در این قسمت از معرفی فیلم و سریال، بر آن شدیم تا در بخش نخست ساختهای آرامسوز، لطیف و کمدی از سینمای فرانسه و در جایگاه دوم شاهکاری الهامبخش و بینقص از ژانر وحشت که بسیاری از عناصر پایه و اساسی سبک خود بنیان نهاد را به شما پیشنهاد کنیم. فیلم اول، فیلمی است فرانسوی به کارگردانی ژانپیر ژونه که سبک و سیاق خاصی از شادی را برای مخاطبش عرضه میکند و با دیالوگها و اکتهای شیرین بازیگرانش و صد البته، ضربآهنگ قطعات موسیقی بینظیرش او را ناگزیر به سمت حال و هوایی شاد، دلپذیر و خوش رنگ و لعاب سوق میدهد و لبخند را در تمام طول لحظاتش بر چهرهی او غالب میکند. اما فیلم دوم، فیلمی است که گویی اثر فرانسوی مذکور را بایست مسکنی برای نظم بخشیدن و سر و سامان دادن به ذهن آشفتهی تماشاگر پس از تجربهی دلهرهآور و پرتنشی که با فیلم قبلی داشته، دانست. آن فیلم، شاهکار ژانر وحشت و ساختهی دست آلفرد هیچکاک بزرگ است؛ کارگردانی که به هنر هفتم جایگاهی که تا به امروز نزد مردم دارد را بخشید و آنرا بیتردید زیر و رو کرد. در سینمافارس بخوانید.
- فیلم سینمایی “سرگذشت شگفتانگیز املی پولن”
نام به زبان فرانسوی: “Le Fabuleuex Destin d’Amélie Poulain”
سال تولید: ۲۰۰۱ میلادی
کارگردان: ژانپیر ژونه (Jean-Pierre Jeunet)
نویسنده: ژانپیر ژونه، گولم لارنت (Guillaume Laurant)
کشور تولیدکننده: فرانسه
شرکت سازنده: France3Cinema، UGC Fox
بازیگران: آدری تاتو (Audrey Tautou)، متیو کاسوویتز (Mathieu Kassovitz)، روفوس (Rufus)، سرج مرلین (Serge Merlin)، آرتوس د پنگورن (Artus de Penguern)
فیلم “سرگذشت شگفتانگیز املی پولن” (Le Fabuleux Destin d’Amélie Poulain) شاید در نگاه اول به آن دسته فیلمهایی شبیه باشد که ابدا به مزاق دنبالکنندگان و دوستداران هالیوود خوش نمیآید و دارای ریتمی کند و ملالآور است. اما خب باید بدانید که این فیلم نهتنها خستهکننده نیست؛ بلکه تجربهی آن به طرز شیرینی جذاب و به شکل جذابی شیرین است! ساختهی ژان پیر ژونه (Jean-Pierre Jeunet) روایتگر داستان دختری به نام املی پولن است که علی رغم دست و پنجه نرم کردن با ناراحتی قلبی و پشت سر نهادن سرگذشتی پر فراز و نشیب، در زندگیاش برای شاد کردن دل اطرافیانش دست به انجام کارهای عجیب و متفاوتی میزند. فیلم سکانس به سکانس تم و فرم رنگیاش را تغییر میدهد و همین مسئله سبب میشود که لذت تماشایش چند برابر شود و البته ابدا هنگام تماشایش احساس خستگی به مخاطب سرایت نکند. برگزیدن رنگهای شاد و انرژیزایی چون سبز، زرد و قرمز نیز در به ارمغان آوردن فضایی شاد و دوستداشتنی برای مخاطب، تاثیر بهسزایی داشته است.
تکتک لحظات فیلم از دید کاراکتر اصلی آن یعنی املی روایت میشود، کاراکتری که در لحظه به لحظهی اثر با اقدامات عجیب و دوستداشتنیاش از افتادن فیلم از ریتم و جذابیت جلوگیری میکند و با ایدههای خلاقانه و نابش سبب میشود که مخاطب با شخصیتهای قصه علیالخصوص خود املی احساس نزدیکی کند و با درک اهداف و خواستههای آنها، ناگزیر با ایشان همذاتپنداری کند. شوخیهای نیشدار آمیخته با فضاسازی سورئال و خیالانگیزی که نمایانگر فرم فکری و رفتاری املی است، درک شخصیتها و وقایع داستانی را در عین سرراست ساختن، بسیار لذتبخش جلوه دادهاند. البته که “سرگذشت شگفتانگیز املی پولن” به عنوان یک درام عاشقانه نیز بسیار عالی و عمیق ظاهر میشود و با تصویرسازی رومنس از زوایهی دید شگرف املی، به شکل عجیبی گرم و دوستداشتنی ظاهر میشود. حتی اگر هر چه تا به حال دربارهی این فیلم متذکر شدم را نادیده بگیرید، نمیتوانید دربرابر موسیقی آن که لقب شاهکار قرن نیز از پس وصف آن برنمیآید، مقاومت کنید. در وصف موسیقیمتن این اثر همین بس که در گوشه و کنار رسانهها، از تکتک قطعات موسیقیاییاش به فراوانی بهره گرفته شده است و البته که یکی از سه موسیقی متن برتر در تاریخ سینما است و احدی نمیتواند این را انکار کند. علی رغم اینکه ژانر و سبک ترانههای آن والس است و عموما توسط نوازندگان دورگرد و در خیابانها شنیده میشود، اما چنان عمیق و سنجیده است که اگر از دنبالکنندگان جدی موسیقیفیلمهای سینمایی باشید، گوش دادن به آن برای ساعتها نیز برایتان جذاب و به دور از ملالت خواهد بود. برای دیدن “سرگذشت شگفتانگیز املی” دنبال دلیل و توجیه خاصی نباشید، چراکه این مسئله پس از تماشای پنج دقیقهی آغازین به خودی خود برای شما ثابت میشود؛ داستانپردازی زیبا و شیرین، شوخیهای نیشدار و مجذوبکننده، نحوهی تصویرسازی سورئال و دوستداشتنی، نقشآفرینی بینقص آدری تاتو (Audrey Tautou)، موسیقی متن گوشنواز و بینظیر و جهان خوش رنگ و لعاب، شاداب و باطراوت آن. پس کوچکترین تردیدی در تماشایش نکنید!
- فیلم سینمایی “روانی”
نام فیلم به انگلیسی: “Psycho”
سال تولید: ۱۹۶۰ میلادی
کارگردان: آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchkock)
نویسنده: جوزف استفاتو (Joseph Stephano)
کشور تولیدکننده: ایالات متحدهی آمریکا (USA)
شرکت سازنده: Shamley Productions
بازیگران: آنتونی پرکینز (Anthony Perkins)، ورا مایلز (Vera Miles)، جان گوین (John Gavin)، مارتین بالسمن (Martin Balsman)، جان مکاینتری (John McIntire)، جنت لی (Janet Leigh)
احدی نیست که بتواند منکر جایگاه بالای آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchkock) در هنر هفتن شود. زیرا بسیاری از عناصر رایجی در سینما که گاها امروزه عنصری کلیشهای و بدیهی تلقی میشوند، از آثار این کارگردان وارد عرصه شدند. تکنیکهای حرفهای و هنرمندانهی سینمایی که در محصولات هیچکاک از آنها بهره گرفته میشد به جزئی جداناپذیر از فیلمهای قرن بیست و یکم تبدیل شدند، آن هم به شکلی که در عموم آثاری که سالانه تولید میشوند میتوان تاثیرات هیچکاک بر سینما را مشاهده نمود. بحث درمورد انواع تاثیرات مثبتی که وی بر شکلگیری هنر هفتم گذاشت به خودی خود طلبندهی یک کتاب چندصد صفحهای ناقابل است، اما حالا لازم دانستم تا یکی از فیلمهای سینمایی مهم هیچکاک که قواعد خلاقانه و نویی را برای ژانر وحشت تعریف کرد و آنرا به شکلی که امروز میشناسیم تحویل ما داد را به شما معرفی و یادآوری کنیم. “روانی” (Psycho) عصارهای خالص و ناب از ژانر ترس است که با مفاهیم روانشناسانه و ژرف تلفیق شده و تکنیکهای حرفهای و فرمالیستی فیلمسازی در آثار این کارگردان را به نقطهی اوج آن میرساند. شیوهی نورپردازی، شیوهی بجا و هوشمندانهی تغییر زاویهی دید مخاطب در سکانسها و لحظات متعدد، ضربآهنگهای تشویشآمیز موسیقی، اکتهای جنونآمیز بازیگران و داستانسرایی درگیرکننده و مجذوبکننده تنها مختصر و گوشهچشمی از خصوصیات و دلایلی هستند که مخاطب را مجاب به تماشای آن میکنند.
قصهی “روانی” دو بُعد کلی دارد که تماما با یکدیگر پیوند خوردهاند و به واسطهی یکدیگر روایت میشوند. یک بُعد روایتگر داستان زنی است که فارغ از خانه، زندگی و اطرافیانش با مقدار فراوانی پول که به سرقت برده دل به جاده میزند و به مکانی دور میگریزد. اما در وجه دیگر و بر روی دیگر سکه، جوانی با نام نورمن بیتس (Norman Bates) را نظاره میکنیم که صاحب مُتلی در میان بیابان و جاده است و کمابیش مشتریای برای او یافت میشود. داستان زمانی به نهایت جذابیت و شگفتیاش میرسد که این دو خط زمانی رسما مکمل یکدیگر میشوند و کاراکترهای تازهای پا به داستان باز میکنند و کارگردان اینجا با غنیمت شمردن فرصتهایش، مهارتش در خلق لحظات وحشتناک و رعبآور را آشکار میکند و مخاطب را بیش از پیش مشتاق پیگیری وقایع داستان. البته از قلم نیاندازم که آنچه که به عنوان جامپاسکیر در سینمای حال حاضر شناخته میشود، در حقیقت برای نخستین بار در این فیلم و به دست هیچکاک خلق شد و میتوان برای بار چندم تاکید کرد که اگر هیچکاکی نبود، شاید واقعی سینما به محبوبترین صنعت جهان تبدیل نمیشد. آنتاگونیست داستان شخصیت بسیار پیچیدهای دارد و نمیتوان او را صریحا شرور دانست. جالب اینجاست که شخصیت او پیش از آنکه از آن فرم خاکستری مرسوم برخوردار باشد، دارای دو وجه کاملا متمایز است که هر کدام رفتاری شدیدا در تضاد با یکدیگر را از خود نشان میدهند و همین ویژگی بخصوص است که کاراکتر منفی این فیلم را به شخصیتی پیچیده و تحسینبرانگیز بدل میکند. حتی اگر پیش از اینها این ساختهی فاخر هیچکاک را تماشا کرده بودید، این دو پاراگراف را به عنوان یک یادآوری برای تماشای چندبارهی آن و زنده کردن خاطراتتان در نظر بگیرید.
شما چه فکر میکنید؟ آیا هیچیک از آثار مذکور را تماشا کردهاید؟ آیا مطالعهی مقاله برای شما مسرتبخش بوده است؟
نظرات