بررسی فیلم Vanquish: ماموریتی غیرممکن

3 May 2021 - 21:04

لطفا فریبِ اسم مورگان فریمن (Morgan Freeman) را نخورید! حتی این بازیگر ۸۳ ساله‌ی مشهور که جایزه‌ی اسکار را هم در کارنامه‌ی خود دارد و در چندین فیلم بزرگ و درخشان از جمله The Shawshank Redemption نیز به‌ایفای نقش پرداخته است هم نتوانسته است مواد داستانی احمقانه و شخصیت‌های بی‌رمق خلق شده توسط نویسنده و کارگردان فیلم، جورج گالو (George Gallo) در فیلم غیر قابل تحمل Vanquish را به چیزهایی بهتر تبدیل کند.

این فیلم خسته‌کننده که تنها موفقیتش، به‌چالش کشیدن صبر و تحمل شماست، داستان یک موادفروش سابق به‌نام ویکتوریا با بازی بازیگر و مدل جوان، رابی رز (Ruby Rose) است که در شبی خونین، دخترش توسط رئیس مجرم و پلیس فاسد بازنشسته، دیمون، با بازی مورگان فریمن به گروگان گرفته می‌شود. شرط آزادی دختر ویکتوریا از چنگال دیمون، کشتن چندین گنگستر در مکان‌هایی مختلف است.

فریمن که انگار در این فیلم از ابتدا مجرم به دنیا آمده، از لانه‌ی تنگ و تاریکش، که هرگز از آن خارج نمی‌شود، و از طریق یک هدست بلوتوثی، دستوراتِ مدنظرش را به گوش ویکتوریا می‌رساند. در طی فیلم، گهگاه، او نظرات مهم و مفید خود مانند: “اوه”، “باریکلا” و “بیدار بمان” را به ویکتوریا می‌گوید و باعث می‌شود او از مسیرش منحرف نشود! شاید بسیار تعجب کنید، ولی به‌نظرم نقش دیمون در فیلم Vanquish ساده‌ترین نقشی است که فریمن در طول عمرش در آن بازی کرده است و بله، من از صداپیشگی او برای انیمیشن Lego آگاه هستم.

 

شهری که در فیلم برای بیننده به تصویر کشیده می‌شود، مختصاتی بسیار عجیب و منحصر به‌فرد دارد؛ رز یک استرالیایی است که در شهری مرموز و مملو از اراذل و اوباش جنوبیِ آمریکایی، آدم‌کش‌های گردن‌کلفت آلمانی و سارقین مسلح فرانسوی به ماموریت می‌رود! اگر هریک از شما توانست نام این شهر را به من بگوید، کاری بزرگ را انجام داده است و من را نیز از ناآگاهی نجات داده است!

تمام پنج مکانی که ویکتوریا به دستور دیمون به آن‌جا می‌رود (و شما در هر مکان با تمام وجود می‌خواهید که زمان بگذرد و زودتر هر پنج تای آن‌ها تمام شود)، مثل هم‌ طراحی شده‌اند و هیچ خلاقیتی در طراحی بصری آن‌ها دیده نمی‌شود. تمامی این مکان‌ها اغلب به رنگ آبی یا سبز هستند. در اغلب این مکان‌ها، ما با چند خلافکارِ قوی‌هیکل خارجی و یک رئیس طرفیم و افراد در قالب‌هایی گوناگون هر بار بر سر راه ویکتوریا ظاهر شده و هر بار ما را از انتخاب این فیلم برای تماشا کردن، پشیمان می‌کنند.

البته بگذارید تنها نکات منفی فیلم را نگوییم، این فیلم دارای نکاتی ارزنده نیز هست! در یکی از چندین سکانس خسته‌کننده و مشوش فیلم، ویکتوریا پس از یک بیهوشی طولانی مدت در حالی از خواب بیدار می‌شود که در کنار او تَلی از مواد مخدر دیده می‌شود. این صحنه، به “کودکانی” که در حال تماشای فیلم هستند، نکاتی بسیار مفید و ارزشمند را برای ادامه‌ی زندگیشان گوشزد می‌کند!

یکی از بدترین مشکلات فیلم، صحنه‌های خشونت آمیزِ بی‌دلیل آن است. مجموعه فیلم‌های جذاب John Wick نیز مملو از صحنه‌های خشنونت‌آمیز و داستانی کم‌رنگ بین این صحنه‌ها هستند، اما تماشای فیلم‌های جان ویک مانند تماشای یک رقصِ باله‌ی خشونت‌آمیز می‌ماند، اکشنی نرم و خیره‌کننده که خشونت در آن‌ها هنرمندانه به‌تصویر کشیده می‌شود و این‌ها تمام چیزهایی هستند که Vanquish از داشتن آن‌ها بی‌بهره است.

یکی از مشکلات بزرگِ دیگر Vanquish، کلیشه‌ای بودنِ بسیار زیاد تعداد زیادی از صحنه‌ها و اتفاقات آن است. به‌عنوان مثال همه‌ی ما بارها این صحنه که شخصیت فیلم، موتورسیکلتش را از زیر خروارها خاک بیرون بکشد و به حرکتش ادامه دهد را در فیلم‌های اکشن و غیراکشن زیادی دیده‌ایم و همین صحنه با خام‌دستی فراوان در این فیلم نیز تکرار می‌شود! از مشکلات دیگر فیلم، می‌توان به طراحی بسیار ضعیف و دمِ دستیِ صحنه‌های اکشن آن اشاره کرد که برای فیلمی که اسمِ ژانر اکشن را با خود یدک می‌کشد، بسیار ناامیدکننده به‌نظر می‌رسد.

 

در یکی از صحنه‌های ابتدایی فیلم، دیمون با بازی فریمن برای اعتراف به کلیسا می‌رود و می‌گوید: “پدر، مرا به‌خاطر گناهانم عفو کن”، باید گفت که فریمن باید در دنیای واقعی، این دعا را برای بازی کردن در Vanquish نیز بکند!

برچسب‌ها: ، ، ،

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.