نقد و بررسی انیمه Hinamatsuri

Hinamatsuri انیمه‌ای در ژانر کمدی است که کارگردان آن کی اویکاوا است و کیچیرو اوچی نویسندگی آن را برعهده دارد. این انیمه در سال ۲۰۱۸ از شبمه Tokyo MX پخش شد، همچنین این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین اسم به نویسندگی ماسائو اوتاکه است که از سال ۲۰۱۰ در حال انتشار است.

شروعی گمراه کننده

آغاز و یا قسمت ابتدایی این انیمه یکی از عجیب‌ترین شروع‌هایی است که یک انیمه می‌تواند داشته باشد. قسمت اول این انیمه را می‌توان متمایز از بقیه قسمت‌ها دانست. داستان با مبارزه جذابی شروع می‌شود و دقیقا در لحظه‌ای که این مبارزه حساس‌تر می‌شود، مخاطب را با خود به سه سال قبل می‌برد. در ابتدا به نظر می‌آید که با داستانی پر از صحنه‌های اکشن و پر از هیجان مواجه هستیم و قسمت اول این انیمه هم به زیبایی این مساله را نشان می‌دهد و داستان عجیب و شخصیت‌های بسیار جالب و جذاب نشان دهنده این است که یک داستان بسیار جذاب و زیبا در انتظار مخاطب است همچنین صحنه‌های اکشن قسمت اول و طرز نگرش شخصیت اصلی این انیمه به شکلی است که به نظر می‌آید که این انیمه به سمت موقعیت‌هایی می‌رود که پر از خطر و مبارزه است اما خیلی زود خلاف این موضوع ثابت می‌شود. پس از ورود شخصیت آنزو و مبارزه او با هینا مسیری که داستان در آن درحال حرکت است به طور کامل عوض می‌شود و به نوعی مخاطب با یک انیمه جدید مواجه خواهد شد.

هینایی که مانند همیشه به دنبال غذا است

نیتا و مراقبت از هینا

نیتا شخصیت اصلی این انیمه, بسیار شخصیت جالبی دارد، جدا از شغل او که عضو گروه یاکوزا است (به طور کلی برخی از عناصر این انیمه, ناخودآگاه مخاطب را در گمراهی ژانر این انیمه کمک می‌کنند) و حساسیت و رفتار معمولی و مهربانانه او پارادوکس بسیار جذابی بین رفتار و روحیه این شخصیت و شغل او ایجاد کرده است که این پارادوکس بسیار زیبا است. نکته جالب این است که نیتا در ابتدا به ناچار از شخصیت هینا نگه‌داری می‌کرد، اما با اینکه نیتا حتی تا قسمت‌های پایانی از برخی از رفتا‌رهای هینا شکایت داشت اما وابستگی عجیبی به این شخصیت پیدا می‌کند و همچنین هینا هم خیلی زود این حس را نسبت به نیتا پیدا می‌کند. موضوعی که این رابطه بین نیتا و هینا را جذاب می‌کند، رفتار‌هایی است که شخصیت هینا از خود بروز می‌دهد، دردسر‌ها و افتضاح بودن او در روابط اجتماعی و تنها اهمیت او به غذا و حتی بی‌توجهی او به خیلی از مسائل باعث شده است که مراقبت از او از طرف نیتا بسیار سخت و زجرآور باشد که این موضوع به خلق صحنه‌های کمدی جذابی کمک فراوانی کرده است. یکی از عجیب‌ترین نکاتی که در این انیمه وجود دارد این است که هیچ استفاده‌ی مفیدی از قدرت ماورایی شخصیت هینا نمی‌کند، دو قسمت ابتدایی شاید تنها دفعاتی بود که از این مورد استفاده شده است، این موضوع به قدری عجیب است که به نوعی می‌توان گفت که اگر این قدرت در شخصیت هینا وجود نداشت تفاوت چندان خاصی در داستان این انیمه ایجاد نمی‌شد.

شخصیت‌هایی که به اندازه شخصیت‌های اصلی مهم هستند

این انیمه به زیبایی از شخصیت‌های فرعی خود استفاده می‌کند و به شکل بسیار زیبایی آن‌ها را وارد داستان می‌کند، همچنین این موضوع با پیچیدگی‌های جذاب و جالب داستان انجام می‌شود. شخصیت‌های این انیمه به سه بخش اصلی، مهم و فرعی تقسیم می‌شوند البته برخی از شخصیت‌ها هستند که به اندازه پنج یا ده دقیقه در داستان حضور داند و بعد از آن دیگر شاهد وجود آن‌ها در داستان نیستیم، مهم‌ترین شخصیت اصلی این انیمه آنزو است، دختری با قدرت ماورایی که در ابتدا سعی بر شکست دادن هینا دارد، اما پس از شکست خوردن یک زندگی بسیار جالب را پیش‌روی خود دارد. این انیمه به زیبایی نشان می‌دهد که گذر زمان و اتفاقات پیرامون هر انسان چگونه باعث می‌شود که رفتار و نگرش او تغییر کند و این موضوع را کاملا در رفتار شخصیت آنزو می توان مشاهده کرد، شخصیتی خودخواه و مغرور که حالا به شخصیتی بسیار مهربان تبدیل شده است که قدر تک تک لحظات زندگی‌اش را می‌داند. هیتومی یکی دیگر از شخصیت‌های مهم داستان که شخصیت باهوش و مهربانی است و نقش بسیار پررنگی در داستان دارد به نوعی که حتی او مانند آنزو برخی از قسمت‌های این انیمه را به خود اختصاص داده‌ است. نکته‌ای که داستان سعی دارد با نشان دادن مسیر زندگی سه شخصیت هینا، آنزو و هیتومی به یک نتیجه‌گیری برسد و نشان دهد که نوع زندگی یک فرد با توجه به تلاش او در مراحل زندگی چگونه در طرز رفتار و نگرش آن فرد تاثیر می‌گذارد.

نیتا با آرزوی تعویض هینا با آنزو

شخصیت‌های فرعی یک و چندبار مصرف

این انیمه از شخصیت‌های فرعی مختلفی تشکیل شده است که بعضی از آن‌ها مانند اوتاکو و آشیکاوا شخصیت‌هایی هستند که حضور فعالی در داستان دارند. برخی دیگر مانند سابو ونایتو تعداد دفعات بسیار کم و یا حتی یکبار بیشتر در داستان حضور ندارند. البته داستان از تمامی این شخصیت‌ها به بهترین شکل ممکن استفاده کرده است اما برخی از شخصیت‌ها هستند که حضورشان هیچ سودی در داستان ندارد. شخصیت ایکاروگا یکی از شخصیت‌هایی هست که حضور او در انیمه می‌توانست به جذابیت داستان اضافه کند اما خیلی سریع حتی بدون این که این شخصیت پیچش خاصی به داستان اضافه کند از آن حذف می‌شود، البته داستان در استفاده از شخصیت اوتاکو هم کم لطفی کرده است و با توجه به این که این شخصیت از ابتدا انیمه حضور بسیار فعالی در داستان دارد می‌توانست بهتر از او استفاده کند.

داستانی با سبک خاص

با توجه به این که داستان در ابتدا کمی باعث گمراهی مخاطب می‌شود اما خیلی سریع نشان می‌دهد که قصد دارد به چه سمتی حرکت کند، اما هدف او از این حرکت چندان مشخص نیست. حتی داستان چندان در مورد موضوع اصلی خود یعنی مراقبت نیتا از هینا و سختی‌های آن مانور نمی‌دهد و در خیلی از مواقع توجه خود را به موضوع دیگر جلب می‌کند. در واقع مسیر حرکتی داستان از جاده‌ای می‌گذرد که در آن سختی‌های زندگی با چاشنی طنز نشان داده شده‌اند، اما مقصد داستان از حرکت در این جاده معلوم نیست. تمامی این اتفاقات به دلیل سکانس ابتدایی است که این انیمه نشان می‌دهد و پس از آن به سه سال قبل آن ماجرا می‌رود، این صحنه باعث شده است که مخاطب در طول داستان همیشه منتظر رسیدن اتفاقی باشد تا موضوع اصلی داستان را به نمایش بگذارد، اما هدف اصلی انیمه این چنین نیست. این انیمه دست به خلق صحنه‌هایی زده است که تاثیرشان در داستان مشخص نیست مانند حضور مائو در داستان و قرار دادن یک قسمت کامل به این شخصیت که تنها باعث سردرگمی مخاطب می‌شود. داستان این انیمه هر قسمت از خود را به یک موضوع خاصی اختصاص داده است و در این مسیر هم از شخصیت‌های مختلفی استفاده می‌کند اما تمامی این موضوعات جذاب نیستند و برخی از آن‌ها هم روند خسته کننده‌ای دارند اما دیالوگ‌های جالب و صحنه‌های کمدی که برخی از آن‌ها بسیار خوب طراحی شده‌اند به نوعی این مشکل را برطرف کرده‌اند، همچنین داستان می‌توانست توضیح بهتری از مکانی که هینا و آنزو از آنجا آمده‌اند بدهد.

یکی از صحنه‌های زیبای انیمه

پایان خیلی باز

پایان این انیمه از نکات مختلفی تشکیل شده است، اولین نکته این است که با توجه به موضوع قسمت پایانی این انیمه خیلی ساده تمام مشکلات برطرف می‌شود به نوعی که داستان عجله زیادی برای اتمام رساندن آن دارد، دومین نکته قسمت پایانی بازگشت دوباره داستان به سکانس ابتدایی آن هم در موقعی است که دیگر شاید اهمیت چندان خاصی نداشته باشد، البته پایان این انیمه به شکلی است که نشان می‌دهد داستان آن هنوز به پایان نرسیده است همچنین رابطه‌ی بین دو شخصیت نیتا و هینا نیز همچنان در حال تکامل است. شخصیت‌های این انیمه از تنوع و جذابیت بسیار بالایی برخوردار هستند اما به طور کلی روند داستانی این انیمه می‌توانست بهتر باشد, اما با خلق صحنه‌های کمدی و احساسی بسیار زیبا سعی کرده است تا این موضوع را پوشش دهد و یک انیمه زیبا را به نمایش بگذارد.