یادداشتی بر مستند Free Solo؛ صعود به قله‌های موفقیت

مستند “انفرادی آزاد” ابدا یک مستند ساده نیست. زیرا همین که خالقان آن به شکلی چنین دیوانه‌وار و جسورانه از صعودکننده‌ی قصه‌شان یعنی الکس هانولد، قهرمانی ساخته‌اند که مرد عنکبوتی باید در برابر آن لنگ بیاندازد (!) به خودی خود ثابت می‌کند که چرا بایست میان “انفرادی آزاد” و مستند‌های هم‌جوار آن تمایز قایل شد و القابی نظیر منحصر به فرد را به آن نسبت داد. این شما و این مستندی که تمام شاخصه‌های لازمه برای تبدیل شدن به یک تریلر جزئی‌نگرانه و تمام‌عیار را یدک می‌کشد و به نحو ستایش‌برانگیزی از پتانسیل‌هایش بهره می‌گیرد. در سینمافارس بخوانید.

“انفرادی آزاد” (Free Solo) با نمایی کوتاه، سرگیجه‌آور و بهت‌آور از مرد جوانی آغاز می‌شود که در حال پیمودن دیواره‌ای صاف و صیقلی آن هم ارتفاعاتی دیوانه‌وار، و صعود به کوهی سر به فلک کشیده با دستانی خالی است. مستند با این سکانس کوتاه، ناگزیر وجه پرسش‌گرایانه‌ی افکار مخاطب را به بازی گرفته و در نتیجه‌ی فعال شدن آن، چنین پرسشی بر دیواره‌ی ذهن مخاطب نقش می‌بندد؛ که این جوان بی‌باک کیست که چنین ارتفاعات دیوانه‌واری را چون مرد عنکبوتی درهم می‌نوردد و چگونه این رخداد بدیع و اعجاب‌برانگیز که گویی از دل تخیلات آدمی بیرون کشیده شده، چنان رنگ واقعیت به خود می‌گیرد؟ میزان آدرنالینی که در اثر تماشای همین ثانیه‌های طاقت فرسا ترشح می‌شود، به تنهایی سبب می‌شود که مخاطب همین سکانس کوتاه را به عنوان استدلالی محکم برای پی‌گیری دنباله‌ی کل مستند تلقی کند و با جدیت و هیجان، پی پاسخ پرسش‌های خود را از سکانس به سکانس “انفرادی آزاد” بگیرد. اینجاست که اثر، قهرمان قصه‌اش یعنی الکس هانولد (Alex Honnold) را به مخاطبانش معرفی می‌کند و مسیری که او را به کوهپایه‌های اِل کپتن (El Captain) رساند و تا فراز آن پیش برد، بر مخاطبانش روشن می‌سازد؛ اِل کپتنی که هنوز که هنوزه، انگشت‌های اشاره‌ی فراوانی را به سوی خود فراخوانده و افراد انگشت به دهان فراوانی را محو خلقت خود کرده است.

قدرت و مهارتی که الکس هانولدِ کوه‌نورد را بدون قلابی به کمر و کلنگی به دست، بر فراز کوه اِل کپتن رساند شاید به همان اندازه که پیچ و تاب خوردن مرد عنکبوتی میان آسمان‌خراش‌های شهر هیجان‌انگیز است، دیوانه‌وار و فراطبیعی جلوه کند؛ اما طولی نمی‌کشد که حقیقت امر به همان واقع‌گرایانگی‌ که هست بر مخاطب فاش می‌شود. توانایی الکس صرفا استعدادی ذاتی که همچون قدرت‌های فرابشری، در انحصار کسی باشد نیست؛ بلکه تمامی اینها به نحوی از هوش سرشار، دقت و تیزبینی او نشات می‌گیرند. کوه مرتفع ال کپتن پیش از اینکه برای او حکم سدّی را داشته باشد که برای موفقیت بایست آنرا پشت شر گذاشت، همانند یک مسئله‌ی پیچیده و ژرف ریاضی است. مسئله‌ای که باید جزء جزء آنرا با دقت و احتیاط تمام و کمال تحلیل کند و کد‌های سرسختش را به سختی در هم بشکند. مسئله‌ای که کوچک‌ترین لغزش و اشتباهی در حل و استدلال آن، مسیر او را به کلی به بیراهه می‌کشاند و او را از ارتفاع هزارپایی به پایین پرت می‌کند. الکس چنان دقتی در به اتمام رساندن این آزمون طاقت‌فرسا به خرج می‌دهد که شاید اگر علاقه‌اش او را به جای دیگری می‌کشاند؛ حتما در آن حیطه به یک متخصص همه فن حریف بدل می‌شد!

از طرفی یکی از مهم‌ترین نکاتی که الکس می‌بایست طی این امتحان نفس‌گیر آنرا مدیریت می‌کرد، استرس و اضطراب ناشی از شکست و تحت آن شرایط، مرگ (!) بود. چراکه لحظه‌ای ترس نسبت به برهم خوردن نظم فکری و جسمانی‌اش می‌توانست موجب لغزش او بر روی سطح سنگ‌های لیز و صیقلی ال کپتن بشود و وی را به کام مرگ دردناکی بکشاند. اما در بخشی از مستند که درمورد چگونگی موفقیت او و عبورش از این مانع دیوانه‌وار به فکر میافتیم، مستند با پاسخی علمی و دندان‌شکن ذهن پرسش‌گرایانه‌ی مخاطبش را آرام، و همزمان شگفت‌زده می‌کند. جالب اینجاست که بخشی از مغز الکس به نام آمیگدالا که در اثر تحریک شدن آن حس ترس را بر او غالب می‌نمود، به گونه‌ای به واسطه‌ی قرار گرفتن در چنان شرایطی به طور مکرر، در مقابل مسائل وحشتناک و رعب‌آور، آب‌دیده و مقاوم شده و به سختی تحریک می‌شود. این، لزوما فقط دست به دامن شدن اعداد و ارقام نیست که چگونگی موفقیت الکس در صعود به ال کپتن را بر مخاطب روشن می‌سازد؛ بلکه با کار کردن بر روح و روان کاراکتر‌های این قصه‌ی واقعی، و اتفاقاتی که پیرامون آنها به وقوع می‌‌پیوندد؛ جو حاکم بر آنها را رقم می‌زند نفوذ انکارناپذیری که بر شکل‌گیری تصویر کلی و نهایی دارد را به نمایش می‌گذارد. البته که مستند از شخصیت‌هایش تنها به عنوان چند شاهد که به بازگویی وقایع می‌پردازند استفاده نمی‌کند و تاثیر آنها بر شخصیت‌پردازی و سیر کلی فیلم به شکلی است که حتی درمورادی منجر به برانگیختن همذات‌پنداری در مخاطب می‌شوند و این بدون شک با وجه سینمایی آن مرتبط است. هرچند که فیلم پیوند بسیار خوبی با بعد سینمایی خود برقرار می‌کند و‌از این حیث خود را بالا می‌کشد، اما کماکان ماهیت و ذات خود را به عنوان یک مستند حفظ می‌کند. بی‌خود نیست که این مستند در جشنواره‌هایی نظیر اُسکار (Oscars) نامزدی‌های فراوانی را بدست آورد و جوایز فراوانی را به خانه برد.

“انفرادی آزاد” بدون شک یکی از مجذوب‌کننده‌ترین و خیره‌کننده‌ترین مستند‌های ورزشی چند سال اخیر است که چه در خلق اتمسفری نفس‌گیر و تاثیرگذار، و چه در بررسی جزء جزء صعود دیوانه‌وار قهرمان قصه‌اش یعنی الکس هانولد به ال کپتن، سنگ تمام می‌گذارد. مستند “انفرادی آزاد” ادای احترامی است به تمامی افرادی که در مسیر زندگی‌شان با جدیت اهداف و رویاهایی که در سر می‌پروراندند را پی‌گیری می‌کنند و با پرداخت سنگین‌ترین بها‌ها، به آرامش و موفقیت دست می‌یابند.

شما چه فکر می‌کنید؟ آیا از تماشای این مستند لذت بردید؟ آیا مطالعه‌ی مقاله برای شما مسرت‌بخش بوده است؟

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.