The Promised Nevereland انیمهای است در ژانر فانتزی تاریک و علمی تخیلی که به کارگردانی مامورو کانبه و نویسندگی توهیا اونو در سال ۲۰۱۹ پخش شده است. این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین نام به نویسندگی کارو شیرای در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است، همچنین مانگایی دیگر از این انیمه در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی شوهی میازاکی منتشر شده است.
آشکار شدن حقیقت
شروع این انیمه به شکل بسیار زیادی خوب کار شده است و کاملا فضا و حال و هوای انیمه را به تصویر میکشد. این انیمه معمای اصلی خود را در همان ابتدای شروع کار خود برای مخاطب به نمایش در میآورد و در ادامه کار با تعریف جزئیات ریز و درشت به شکل بسیار جالبی حواس مخاطب را از موضوع اصلی پرت میکند و در انتهای آن به عجیبترین شکل ممکن پاسخ معمای خود را میدهد و این پاسخ به شکلی است که یازده قسمت از زندگی پر از شادی و غم این خانواده را در برمیگیرد. نکته جالب دیگر انیمه این است که زمان بسیار مناسبی را برای معرفی شخصیتها خود استفاده میکند.
رویای آزادی
عما اصلیترین شخصیت انیمه است و با اینکه شخصیت او متفاوتتر از دو شخصیت مهم دیگر است، اما کاملا بر نقش و نگارهای داستان جان میبخشد. عما شخصیت بسیار احساساتی است و حتی اگر حرف او بیش از اندازه غیر منطقی باشد باز هم با توجه به احساسات خود آن حرف را به بقیه شخصیتها منتقل میکند و روحیه بسیار زیادی برای رسیدن به هدف خود دارد، البته همین نکته هم باعث شده است که در بعضی از مواقع دوگانگی خاصی بین عقاید عما بوجود بیاید و تکرار این موضوع در بخشهای مختلف این انیمه در برخی از مواقع چندان جالب نیست.داستان تلاش بسیار موفقیت آمیزی در استفاده از هوش شخصیت عما در کنار دو شخصیت باهوش دیگر این انیمه (نورمن و ری) داشته است که همین موضوع باعث شده است که شاهد صحنههای متنوع زیادی از سه شخصیت ذکر شده وجود داشته باشد. با اینکه شخصیتهای زیادی پا به این دنیای تلخ و شیرین انیمه گذاشتهاند، اما داستان کاملا به سمت هدف عما حرکت میکند زیرا شخصیتهای این انیمه هم به گونهای طراحی شدهاند که توجه لازم به شخصیت اول داستان یعنی عما به اندازه کافی صورت بگیرد.
دو هوش برتر
دو شخصیت نورمن و ری از لحاظ کارایی در داستان انیمه شباهت بسیار زیادی دارند اما رفتار این دو تفاوتهای آشکار زیادی را نشان میدهد. نورمن و ری شخصیتهای بسیار تاثیر گذار این انیمه هستند و تقریبا میتوان گفت که تاثیر گذاری این دو کمی از شخصیت عما بیشتر است، نورمن شخصیت مهربانتر و آرامی دارد درحالی که ری در کنار این آرامی شخصیت بسیار خشکی است و از آن شخصیتهای بسیار مرموز و جالبی است که شخصیتشان رنگ و بوی متفاوتی به داستان انیمه میدهد، و با اینکه هردو شخصیت نورمن و ری کارایی یکسانی دارند اما این تفاوت بین این دو شخصیت جذابیت خاصی را به انیمه اضافه کرده است،داستان ازهر شخصیت خود در بخشهای مختلفی استفاده کرده است، عما حکم پیشروی در داستان را دارد و نورمن گره گشای داستان انیمه است و در آخر ری شخصیتی است که به کمک آن میتوان به رمز و رازهای داستان دست پیدا کرد. نورمن برعکس ری که شخصیتی کاملا منطقی دارد کمی احساسی است و در برخی از صحنههای انیمه گفت و گوی میان این دو به همراه عما به اوج جذابیت خود میرسند. در اواخر این انیمه شخصیت نورمن تصمیمی را برای ادامه پیشروی داستان در نظر میگیرد که این تصمیم کمی خلاف شخصیت او و کاملا برخلاف دیالوگهای او در ابتدای انیمه است که داستان در انتهای مسیر خود این موضوع را با هنرمندی از نقطه ضعف به نقطه قوت تبدیل میکند.
خانوادهای با خاطرات شاد
شخصیت آنجلیکا (مامان) بسیار خوب طراحی شده است و در برخی از نقاط انیمه حس ترس بسیار خوبی را به مخاطب و همچنین شخصیتهای خود وارد میکند هرچند در تعداد قسمتی از این انیمه با ورود شخصیت خواهر کرونه آنجلیکا تقریبا از گردونه داستان خارج میشود، اما در آخر داستان به حضور این شخصیت برای ادامه حیات خود احتیاج دارد. این شخصیت دقیقا از صفتی برخوردار است که شخصیت دیگر مانند او در انیمه از آن بهرهمند نیست و آن هم حضور پارادوکس بسیار جالب مهربانی و ترس هم در چهره و هم در رفتار این شخصیت است که او را در داستان این انیمه بیهمتا ساخته است. خواهر کرونه با اینکه به خوبی نقش یک شخصیت منفی و منفور را ایفا میکند اما نداشتن جذابیت کافی باعث عدم همکاری او با داستان شد البته این صحنه میتوانست با خلاقیت بهتری نیز انجام شود هرچند داستان شانس خود را در مواقع حضور این شخصیت امتحان میکند، اما گرههای بوجود آمده در داستان در مواقع حضور این شخصیت به اندازهای نیست که جذابیت زیادی را به این انیمه ببخشد و بلکه گرهها بیش از اندازه برای این شخصیت اضافی هستند. دون و گیلدا دو شخصیت فرعی این انیمه که حضور متناسبی را در داستان این انیمه دارند، اما این دو شخصیت جذابیت چندان خاصی ندارند و حتی تاثیر چندان زیادی هم در داستان این انیمه ایفا نمیکنند اما داستان استفاده مناسبی از این دو در داشته است. هرچند داستان شخصیتهای دیگری را نیز به همراه دارد، اما پیچیدگی مسیر حرکت اجازه استفاده از این شخصیتها را به آن نمیدهد. داستان درمورد شخصیت مادربزرگ و همچنین موجودات درون دنیای خود توضیح چندان خاصی را به مخاطب خود ارائه نمیدهد و به نوعی با این کار خود دنیای عجیب و جالب خود را همچنان مرموز باقی نگه داشته است.
داستان به حقیقت پیوستن یک رویا
شخصیتهای انیمه نقش و نگار خاصی را به داستان این انیمه اضافه کردهاند و به طور کلی کاملا در داستان این انیمه نقش بستهاند و با استفاده از همین موضوع داستان پیچشهای و گرههای به موقع و بسیار جذابی را به داستان خود وارد میکند و به نوعی با این کار شخصیتها خود را هم به چالش میکشد. نکته جالب داستان این انیمه فضای خشن و تاریکی است که در پس زمینه آن نقش بسته است که این موضوع نیز در مواقع مختلفی مشخص میشود و حتی برخی از صحنههای این انیمه را به شکلی ماندگار کرده است، البته داستان این انیمه به طور کلی از روایت بسیار جذابی برخوردار است اما، داستان در برخی از مواقع هم کمی زیادهروی میکند و در چند قسمت پایانی اتفاقاتی را در داستان به نمایش میگذارد که برخی از اتفاقات قبل از آن را بی هدف جلوه میدهد.داستان این انیمه خیلی دوست دارد تا با ذهن مخاطب خود بازی کند و در بیشتر اوقات با نشان دادن برخی از صحنهها و دیالوگها سعی دارد تا در کنار شخصیت خود مخاطب هم به چالش بکشد و او را هم وارد بازی خود بکند.
پایانی بر ناامیدی
پایان این انیمه به شکلی است که سعی دارد تعادل را در خود حفظ کند که نه سیخ بسوزد نه کباب، که البته در این امر هم بسیار موفق بوده است و داستان به شکل بسیار هنرمندانهای فضا را برای یک پایان بندی خوب برای این انیمه باز میگذارد. با اینکه پایان ادامه دار و یا به نوعی پایان بازی دارد، اما همین پایان بندی هم به شکلی است که مخاطب را بعد از دوازده قسمت هیجان و استرس راضی نگه دارد و همچنین مخاطب را تشنهی ادامه داستان خود نگه دارد. این انیمه با استفاده از شخصیتهای بسیار جذاب خود داستان بسیار خوب با پیچشهای بسیار جالبی را بوجود آورده است که تماشای آن از ارزشمندی وقت مخاطب کم نمیکند.
نظرات
گرچه در اخر من نفهمیدم نورمن دقیقا چی رو دید اما داستان چنان زیبا بود که ادم رو دیوانه ی خودش می کرد یه نکته ی دیگه که به نظر من خیلی داستان رو قشنگ می کرد این بود که در طول داستان شما از مامان متنفر می شوید اما در اخر چیزی می بینید که نه تنها تمام بدی های این شخصیت رو فراموش می کنید بلکه حتی تا حدی دلت براش می سوزه ، چون می فهمی مامان در واقع خودش روزی مثل اما ، نورمن و ری آرزوی فرار داشته
من نمیدونم شما چرا اما رو نوشتین عما. مگه عربه؟
اسم این انیمه ناکجا آباد موعود من ماندم که چرا نوشتید یتیم خانه پرورش انسان یا همون The Promised neverlanb