نقد سریال Mr Robot؛ فصل دوم

22 July 2019 - 22:00

فصل دوم سریال «مستر ربات» پایش را روی پدال ترمز می‌گذارد و با اجازه دادن به کاراکترها برای نفس کشیدن و همچنین اضافه کردن شخصیت‌های جدید، قدمی رو به جلو و درست برای رسیدن به فینالی آتشین بر می‌دارد. در ادامه و بررسی این سریال با سینما فارس همراه باشید.

فصل دوم «مستر ربات» شاید به اندازه فصل اول آن آتشین نباشد، اما قدم درستی در راستای رسیدن به فینالی آتشین است.

پس از پایان‌بندی هیجان‌انگیز فصل اول «مستر ربات» که با چند رازگشایی بزرگ، موفقیت نقشه FSociety و پرده‌برداری از هویت جدید «رز سفید» تنها در دو اپیزود پایانی همراه شد، سم اسمائیل تصمیم گرفت تا در فصل دوم، برخلاف انتظارات عموم پا از روی پدال گاز بردارد و به سریال اجازه نفس کشیدن بدهد. تصمیمی که هواداران را در ابتدا به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرد اما، با توجه به حجم زیاد اطلاعات تازه در انتهای فصل اول و همچنین با توجه به فصل سوم پر زد و خورد سریال که بدون داستان‌گویی با حوصله فصل دوم ممکن نبود، می‌توان با قاطعیت گفت که اسمائیل تصمیم بسیار درستی گرفته است.

سریال در فصل دوم به بررسی ترکش‌های هک ۵/۹ می‌پردازد و برای این کار، یک شخصیت جدید به نام دام دپیرو که یک مامور FBI است را به جمع سریال اضافه می‌کند. هر چقدر که فصل اول «مستر ربات» تقریبا تمام تمرکزش را روی شخصیت اصلی‌اش، یعنی الیوت گذاشته بود، فصل دوم با دیدی عمیق‌تر به کاراکترهای مکملش می‌پردازد تا از طریق هر یک از آنها، تاثیرات هک ۵/۹ را بررسی کند. الیوت در نیمه ابتدایی سریال کاملا خود را منزوی کرده و قول خودش رو به «زندگی آنالوگ» آورده تا از افسار گسیختگی دوباره مستر ربات جلوگیری کند. کار تا جایی پیش می‌رود که حتی یک اپیزود تماما بدون حضور الیوت دنبال می‌شود و با شورانر کار درستی مانند سم اسمائیل، تبدیل به یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ سریال هم می‌شود.

«مستر ربات» در هسته خود همیشه علاقه زیادی به بررسی «سیستم»‌ها داشته است. چه وقتی سلاح اصلی قهرمان اصلی داستان یک سیستم کامپیوتری است یا چه وقتی Evil Corp، با پیچیدگی غول‌ آسایش، مخاطب را از پشت پرده وقایع دنیا به وحشت می‌اندازد. در راستای انجام این کار، سم اسمائیل حال و هوای سرد و مور مور کننده‌ای را برای سریالش انتخاب کرده که در فصل دوم، این حال و هوا تشدید می‌شود.

یکی از تم‌های اصلی «مستر ربات» در فصل اول، توهم کنترل بود که کاراکترها و در مقیاس بزرگ‌تر، جمعیت جهانی را در بر گرفته بود. فصل دوم در حالی شخصیت‌های جانبی را نشان می‌دهد که فکر می‌کنند بعد از هک ۵/۹، توانسته‌اند کنترل زندگی‌شان را به دست بگیرند. دارلین در حال رهبری انقلاب FSociety است و آنجلا هم به Evil Corp پیوسته تا به خیال خودش، از درون راهی برای به پایین کشیدن این سازمان پیدا کند. در حالی که وضعیت دارلین و رفقایش روز به روز بدتر می‌شود و آنها روز به روز، به دستگیر شدن توسط FBI نزدیک‌تر می‌شوند و آنجلا هم آن چنان در چرخ دنده‌های Evil Corp گیر کرده که به یکی از «آنها» تبدیل شده است. این عدم کنترل به لطف سکانس‌های مشترک الیوت و مستر ربات به صورت تصویری، نمایان و منجر به خلق سکانس‌های تاثیرگذاری می‌شود.

فصل دوم «مستر ربات» با وجود تغییر در شیوه روایت، به تم‌های مرکزی‌اش وفادار می‌ماند و آنها را در ابعاد جدیدی بررسی می‌کند.

یکی از دستاوردهای فصل دوم، این است که هویت واقعی خودش را بیش از گذشته آشکار می‌کند. شاید عده‌ای پس از فصل اول «مستر ربات» را سریالی در مورد انقلاب کردن علیه سیستم‌ها دانسته باشند اما سریال در واقع زمینه‌ای برای مطالعه شخصیت‌هایش است. مطالعه اینکه چگونه شخصیت‌ها به تنهایی و بیماری‌های روانی می‌رسند و چگونه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. همچنین سریال با فصل دومش ثابت می‌کند تقلیدی دست دوم از فیلم‌هایی مانند «فایت کلاب» نیست بلکه، پایش را از آنها هم فراتر می‌گذارد. به لطف روایت تصویری که سریال از وضعیت نیویورک پس از هک ۵/۹ دارد، متوجه می‌شویم که نقشه الیوت چقدر سطحی و بچگانه بوده است، مسئله‌ای که بعدتر خود الیوت هم به آن اشاره می‌کند و Evil Corp را «شر لازم» می‌نامد که جلوی به هرج و مرج کشیده شدن امور را می‌گیرد.

با توجه به اینکه سم اسمائیل هر ۱۲ اپیزود فصل دوم را کارگردانی کرده، این فصل به پیوستگی و یکپارچگی تحسین برانگیزی رسیده است که احتمالا عدم وجودش، به آن ضربه می‌زد. چرا که فصل دوم بیش از پیشبرد داستان، به دنبال گسترش افق‌های آن است. علاوه بر این، اسمائیل نشان می‌دهد که چه کارگردان توانمندی است. برای مثال به تک برداشت اسمائیل هنگام حمله ارتش تاریکی به سیسکو و دارلین توجه کنید، یا وقتی دپیرو در ساختمان وزارت خارجه چین به همکارش می‌گوید به قهوه بیشتری نیاز دارد تا امروز زنده بماند و در همان عین به آنها شلیک می‌شود. حرکت دوربین و صداگذاری در این سکانس از بهترین‌های هالیوود هم بهتر است. پلان سکانس جاگذاری فمتوسل توسط آنجلا در دفتر FBI هم که مانند حسن ختام عمل می‌کند.

«مستر ربات» با فصل دومش ثابت می‌کند که به کسی باج نمی‌دهد. علی رغم بسیاری از سریال‌های جریان اصلی این روزهای تلویزیون که به جای تمرکز بر روی اهداف خود، درگیر واکنش توئیتری مخاطبان می‌شوند، اسمائیل و تیمش به دنبال این هستند که داستان خود را به صورت طبیعی پیش ببرند. فصل دوم «مستر ربات» شاید در ظاهر به اندازه فصل اولش جسورانه نباشد، اما همینکه توانسته به دور از هیاهوی رسانه‌ای و در حالی که همه انتظار آتش بازی از آن داشته‌اند، رو به داستان‌‌گویی با حوصله بیاورد، یعنی این سریال در حال حرکت به سوی بهتر شدن است.

البته این‌ها به این معنی نیست که «مستر ربات» در این ۱۲ اپیزود بدون اتفاق خاصی است. رازگشایی پایانی این فصل در مورد مرحله دوم به پایین کشیدن Evil Corp، دست کمی از فینال فصل اول نداشت و سریال با ورود به محفل خصوصی رز سفید، گوشه دیگری از دنیای وسیع و پیچ در پیچش را به ما نشان داد. با این اوصاف، فصل دوم «مستر ربات» مانند یک تریلر حساب شده برای فصل سوم و چهارمش است و این وظیفه را با سربلندی هر چه بیشتر به انجام می‌رساند.

برچسب‌ها: ، ، ،

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.