Princess Mononoke انیمهای در ژانر ماجراجویی و تاریخی فانتزی است که هایو میازاکی نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده دارد. این انیمه در سال ۱۹۹۷ منتشر شده است.
طلسم اهریمنی
شروع یک ماجراجویی جذاب پر از زیباییها و پلیدیها، شروع پر از هیجان این انیمه بسیار جالب و جذاب است و به خوبی شخصیت اصلی آن و همچنین داستان اصلی این انیمه را به مخاطب خود معرفی میکند، هرچند شخصیتهای قبیله آشیتاکا کمی شخصیتهای عجیب و بیخیالی دارند و این موضوع در ابتدا انیمه کمی مشهود است. یکی از نکات بسیار جالبی که در ابتدای این انیمه به چشم میآید صحنههای اکشن این انیمه است که خشونت زیادی را در آن مشاهده میکنیم و یکی از نکات بسیار جالب این انیمه است که به مخاطب گوشزد میکند که دنیای این انیمه در حین زیبایی از خشونت هم تشکیل شده است.
صلح طلسم شده
قهرمان اصلی این انیمه شخصیت بسیار سادهای را دارد، اما دنیای این انیمه به شکلی است که ساده بودن شخصیت آشیتاکا آن را از بقیه شخصیتها متمایز میکند، آشیتاکا شخصیت بسیار مهربان و صلحجویی است و همین موضوع باعث میشود که او در این دنیای بیرحم انیمه دچار مشکلات بسیار زیادی شود، یکی دیگر از صفات شخصیت آشیتاکا شجاعت او است، شجاعت این شخصیت در خیلی از صحنههای این انیمه صحنههایی را رقم زده است که شاید مخاطب تصور دیدن این صحنه را هم نمیکند. در برخی از صحنههای این انیمه آشیتاکا حرفها یا تصمیماتی را میگیرد که در آن لحظه کمی باعث سردرگمی مخاطب میشود اما جواب اصلی آن در ادامه معلوم میشود. نکته بسیار جالب دنیای این انیمه این است که شخصیتهایی که در رفتار آنها نشانههایی از خشونت و نفرت یافت میشود معمولا شخصیتهای بسیار قدرتمندی هستن اما آشیتاکا شخصیت بسیار کم حرف و مهربان این انیمه با یک دست دروازهای را که ده مرد قوی باهم توانایی باز کردن آن را داشتند باز کرد.
شاهزاده نفرت
پیش از دیدن این انیمه به نظر میرسد که سان مهمترین شخصیت این انیمه یا حداقل شحصیت اصلی آن باشد، اما پس از دیدن انیمه هر دو رتبه به آشیتاکا میرسد و سان تقریبا یکی از شخصیتهای مهم این انیمه به شمار میآید. شخصیت سان دقیقا آن چیزی است که داستان برای شخصیت دوم به آن احتیاج دارد، شخصیت سان با وجود اینکه در دنیای حیوانات بزرگ شده است اما کاملا رفتارهای انسانها را دارد که در بین آنها نشانی از مهربانی نیست که این موضوع پس از ورود شخصیت آشیتاکا به دنیای این شخصیت نمایان میشود و صحنههای بسیار زیبایی را رقم میزند، سان بسیار شخصیت سرسخت و خشنی است که نفرت بسیار خاصی به شخصیت لیدی ابوشی دارد هرچند دلیل این نفرت تنها برای شخصیت سان کمی راضی کننده نیست اما با توجه به زندگی که او در کنار مورونو (گرگ مادر درون انیمه) داشته است دلیل این تنفر قابل قبول است. یکی از نکات جالب این انیمه شخصیت حیوانات این انیمه است که بسیار حس جالبی را به مخاطب القا میکنند، هنگامی که این شخصیتها شروع به گفتن دیالوگهای خود میکنند به شکلی این دیالوگها گفته میشوند که دقیقا این احساس به مخاطب دست پیدا میکند که این سخن از دهان یک گرگ خارج شده است و کاملا حس آن را درک میکند.
بانوی تشنه قدرت
لیدی ابوشی بسیار شخصیت جالب و پیچیدهای دارد. رفتار و سخنهای این شخصیت به گونهای است که نمیتوان قصد اصلی آن را از چهره او حدس زد و همچنین پشت چهره آرام و مهربان او تفکرات بسیار خطرناکی وجود دارد، نکته بسیار جالب این شخصیت اهمیت دادن به زنان تقریبا به اندازه مردان حتی در هنگام جنگ و مبارزات است، این امر به شکلی انجام شده است که حتی در شهری که این شخصیت آن را اداره میکند تبعیض بین زن و مرد کاملا از بین رفته است، البته در برخی از نقاط این انیمه این حس به مخاطب القا میشود که لیدی ابوشی از این شخصیتها سو استفاده میکند که البته نمیتوان کامل به این نتیجه رسید. غرور و رهبری بزرگترین صفات این شخصیت به شمار میآیند و تقریبا میتوان گفت لیدی ابوشی و مورونو و اکوتو نوشی سه شخصیتی هستند که مسیر حرکت داستان را تعیین میکنند.
شخصیتهای فرعی
شخصیتهای فرعی این انیمه نقشهای متفاوتی را در داستان ایفا کردهاند اما یکی از مهمترین این شخصیتها شخصیت جیکوبو است. این شخصیت تنها به دنبال کسب ثروت و قدرت است اما استراتژی او در این راه مبارزه نیست بلکه از پشت خنجر زدن به فرد مقابل خود است، از همان ابتدا که این شخصیت وترد داستان میشود مشخص است که این شخصیت نقشهای را پشت چهره مهربان خود پنهان کرده است که البته خیلی دیر هم آن را وارد داستان میکند. مورونو و اکوتو دو شخصیتی با تفکر متفاوت اما هدفی مشترک هستند، البته حضور این دو شخصیت تنها برای مشخص کردن مسیر داستان است و معمولا صحنههایی که این دو در آن حضور دارند مسیر حرکت داستان تغییر میکند. صرفا بقیه شخصیتها نقش کوچکی را در داستان دارند، یا برای پیشروی داستان یا برای استفاده در نقشهای کمدی اما عجیبترین این شخصیتها گنزا مشاور (وزیر) لیدی ابوشی است که تقریبا میتوان گفت هیچ نقش خاصی را در داستان ایفا نمیکند و تنها نقش مهم او اندکی در اواخر این انیمه است.
داستان طلسم اهریمنی
داستان این انیمه در اواسط راه خود تغییر بسیار بزرگی را شامل میشود که این تغییر سبب پررنگتر شدن حضور شخصیتهایی مانند سان و لیدی ابوشی میشود. با اینکه شخصیتهایی که در بالا ذکر شدهاند نقش اصلی در مسیر حرکت داستان دارند، اما آشیتاکا کسی است که فرمون حرکت داستان را به این شخصیتها واگذار میکند و اجازه میدهد این شخصیتها داستان را اداره کنند، البته داستان این انیمه اشارهای بسیار زیرکانه و البته زیبا به از بین بردن محیط زیست توسط انسانها و مبارزه بین انسان و حیوان را به مخاطب اشاره میکند که شاید هم این موضوع یکی از پیش بینیهای نویسنده در مورد آینده باشد، داستان این انیمه پر از زیباییها و البته پلیدیها است که به خوبی هم آنها را به نمایش گذاشته است. مبارزه بین سان و لیدی ابوشی یکی از موردانتظار ترین صحنههایی بود که میتوانست در این انیمه وجود داشته باشد اما به دلایلی که مسیر داستان در پایان آن بوجود میآورد این اتفاق انجام نشد.
پایان خشم و نفرت
با اینکه پایان این انیمه کمی قابل پیش بینی بود اما کاملا با حال و هوای آن همخوانی دارد، البته همه چیز خیلی سریع به شکل اولیه خود رسید ولی باز هم یکی از بهترین پایانهایی بود که میتوانست این انیمه به نمایش بگذارد. با نزدیک شدن به پایان این انیمه کمی داستان سردرگم و شلوغ میشود که این موضوع هم باعث شد تا مبارزهای در پایان این انیمه وجود نداشته باشد و داستان سریع به سمت پایان دادن برنامههای خود برود. یکی از نکات دیگر پایان این انیمه سر انجام جنگ لیدی ابوشی با سرزمین همسایه خود بود که البته این جنگ اهمیت چندانی در داستان نداشت اما میتوانست اهمیت بیشتری داشته باشد. به طور کلی این انیمه از داستان بسیار زیبا و شخصیتهای جذابی تشکیل شده است که این دو توانستهاند دنیای زیبا و خشن این انیمه را به خوبی به نمایش بگذارند.
نظرات