خون زندگی در رگ های یک جنازه | نگاهی به فیلم Swiss Army Man

8 January 2017 - 19:00

فیلم Swiss Army Man، اولین فیلم بلند دو کارگردان تازه کارش است که سر و صدای زیادی به پا کرده و با اینکه عدۀ زیادی را به خود علاقه‌مند کرده؛ خیلی ها را ناامید در همان دقایق ابتدایی فیلم از جای خود بلند کرده و مانع از ادامۀ تماشای‌شان شده است. مرد ارتشی سوئیسی که اشاره به چاقوی چند کارۀ سوئیسی دارد، همانقدر که یک فیلم بسیار خوب در زمینۀ نوآوری و سرگرمی به حساب می‌آید؛ به همان اندازه رک و بی‌پرده است و خیلی ها را آزار می‌دهد. این فیلم به مقدار خیلی زیادی بی‌ادب است و با این عقیده ساخته و تولید شده است که مخاطبان ادب‌دوست دنیای سینما نیز با آن ارتباط برقرار می‌کنند. اما همان اتفاقی که در اولین اکران فیلم برروی پردۀ سینما رخ داد باعث شد بفهمیم که نه تنها مخاطبان ادب‌دوست دنیای سینما از آن خوششان نمی‌آید، بلکه واقعا عناصر آزار دهنده و منزجر کننده‌ای در فیلم وجود دارد که اکثریت مردم نمی‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. در ادامۀ این مطلب نگاهی کامل و ریزبینانه به جزئیات فیلم می‌اندازیم و عناصر آزار دهندۀ فیلم را بررسی می‌کنیم و با یک جمع‌بندی کلی به جایگاه مطلوب Swiss Army Man در دنیای سینما پی می‌بریم. با سایت سینماگیمفا همراه باشید.

swiss-army-man-movie-wallpapers

وجود برخی از سناریو های داستانی باعث شده که فیلم بسیار زننده و اعصاب خرد کن باشد. یک فانتزی درام با چاشنی‌های عمیق کمدی است که فانتزی بودنش را صرف منزجر کننده بودنش کرده است. داستان از جایی شروع می‌شود که هنک که به طرز نامعلومی در جزیره‌ای به دور از هرگونه خشکی گیر افتاده؛ از نجات پیدا کردن ناامید شده و برای خود طناب داری تدارک دیده و می‌خواهد خودکشی کند. در همین حین متوجه بدنی بی حرکت در نزدیکی ساحل می‌شود و به سمت آن می‌رود. هنگامی که متوجه بی‌جان بودن آن بدن بی حرکت می‌شود، آن را در آب رها می‌کند و به اولین ویژگی این بدن بی حرکت پی می‌برد. به لطف مشکل گوارشی آن بدن بی‌جان، هنک توانست سوار بر پشت وی شود و مسافت زیادی را تا یک خشکی دیگر همانند جت اسکی از آن استفاده کند و به نوعی خود را نجات دهد. اما چالش دیگری که پیش روی آنها قرار می‌گیرد عبور از یک جنگل بزرگ است که یافتن مسیر در آن بسیار دشوار به نظر می‌رسد؛ اما هنک رفته رفته از ویژگی های پنهان آن فرد بی‌جان باخبر می‌شود و سرانجام خود را نجات می‌دهد. نقش آن بدن بی‌جانی که هنک را مدام از مخمصه نجات می‌دهد، چهرۀ آشنایی بازی می‌کند که پیش از این ها در سری فیلم های هری پاتر به عنوان شخصیت اصلی با آن آشنا شده بودیم. دنیل ردکلیف اینبار ظاهری کاملا جدید به خود گرفته و به طور کلی از نقش همیشگی خود که هری پاتر بود، خارج شده است. از میمیک های صورت خارق العاده و تحسین برانگیزش گرفته تا دیالوگ های دست و پا شکسته‌ای که نباید در ادای کامل آنها موفق ظاهر شود.

همانطور که گفته شد Swiss Army Man پر از عناصر زشت و زننده‌ای است که نه تنها باعث می‌شود در کنار خانواده نتوان به تماشای آن پرداخت؛ بلکه حتی هستند افرادی که به تنهایی نیز نتوانسته‌اند از پس تماشای آن بر بیایند و با ویژگی های فرهنگی و شخصیتی خیلی ها سازگار نبوده است. برای مثال در یکی از قسمت های فیلم مشاهده می‌کنیم که هنک قفسه سینۀ مانی (همان کاراکتر بی‌جان قصه) را فشار می‌دهد و از دهان وی آب شیرین خارج می‌شود و سپس شروع به نوشیدن آن می‌کند. یا در قسمت های دیگر فیلم به چشم می‌خورد که به طرز خشونت باری اجسام طویلی وارد حلق مانی می‌شود و مانی نیز آنها را به دوردست ها پرتاب می‌کند. این‌چنین عناصر سورئالی در فیلم وجود دارند که برای خیلی جالب و جذاب به نظر می‌رسند و خیلی های دیگر را نیز از خود ناراضی می‌کنند.

swiss

اما به دور از ویژگی های این چنینی فیلم که در رابطه با آنها گفته شد، شاهد قسمت های احساسی و عمیقی در داستان هستیم که خبر از پربار بودن ایدۀ فیلم می‌دهند و صرفا شاهد یک فیلم کمدی و بی‌محتوا نیستیم. برای مثال در قسمتی از فیلم که هنک به بازیابی حافظۀ مانی امیدوار می‌شود و در این راستا تلاش می‌کند؛ می‌بینیم که ماجرای عاشقانۀ زندگی خود را کاملا برای مانی بازگو می‌کند اما اینبار به دور از هر کلیشه‌ای که در فیلم های دیگر مشاهده می‌کنیم، هنک خود را از ماجرای عاشقانۀ زندگی خود جدا می‌کند و مانی را در آن قرار می‌دهد تا شاید با این کار و تداعی کردن حس عشق برای او، بتواند حافظۀ نابود شدۀ مانی را بازگرداند که البته در پایان به جز دردسر، سود دیگری نصیبش نمی‌شود. علاوه بر اینها هنک پرده از راز های زندگی شخصی خود بر می‌دارد و یک جنازه را به عنوان محرم اسرار خود انتخاب می‌کند. دیالوگ هایی که هنگام استراحت خط داستانی میان دو شخصیت هنک و مانی رد و بدل می‌شوند، بار احساسی و نیمۀ فلسفی داستان فیلم را به دوش می‌کشند و در مقابل فراز و فرود های متوالی این دو شخصیت در داستان، جایگاه خوبی را به عنوان حفظ تعادل میان عناصر احساسی و عناصر کمدی فیلم برای خود دست و پا کرده‌اند و یک نکتۀ مثبت برای فیلم به حساب می‌آیند.

دنیل شاینرت و دن کوان در اولین تجربۀ کارگردانی‌شان برای یک فیلم بلند سینمایی، به خوبی هرچه تمام ظاهر شدند، هر چند به ندرت می‌توان ضعف هایی را در کار آنها مشاهده کرد. برای مثال همین موضوع زشت و غیرقابل تحمل بودن بسیاری از عناصر داستانی فیلم که از تجربۀ کم در شناخت مخاطبان سینمایی نشات می‌گیرد یا شاید هم آن ها کاملا از جو موجود در دنیای سینما آگاه بوده‌اند و تنها با یک ساختار شکنی جزئی می‌خواسته‌اند هرآنچه را که در ذهن خود می‌پرورانده‌اند را روی میز خالی کنند که البته این موضوع را نمی‌توان ضعفی برای فیلم به حساب آورد. بلکه تنها به قشر مخاطبان فیلم ضربه می‌زند و تعداد آنها را کم می‌کند که البته کم شدن تعداد مخاطبان یک فیلم به دلیل وجود برخی از عناصر داستانی غیرقابل تحمل در همان فیلم، نکته‌ای نیست که به راحتی بتوان از آن عبور کرد، اما به هرحال کارگردانان تازه وارد فیلم اینگونه تصمیم گرفته‌اند و اینگونه ایده های درون ذهن خود را تخلیه کرده‌اند که به شخصه از آنان طرفداری می‌کنم.

Swiss Army Man شاید باکلاس و بافرهنگ نباشد، اما با همین بی‌کلاسی و بی‌فرهنگی‌اش است که دل خیلی ها را به دست آورده و طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کرده است. چنانچه وجود برخی از عناصر منزجر کننده در داستان فیلم اذیتتان نمی‌کند یا حتی‌الامکان می‌توانید آنها را تحمل کنید؛ هرچه زودتر به تماشای این فیلم بنشینید که با یکی از جالب‌ترین فیلم های چند سال اخیر طرف هستید که نوآوری‌های زیادی در سناریو نویسی‌اش به چشم می‌خورد که البته منابع الهام زیادی نیز می‌توان برای آن نام برد.

مطالب مرتبط



مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.