Devil May Cry انیمهای است در ژانر اکشن، فانتزی که در سال ۲۰۰۷ به نویسندگی توشیکو اینو و کارگردانی شین ایتاگاکی منتشر شده است. داستان این انیمه بین قسمت اول و قسمت دوم سری بازیهای این مجموعه است.
شیطانی که شیاطین را شکار میکند
شروع این انیمه جالب است، به نمایش در آمدن دانته که مخاطب را محو صورت بیروح و بیرحم او میکند، هیچ نکته داستانی در کار نیست و این فقط دانته است که در تصویر دنیای این انیمه درحال کشتار شیاطین است. داستان بخشهای ابتدایی صرفا قسمتی هستند برای معرفی شخصیتهای این انیمه و داستان در هر بخش به معرفی یک شخصیت دیگر میپردازد که البته این موضوع فقط در سه چهار قسمت اول اتفاق میافتد. با اینکه در قسمتهای ابتدایی به معرفی شخصیتهایی فرعی انیمه رسیدگی میشود، اما نکته مهم این است که این اتفاق با کمک یک داستان خوب به سرانجام برسد که البته این داستانها جذابیت لازم رو ندارند هرچند فقط مبارزات دانته است که میتواند جذابیت را به انیمه اضافه کند.
شیطانی بدهکار
این انیمه داستان را در بخشی از دنیای این مجموعه معروف تشکیل داده است که تنها دانته میتواند نقش اصلی را در آن داشته باشد و تعداد اندک شخصیتهای فرعی یک فراخوانی برای جذابتر کردن داستان این انیمه است. دانته یک شیطان بسیار خاص است که به سلاخی بقیه شیاطین میرود، اما دلیل جذابیت شخصیت دانته تنها خاص بودن وجود او در دنیای این انیمه نیست بلکه این جذابیت به دلیل رفتار و ویژگیهایی است که در شخصیت دانته گنجانده شده است. پارادوکس بسیار جذابی که بین کار و چهره و رفتار شخصیت دانته وجود دارد بسیار جذاب است، هیچی جالبتر از شخصیتی نیست که بعد از کشتن هزاران شیطان و با چهره خونین وارد یک رستوران شود و در گوشهای سخت مشغول به خوردن معجون توتفرنگی خود باشد. نکاه بسیار جالب دیگر چهره دانته است که در برخی از نقاط انیمه لبخند بسیار جالبی را به نمایش میگذارد لبخند رضایت مندانهای که نشان دهنده این است که دانته از داستان این قسمت از انیمه راضی است. دانته در این انیمه مانند حلال مشکلات است و در هر قسمت سعی میکند با کمک تواناییهای بسیار زیادی که دارد مشکلات بوجود آمده را حل کند هرچند نبود داستانی خاص که تنها دانته را درگیر مشکلات خود کند کمی عجیب است و به طور کلی داستان بزرگی وجود ندارد که تنها دانته را مورد هدف قرار دهد، اما با تمامی این اوصاف داستان دانته را به خوبی وارد دنیای خود کرده و از آن استفاده میکند.
پتی خدمتکار جدید
پتی در قسمت اول انیمه دانته را درگیر داستان خود میکند داستانی که در عین جذابیتها و خشونتهای مختلفش سرانجام به پایان بسیار جالبی میرسد که نتیجه آن این است که پتی به یک یار همیشگی در داستان این انیمه تبدیل میشود. پتی به تعریف خودش مانند یک خدمتکار برای محل کار دانته فعالیت میکند هرچند در قسمتهای زیادی حضور کم رنگی دارد، اما یک شخصیت فرعی جالب برای داستان است. بهترین نکته شخصیت پتی این است که داستان با هنرمندی او و دانته را با هم درگیر میکند و یک رابطه بسیار جالب را میان این دو بوجود میآورد رابطهای که در برخی از نقاط انیمه به اوج جذابیت خود میرسد، درگیریهای میان این دو شخصیت بسیار خوب است که در برخی از اوقات صحنههای کمدی کوچکی را بوجود میآورد. نکته بسیار جالب درمورد شخصیت پتی این است که داستان توجه بسیار زیادی به این شخصیت کرده است و از داستان عجیبی که در تاریخچه این شخصیت وجود دارد به بهترین شکل ممکن برای داستانهای بزرگ بخش پایانی دنیای خود استفاده کرده است و حضور پتی کمک زیادی به جذابتر کردن داستان این انیمه کرده است.
انسانهای و شیاطین فرعی
شخصیتهای فرعی این انیمه زیاد نیستند و اگر هم زیاد باشند در داستان پراهمیت نیستند. داستان در دنیای خود سه شخصیت فرعی دیگر به غیر از پتی را وارد کرده است. مدیسون شاید یکی از کم اهمیتترین شخصیتهای این انیمه باشد شخصیتی که ماموریتها را برای دانته فراهم میکند و دیگر جایگاه خاصی را در دنیای این انیمه ندارد. مدیسون مردی که دقیقا شخصیتی به مانند پلیسها را دارد فرد آرام و مهربانی است که اغلب سعی بر درست کردن خرابکاریهایی که دانته در محل کارش بوجود آورده را دارد و به غیر از آن تاثیر چندان خاص و ویژهای را در دنیای این انیمه ندارد. لیدی مهمترین شخصیت فرعی این انیمه به حساب میآید، لیدی و رابطه عجیب او با دانته مرموزیتهای خاصی را به این شخصیت وارد کرده است هرچند داستان سعی میکند که فاصله نیان او و دانته را حفظ کند اما در قسمتهای مختلفی اهمیت بالایی دارد هرچند داستان میتوانست حضور این شخصیت را در داستان بیشتر کند اما از پتانسیل او استفاده نمیکند. تریش دیگر شخصیت فرعی این انیمه است، نکته عجیب درمورد این انیمه این است که تریش و لیدی هردو شخصیتهای بزرگی در داستانهای این مجموعه هستند اما این انیمه از پتانسیل این دو استفاده نمیکند پتانسیلی که به مراتب در شخصیت تریش بسیار بیشتر است اما در داستان از تمامی شخصیتهای فرعی دیگر حضور کمتری دارد. دو شخصیت لیدی و تریش به نوعی حکم شخصیتهای کمک کننده برای بخش مبارزات این انیمه هستند هرچند داستان در قسمت ابتدایی معرفی این دو دست به خلق صحنههای بسیار جذابی کرده است.
داستان شیطانی که شاید گریه کند
ساخت داستان برای مجموعهای به بزرگی که این انیمه انتخاب کرده است سختترین حالت ممکن است و داستان این انیمه به شکل قسمتی در هر بخش خود به سمت داستان جدیدی میرود و در آن به نمایش هنرهای دانته و کمی هم ریشههای این مجموعه میرود، اما داستان توانست با کمک شخصیتی بسیار مرموز به نام سید یک داستان خوب را در بخشهای پایانی انیمه بوجود آورد. در بخشهای ابتدایی انیمه داستانهای هر قسمت از آن جذابیت چندان زیادی را ندارند که در برخی از مواقع باعث ناامیدی مخاطب از داستان میشود، اما در برخی از قسمتها نیز این انیمه تلاش خوبی برای جذابتر کردن داستان خود مخصوصا در نیمه دوم انیمه میکند و دوباره جذابیت را به صورت نسبی به داستان انیمه برمیگرداند. در هر قسمت از انیمه شخصیت مختلفی وجود دارد که داستان برای خلق شخصیت منفی هر قسمت تلاش چندان زیادی نکرده است هرچند در قسمتهای پایانی داستان شخصیتهای خوبی را وارد داستان میکند، اما به طور کلی تنها دانته و یک داستان مرموز برای هر قسمت از این انیمه کفایت کرده است. نکتهای که یکی از مهمترین نکات این مجموعه به حساب میآید مبارزات آن است، درست است که انتظار یک مبارزه مانند بازیهای این سری را از این انیمه داشتن بسیار زیادی است، اما در خیلی از نقاط به نظر میرسد که داستان توانایی اجرا کردن این موضوع را در داستان خود داشته است مبارزات پر از خون و جذاب این مجموعه در این انیمه بسیار کوتاه به نمایش در آمدهاند و در بهترین حالت هر مبارزه حتی مبارزه پایانی این انیمه تنها دو دقیقه صحنه اکشن را برای مخاطب به نمایش در میآورد صحنههای اکشنی که داستان میتوانست بهتر آن را طراحی کند.
پایانی برای ادامه سلاخی شیطانها
هرچه به پایان انیمه نزدیکتر میشویم جذابیت بهتری در دنیای انیمه شکل میگیرد و داستان به بهترین شکل ممکن تدارکات لازم را برای قسمت پایانی خود مهیا کرده است و همین موضوع باعث شده است که بخش پایانی این انیمه داستانی جذاب را به نمایش درآورد و در این راه استفاده مناسبی از شخصیتهای دیگر خود کرده است. این انیمه با نمایش یک ماجراجویی کوتاه اما جالب از زندگی شخصیت معروف دانته داستان خوبی را به نمایش درآورده است.
نظرات
داداش، اسم اون آقاهه مدیسون نیست. موریسون هست. در کل مانتو قشنگ بود.