نقد و بررسی انیمه Violet Evergarden

Violet Evergarden انیمه‌ای در ژانر درام فانتزی است که توسط شرکت نتفلیکس تهیه شده و در سال ۲۰۱۸ پخش شده است. تایچی ایشیداته کارگردان و ریکو یوشیدا نویسنده این انیمه هستند، این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین اسم به نویسنگی کانا آناتسوکی است، همچنین دو انیمه سینمایی از این اثر در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ پخش خواهد شد.

شروعی دوباره

جنگ همیشه صدمه‌های زیادی را به کشور وارد می‌کند حتی به جز خود آن کشور، آسیب و لطمه بسیار زیادی هم به مردمان و سربازان آن کشور وارد می‌کند. آغاز این انیمه از همین موضوع ساده و کلیشه‌ای صورت می‌گیرد و آن را به قدری زیبا به نمایش درمی‌آورد که مخاطب متوجه نمی‌شود که چگونه این صحنه‌های زیبا بر چشم‌های او نقش بسته‌اند. روایت داستان در ابتدا بسیار آهسته و آرام است و این انیمه سعی دارد تا با خونسردی کامل شخصیت‌ها و داستان خود را به مخاطب خود معرفی کند. نکته بسیار جالب این انیمه داستانی است که در ادامه انتظار مخاطب را می‌کشد و مخاطب خود را کاملا با داستان جالب خود غافلگیر می‌کند.

ویولت اورگاردن

زیبایی بی احساس

ویولت جزو متفاوت‌ترین شخصیت‌های اصلی یک انیمه است و کاملا هم در داستان این انیمه نقش می‌بندد، شخصیت ویولت از نکات بسیار جالبی تشکیل شده است و زیبایی‌های بسیار زیادی را هم به انیمه اضافه کرده است. داستان این انیمه بسیار داستان احساسی است و اینکه شخصیت اصلی این انیمه یک شخصیت دقیقا برعکس داستان باشد بسیار جذاب است، پارادوکس و درگیری بین داستان و ویولت به قدری زیبا است که دست به خلق صحنه‌هایی زده است که فقط در این انیمه مانند آن پیدا می‌شود. ویولت شخصیتی است که مانند یک جنگجو و یا یک قاتل بی‌احساس بزرگ شده و به اصطلاح یک سلاح کشنده به حساب می‌آید، صورت خشک و بی‌احساس این شخصیت در عین زیبایی او بسیار جذاب است. این انیمه از شخصیت ویولت در صحنه‌های کمدی هم کمک گرفته و کاملا در این امر موفق عمل کرده است. داستان این انیمه خود را به چالش کشیده است تا شخصیت ویولت را ذره ذره به تکامل برساند و در نهایت او را به آرزویش برساند. توضیح کاملی از گذشته این شخصیت در داستان بازگو نمی‌شود که همان توضیحات اندک برای شناخت تقریبی این شخصیت کافی است اما، اگر توضیح کامل‌تری از شخصیت ویولت توسط داستان ارائه می‌شد مخاطب می‌توانست کمی بهتر با این شخصیت ارتباط برقرار کند زیرا ارتباط برقرار کردن با این شخصیت مخصوصا در اوایل این انیمه چالش بسیار بزرگی برای مخاطب محسوب می‌شود.

کمک برای درک عشق

این انیمه از شخصیت‌های مختلفی تشکیل شده است اما، حضور تمامی این شخصیت‌ها تنها به یک دلیل است آن هم درک عشق و مفهوم کلمه دوست دارم توسط ویولت است. شخصیت‌های این انیمه ناخودآگاه به سمت این موضوع سوق داده می‌شوند و هر شخصیتی با داستان خاص خود وارد دنیای این انیمه می‌شود. کلاودیو هاگینز اولین شخصیتی است که زندگی خود را با شخصیت ویولت درگیر می‌کند و قصد کمک به این شخصت به هرشکلی را دارد، باوجود اینکه هاگینز سرهنگ ارتش جنگ بوده است، اما از شخصیت بسیار مهربان و آرامی برخوردار است. مهم‌ترین شخصیت این انیمه گیلبرت بوگینویلیا است که تمام افکار و ذهن ویولت را به خود مشغول کرده است، یک سرگرد جنگی که اولین کسی بود که ویولت را به چشم یک دختر عادی نگاه کرد. فلش بکی که به گذشته و زندگی ویولت با گیلبرت زده می‌شود بسیار جذاب است و  این فلش‌بک کاملا دلیل علاقه ویولت به گیلبرت را آشکار می‌سازد. دیتفرید بوگینویلیا برادر گیلبرت با اینکه حضور مهمی در انیمه دارد، اما حضور او در داستان زیاد نیست البته رفتار این شخصیت هم به شکلی نیست که بتواند به راحتی در داستان این انیمه نقش ببندد. اما به غیر از شخصیت‌های ذکر شده شخصیت‌های دیگری هستند که حضور آن‌ها تنها به یک قسمت در داستان ختم می‌شود اما نقش بسیار پررنگی در تکامل شخصیت ویولت دارند. این شخصیت‌ها و مشکلاتی که آن‌ها را وارد داستان می‌کند به قدری زیبا و پرمحتوا هستند که مخاطب کاملا به سمت آن‌ها جذب می‌شود و با اشتیاق داستان آن‌ها را دنبال می‌کند، نکته جالب این شخصیت‌ها این است که هدف داستان از وجود همه این شخصیت‌ها به یک موضوع ختم می‌شود، اما داستان با هنرمندی آن‌ها را متفاوت و پر تنوع قرار داده است.

عروسک خاطره خودکار

عروسک‌های فرعی

به غیر از شخصیت‌های اصلی شخصیت‌هایی هستند که حضور بسیار کوتاه اما مهمی در داستان دارند مانند شخصیت‌هایی که در اداره پستبا ویولت کار می‌کنند، اما از این چهار شخصیت (بندیکت، ایریس، اریکا، کاتلیا) تنها دو شخصیت کاتلیا و ایریس از اهمیت برخوردار هستند و دو شخصیت دیگر حضور چندان مهمی نسبت به شخصیت‌های دیگر ندارند، هرچند به نظر می‌رسد که این انیمه می‌تواست به شکل بهتری از شخصیت بندیکت استفاده کند اما شاید محتوای داستان اجازه این کار را به انیمه نمی‌دهد. کاتلیا شخصیت بسیار مهربانی است که هدفش کمک به ویولت است، (دقیقا شخصیت او به مانند کلاودیو است) و نقش او در یادگیری‌های ویولت کاملا مشهود است هرچند داستان استفاده بیشتری از این شخصیت نکرده است. ایریس شخصیت حسود و بسیار مغروری است، حضور این شخصیت و اختصاص دادن قسمتی خاص به او بسیار حرکت هوشمندانه‌ای از طرف داستان بود و توانست به زیبایی احساسات و رفتار این شخصیت را به نمایش بگذارد. لوکولیا شخصیتی است که داستان می‌تواسنت استفاده بسیار بهتری از او داشته باشد اما این اتفاق رخ نداد. این شخصیت همانند شخصیت اریکا در قسمتی خاص اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کنند، اما خیلی زود آتش این اهمیت در داستان خاموش می‌شود و تقریبا این دو شخصیت در داستان محو می‌شوند.

داستان عروسکی که رفتار عروسکی داشت

داستان این انیمه درباره تکامل شخصیت ویولت است، اما این انیمه به قدری زیبا آن را به تصویر می‌کشد که مخاطب هدف اصلی داستان را فراموش می‌کند. دنیای این انیمه در عین زیبایی از خطرات زیادی تشکیل شده و همین موضوع است که به جذابیت داستان این انیمه می‌افزاید. نکته بسیار جالب داستان انیمه این است که از یک موضوع بسیار ساده نامه نوشتن، داستانی با این حجم از زیبایی به مخاطب خود ارائه می‌دهد، همچنین این انیمه از همین موضوع ساده داستان‌های فرعی زیبایی را بوجود آورده که کاملا مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. موضوع اصلی این انیمه تقریبا کلیشه‌ای است و داستان‌های زیادی از این موضوع ساخته شده است، اما داستان این انیمه به قدری متفاوت است که نمی‌توان آن را با بقیه داستان‌ها مقایسه کرد. یکی از جذابیت‌های داستان این انیمه صحنه‌های بسیار زیبایی است که انیمه در نقاط مختلف داستان خود به نمایش گذاشته است، این صحنه‌ها در عین احساسی بودنشان از زیبایی بسیار زیادی تشکیل شده‌اند و کاملا مخاطب را در این دریای پر از احساس غرق می‌کند.

به زیبایی رنگ چشم

پایانی برای شروع احساسات

پایان این انیمه به همان زیبایی است که در شان داستان این انیمه است. با اینکه پایان این انیمه تا حد کمی از قبل قابل پیش‌بینی بود، اما همیشه این انیمه غافلگیری‌های فراوانی را برای مخاطب خود در نظر داشته است که به بهترین شکل هم از آن‌ها استفاده کرده است. صحنه‌های این انیمه از هر لحاظی کامل هستند، این انیمه هم از صحنه‌های کمدی که مخاطب را به لبخند وادار می‌کند و هم از صحنه‌های احساسی که مخاطب را به گریه می‌اندازد تشکیل شده است حتی در کنار این‌ها این انیمه حتی از صحنه‌های اکشن هم نیز غافل نبوده است و آن‌ها را هم به بهترین شکل ممکن به مخاطب خود به نمایش گذاشته است، این صحنه‌ها در کنار طراحی زیبای این انیمه و همچنین موسیقی زیبای آن بسیار چشم نواز هستند.