گلی که آن روز دیدیم | معرفی انیمه سریالی Anohana: The Flower We Saw That Day

10 November 2017 - 17:38

از دست دادن بهترین دوست انسان، می‌تواند به غم‌انگیزترین واقعه‌ی زندگی او تبدیل شود. اما چه می‌شود کرد؟ بعد از مرگ انسان‌ها دور و اطرافیان آن‌ها هم تغییر می‌کنند. یا شاید هم این موضوع باید اینگونه مطرح شود: آدم‌ها وقتی بزرگ می‌شوند، به کلی تغییر می‌کنند. اما خب تا چه زمانی می‌شود از هم فاصله گرفت و به هم دیگر بی محلی کرد؟ چطور می‌شود از دوستانی که یک زمانی شب و روزمان با آن‌ها می‌گذشت فاصله بگیریم؟ نمی‌شود همه این‌ها را بر سر بزرگ شدن آدم‌ها گذاشت. بلکه باید گفت در کنار بزرگ شدن انسان‌ها، غرور آن‌ها هم هر روز بزرگ‌تر از گذشته می‌شود و این غرور می‌تواند کار را خیلی خراب‌تر کند. متن پیشین گزیده‌ای از داستان انیمه Anohana: The Flower We Saw That Day «به فارسی: آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم و به ژاپنی: Ano Hi Mita Hana no Namae o Bokutachi wa Mada» است. آنوهانا یک مجموعه تلوزیونی به کارگردانی تاتسویوکی ناگای و ساخته شده توسط استودیو ای-۱ پیکچرز است. پخش این انیمه از ۱۴ آوریل ۲۰۱۱ شروع شد و در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۱ به پایان رسید. در ادامه به معرفی این انیمه می‌پردازیم. با سینما گیمفا همراه باشید.

  • نام انیمه: آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم (Anohana: The Flower We Saw That Day)
  • ژانر ها: پویانمایی – درام – ماجرایی
  • تعداد فصل: ۱ فصل
  • سال اکران: ۲۰۱۱
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۱ قسمت
  • میانگین زمان هر قسمت: ۲۳ دقیقه
دل تنگ روز‌های گذشته

تابستان، فصلی که اکثر انسان‌ها در حال لذت بردن از آن‌ هستند. در گوشه‌ای از شهر، جینتان (شخصیت اصلی انیمه) درحال دست و پنجه نرم کردن با هیولایی است که هر سال در فصل تابستان به سراغش می‌آید. منما، دختری خوش‌قلب و دوست‌داشتنی است که جینتان او را هیولای تابستان خطاب می‌کند. در گذشته جینتان و مینما گروهی ۶ نفره داشتند که تمام وقت خودشان را با آن‌ها صرف می‌کردند. اما در یکی از روز‌ها بر اثر یک سانحه، مینما جان خود را از دست داده و از همان سال به بعد مینما تابستان‌ها به سراغ جینتان آمده و از او می‌خواهد که آرزویش را برآورده کند. آرزوی منما این است که آن گروه ۶ نفره دوباره دور هم جمع شوند و برای یک بار هم که شده باهم خوش بگذرانند. اما جینتان هر سال به نحوی‌ مینما را از آرزویش منصرف می‌کند. اما امسال مینما قوی‌تر از گذشته باز‌می‌گردد و به هیچ‌ وجه از سر خواسته‌اش نمی‌گذرد. از طرفی تمام افراد آن گروه حال بزرگ شده‌اند و اگرچه در یک شهر زندگی می‌کنند، ولی از هم فاصله گرفته‌اند و حالی از هم نمی‌پرسند. مینما که از این امر بسیار ناراحت است، می‌خواهد بار دیگر اعضای گروه را دور هم جمع کند اما در این مسیر …

مگر می‌شود منما را دید و احساساتی نشد

داستان انیمه سعی بر این دارد که به بیننده نشان دهد وقتی که افراد بزرگ می‌شوند چقدر می‌توانند تغییر کنند. در ابتدا بیننده فکر می‌کند که با یک داستان پیش و پا افتاده رو به رو است؛ اما پس از مدتی از این فکر خود پشیمان شده و به قدری در آن غرق می‌شود که ممکن است در بعضی از قسمت‌ها اشکش در بیایید. به زبان ساده‌تر، احساسات حرف اول را در این انیمه می‌زند. در Anohana شخصیت‌های فرعی بسیاری نخواهید دید اما همان شخصیت‌هایی که در کل فیلم با آن‌ها سر و کار دارید، به قدری شما را درگیر خود و زندگی شخصیشان می‌کنند که دیگر نمی‌توانید بر روی شخصیت‌های فرعی تمرکز کنید. شخصیت‌پردازی انیمه به قدری قوی و عالی انجام شده است که بیننده غرق در آن شده و خود را جای شخصیت‌ها، اعمال و رفتارهایشان می‌گذارند و با شادی آن‌ها، شاد و با ناراحتی آن‌ها ناراحت می‌شوند.

طراحی در انیمه Anohana در سطح قابل قبولی قرار دارد و نه می‌شود گفت که افتضاح است و نه عالی و بی‌نقص، بلکه باید گفت که رضایت‌بخش است و می‌تواند بیننده را راضی کند. طراحی چهره شخصیت‌ها در یک کلام عالی انجام شده است و نمی‌توان ایرادی از آن گرفت. طراحی محیط انیمه، نسبت به حسی که به مخاطب القا می‌شود، به خوبی انجام شده و همین طراحی فضا است که در بعضی از نقاط اشک شما را در می‌آورد.

قبل از تماشای آنوهانا باید به شما بگویم که در بعضی از صحنه‌های این انیمه بسیار دشوار است که جلو اشکتان را بگیرید

در کنار طراحی فضا و داستان عالی، موسیقی هم در زیبایی این انیمه نقش به سزایی را ایفا می‌کند. موسیقی‌های اوپنینگ و اندینگ انیمه که از ریتمی آرام و دلپذیر و گاهی با ضرب آهنگ‌های مهیج پیروی می‌کنند، بی نقص و کامل هستند و مخاطب به راحتی حس غم درون شخصیت‌ها را در آن درک می‌کند. زیرا در کنار موسیقی آرام، شرح حال هر کدام از شخصیت‌ها هم در اوپنینگ انیمه به نمایش در خواهد آمد. موسیقی متن انیمه و طراحی فضا، در کنار هم دیگر به یک شاهکار عالی ولی غم‌انگیز تبدیل شده‌اند. شاید اگر هر کدام از این دو بخش را از هم دیگر جدا کنیم، نیمی از احساسی که مخاطب باید دریافت کند را از دست می‌دهیم. صداپیشگی شخصیت منما را آی کایونو «Ai Kayano» انجام داده است و صدا پیشگی شخصیت جینتان را نیز مایو ایرینو «Miyu Irino» عهده دار بوده است و بقیه تیم صداپیشگان هم به همین نسبت کارشان را به خوبی انجام داده‌اند.

انیمه Anohana می‌تواند به بهترین انیمه عمرتان مبدل گردد. داستان بی نقص و عالی و بسیار غم انگیز، در کنار طراحی‌های قابل قبول و شخصیت پردازی پویا و کامل و موسیقی بی نظیر می‌تواند شما را ساعت‌ها در جایتان میخکوب کند تا به تماشا ۱۱ قسمت جذاب بپردازید.

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.

  • ImJustEmad says:

    درود
    مقاله ی خیلی خوبی بود
    خیلی خوبه که به این بخش یعنی انیمه توجه میشه
    به امیدو موفقیت روز افزون

  • mr_x says:

    ممنون از مقاله خوبتون
    انیمه قشنگی بود به شخصه خیلی از روایت داستانیش خوشم اومد
    قسمت احساسی ماجرا تونست خودش رو بخوبی نشون بده ولی به نظرم پایانش میتونست خیلی بهتر بشه اون خنده اخر اصلن برام جالب نبود
    هیچ وقت اون قسمت که در مورد انیمه one piece صحبت میشه رو یادم نمیره
    در کل کارتون مثه همیشه عالی بود

    • مازیار همتی says:

      سلام. خواهش میکنم.
      بله انیمه خیلی زیبایی هست.
      توی این بخش باهاتون مخالفم. خنده منما جزو عالی ترین صحنه هایی بود که دیدم. توی اون چهره گریان که با خنده همراه بود. هم میشد دید که منما از رسیدن به هدف و ارزوش خوشحاله و هم ناراحته به خاطر این که داره دوباره از دوستاش جدا میشه. در کل نمیشه گفت که چون نظر من اینه؛ نظر شما هم همین باید باشه. چون قطعاً نظر ها متفاوته.

      • mr_x says:

        فک کنم اشتباه منظورم رو بیان کردم
        خنده منما مدنظر من نبود
        حدود وسط های قسمت اخر انیمه همه داشتن حقایق رو میگفتن
        طرف داشت میگفت که به فلانی حسودیش شده بود و….
        همه ناراحت بودن که به کارشون گند زدن
        ولی بعدش تو اوج ناراحتی همه شاد شدن و خندیدن
        واقعن این تغییر برام جالب نبود اون لحظه این تغییر بی معنی بود
        به نظرم میتونست خیلی بهتر بشه ولی خوب تمامی نکات خوب وبد رو به صورت بهتر تو The Anthem of the Heart جبران کرد

        • مازیار همتی says:

          اها. بله خب اینم یه نظری هستش. ولی خب به نظرم ادما میتونن هم دیگرو ببخشن و این نکته توی داستان انیمه نهفته و قابل مشاهده بود.

  • akbarof says:

    اقای همتی اریگاتو اوزایماس
    اشکمون رو دراوردید با این انیمه
    بدون شک می تونم بگم تنهاسایتی که به انیمه ها توجه جدی داره سایت شما خوشحال که پیگیرانه به نقد انیمه ها مشغولید من انیمه silent voice و Erased رو از سایت شما نقدشو خوندم و مشتاق شدم ببینمش که واصعا شاهکار هستن مرسی که هستید

    • مازیار همتی says:

      سلام.
      بله واقعا انیمه احساسی هستش و ادم نمیتونه خودشو کنترل کنه توی بعضی از صحنه هاش و ممکنه حتی به گریه هم ختم بشه.
      خوشحالم که شما راضی هستید. بله حتماً این دو اثر رو تماشا کنید و لذت ببرید.
      خواهش میکنم.

  • akbarof says:

    برترین رومانسی که تا به حال دیدم silent voice بوده واقعا شاهکار بدون توقعی بود

    • مازیار همتی says:

      بله واقعا همینطوره. توی این انیمه، سازندگان بیشتر سعی کردن داستانی متفاوت رو به مخاطب نشون بدن و از داستان های سطحی و بی معنی فاصله بگیرن.

  • blacklord133 says:

    سلام
    من نقد این انیمه رو خوندم خیلی مشتاق شدم ببینمش ولی هرجا سرچ میزنم چیزی دستگیرم نمیشه
    اگه مقدوره لطفا یه لینک معتبر بذارین که بتونم دانلود کنم
    ممنون

    • مازیار همتی says:

      سلام. سایت‌های معتبری برای دانلود انیمه وجود دارن که می‌تونید از اون‌ها استفاده کنید. ماننده “انیمه لیست”.

  • Kiyan says:

    سلام خسته نباشید ، واقعا خیلی قشنگ بود مو به تن ادم سیخ میکرد ولی کاش میتونستن بهتر تمومش کنن مثلا ی کاری کنن که دختره زنده شه ، به نظرم اینجوری خیلی میشد ، ولی خیلی غم انگیز و گریه دار بود