Paprika انیمهای در ژانر علمیتخیلی که در سال ۲۰۰۶ توسط شرکت Sony Pictures Entertainment Japan منتشر شد. این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین نام به نویسندگی یاسوتاکا سوسوی است و کارگردانی این انیمه را ساتوشی کن بر عهده دارد.
اولین حقه یک شعبده
شعبده بازها برای ارائه دادن یک نمایش فوقالعاده، اولین قسمت از نمایش خود را به نحوی برگذار میکنند که مخاطب خود را به قدری گیج و سردرگم کنند تا بتوانند بقیه حقههای خود را به راحتی به نمایش بگذارند، این انیمه دقیقا از همین فرمول استفاده کرده تا بتواند تمرکز مخاطب خود را به سمت موضوعات بیهوده جلب کند تا مخاطب از حقه اصلی داستان غافل بماند. داستان به زیبایی آغاز میگردد و یکی یکی ایدههای زیبای خود را در نمایش به اجرا در میآورد. با اینکه موضوع انتخاب شده برای داستان این انیمه این روزها کمکم به یک کلیشه تبدیل شده اما داستان این انیمه از ترفندهای تازهای برای نمایش خود استفاده کرده است، البته تیتراژ آغازین این انیمه کمی بیش از اندازه ذهن مخاطب را از موضوع اصلی منحرف میکند.
زنی در رویا و واقعیت
با اینکه اسم انیمه پاپریکا نامگذاری شده است اما چیبا شخصیت اصلی این انیمه به شمار میآید، چیبا یک زن با رفتار خشک و منطقی است که دوست ندارد احساسات خود را به اشتراک بگذارد و حتی سخنان او شاید باعث آسیب دیدن احساسات طرف مقابل شود اما شخصیت پاپریکا دقیقا برعکس این شخصیت است، درواقع پارادوکس بین این دو شخصیت به خوبی پارادوکس میان رویا و واقعیت را به نمایش میگذارد. داستان در معرفی شخصیت پاپریکا کمی گنگ عمل میکند شاید این اتفاق هم یکی از ترفندهایی است که داستان برای نمایش خود در نظر دارد. نکته جالب این دو شخصیت این است که ارتباط برقرار کردن با شخصیت پاپریکا بسیار آسانتر از چیبا است البته غرور و جذبه شخصیت چیبا به شکلی است که به نظر میآید که او بهتر از پاپریکا میتواند این نمایش را رهبری کند. موضوعی که کمی آزار دهنده است نامفهوم بودن گذشته شخصیت چیبا و چگونگی تلفیق او با پاپریکا است، زیرا با وجود شخصیت سیجو اونوی تشخیص اتفاق رخ داده در گذشته کمی سخت میشود.
شخصیتهای رویای فرعی
این انیمه از شخصیتهای مختلفی تشکیل شده، اما خیلی خوب داستان این انیمه را با این چند شخصیت خلاصه کرده است. شخصیت توکیتا جالبترین شخصیت این انیمه است، شخصیتی کوچک در بدنی بزرگ بهترین تعریف از این شخصیت است که توسط خود این انیمه ارائه شده است، داستان در محور اختراع و تصمیمات او حرکت میکند و همین رفتار و شخصیت او است که باعث بروز مشکلات و جذابتر شدن داستان میشود، نکته بسیار جالب این است که در نگاه اول شخصیت توراتورا شخصیت باهوشتری نسبت به توکیتا به نظر میآید اما دقیقا برعکس این موضوع است. توراتورا شخصیتی است که بسیار تشنه علم است که در این راه هم بسیار هیجان زده میشود و کنترل خود را از دست میدهد، با اینکه این شخصیت حضور بسیار زیادی در این انیمه دارد و جزو شخصیتهای مهم این انیمه به شمار میآید، اما داستان در استفاده از این شخصیت نسبت به بقیه شخصیتها کم کاری کرده است و میتوانست حضور پررنگتری در انیمه داشته باشد. با اینکه کوناکاوا جزو شخصیتهای فرعی این انیمه به شمار میآید اما نقش بزرگی را در این نمایش برعهده دارد. کوناکاوا شخصیتی که سعی دارد با استفاده از شغل خود گذشته خود را به فراموشی بسپرد و این گذشته هم در رویای او گریبان گیر او میشود. این انیمه به بهترین شکل ممکن کوناکاوا را درگیر داستان اصلی این انیمه میکند و یک گره بسیار زیبا میان داستان او و داستان اصلی انیمه بوجود میآورد، البته هرچه به پایان این انیمه نزدیکتر میشویم نقش شخصیتها در این نمایش گنگتر میشود.
شخصیتهای رویای سیاه
هیمورو شخصیتی است که زیاد نامش در این انیمه به گوش میآید اما تمامی این سروصداها بیهوده است، با این که حضور این شخصیت به نمایش این انیمه انرژی داده است اما داستان میتوانست به نحو بهتری از این شخصیت استفاده کند، همچنین استفاده از این شخصیت در داستان خیلی زود به پایان میرسد. اینوی شخصیت کلیشهای دارد، رییس یک شرکت بزرگ که با نظر تمامی کارکنان خود مخالف، البته این شخصیت در داستان به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار میگیرد و اختلاف نظرات او با خودش در اوایل انیمه و در اواخر آن از جالبترین نکاتی است که این شخصیت در داستان این انیمه اجرا کرده است. اوسانای یکی از بهترین شخصیتهایی است که میتواند در داستان این انیمه حضور داشته باشد، شخصیت آرام و مرموز او با اینکه نمایش قابل حدسی را به اجرا در میآورد، اما این اجرا بسیار زیبا وارد نمایش میشود که کوتاه بودن آن باعث حسرت خوردن مخاطب میشود.این انیمه به طور کلی نمایش قابل قبولی از شخصیتهای خود ارائه میدهد، اما با نزدیک شدن به پایان این انیمه تنها تعداد اندکی از آنها اهمیت پیدا میکنند.
داستان ترکیب نمایش و جادو
با اینکه این روزها داستان این انیمه به یک کلیشه تبدیل شده است، اما این انیمه ایدههای خاصی را برای داستان خود انتخاب کرده است و آنها را هم به زیباترین شکل ممکن به نمایش گذاشته است. هرچند تا مدتی داستان باعث گمراهی مخاطب میشود اما این انیمه به خوبی تمرکز مخاطب را به موضوع اصلی خود جلب میکند.ریتم روایت داستان از آهنگ بسیار خوبی برخوردار است و این انیمه هیچ عجلهای برای به اجرا درآوردن نمایش خود ندارد و خیلی با برنامه و مرتب به آنها رسیدگی میکند، هرچند در برخی از مواقع دیالوگ شخصیتها با توجه به اطلاعاتی که در حال ارائه هستند کمی تند روایت میشود، اما این موضوع به شکلی نیست که مشکلی را به داستان آن وارد کند. نکته قوت این انیمه صحنههایی است که در عالم رویا به نمایش در میآیند و این صحنهها به قدری حال و هوای یک رویا را به مخاطب القا میکند که خود او هم فکر میکند که در حال رویا دیدن است. یکی از نکات عجیب این انیمه سایتی از که کوناکاوا برای ملاقات با پاپریکا وارد آن میشود کمی گیج کننده به نظر میآید، نکته دیگر هدف اصلی از بوجود آمدن این اختراع است که دقیقا استفاده از آن تا قبل از شروع داستان این انیمه کمی گنگ است با اینکه داستان توضیحاتی را در این مورد ارائه میکند اما با توجه به حضور و نظرات شخصیتهای مختلف این توضیحات کمی غیر قابل قبول هستند. استفاده انیمه از داستان اصلی و داستان فرعی شخصیت کوناکاوا بسیار هنرمندانه است و داستان به خوبی این دو رویا را با هم مخلوط میکند.
پایانی برای رویای همگانی
روایت داستان از سرعت بسیار خوبی برخوردار است و داستان را به بهترین شکل به مخاطب ارائه میدهد، البته با بر ملا شدن راز داستان کمی این انیمه سردرگم میشود و شاهد صحنههای بسیار شلوغ زیادی میشویم البته این موضوع تاثیر منفی در انیمه نمیگذارد. یکی از بهترین نکات این انیمه حضور دو شخصیت چیبا و پاپریکا و روبرو شدن این دو شخصیت با یکدیگر است که یکی از به یاد ماندنیترین صحنههای این انیمه را به نمایش در میآورد. عجیبترین صحنه این انیمه نقطه پایانی آن است که تنها هدف داستان به پایان رساندن آن است و در این راه کم کاری بسیار بزرگی از آن سر میزند و اصلا به آن شکلی که انتظار میرود موضوعات داستان را جمع بندی نمیکند. به طور کلی این انیمه از داستانی با جذابیتهای بالایی تشکیل شده است که شخصیتها و طراحی آنها این جذایبت را دوچندان کردهاند و با موسیقی زیبای خود صحنههای به یاد ماندنی را به نمایش در میآورد.
نظرات
این انیمه در بعضی دیالوگ ها حتی از inception قوی تره مخصوصا در رویا ها ولی در پایان بندی یکمی ضعیف بود. حیف که کارگردانش مرده وگرنه بعد از این و perfect blue نشون داد چه کارگردان بزرگی هست . از نقدتون ممنونم.