صحبتی با گیلین فلین؛ نویسنده کتاب و سریال Sharp Objects

8 August 2018 - 19:30

سریال  Sharp Objects «چیزهای تیز» که پخشش به تازگی از شبکه «اچ‌بی‌او» (HBO) آغاز شده، براساس کتابی با همین نام و به قلم «گیلین فلین» (Gillian Flynn) بوده و «مارتی نوکسون» (Marti Noxon) در نقش شورانر و «ژان-مارک ولی» (Jean-Marc Vallée) هم به عنوان کارگردان آن حضور داشته‌اند. داستان درباره‌ی روزنامه‌نگاری به نام «کمیل پریکر» (با بازی ایمی آدامز) است که به شهر محل تولدش بازمی‌گردد تا خبر قتل دو دختر پیش‌دبستانی را پوشش دهد. تلاش برای درک و پی بردن به این جرم، او را درگیر گذشته‌ی خود می‌کند و مشکلاتش را با مادر ناراضی‌اش یعنی «ادورا کرلین» (با بازی پاتریشیا کلارک‌سون) و خواهرناتنی ۱۵ ساله‌اش «اما» (با بازی الیزا اسکنلن) شعله‌ور می‌سازد.

اخیرا خبرگزاری «Collider» صحبت‌هایی با گیلین فلین درباره‌ی کتاب، شبکه اچ‌بی‌او، انتخاب بازیگران و موضوعاتی از این قبیل داشته که در ادامه می‌توانید آن‌ها را بخوانید. او همچنین درباره‌ی در دست گرفتن سکان ساخت سریال Utopia «آرمان‌شهر»، که براساس سریالی انگلیسی با همین نام بوده هم سخن گفته است. با سینماگیمفا همراه باشید.

بعد از مشکلاتی که برای فروش کتاب و صحبت‌هایی درباره‌ی ساخت فیلمی براساس کتاب و حقیقی نشدن آن بعد از گذشت چند سال داشتی، اکنون چه حسی داری که سریالی در شبکه اچ‌بی‌او و با حضور ایمی آدامز ساخته شده؟ فکرش را می‌کردی که چنین اتفاقی رخ دهد؟

نه فکر نمی‌کردم. در مرحله‌ی اول، کتاب کامل شکل نگرفته بود و می‌دانستم که اگر آن را به مخاطبان اشتباهی بفروشم که آن را نمی‌فهمند، همه چیز جور دیگری پیش می‌رود. این می‌توانست نوعی سواستفاده و فقط به قصد فروش برداشت شود و نمی‌توانستم ریسک کنم که این اتفاق بیفتد، حتی ترجیح می‌دادم که اصلا کتابی نوشته نشود. پس تمام این اتفاقات نتیجه‌ی صبر کردن و منتظر فرصتی مناسب ماندن است. ولی آیا فکر می‌کردم که این سریال ساخته شود؟ قطعا نه. این خیلی شانسی به نظر می‌رسد. من و ایمی مدت‌هاست که می‌خواستیم بایکدیگر کار کنیم. ما درباره‌ی همکاری در Dark Places «مکان‌های تاریک» نیز با هم صحبت‌هایی داشتیم. اما او در آن زمان باردار شد و نتواست به ایفای نقش بپردازد. در نتیجه همه چیز شانسی به نظر می‌رسد. همچنین شبکه‌ی اچ‌بی‌او هم بهترین انتخاب برای سریال بود. من در جریان بودم که اچ‌بی‌او می‌خواست Gone Girl «دختر گم‌شده» را بسازد، اما دیر اقدام کرد و در عوض به صورت شفاهی با من قراردادی برای ساخت چیزهای تیز بست و گفت: «نظرت چیه اقتباس چیزهای تیز رو بسازیم؟». این یک موفقیت یک شبه طی ۱۲ سال بود! ولی واقعا حس خیلی خوبی دارد.

بعد از خلق شخصیت کمیل پریکر و زندگی کردن با او طی نوشتن کتاب، چه چیزی درباره‌ی ایفای این نقش توسط ایمی آدامز تو را متعجب و غافل‌گیر کرد؟

من می‌دانستم که ایمی آدامز می‌تواند آسیب‌پذیری کمیل را خیلی خوب به نمایش بگذارد، اما او علاوه بر این، جذبه خوبی هم در این شخصیت جای داده است. به نظرم کمیل هم این خصوصیت را داشت، اما دیدن آن در صفحه‌ی تلویزیون واقعا شگفت‌آور بود. ایمی توانایی به تصویر کشین این شخصیت را دارد. کمیل باید آسیب‌پذیر نشان داده شود، اما نه خیلی، همچنین باید جذبه هم داشته باشد. ایمی هم این خصوصیات را دارد و به شیوه‌ی جدیدی آن را به این شخصیت انتقال داده. واقعا عاشق شیوه‌ای که او این شخصیت را شکل داده، که در سراسر سریال هم حس می‌شود، هستم.

با پروژه‌ای شبیه به این، به نظر می‌رسد که همه چیز می‌توانست اشتباه طی شود. برای مثال فیلم‌نامه روی موضوع اشتباهی تمرکز کند، داستان طور دیگری حس شود، یا حتی انتخاب بازیگران و سازندگان طبق برنامه پیش نمی‌رود. نظرت در این‌باره چیست؟

بله دقیقا. چنین مشکلاتی مخصوصا درباره شبکه‌ها و رقابت‌های‌شان بود. انتخاب سازندگان هم واقعا موضوع مهمی است. همچنین باید بگویم که من عاشق فیلم Wild «وحشی» هستم و همکاری با کسی که آن را ساخته (ژان-مارک ولی) برای ساخت سریال، انتخاب کاملا مناسبی به نظر‌ می‌رسید.

ارتباط تو با شورانر سریال، مارتی نوکسون، چگونه بود؟

من و او در اوایل کار بایکدیگر ملاقات کردیم و می‌دانستم که ما دید خاصی نسبت به پروژه داریم، و این موضوع خیلی مهمی است. البته او خیلی سرش شلوغ بود. او درگیری‌هایی داشت و همچنین با فیلم To The Bone «تا استخوان» اولین کارگردانی خود را تجربه می‌کرد. قطعا آرزو داشتم تا وقت بیشتری را با او بگذرانم اما خب من هم در اتاق نویسندگان کارهایی برای انجام دادن داشتم. دوتا از نویسندگان توسط او انتخاب شده بودند و همیشه مشغول به کار بودند. همچنین یکی از دوست‌های صمیمی‌ام که از بیست سال پیش او را می‌شناختم هم آنجا بود. علاوه بر این با دو خانم جوان نیز مصاحبه کردیم تا به تیم اضافه شوند. در نتیجه من بودم و این تیم کوچک که هر روز در اتاق نویسندگان ایده‌پردازی می‌کردیم و داستان را جلو می‌بردیم. این واقعا معرکه بود!

چه حسی داشت که بعد از تجربه‌ی نوشتن کتاب در خلوت و تنهایی، در اتاق نویسندگان حضور داشته باشی و روی فیلم‌نامه کار کنی؟ از حضور دیگر افراد حین انجام کار لذت بردی؟

برای من جالب بود، ولی نمی‌توانستم اینکار را برای همیشه انجام دهم. باید همیشه در حال حرف‌زدن باشیم و نمی‌شود ساکت بود و من هم اینگونه نیستم. من دوست دارم در جایی ساکت بنشینم و حتی برای مدت زیادی صحبت نکنم، و بعد از پایان کارم هم وقت تعامل با بقیه افراد سر برسد. در اوایل کار درباره اینکه هر قسمت چگونه باشد و چه مقدار فضا برای روایت داستان خواهیم داشت، بحث می‌کردیم. همکارانم آدم‌های شوخ و جذابی بودند و می‌توانستم تمام روز را به حرف‌های‌شان گوش دهم. اما به این معنا نیست که بخواهم همیشه اینکار را انجام دهم و این ایده‌ی مناسبی برای نیست. البته این هنر برای من شگفت‌انگیز بود.

تاثیر این تجربه بر روی نحوه ساخت سریال خودت، «Utopia»، چگونه خواهد بود؟

کار تمام قسمت‌های این سریال انجام شده. من تمام آن‌ها را نوشته‌ام. البته باز هم تجربه‌ی جالبی پیش‌رو خواهم داشت. در حال حاضر به دنبال کارگردان برای این پروژه می‌گردیم. قرار نیست مثل «چیزهای تیز» تنها از یک کارگردان برای کل سریال استفاده کنیم. به احتمال زیاد چندین کارگردان ساخت سریال را به سرانجام خواهند رساند. این سریال دارای ۹ قسمت است که در سه بخش سه قسمتی آن را می‌سازیم و قطعا چندین کارگردان در نظر گرفته خواهد شد. این کار واقعا لذت‌بخش است. یاد گرفته‌ام که برای لذت بردن در اتاق نویسندگان، باید وقت‌گذرانی‌هایی برای خودت داشته باشی و همچنین بدانی که کی استراحت کنی. جالب‌تر از همه این است که با توجه به اینکه من شورانر هستم، می‌توانم چیزهایی شبیه به «از این ایده خوشم نمیاد. همین الان بیخیالش شو» بگویم!

چه چیزی درباره‌ی تعریف کردن این داستان تو را بیشتر هیجان‌زده می‌کند؟

این را دوست دارم که پنج خوره‌ی کمیک‌بوک در هسته‌ی اصلی داستان حضور دارند. من هم یک خوره‌ کتاب و کمیک‌بوک بودم. در گذشته‌ برای مجله «اینترتینمنت ویکلی» می‌نوشتم و پدرم هم کلکسیون کمیک‌بوک داشت. من عشق و علاقه خاصی به کمیک‌خوان‌ها و دنیای کمیک دارم. برای همین گشت‌وگذار در دنیای مورد علاقه‌ام و روایت داستان‌هایی از آن، واقعا هیجان‌انگیز خواهد بود.

به نظر می‌رسد که تیم بازیگری جالبی برای این سریال در پیش‌رو باشد.

بله برای من جالب خواهد بود. من نقش کوچکی در انتخاب بازیگران چیزهای تیز داشتم، اما مسئولیت کامل انتخاب بازیگران این سریال می‌تواند تجربه‌ی خیلی خوب و جذابی باشد.

 

چیزهای تیز، اولین کتاب گیلین فلین بوده و سریال آن هم، مثل کتاب، موفقیت‌های زیادی را کسب کرده. این مینی‌سریال هشت قسمتی بوده که تا الان پنج قسمت از آن پخش شده است. از دیگر بازیگر آن هم می‌توان به «کریس مسینا» (Chris Messina)، «هنری چرنی» (Henry Czerny) و «مدیسون دونپورت» (Madison Davenport) اشاره کرد.

منبع: Collider

برچسب‌ها: ، ،

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

پاسخ به دیدگاه سپهر گلمکانی لغو

Your email address will not be published.

  • سپهر گلمکانی says:

    امروز تموم شد! در کنار Seven Seconds و The Looming Tower، بهترین سریال ۲۰۱۸ تاکنون هست.