلم نوح نیز برطرف شود. آرونوفسکی سعی کرده با ترکیب مضامین دینی و عناصر سوررئال و همچنین پرداختن به دیدگاه های اجتماعی از پنجرهای که تا به حال کسی پشت آن قرار نگرفته بود به شخصیت مادر و حریم یک خانه که بنیان آن مادر است به قضایا نگاه کند و در این راه از انواع مضامین هم کمک گرفته تا هرکس برداشت متفاوتی از فیلم او داشته باشد. دیدن فیلم مادر را به تمامی علاقه مندان سینما به ویژه دوستداران آثار مفهمومی و بنیادین پیشنهاد میکنیم.
نظرات
در مورد فیلم … برای من عجیبه که این فیلم مورد استقبال قرار نگرفت؛ فیلم ایده جذابی داره و حقیقتا خوشساخت هستش و قشنگ ساخته شده و حرف خوبی و تاثیرگذاری به بشر میزنه!
و در مورد نقد …. حقیقتا این نقد خیلی عامیانه است و هیچ توضیحی در مورد فیلم نداده … خوب بود توضیحی در مورد اهداف و نماد های فیلم داده میشد!! اما به هر حال ممنون! :))
من بخاطر نقدهای خوبی که توی سایتتون دیدم عضو شدم اما انگار نقدهاتون داره کم محتوی میشه، در مورد فیلم مادر خب خیلی میشه حرف زد اما شما انگار خواستید برای کسانی که فیلم رو ندیدند اسپویل نکنید ولی به هر حال میتونستید بیشتر توضیح بدید، مثلا برای افرادی که دیدند و چیزی نفهمیدند میتونستید برای کلیت موضوع به چندتا از نمادها اشاره کنید مثل اینکه جنیفر لارنس نماد زمین بود و فیلم در مورد رابطه زمین با خداست ولی هیچ وقت براش کافی نبوده و اون همیشه عاشق پرستیده شدن بوده، منم اولش فکر میکردم اتفاقات فیلم توهم زنه باشه اما ازونجا که آرونوفسکی رو میشناختم منتظر بودم که چیز بیشتری نشون بده و واقعا بیست دقیقه پایانی منو به اوج هیجان رسوند و ثابت کرد که این آرونوفسکی همون آرونوفسکی فانتینه
نقد و بررسی جالبی بود . بنده متاسفانه به دلیل مشاغل درسی نمی توانم زیاد فیلم ببینم اما این فیلم جزو فیلم هایی است که در برنامه ام قرار دارد تا تماشا کنم …
با تشکر از شما و نقد جالبتان …