نقد فیلم John Wick Chapter 3 – Parabellum: همان همیشگی + نقد ویدئویی

21 August 2019 - 22:00

«جان ویک ۳» در حالی به تکرار مکررات گذشته می‌پردازد که باید به قدم رو به جلوی بزرگی برای این فرنچایز، تبدیل می‌شد. هنگامی که با یک فرنچایز اکشن سر و کار داریم، برای حفظ تجربه‌ای منحصر به فرد، هر نسخه یا باید روی دست نسخه قبلی خود بلند شود یا اینکه چیزی را ارائه دهد که تاکنون، در آن فرنچایز، دیده نشده است. دو تا از موفق‌ترین فرنچایزهای اکشن این روزهای هالیوود، یعنی سری «ماموریت غیرممکن» و «جیمز باند»، به خوبی از این مسئله آگاه هستند. سری «جان ویک» در حالی به نسخه سوم رسیده که همچنان، جزو بزرگ‌تر کردن ست‌پیس‌های اکشنش، راه دیگری برای هیجان‌ انگیزتر کردن‌شان ندارد. در ادامه و بررسی این فیلم با سینما فارس همراه باشید.

«جان ویک ۳» درست از جایی که نسخه دوم به پایان رسید، شروع می‌شود و با ده دقیقه ابتدایی، نوید ماجراجویی متفاوت و اوضاع بسیار وخیم‌تری را به ما می‌دهد. ما در حالی وارد فیلم می‌شویم که به نظر می‌رسد جان ویک، به آخر خط رسیده و فیلم قرار است پاسخی به این سوال باشد که جان، چگونه بدون کمک متحدانش و با جایزه ۱۴ میلیون دلاری روی سرش، می‌تواند جان سالم به در ببرد. خب، فیلم همین اول کار مشخص می‌کند که جان ویک تنها در ظاهر، کمک متحدانش را در اختیار ندارد. به این صورت که شاید او دیگر از کمک وینستون و پادشاه کشتگاه برخوردار نباشد اما، چند شخصیت جدید اضافه شدند که به او در این مسیر، کمک کنند. تمام این شخصیت‌‌ها هم شاید در ابتدا به خاطر جایزه روی سر جان از کمک به او خودداری کنند اما، نگران نباشید چرا که نویسندگان سکه‌ای چیزی برای جان ویک کنار گذاشته‌اند تا او بتواند با نشان دادنش، این کاراکترها را وادار به همکاری کند. به این ترتیب، «جان ویک ۳» یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌هایی که می‌توانست داشته باشد، را از دست می‌دهد: حس درماندگی و تنهایی جان ناشی از تصمیمی که در فیلم قبل گرفت. وقتی خود فیلم عواقب تصمیم‌های کاراکترش را جدی نمی‌گیرد، چطور می‌توان انتظار داشت که مخاطب این کار را بکند؟

«جان ویک»‌های قبلی در نشان دادن دنیای زیرزمینی قاتلان حرفه‌ای، بسیار موفق و باورپذیر عمل کردند. با این حال «جان ویک ۳» در به تصویر کشیدن نیویورکِ پر شده از آدمکشان حرفه‌ای مخفی، بیشتر به مانند هاگوارتز از دنیای هری پاتر می‌ماند. به دفعات شخصیت‌ها وسط خیابان پر از مردم، دست به کشت و کشتار و کتک کاری می‌زنند اما مردم طوری از کنارشان رد می‌شوند که انگار این اتفاق هر روز سر کوچه‌شان می‌افتد! دنیای «جان ویک ۳» دیگر دنیایی نیست که از نظر تئوری ممکن باشد. با استانداردهای «جان ویک ۳»، از هر ده نفر، نه نفر در نیویورک باید یک قاتل حرفه‌ای باشند. این موضوع آسیبی جدی به حس رئالیستیک «جان ویک» وارد کرده و از رسیدن جنبه زیباشناختی فیلم به حداکثر پتانسیل‌اش، جلوگیری کرده است.

سری «جان ویک» همیشه با اکشن‌های خلاقانه و ست‌پیس‌های متحرکش شناخته می‌شود. با این حال، «جان ویک ۳» به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر اکشن‌هایش به جای هیجان‌انگیز بودن، به مانند قدم زدن در پارک است. یکی از مهم‌ترین ارکان سکانس‌های اکشن، بر هم زدن مدام توازن میان پروتاگونیست و آنتاگونیست است. مثال بسیار خوبی از این نکته در فیلم «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت»، که یک کلاس درس اکشن‌سازی است، وجود دارد و آن، سکانس کتک کاری بین هانت و واکر با جان لارک تقلبی در دستشویی است. این سکانس کوریوگرافی خلاقانه و بدل کاری تحسین برانگیزی دارد (درست مانند «جان ویک ۳»)، اما مهم‌تر از آن می‌داند که باید مدام دینامیک صحنه را عوض کند. هیچ کدام از جبهه‌های مبارزه در این سکانس، به مدت طولانی دست بالاتر را ندارد و همین باعث می‌شود مخاطب، مدام روی صندلی جا به جا شود و نتواند نفس راحت بکشد. ایراد «جان ویک ۳»، این است که به جز یکی دو صحنه، اکشن‌هایش را به ریختن گله‌ای از قاتل‌های بدون چهره روی سر جان ویک، اختصاص داده است. بله، کوریوگرافی این صحنه‌های اکشن خیره کننده است اما، مشکل این است که فیلم طوری جان ویک را به تصویر می‌کشد که انگار برای خلاص شدن از دست این همه قاتل حرفه‌ای، مشکل چندانی ندارد. با این اوصاف، پس از مدتی، می‌دانید هر چه قدر هم تعداد حریفان جان زیاد باشد، او برای کشتن‌شان مشکلی نخواهد داشت. باز هم می‌گویم، چطور می‌شود در حالی که فیلم تهدیدهایش را جدی نمی‌گیرد، از مخاطب این انتظار را داشت؟

یکی دیگر از جنبه‌های بسیار حیاتی در فیلم‌های اکشن، داشتن آنتاگونیستی در حد و اندازه قهرمان است که بتواند او را در طی فیلم، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر ذهنی به چالش بکشد. فیلم‌های «جیمز باند» یکی پس از دیگری موفق به خلق آنتاگونیست‌های جذاب می‌شوند و «ماموریت غیرممکن» هم سالامون لین و جان لارک را دارد اما، با بررسی سه فیلم «جان ویک»، به آنتاگونیست مشخص و قابلی که در حد و اندازه خود جان باشد، بر نمی‌خوریم. جان ویک اول آقای پرکینز را دارد که آنتاگونیست متوسطی است اما در نسخه دوم و سوم، همین آنتاگونیست متوسط هم وجود ندارد. «جان ویک ۳» فرصت خوبی داشت تا از زیرو چنین استفاده‌ای بکند اما فیلم در زمینه شخصیت او، بیشتر کاراکتری دلقک‌گونه را به تصویر می‌کشد که انگار، از دنیای واقعی وارد فیلم شده و حسابی طرفدار جان ویک است!

از همه اینها گذشته، نباید دستاوردهای «جان ویک» در کوریوگرافی و بدلکاری اکشن را نادیده بگیریم. هر چند بدل‌های «جان ویک ۳» به پای تام کروز در «ماموریت غیرممکن» نمی‌رسند اما، فیلم با وجود اکشن‌هایی که از نظر دراماتیک، بی‌وزن هستند از کوریوگرافی نمایشی سرگرم‌ کننده‌ای بهره می‌برد. همچنین، چاد استالسکی در اکثر مواقع از لنز عریض و برداشت‌های نسبتا بلند، در مقایسه با کات‌های تند و بی‌هدف و دوربین روی دست و تنبل اکثر اکشن‌های امروز هالیوودی، استفاده می‌کند که نشان می‌دهد او واقعا برای زیبا جلوه دادن سکانس‌های اکشن، وقت گذاشته است. سوفیای هالی بری هم با اینکه آن طور که تریلرها نشان دادند، در فیلم حضور طولانی ندارد اما او با کمک سگ‌هایش، کمک شایانی به خلق بهترین ست‌پیس اکشن «جان ویک ۳» می‌کند.

با همه این اوصاف، اصلا فکر نکنید که «جان ویک ۳» فیلم بدی است. اتفاقا، از دو فیلم قبلی این مجموعه پولیش خورده‌تر هم است اما، انتظار می‌رود پس از دو نسخه، یک فرنچایز اکشن دست به کار جدیدی بزند و این متن بیشتر از این که نگرشی منفی به فیلم داشته باشد، حاصل ناامیدی است. چرا که خود «جان ویک ۲» با پایان‌ بندی‌اش، نوید فیلمی متفاوت و اکستریم‌تر را می‌داد. بله، درست است که تعداد صحنه‌های اکشن «جان ویک ۳» در مقایسه به دو نسخه قبلی بیشتر شده، اما مهم افزایش بار دراماتیک و وخامت اوضاع است که «جان ویک ۳»، در انجامش موفق نبوده است. این که این مسئله اذیت کننده است یا نه، بستگی به خود شما دارد.

دانلود ویدیو

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.