استفاده از عناصر ژانر وحشت برای بررسی آسیب روانی و تأثیراتش روی ذهن و بدن چیزی است که فیلمهای ترسناک روانشناختی را جذاب و قوی میکند. در حالی که بسیاری از فیلمها حین ترکیب ژانر وحشت با موضوعات دینی رویکردی تکراری را پیش میگیرند -جنگیری، تسخیر و برخورد با شیطان- Saint Maud «ماود مقدس» رابطهی شخصیت اصلی با دین را از دیدگاه گذشتهی دردناک او بررسی میکند. این فیلم که به زیبایی نویسندگی و کارگردانی شده، یک فیلم ترسناک فریبنده، قابلباور و بیسروصدا است که کاملا متمایز و فوقالعاده پرتنش به نظر میرسد.
پس از یک حادثه ناخوشایند در محل کار، کیتی نام خودش را ماود (مورفیلد کلارک) گذاشته و شغل و زندگی خودش را رها میکند تا به یک کاتولیک متدین تبدیل شود. او پرستار خصوصی آماندا (جنیفر ایلی) میشود که بیماری لاعلاجی دارد. آماندای بیدین از مرگ میترسد و چیزهای زیادی را به ماود اعتراف میکند. ماود هم اعتراف میکند که میتواند خدا را در اطرافش ببیند و صدایش را بشنود. ماود به شدت زاهد و وارسته است و برای تقویت رابطهی خود با خدا کارهای عجیب و غریبی انجام میدهد. ماود حین گفتوگو با خدا به این باور میرسد که خدا میخواهد او روح آماندا را قبل از مرگش نجات دهد و تلاشش برای این کار شدیداً ناامیدکننده و در عین حال استوار میشود.
Saint Maud اولین تجربه کارگردانی رز گلس است که تواناییاش در ترکیب وحشت روانشناختی با تعصب فاسد و افراطی ماود استادانه است. حین پیشروی داستان، دلایل رفتارهای ماود کمکم مشخص میشوند، اما کاری که گلس به خوبی انجام میدهد حفظ ابهام در مورد رابطه ماود با خدا است. هرگز کاملاً مشخص نیست که آیا ماود واقعاً خدا را میبیند و میشنود یا اینکه این رابطه فقط حاصل توهّم اوست. حتی لحظاتی وحشتناک وجود دارند که نشان میدهند او به نوعی تسخیر شده است. این فیلم به شکلی آشکار واقعیت را مبهم نشان میدهد که تجربه بصری جذابی را ارائه میدهد.
همانطور که داستان پیش میرود، روی واقعی ماود هم آشکار میشود و نتیجهی آن یک پژوهش شخصیتی عمیقاً ناراحتکننده است که نشان میدهد چگونه آسیب روحی باعث میشود او برای رستگاری و بخشیده شدن به دنبال خدا و دین برود. ماود خودش را دوباره تعریف میکند و به شدت تحت تأثیر حادثهای قرار گرفته که در محل کارش رخ داده است. در حالی که او خود را یک زن دیندار میداند، Saint Maud قصد موعظه در مورد دین و یا حتی درست و غلط را ندارد. اما این فیلم به منظور اکتشافات روانشناختی، سطوح مختلفی را پوشش میدهد.
رابطه ماود و آماندا پرتنش است. آنها ویژگیهای مشترکی از جمله تنهایی دارند، اما اعتقادات دینی آنها کاملا با یکدیگر در تضاد است. ایلی نقش آماندا را با یک تلخی عمیق و حس نارضایتی از شرایطی که در زندگی برای او به وجود آمده است بازی میکند. ایدهی وجود خدا برای او جالب است، که همین او را به شکلهای جذابی در برابر ماود قرار میدهد. Saint Maud همچنین ایدئولوژی متضاد شخصیتها و نظر آنها دربارهی مرگ را بررسی میکند. مورفید در نقش ماود عالی است و او را با اعتماد به نفس مغرورانه، ناامیدی شدید و تزلزل به تصویر میکشد. هرگز مشخص نیست ماود چه زمانی ناگهان از کوره در خواهد رفت. او کنترلشده و دقیق، اما در عین حال ناپایدار و ناامید است. حسّی از پیشگویی در داستان وجود دارد که نقشآفرینی مورفید را تحسینبرانگیزتر میکند.
فیلمبرداری بن فوردسمن زیباست. مخصوصاً صحنههای بین آماندا و ماود با روشنایی کم که حس تیرگی خاصی دارند. این نورپردازی فضای خفقان فیلم را تکمیل و تقویت میکند و پایان ناراحتکننده فیلم را جذابتر میکند. فیلم ساخته گلس پر از ترسهای آشکار نیست که در صورت وجودشان به داستان آسیب میرساندند. بلکه وحشت اصلی این فیلم در ترسهای ذرهای، ابهام و عناصر روانشناختی نهفته است که همگی Saint Maud را تقویت میکنند و یک فیلم حسّی به وجود میآورند که هم راضیکننده و هم تسخیرکننده است.
نظرات