لوگان جدیدترین فیلم اقتباسی از کامیکهای مارول است که آخرین نقش آفرینی هیو جکمن در قالب ولورین را به تصویر میکشد. لوگان، حماسههایش مانند سابق نیستند. ولورین در آن، یک هیولای مکانیکی نینجا را از پای در نمیآورد و به جز مبارزهای که خودش در مقابل خودش قرار میگیرد، چالش بزرگ دیگری را احساس نمیکند. چالشی که اینبار وی را به خاک و خون میکشد، ترس از مردن و شکست خوردن نیست. بلکه ترس از دست دادنِ عزیزی است که تازه آن را پیدا کرده تا پس از سالها زندگی، طعم خوش خانواده را بچشد.
جیمز منگولد که پیش از این نیز در فیلم ولورین محصول سال ۲۰۱۳ با هیو جکمن همکاری کرده بود، موفق به خلق نه تنها یکی از بهترین فیلم های اقتباسی از کامیکهای مارول، بلکه یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی بشود که تا به حال دیدهایم. ایستگاه آخر ماجراجوییهای ولورین، غمانگیزترین فیلمی است که در سری فیلم های مردان ایکس تماشا کردهایم. در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به فیلم لوگان که به خونین ترین شکل ممکن، احساسات بیننده را تحریک میکند. با سینماگیمفا همراه باشید.
هر یک از شخصیتهای مهم داستان در لوکیشنهای متفاوت معرفی میشوند. چهرهای جدید از خود نشان میدهند و بیننده را به یک تجربۀ کاملا جدید در دنیای ابرقهرمانها دعوت میکنند. لوگان به دیوانهوارترین شکل ممکن پایان راه قهرمان اصلیاش را به نمایش میگذارد. یک رانندۀ ساده که به جای قدرتش، ضعف و فروپاشیهایش به چشم میآیند. علاوه بر آن هم چند مهمان ناخوانده سر راهش قرار میگیرند و به ناچار وارد یک حادثه میشود و برای آخرین بار پا به میدان نبرد میگذارد. پروفسور دوست داشتنی سابق هم پیرمردی است که مقابل ذهنش کمر خم کرده و در شرایط بسیار بدی زندگی میکند و با حملاتی که به مغزش وارد میشود یک سلاح کشتار جمعی به حساب میآید.
لوگان دهمین فیلم از مجموعه فیلمهای مردان ایکس است و اقتباسی از کمیک لوگان: پیرمرد که توسط مارک میلر نوشته و توسط استیو مکنایون تصویرگری شده است.
حوادث فیلم در سال ۲۰۲۹ جریان دارند. ۲۵ سال است که جهش یافتۀ جدیدی متولد نشده و جهش یافتههای قبلی هم با ترس در خفا زندگی میکنند. قدرت های ولورین به زیر کشیده شدهاند و توان سلامت بخشیاش رو به اتمام است. به مواد مخدر روی آورده و مانند قدیم به دنبال دردسر و نجات دادن جان دیگران نیست. در میان این گیر و دار، زنی مکزیکی دست از سرش بر نمیدارد و ماموریتی جدید برایش سراغ دارد. ماموریتی که طی آن باید یک دختربچه جهش یافته را به داکوتای شمالی برساند و جان آن را نجات بدهد. لوگان، متفاوتترین فیلمی است که تا به حال در میان فیلمهای ابرقهرمانی دیدهایم. فیلم به هیچ وجه از به نمایش گذاشتن اکشنهای خونین خود آبایی ندارد و واضحتر از گذشته شاهد قطعه قطعه شدن دست و سر دشمنان زیر چنگالهای ولورین هستیم. از همین رو لوگان درجه سنی R را از سیستم درجهبندی فیلمها دریافت کرده. این بدان معناست که تماشای فیلم به افراد زیر هفده سال توصیه نمیشود.
لوگان آخرین حضور هیو جکمن در نقش ولورین است و به نوعی شاهد یک خداحافظی تراژیک هستیم که پروندۀ ولورینِ هیو جکمن را میبندد. جکمن خستهتر از هر زمان دیگری لنگان لنگان راه میرود و زخمهای ترمیم نشدهاش هم روی بدنش به چشم میخورند. ریش در آورده و دیگر مانند سابق یک جنگجوی جوان نیست. بلکه یک گرگ خسته و زخمی است که میخواهد آخرین ماموریت خود را به انجام برساند و در پایان ثابت کند که هیچ مبارز دیگری به جز خودش، نمیتواند شکستش بدهد!
نه تنها هیو جکمن، بلکه تمام تیم بازیگری فیلم سنگ تمام گذاشته است و صحنههای بسیار جذابی شکل گرفتهاند. لوکیشنهای محزون و موسیقی متنی که احساسات را به وجد میآورد. مکملی که به خوبی هرچه تمامتر تجربۀ فیلم را کامل میکند.
مبارزات فیلم طوری طراحی شدهاند که در پس از آسیبپذیر نشان دادن ولورین، آن را از گور ضعف خارج میکنند و سپس قهرمانی سال دیده و گرگی پیر را به رخ میکشند. قهرمانی که پس از یک عمر بسیار طولانی تنها زندگی کردن میخواهد پدر بودن را تجربه کند اما هیچ چیز طبق برنامه پیش نمیرود. لورا، دختربچهای یازده ساله با نقش آفرینی دافنه کین، جهشیافتهای جدید است که میخواهد برای زنده ماندن به کمک ولورین به داکوتای شمالی برود.
مارکو بلترامی، آهنگساز فیلم است که پروژۀ خود را از آهنگساز اول فیلم یعنی کلین مارتینز به ارث برد و در پایان موسیقی متنی درخورِ تم لوگان، سرشار از آشفتگی و غم و صد البته هیجان را برایش خلق کرد.
مخاطب هایی که سالهاست با مبارزات خشن ولورین لذت بردهاند، هماکنون میتوانند خشونتی بیحد و حصر را تجربه کنند که به هیچ وجه نمیخواهد جلوی خود را در نشان دادن خون و خونریزی بگیرد. فیلم در هرلحظۀ خود میخواهد آشفتگی و به هم ریختگی را به نمایش بگذارد و اتفاق ها را یکی پس از دیگری به صورت پیر و ریشوی لوگان بزند. رابطۀ میان لوگان و لورا به هیچ وجه عمیق نیست، مگر در یکی دو سکانس که برای پیشروی در داستان لازم بوده. لوگان مداما مخالفت خود از اتفاقاتی که درحال رخ دادن هستند نشان میدهد، اما با تصمیماتی که میگیرد خیال آدم را راحت میکند که مسیر داستان به چه سمتی حرکت میکند و عزیمتی که درحال تماشایش هستیم به کجا ختم میشود. یکی دیگر از نکاتی که در فیلم به چشم میآید، اشارهی هوشمندانه داستان به فیلم شین است و حماسۀ خود را با آن گره میزند. لوگان به طور کامل خود را نسخههای قبلیاش جدا میکند و روندی متفاوت را طی میکند. روندی که به جای هیجانزده کردن بیننده، فکرش را به هم میریزد و از طرفی به خوبی از مهری که از قهرمان فیلم به دل ما نشسته، بازی میکند.
لوگان به طور همزمان پایانی برای حماسه آفرینیهای قهرمان بزرگ و بهیاد ماندنیاش است و شاید هم شروعی برای یک فرنچایز جدید. فرنچایزی که قرار است حماسههای قهرمانی جدید و نسبتا آشنا را به نمایش بگذارد که صد البته اسمش لورا است. البته کارگردان فیلم یعنی جیمز منگولد اعلام کرده است که درحال نوشتن فیلمنامهای بر اساس این شخصیت جدید است.
لوگان را عدهای یک شوالیۀ تاریکی جدید مینامند و به آن لقب بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ را میدهند که به شخصه ایرادی به کارشان نمیگیرم. این فیلم به خوبی توانست منتظران و مخاطبان خود را راضی کند و علاوه بر تمام اینها فروشی بسیار خوب را هم تجربه کند. لوگان حزن آلود، تاریک و نتیجهساز است. در سال های اخیر فیلم های ابرقهرمانی خیلی خوبی دیده بودیم اما لوگان را میتوان با قاطعیت بهترینِ آنها در نظر گرفت. همانطور که انتظار میرفت، این فیلم توانست بهترین شیوه برای خداحافظی هیو جکمن را به تصویر بکشد. ستارهای که دیگر آن را در نقش این قهرمان دوست داشتنی نخواهیم دید و گویا قرار است در سال های آینده، قهرمانی جدید، وارث ولورینِ نقش آفرینی شده توسط هیو جکمن باشد. اگر فیلم را تاحالا ندیدهاید، حتما نسبت به تماشای آن اقدام کنید و حتی میتوانید با ورژن سیاه و سفید فیلم که مدتی دیگر به انتشار خواهد رسید، تجربهای متفاوت و صدالبته به یاد ماندنی را از فیلم لوگان داشته باشید.
نظرات
واقعا تنها فیلم ابر قهرمانی بود که باعث شد بغض کنم
فیلم بسیار خوبی بود ولی اینکه با شوالیه تاریکی مقایسه شود فکر نکنم درست باشه،به نظرم کارگردان به درستی در بعضی موارد وارد جزئیات نشد مثل اینکه چه اتفاقی باعث نابودی میونت ها شد ولی کم تر اشاره ای به این موضوع نشد که با خواندن کمیک ها خیلی از مجهولات فیلم حل خواهند شد . به نظرم فیلم عمق کافی رو کامل ایجاد نکرد و با اینکه پایان بسیار فوق العاده تراژیکی داشت ولی در کل فیلم از مشکلاتی رنج میبرد که متاسفانه به علت زمان فیلم کارگردان نتوانست تمام موارد رو از کمیک به فیلم منتقل کنه ولی در اینکه در سطح فیلم های مارولی و ابرقهرمانی فراتر از شاهکار بود شکی نیست و با چشم پوشی از کاستی ها میشه بهش لقب شوالیه تاریکی رو داد ولی واقعا در ابعاد dark knight نولان نیست.حتی از نقد های متا هم من متعجب شدم که چرا اینقدر فیلم رو بزرگ و فوق شاهکار جلوه دادند هر چند فیلم عالی بود ولی فراتر از حد انتظار ظاهر نگردید.
شرمنده به خاطر اشتباه لپی میونت غلط است میوتانت (mutant ) صحیح است.
خب ندیدمش، پس نقدو نمیتونم بخونم
ولی برام قبلن اسپویل شده
درکل مرسی از نقد
من تو این چند وقت ۲تا فیلم ابر قهرمانی دیدم یکیش لوگان بود یکیش ددپول !
و هردوش به خصوص لوگان عالی بودن
به شخصه از فیلم هایی که توش یه مشت ابر قهرمانو میریزن بعد میگن بیاین با یه بد من خیلی شاخ بجنگید بعد بیان این داستانو کش بدن به بهانه ی نسخه های ۱۰۰ ام فیلم و شخصیت هارو کراس اور بدن خسته شدم !
(که تو ۹۹ درصد موارد از اول تا آخر فیلم موش و گربه بازی بین خوب ها و بد هشات آخر فیلم هم شخصیت منفی همه کارکتر ها رو کتلت میکنه اما به لطف خدا ۲ دقیقه به تیترآژ مونده طی یک معجزه اون بد منو شکست میدن و برا اینکه فیلم ادامه پیدا کنه این بدمن داشتان یا فرار میکنه یا یه سلاح خفن مرگبار به ارث میزاره یا پسر یا بردار یا خواهر یه بدمن قوی دیگست :/)
و توی دنیای خیالی که میسازن کل دنیا خوبن جز اون بدمن !
ویا به قول جوخه خود کشی : از کجا معلوم ابر بشر بعدی که میاد به نفع ما باشه !
اما نکته مثبتی که تو این ۲تا فیلم بود این بود که این ۲تا فیلم جنبه دیگه زندگی ابر بشری رو نشون داد !
ددپول که ابر بشر بی قید و بندی رو نشون میده که هدفش فقط و فقط نفع شخصیشه نه کمک به مردم دنیا !
از طرفی لوگان داره دوره ی پیری ابر قهرمان هارو نشون میده !
دوره ای که اون ها پیر شدن قدرتشونو در حال دست دادن و دیگه آنچنان بین مردم محبوب نیستن دوره ای که خیلیاشون ممکنه بعد از تمام شدن تاریخ انقضاشون توسط دولت سلاح کشتار شناخته شن !
دوره ای که این قهرمان ها به بلوغ فکری رسیدن !
فیلم واقعا دیالوگ های محشری داره که میشه به سکانسی که لوگان برای اولین بار کمیک بوک ایکس منو تو کیف لورا پیدا میکنه و میگه اینا همش مزخرفه و ۱/۴ امش اتفاق افتاده اونم نه این شکلی !
بازی ها هم هم که عالی به خصوص دافنه کین و هیوجکمن وپاتریک استوارت
فیلم خلا های داستانی داره که برای ماها که کمیک هارو نخوندیم یه مقدار آزار دهنده است اما به هیچ وجه ضربه ای به کل داستان وارد نمیکنه !
و نکته مثبت دیگه این فیلم نشون دادن خشونت بود اینکه ابر قهرمان ها مثل بقیه فیلم ها آبکی و با مشد لگد دشمناشونو از پا در نمیارن تو این دنیا خشنوت حاکمه !
امیدوارم این دست فیلم هارو بیشتر ببینیم و اینکه این فیلم ها رده بندی R داشته باشه چون با این رده بندی راحت میشه دنیای واقعی رو توش منعکس کرد و حرف زد !
نمره من ۱۰/۱۰