روزنامه فرهیختگان از نقطه نظرات کارگردان مستند «مادرکشی» می گوید

26 July 2021 - 10:10

روزنامه فرهیختگان نوشت: کمیل سبحانی کارگردان مستند «مادرکشی» می‌گوید، خشکسالی به معنای تغییرات اقلیمی یا کاهش بارش یا چیزهایی شبیه به این، نمی‌تواند منشأ مشکلات حوزه آب کشور باشد. وقتی شما هم در زمان بارش فراوان باران مشکل چگونگی مدیریت منابع آب دارید و هم در زمان کاهش بارش باران، این یعنی مشکل در کمی یا زیادی منابع نیست.

سال ۱۳۹۴ بود که به سفارش مرکز بررسی‌های نهاد ریاست‌جمهوری مستندی ساخته شد با عنوان مادرکشی. عنوان این فیلم به مادر به‌عنوان استعاره‌ای از وطن اشاره داشت و موضوع آن مدیریت منابع آبی در سیستم توسعه‌محور ایران بود. این مستند روایت خودش را از سال‌های دور پیش از انقلاب آغاز می‌کرد و به امروز می‌رسید. این مستند نگاهی آسیب‌شناسانه به وضعیت حکمرانی آب در ایران داشت و با رویکردی پژوهشی می‌کوشید ضمن به تصویر کشیدن مظاهر و نتایج بحران آب، علل مختلف به‌وجود آمدن این بحران در ایران را بررسی کند.

این مستند اولین‌بار در ۲۴ آذرماه ۱۳۹۵ در جریان نهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت در سینما فلسطین تهران با حضور برخی از اعضای هیات دولت و تعداد زیادی تماشاگر پخش شد.  همان روزها بود که گزارشی از وضعیت تکیده و رنجدیده مردم استان اصفهان که به‌دلیل بحران بی‌آبی زندگی‌شان مختل شده بود، در فضای مجازی پخش شد. این گزارش البته به اندازه خیلی از بحث‌های دیگر روز که عموما در دغدغه طبقه متوسط شهرنشین بودند، دیده نشد و به چشم نیامد. این قبیل اعتراضات به مسائل آبی همچنان ادامه پیدا کرد تا به بحران آبی خوزستان در تابستان سال ۱۴۰۰ رسید. کم‌کم مردم سایر نقاط کشور هم فهمیدند که مساله بی‌آبی، یک مساله صرفا طبیعی نیست و همه‌چیز آن به نزولات آسمانی ربط ندارد، بلکه باید نقش مدیران اجرایی را هم درنظر گرفت. حالا حدود ۵ سال از زمانی که مستند مادرکشی برای اولین‌بار به نمایش درآمده بود، می‌گذرد و با کمیل سوهانی به بهانه بحران آبی خوزستان، چیزی که تمام مردم ایران را درگیر خودش کرد، گفت‌وگو کرده‌ایم.

این روزها و با بالا گرفتن بحران آب در خوزستان، درمورد علل اصلی مشکلات آب کشور نظرات زیادی مطرح می‌شود، به‌عنوان کسی که از چند سال پیش به‌واسطه تهیه مستند مادرکشی، درگیر پژوهش و کاوش در حوزه مدیریت آب بوده‌اید، فکر می‌کنید علت اصلی مشکلات این حوزه در چیست؟

از نظر من خشکسالی به معنای تغییرات اقلیمی یا کاهش بارش یا چیزهایی شبیه به این، نمی‌تواند منشأ مشکلات حوزه آب کشور باشد. وقتی شما هم در زمان بارش فراوان باران مشکل چگونگی مدیریت منابع آب دارید و هم در زمان کاهش بارش باران، این یعنی مشکل در کمی یا زیادی منابع نیست.

پس فکر می‌کنید مشکل اصلی در چه چیزی باشد؟

مشکل اصلی در نسبتی است که با منابع برقرار می‌کنیم. این نسبت دچار اشکال است. بحث زیاد بودن یا کم بودن فرع ماجراست. ما دومین منابع گاز جهان را در اختیار داریم، اما در زمستان‌ها دچار مشکل گرمایش می‌شویم. با تایید مسئولان وزارت نیرو دو سال پیش بزرگ‌ترین بارش‌های قرن را داشتیم و مخزن سدها سرریز داشتند، اما امسال مشکل تولید برق داریم. اینها یعنی نسبت ما با منابع دچار مشکل است، نسبتی که ربطی به فراوانی یا کمبود ندارد. در هر حالتی ما دچار مشکل مواجهه با منابع هستیم.

 این یعنی مشکل در مدیریت منابعی مانند آب است؟ چقدر می‌توان امیدوار بود که با اصلاح روندهای مدیریتی، این قبیل مشکلات حل شوند؟

قطعا مشکل در مدیریت منابع است، اما این به معنی آن نیست که همه مشکلات مربوط به مدیریت، با افرادی با مهارت‌ها و تحصیلات و تجربیات بالاتر در امر مدیریت حل خواهد شد. اینکه فکر کنیم اگر کسانی را بر سر منابع آب بگماریم که واحدهای مدیریت بیشتری در دانشگاه‌های بهتری پاس کرده باشند، مشکلات آب کشور حل خواهد شد، اشتباه است. مدیریت در خلأ شکل نمی‌گیرد، در محیط و با توجه به شرایط و واقعیت‌ها شکل می‌گیرد. باید ابتدا زمین بازی و قواعد حاکم بر آن را شناخت و بعد راجع‌به اینکه در این زمین چه کسی می‌تواند خوب بازی کند و چه کسی بد، تصمیم گرفت. پیش از هرچیز باید نسبت زندگی و اقتصاد انسان ایرانی با آب مشخص شود. جایگاه آب با توجه به فرهنگ و اقلیم انسان ایرانی تعیین شده، سپس در چارچوب این تعاریف مشخص برای بهترین عملکرد برنامه‌ریزی شود. تا پیش از این نگاه تمدنی و فرهنگی توقع اصلاح امور تنها از طریق اصلاح افراد یا روندها توقعی نابجاست.

عمدتا درمورد مسائل محیط‌زیست، دغدغه‌هایی فراتر از جزئیات فنی هم وجود دارند. مثلا فرهنگ‌سازی از جمله این موارد است و حالا شما از نگاه فرهنگی تمدنی صحبت می‌کنید. منظور شما از اصلاح نگاه فرهنگی تمدنی درمورد آب چیست؟

آب در سپهر فرهنگ انسانی که در منطقه‌ای مانند ساحل مدیترانه زندگی می‌کند، معنایی دارد که با تعریف آن با انسانی که در کویر زندگی می‌کند، متفاوت است.  اگر انسان کویر بخواهد کشاورزی کند، بخواهد تولید کند یا مصرف، باید با توجه به این تعاریف کلی برای خودش برنامه‌ریزی داشته باشد. از طرفی ممکن است در فرهنگی، آب تنها یک کالای اقتصادی تلقی شود، اما در فرهنگ دیگری آب معانی دیگری چون روشنایی، طهارت، برکت، حیات و… داشته باشد. برنامه‌ریزی‌ها و مدیریت‌ها باید در چارچوب این تعاریف باشد. این یعنی نگاه فرهنگی و تمدنی به امور و مسائل. نگاهی که مقوله‌ای مانند مدیریت در ذیل آن قرار می‌گیرد. بدین ترتیب تنها با رفتن و آمدن مدیران نباید و نمی‌توان به اصلاح امور فکر کرد.

و چه چیز باعث می‌شود این نگاه عمیق فرهنگی و تمدنی شکل نگیرد؟

از نظر من مهم‌ترین مشخصه یک جامعه مصرف‌کننده نمایشگاهی بودن آن است. جامعه نمایشگاهی، جامعه‌ای سطحی و کوتاه‌مدت است. جامعه کوتاه‌مدت و نمایشگاهی نسبت به هیچ چیزی احساس ضرورت نمی‌کند. در چنین جامعه‌ای معمولا مسائل تا به سطح امنیت ملی نرسند، مورد توجه قرار نمی‌گیرند. عادت به مصرف منابع و آماده‌خوری هرگونه احساس ضرورت را از جامعه دور می‌کند. وقتی ضرورتی نباشد فکری هم نخواهد بود. فکر در کتابخانه و خلأ شکل نمی‌گیرد. متاسفانه جامعه ایرانی در سطوح مختلف مادی و غیرمادی درحال تبدیل شدن به یک مصرف‌کننده تمام‌عیار است. فقط برنامه‌ساز تلویزیونی نیست که با افتخار اعلام می‌کند برنامه کپی‌شده می‌سازم و به این کپی‌کردن افتخار می‌کنم؛ مهندس ما هم شیوه‌های مهندسی ترجمه‌ای را به‌کار می‌گیرد و به آن افتخار می‌کند. اقتصاددان و جامعه‌شناس و اهل اندیشه هم تولید فکر و نظر را بر خود حرام می‌دانند. این عدم‌ اعتماد به نفس فراگیر، ناشی از عادت جامعه به مصرف است. در چنین جامعه‌ای نمی‌توان به شکل‌گیری یک نگاه عمیق و ریشه‌دار امیدوار بود. در چنین جامعه‌ای مراکز تولید فکر و اندیشه هم همگی نمایشی و فانتزی بوده و نمی‌توانند به تبیین درست امور بپردازند.

آینده وضعیت بحران آب کشور را چگونه می‌بینید؟

همانطور که عرض کردم بحران آب یکی از بحران‌های پیش‌روی ماست که تا تبدیل به یک مساله امنیتی نشود، دیده نخواهد شد. من چهار سال پیش فیلمی درمورد صندوق‌های بازنشستگی هم ساخته‌ام و معتقدم به‌زودی آن مساله هم تبدیل به مساله امنیت ملی خواهد شد. جنس بحران در صندوق‌های بازنشستگی هم شباهت زیادی به بحران آب دارد، این یعنی ما بحران مواجهه با منابع داریم، یک جا این منبع پول‌های ذخیره ‌شده بازنشستگان است و جای دیگر آب و گاز و نفت و معدن و… در گذشته به‌خاطر مشخص بودن نسبت انسان ایرانی با منابعش ما دچار کمبود بودیم، اما بحران خیر. تشنگی و کم‌آبی بخشی از زندگی انسان ایرانی بود، او توانسته بود زندگی خود را برمدار این تعریف مشخص سامان ببخشد. امروز اما انسان ایرانی درکی از نسبت خود با منابع ندارد. معتقدم اتفاقاتی نظیر آنچه در خوزستان شاهد آن هستیم، تازه آغاز ماجرا است. شهری که بنا کرده‌ایم باید مناسباتش را بر محور واقعیت شکل دهد. جامعه نمایشگاهی، جامعه‌ای است که بحران‌هایش را پنهان می‌کند. در چنین مدینه‌ای، حکومت در بهترین حالت به شهروندان معترضش باج می‌دهد. باج‌هایی که آرامش را به‌صورت موقت به شهر بازمی‌گرداند. چند روز پیش وزیر جهاد کشاورزی از افزایش اعتبارات ۱۵ هزارتنی نهاده‌های دامی به سهمیه استان خوزستان خبر داد. خبرهایی از این دست را این روزها باز هم خواهیم شنید. پارسال مساله غیزانیه به‌گونه‌ای گذشت، امسال هم هورالعظیم با این چسب‌زخم‌ها خواهد گذشت. اما معتقدم این تازه آغاز ماجراهای تلخ مواجهه یک جامعه نمایشگاهی با مساله منابع است.

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها:

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.