اگر آنیا تیلور-جوی در آستانهی تبدیل به یک ستارهی بزرگ باشد -با پیوستن به پیشدرآمد Mad Max «مکس دیوانه» و حضور در فیلمهای The New Mutants «جهش یافتههای جدید» و Emma «اما» در گذشته- The Queen’s Gambit «گامبی وزیر» او را چندین حرکت پیش میاندازد. نقشآفرینی تیلور-جوی در این داستان درباره یک نابغهی شطرنج مشکلدار، برای تماشای این مینیسریال نتفلیکسی کافی است، حتی اگر سه قسمت از این سریال هفت قسمتی اضافی به نظر برسد.
شطرنج معمولاً در آثار سینمایی مورد بررسی قرار نمیگیرد و فقط میتوان از Searching for Bobby Fischer «در جستجوی بابی فیشر» به عنوان یک استثناء یاد کرد. اسکات فرانک نویسنده-تهیهکننده-کارگردان The Queen’s Gambit که این سریال را از رمانی نوشتهی والتر تیویس اقتباس کرده، سعی میکند با نمایش تصورات بث هارمون جوان که مهرههای شطرنج بزرگ را روی سقف تصور میکند، به داستانش جذابیت بیشتری بدهد که تا حدودی موفق است.
این سریال آغاز خیلی کُندی دارد و با مشکلات این دخترک در پرورشگاه شروع میشود، جایی که با سرایدار مهربانی (بیل کمپ) آشنا میشود که شطرنج را به او معرفی میکند. سپس او وارد دبیرستان محلی میشود، اعضای مسنتر باشگاه شطرنج را شکست میدهد، در حالی که به طور مخفیانه قرص میخورد.
بث به فرزندخواندگی پذیرفته میشود، امّا تنش بین پدر و مادر جدیدش آشکار میشود و خیلی زود فقط بث و مادر جدیدش، آلما (ماریل هلر) باقی میمانند، که در نهایت موافقت میکند تا نبوغ بث را تا حدّی که به صلاحش باشد پرورش دهد.
اینها در کنار هم ادامه پیدا میکنند تا به هستهی اصلی داستان برسیم، جایی که بث مردها را در مسابقات مختلف شکست میدهد و در نهایت به سراغ چالشی میرود که شایستهی استعدادهای اوست، یعنی رقابت با روسها که شور و اشتیاق زیادی نسبت به شطرنج دارند.
تیلور-جوی با چشمان درشت و نافذ و خونسردی خودش، بث را به شکل شخصیتی کاملاً جذاب به تصویر میکشد. امّا موانع استفادهشده برای طولانی کردن روند رشد او خستهکننده و قابل پیشبینی میشوند.
البته این هنرنمایی تیلور-جوی را تضعیف نمیکند، امّا باعث میشود این سریال برای پیش بردن داستانش کمی تقلا کند. شرایط وقتی بهبود مییابد که بثِ بزرگسال وارد یک سری روابط با مردان باهوش امّا دستوپا چلفتی میشود. این سریال همچنین از طراحی لباس و موسیقی جذابی بهره میبرد و هنگامی که روسها پشت سر این نابغهی آمریکایی غیبت میکنند، او را با ان مارگارت مقایسه میکنند. شاید این دو شباهت زیادی به یکدیگر نداشته باشند، اما این مقایسه تا حدودی مخاطبان را سرگرم نگه میدارد.
ای کاش The Queen’s Gambit مانند حملات بث به حریفانش در شطرنج، داستانش را با شجاعت روایت میکرد.
نمره: ۸
نظرات