سینمای هنروتجربه از همان سالهای نخست شروع به کارش، با نمایش فیلمهای خاص و متفاوتی چون ((ماهی و گربه))، ((پرویز)) و … همواره مخاطبین خود را با غافلگیریهای گوناگونی مواجه کرده است. اکثر فیلمهای اکران شده در این گروه سینمایی، موضوعات و سوژههای ناب و تازه را با اجراهایی متمایز و برجسته به نمایش میگذارند. به دیگرسخن، اگر در آثار نمایش داده شده در جریان اصلی سینمای ایران، دائما با موضوعات نخنما شدهای چون خیانت، فقر، بدبختی و فلاکت روبهرو میشویم، در فیلمهای سینمای هنروتجربه اگر با اجرا و فرم خوبی مواجه نباشیم، حداقل مضمون جدیدی را بر پرده نقرهای دیدهایم. این بار نیز به بهانه اکران فیلم ((کوپال)) در این گروه سینمایی برآن شدم تا نوشتاری بر اولین تجربه بلند سینمایی کاظم ملایی بنویسم. فیلم کنجکاویبرانگیز جشنواره سیوپنجم فیلم فجر که از همان زمان، انتظار اکرانش را در سینمای هنروتجربه میکشیدیم. با سینماگیمفا همراه باشید.
هشدار: این متن ممکن است داستان فیلم را لو بدهد.
((کوپال)) فیلمی شخصیتمحور است که متکی بر ویژگیهای رفتاری مردی به نام احمد کوپال (با بازی لوون هفتوان) ساخته شده است. دکتر احمد کوپال به عنوان شخصیتی که تمامی پایههای قدرت و ثروت را در اختیار داشته و برای خود قلعهای با نشان کوپال ساخته و همه اشیای پیرامونش را منقش به نامش کرده است، در اتفاقی کاملا تصادفی چنان در پیله حقارت افتاده و در قصر باشکوهش محبوس میافتد که حتی مجبور میشود برای بقا، گندیدههای پیرامونش را هم بخورد. کوپال شخصیت خودخواهی است که علاقه زیادی به شکار دارد و در این زمینه نیز کارهای بزرگی انجام داده است اما گیر افتادن در مأمن خویش، فرصتی را برای او فراهم میآورد تا اشتباهات زندگیاش را مرور کرده و متوجه شود که باید از غار تنهاییاش بیرون بیاید و با دنیای پیرامون خود نیز ارتباط برقرار کند.
همانطور که در ابتدای مطلب نیز گفته شد، در سینمای تنبل و تکراری این سالها رفتن سمت سوژههای نو و فضاهای تازه امتیاز بزرگیست و بخشی از آثار نسل جدید فیلمسازان خوشبختانه به چنین راهی رفتهاند. ((کوپال)) با انتخاب موضوعی تازه و اجرا و فضاسازی قابل قبولش در حد مقدورات یک فیلم اول مستقل، قابلتوجه و امیدوارکننده است. البته خامدستیها و کم و کسریها کم نیستند و گاهی به نظر میرسد فیلم مواد لازم و کافی برای یک فیلم بلند را ندارد. با این حال فیلمساختن و روایت داستان در لوکیشنی ثابت با یک کاراکتر اصلی برای حرفهایها و بزرگان سینما هم کار خطیری است، چه رسد به یک فیلم اولی آن هم در شرایط نابرابر تولید و فقدان امکانات و سرمایه و نظام تولیدِ استاندارد. به طورکلی ((کوپال)) از منظر محتوایی، تنهایی خواسته یا ناخواستهی انسان معاصر را به ورطهی نقد میکشد؛ انسانی که با وابستگی افراطی به اشیاء یا حیوانات، دیواری به دور خود کشیده است و از ارتباط با دیگران امتناع میورزد. همچنین محتوای این فیلم را از جنبههای فلسفی، روانشناسانه و محیط زیستی نیز میتوان مورد بررسی قرار داد.
شروع فیلم ((کوپال)) ضعیف است و اصطلاحا فیلم دیر استارت میخورد و به همین سبب نیز مخاطبین کمتحمل از نیمههای فیلم سالن را ترک میکنند! غافل از اینکه فیلم در ادامه روندی صعودی را طی خواهد کرد. نقطه قوت اصلی این فیلم بدون شک ارمغانی است که مجید برزگر با فیلم ((پرویز)) برای سینمای ایران آورد: لوون هفتوان؛ بازیگری که با این مشخصات فیزیکی خاص و این حجم از توانمندی، نبودنش به حق حسرتی است برای سینمای کشورمان. هفتوان در ((کوپال)) نیز با نقشآفرینی درخشانش به درستی کنشهای درونی و بیرونی شخصیت اصلی فیلم را به تصویر کشیده است. طراحی صحنه دقیق و چشمنواز این فیلم نیز که به وضوح مشخص است زحمات زیادی برای آن کشیده شده است، از دیگر نقاط مثبت آن است که به درستی وظیفه خود را انجام داده و موجب نزدیکی مخاطب با شخصیت اصلی میشود. همچنین فیلمبرداری و صداگذاری ((کوپال)) نیز از مشخصههای قابل تحسین آن هستند. به طورکلی از دید ساختاری، ایدهی فیلم ((کوپال)) اگر در مدیوم فیلم کوتاه پیاده میشد، حرفهای بیشتری برای گفتن داشت. هرچند تا همین حد نیز ساخت این فیلم جایزههای متعددی را در جشنوارههای گوناگون جهانی نصیب کاظم ملایی کرده است.
درنهایت، اگر بخواهیم در کمال خوش بینی به فیلم ((کوپال)) بنگریم، میتوان همچنان به این مسئله امیدوار بود که هنوز هم فیلمسازانی هستند که درمیان موج ملتهب فیلمسازان مقلد، راه خود را میروند و فیلم خود را با نگرش و دیدگاه خود تولید میکنند. درواقع، همین ریسکپذیری و تجربهگرایی است (البته اگر از حد نگذرد و به قهقرا کشیده نشود) که نویدبخش اتفاقاتی خوب در سینمای کشورمان است.
نظرات