کارگردان فیلمهایی چون «رگ خواب» و «بیپولی» میگوید: امکان ندارد فیلمی بسازم و از منظر اخلاق اجتماعی یا سلامت اجتماعی به آن نظر نکنم.
به گزارش ایسنا، حمید نعمتالله – کارگردان فیلم «شعلهور» همچنین برگزاری رویدادهای تلفیقی چون برگزاری جشنواره فیلم سلامت را که تعامل اهالی سینما و جامعه علمی کشور را به همراه دارد، تحسین میکند.
نعمت الله غالبا فیلمهایش را بر محور یک شخصیت عجیب و غریب جلو برده است؛ کاراکتری که در نظر مخاطب غیرعادی جلوه میکند اما در عین حال، دنبال کردن شیوه زندگی او و درد و رنجی که دارد، کنجکاویاش را نیز برمیانگیزد. او دو فیلم اخیر خود را به دو شکل کاملا زنانه و کاملا مردانه ساخته است. در «رگ خواب» با زنی همراه شدیم که به شکلی بیمارگونه عاشق شده بود و در «شعلهور» مردی ما را با خودش به درون داستانی برد که از یک نوع خودآزاری به دگرآزاری رسیده بود؛ گویی سلامت روانی و اجتماعی، هر بار به شکلی در آثار این کارگردان سینمای ایران،تصویر شده است، در ادامه گفتوگویی را از این کارگردان به بهانهی جشنوارهی فیلم سلامت میخوانیم.
برای سینما در زمینه سلامت چه کارکردی قائل هستید؟ طرح درد یا ارائه درمان؟
در این سینما و در مواجهه با جامعه کنونی من به دنبال ایفای نقش خودم هستم و میخواهم سهم خودم را نسبت به سلامت این مردم و حتی سلامت خودم بپردازم. من بر این باورم که فیلم من دارای یک نقش اجتماعیست که باید آن را درست ایفا کند و برای مثال در فیلم آخرم، «شعلهور» این نقش اجتماعی در رابطه با موضوع سلامت اجتماعی برجسته شده است.
با این حساب، «شعلهور» را در ایفای این نقش اجتماعی موفق ارزیابی میکنیدیا «رگ خواب» را؟
از نگاه من هر دو موفق عمل کردند، اما به گمانم «شعلهور» موفقتر بود، چرا که شخصیت اصلی فیلم، مابهازاهای بیرونی زیادی دارد. او آدم مفلوک و مضری است و باید به وضعیتش رسیدگی شود.
نمود این موفقیت را در نقدها و یادداشتهایی که تا امروز برای فیلمهای شما نوشته شده، دیدهاید؟
درباره دو فیلم اخیرم نقدهای زیادی نوشته شد که تعدادی از آنها کارشناسانه بود و من خواندم و برایم خوشحالکننده بود. همیشه از نقدهای علمی که خارج از چارچوب سینما درباره فیلمهای من نوشته شده استقبال میکنم و نکاتی را که در آنها مطرح شده به ذهن میسپارم. شایدجالب باشد بدانید وقتی «بیپولی» اکران شد هم نقدهایی با محوریت دانش اقتصاد درباره این فیلم نوشته شد و من خوشحال شدم. اینکه برخوردهای فراسینمایی با یک فیلم صورت بگیرد، نشانهای از موفقیت است و از همین روی، بنده از جشنواره فیلم سلامت هم بابت توجهی به که آثار من نشان داده متشکرم، چراکه مرا مطمئن میکند مسیر را درست رفتهام. من چنین رویدادهای هنری را تأیید و تحسین میکنم و معتقدم چنین حرکتهایی نگاه علمی و دانشگاهی را به سینما وارد میکند و باعث تلفیق مبارکی بین سینما و قشر دانشمند جامعه میشود.
شخصا مینای «رگ خواب» را یک عاشق به حساب میآورید یا زنی که نیاز داشت تحت مشاوره روانی قرار بگیرد؟
من عموما پاسخ سرراست و مستقیمی به اینگونه سوالات نمیدهم و این به معنای آن نیست که دارم شانه خالی میکنم بلکه دلیلش این است که چند لایه بودن یک فیلم یک اتفاق بدیهی محسوب میشود. امکان ندارد من فیلمی بسازم و از منظر اخلاق اجتماعی یا سلامت اجتماعی به آن نظر نکنم. در کنار اینها وجه هنری فیلم هم غالب است. شما مینای «رگ خواب» را مثال زدید. شخصیتپردازی او به گونهایست که برخی از ناملایمات روانی را در به نمایش میگذارد. این موضوع، التزام داستان بوده است و یک اتفاق سفارششده نیست اما به شکل اجتنابناپذیری، فیلمی که درباره اوست، مساله سلامت روانی را هم مطرح میکند و میگوید این زن نیاز به روانکاو دارد.
اما مینای «رگ خواب» فقط به خودش آسیب میرساند و مرد فیلم «شعلهور» دیگران را زجر میداد.
دقیقا همینطور است. مضاف بر اینکه مینا به هر حال، دارد عاشقیاش را تجربه میکند و در مسیر این عاشقی کردن یک وضعیت اجتماعی را که بر آن نام «ازدواج سفید» گذاشتهاند (و من در این فیلم قضاوتی در موردش ندارم) برای مخاطب مرور میکند. پس تماشای زندگی مینا هم یک برداشت اجتماعی را شکل میدهد، هم یک برداشت روانکاوانه و هم یک برداشت عاشقانه را. اگر فیلم در هر یک از این لایهها پاسخگوی خوبی شد، معنیاش این نیست که لزوما در لایههای دیگر پاسخگو نیست یا به آن فکر نشده است. خانمها نمونههایی مثل مینای «رگ خواب» را حوالی خود بیشتر دیدهاند و آقایان در سطح بیشتری با «شعلهور» ارتباط برقرار میکنند. مردها در این دنیا وظایف مهمی بر دوششان گذاشته شده و در عین حال مرتبه اجتماعی آنان با شغلی که دارند برایشان تعریف میشود و نسبت پیچیدهای بین شخصیت آنان و عناوین اجتماعی موجود در جامعه برقرار میشود، در حالیکه خانمها تا این حد درگیر عناوین و اسمها نیستند و همچنین احساسات آنان بر همه چیز میچربد. رابطه مردان با کار و شغل و موقعیت و اعتبار اجتماعی شاید حتی شخصیت آنان را بازتعریف میکند. این ویژگی، اساس فیلم «شعلهور» را پیریزی کرد.
*ما در فیلم جدید شما مردی را دیدیم که با انفجار عقدههای درونی خود سلامت جامعه اطرافش را به خطر انداخت.
این توصیف درست بود و من به خودم میبالم که شما چنین نظری را درباره فیلم دارید، چراکه مشخص میکند من موفق شدهام حرفم را منتقل کنم.
منبع: ایسنا
نظرات