نام سریال: Mr. Robot
تاریخ انتشار: June 24 سال ۲۰۱۵ (۳ تیر ۱۳۹۴)
شبکه پخش: USA Network
نویسندگان: سم اسماعیل، کیت اریکسون، کایل برداستریت
خالق: سم اسماعیل
جوایز: ۲ جایزه گلدن گلوب
برای کسانی که Mr. Robot را ندیدهاند بهترین توصیف میتواند اینگونه باشد: درامی هیجانانگیز در دنیای هکرها با نگاهی فرعی و تاریک به سیاست و دنیای احاطه شده توسط آن. داستان سریال پیرامون الیوت آلدرسون با بازی رمی مالیک (Rami Malek) جریان دارد ولی در گذر زمان با تمام شخصیتها و در جهات مختلف ادامه مییابد اما شما کماکان میخواهید داستان را از دید الیوت به ببینید. او به عنوان یک مهندس امنیت سایبری، در کمپانی آلسیف (Allsafe) مشغول به کار است و از وقت اضافی و تواناییهای خود در هک، برای اجرای عدالت در مسائلی خرد و پیش پا افتاده استفاده میکند که البته این روندی نیست که به آن دل بست! الیوت نرمال نیست و روزمرههای زندگی را درک نمیکند، از افسردگی رنج میبرد و جامعهگریز است. او همچنین نشانههایی از بیماری پارانوئید دارد و گاها فهم خود از واقعیت را نیز زیر سوال میبرد.
بیشتر این نشانهها را میتوان از مونولوگهایی که او در گفتوگو با بیننده یا همان به قول خودش «دوست خیالیاش» دارد، دید. او حتی در این پروسه گاها نگاهی به دوربین میاندازد، البته نه به سبک سریالهای طنز. سریال پر است از اینگونه استفادههای خلاقانه از تکنیکهای فیلمبرداری و داستانسرایی خارج از عرف که به نوعی آن را منحصر به فرد نشان میدهد. این تکنیکها گاها شما را به شک میاندازد که آیا شاهد صحنه واقعی هستید یا این فقط یک رویاست. به طور مثال در بخشی از داستان، شرکت آلسیف توسط کمپانی بزرگی برای مسائل امنیت سایبری به کار گرفته شدهاست که این کمپانی در هسته مرکزی داستان این سریال نیز قرار دارد. این شرکت بزرگ E-Corp نام دارد ولی الیوت به آن لقب Evil Corp دادهاست. البته او فقط از این اسم استفاده نمیکند و بقیه هم در صحبت با او وقتی نام این کمپانی را میبرند، الیوت و در نتیجه بیننده، آن را Evil Corp میشنود. با سریالی مواجه هستیم که در نگاه اول امکان کشف هیجکدام از رازهای آن وجود ندارد، ولی کافی است دوباره بازگردید و از اول آن را نگاه کنید، اینجا است که متوجه میشوید همه چیزاز همان اول جلوی دید شما قرار گرفته بود و شما فقط خیلی دقیق نگاه نمیکردید.
Mr. Robot به تنهایی بر روی سبک منحصر به فرد خود تکیه نکردهاست. سریال داستانی درجه یک و شخصیتهایی شگفتانگیز دارد. موضوعاتی نظیر مشکلات نظام سرمایهداری، حرص و طمع شرکتهای بزرگ، ارتباطات و کنشهای انسانی و نحوه اثرگذاری تکنولوژی بر روی زندگی انسانها، قالب داستان سریال و جهتگیری آن را تشکیل میدهند. در کنار الیوت (تنها) دوست او آنجلا ماس با بازی پورتیا دابلدی (Portia Doubleday) قرار دارد. اون نیز در آلسیف کار میکند و گذشته تاریک مشترکی را با الیوت دارد که آنها را به هم نزدیک میکند. اهمیت آنجلا در این است که جزو معدود افرادی است که الیوت به او اعتماد دارد. خط داستانی آنجلا در بعضی قسمتها با الیوت مشترک و در بعضی دیگر از او جدا میشود. در اوایل سریال شاید حضور او چندان در روند داستان اصلی سریال تاثیر نداشتهباشد. به عبارتی بُعد شخصیتی ضعیف او در اوایل سریال این تفکر را به وجود میآورد که او یک دختر نرمال و کلیشهای است که هدف خاصی برای خود ندارد. ولی در ادامه با او و شخصیت جاه طلبش بیشتر آشنا میشویم که برای رسیدن به هدف مشترکش با الیوت وابسته به او نیست. این موضوع باعث میشود که با وجود اهداف مشترک، داستان او از الیوت جدا شود. به عبارتی در یک کل مشترک داستانی، شاهد جزئی مستقل برای این شخصیت هستیم.
رئیس الیوت و آنجلا در شرکت آلسیف، گیدیون جزو معدود شخصیتهای مثبت سریال است که الیوت او را میشناسد. او نیز شخصیتی پیچیده و غیر کلیشهای در سریال دارد. در بخشی از روند داستان، او موضوعی از زندگی شخصی خود را با الیوت در میان میگذارد که دقیقا بر خلاف فضای بسته و خصوصی گرای سریال است.
شخصیت بعدی داستان دارلین با بازی کارلی چایکین (Carly Chaikin) است. هکر و برنامه نویسی که بعد از ورود الیوت به گروه FSociety ، با او آشنا میشود. در اولین سکانس حضور او در سریال، او را در حال کار بر روی لپتاپش میبینیم که پس از دیدن الیوت سرش را به نشانه ناامیدی تکان داده و به کار خود ادامه میدهد. او شخصیتی مغرور دارد و به نظر میآید که در نبود Mr. Robot رهبر FSociety، اداره امور را بر عهده میگیرد و به نوعی جانشین او است. شاید در ابتدا کمی ارتباط مخاطب با او ضعیف باشد ولی به مرور شاهد پررنگ تر شدن تاثیر او در روند سریال خواهیم بود. اگر بخواهیم تشابهی بین سریال و فیلم Fight Club «باشگاه مشتزنی» ایجاد کنیم، نزدیکترین شخصیت به دارلین، مارلا خواهد بود. البته موضوع به اینجا ختم نمیشود چرا که ارتباط او با شخصیت اصلی سریال عمیقتر است.
دیگر اعضای گروه FSociety مولبی، رومرو و ترنتون هستند که گاها در پیشبرد روند داستان نقش کلیدی دارند. ترنتون نقش دختر جوان ایرانی-آمریکایی را دارد که والدین او برای رسیدن به رویای آمریکایی، از ایران به این کشور مهاجرت کردهاند. شجاعت او را وقتی خواهیم که به همراه دارلین برای درخواست کمک، با گروه Dark Army ارتباط برقرار میکنند. در ادامه روند سریال شاهد شکلگیری دوستی غیر محتمل بین او و دارلین خواهیم بود. نام اصلی او در سریال فاش نمیشود ولی چیزی که مشخص است این است که او برای احترام به عقاید والدینش حجاب به سر دارد و هدف او نیز از ملحق شدن به گروه FSociety به نوعی مربوط به والدین او میشود.
موبلی نیز از دیگر اعضای گروه مخرب FSociety است که در بسیاری از هکهای این گروه، نقشی مستقیم داشتهاست. هویتی که او در جهان بیرون برای خود انتخاب کرده DJ Mobley است که در شهر لاسوگاس کار میکند. همچنین او دلیل اصلی ملحق شدن دیگر عضو FSociety یعنی رومرو به گروه است. دانستن این نکته نیز خالی از لطف نیست که در قسمت اول سریال این شخصیت توسط جیمز ریس بازی (James Rees) شد ولی در ادامه با تغییر بازیگر، آذر خان (Azhar Khan) دوباره صحنههای قسمت اول را بازی کرد.
رومرو نیز عضو دیگر FSociety است از نظر سنی از دیگر اعضا بزرگتر است و طبق گفته خودش ۲۷ سال است که با دنیای هک در ارتباط است و تجربیات زیادی در این زمینه دارد. او کمی نسبت به رفتار، عادتها و شخصیت الیوت بدبین است و دوست ندارد با حضور در این گروه فعالیت کند.
کارمند شرکت E Corp تایرل ولیک، و همسرش جوانا از مهمترین شخصیتهای آزاردهنده سریال هستند. شخصیت تایرل، تعادلی است بین یک فرد محاسبهگر و سرد و جذاب و شخصیتی که هر لحظه ممکن است منفجر شود.
تایرل ولیک معاون ارشد بخش تکنولوژی شرکت E Corp است که او را اولین بار در قسمت اول سریال میبینیم که توسط مارتین والستروم (Martin Wallström) بازیگر سوئدی بازی میشود. او کار خود را در این شرکت به عنوان یک تکنسین ساده شروع میکند ولی بسیار سریع پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پیموده و تبدیل به جوانترین مدیر این شرکت میشود. او سودای تبدیل شدن به جوانترین رئیس بخش تکنولوژی در این شرکت را در سرد دارد و به نظر از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن دریغ نخواهد کرد. از نظر شخصیت، تایرل به شدت جاه طلب است و این موضوع از بسیاری جهات در طول سریال برای مخاطب مشخص میشود. او همچنین به نظر مشکل عصبانیت نیز دارد و برای کنترل خشم خود، کارهای تعریف نشدهای انجام میدهد. ملاقات او با اولیور یکی از جالبترین صحنههای سریال است که بر داستان سریال تاثیری فوقالعاده خواهد داشت.
جوانا همسر او نیز به همان اندازه جاهطلب است و درست به همان اندازه دوست دارد که همسرش پست رئیس بخش تکنولوژی را به دست آورد. به همین دلیل هم با روشهای غیرمعمول تایرل برای رسیدن به این هدف مخالفتی ندارد.
یکی دیگر از شخصیتهای تاثیرگذار در روند سریال، Whiterose است که هکر و رهبرگروه ناشناس Dark Army است. این گروه برای رسیدنِ FSociety به هدفش، به آنها کمک میکند ولی ماهیت این کمک و علت آن به صورت راز باقی میماند. شخصیت Whiterose علاقه زیادی به کنترل زمان دارد و تنها محدود کننده خود را زمان میداند. یکی از مهمترین دیالوگهای او با الیوت در سریال این است: «هر هکر دلبستکی و اهداف خود را دارد. تو مردم را هک میکنی، من زمان را»
و در نهایت میرسیم به خود Mr. Robot که رهبر گروه FSociety است و اولین کسی است که از طرف گروه با الیوت تماس برقرار میکند. اطلاعات زیادی در مورد شخصیت او نمیتوان داد، چرا که منجر به اسپویل داستان میشود، ولی اگر بخواهیم یک جمله بگوییم، این خواهد بود که او، نیروی محرکه الیوت برای انجام کارهایی است که خودش چندان میل به انجام آنها ندارد. اگر از طرفداران کریستین اسلیتر (Christian Slater) هستید و برایتان سوال است که چرا او دیگر فیلم خوبی بازی نمیکند، بهتر است بدانید که او در این سریال درخشیده است. او به قدری در این نقش طبیعی بازی کرده است که به نظر میآید نقش برای او نوشته شده است.
فصل اول این سریال در سال ۲۰۱۵ از شبکه USA پخش شد و به موفقیتهای خیره کنندهای رسید. از موفقیتهای بیشمار این سریال به این بسنده کنیم که فصل اول آن نامزد سه جایزه گلدن گلوب شد که در دو بخش بهترین بازیگر مکمل مرد (توسط کریستین اسلیتر) و بهترین سریال درام برنده این جایزه شد.
اگر به دیدن دنیای مخوف هکرها علاقه دارید و مهمتر از همه دوست دارید شروع به دیدن سریالی با کیفیت کنید، انتخاب این سریال را به همه شما پیشنهاد میکنم. در آخر توجه شما را به قسمتی از نقد سریال، توسط وبسایت IGN جلب میکنم:
این سریال از آن سریالها نیست که شما آن را در پسزمینه ذهنتان قرار بدهید. Mr. Robot نیازمند انرژی و توجه لحظه به لحظه شما به آن است. سریال به طور پیوسته با نشان دادن وجه پست و فرومایه انسان به صورت شما مشت میزند، ولی پیروزیهایی هم وجود دارد.
نظرات
نویسندگانش واقعا خیلی کار کردن که مفاهیمی همچون مخالفت با خدا و دین .همجنسگرایی و خشونت جنسی و دشمنی روسیه و چین و ایران رو با امریکا تو یه سریال نمایش دادن .
فوقالعاده هستش این سریال، واقعاً بیننده رو جذب خودش میکنه
https://t.me/MrRobotFans