۹۱Days انیمهای است در ژانر جنایی و درام که به کارگردانی هیرو کابوراگی و نویسندگی تاکو کیشیموتو در سال ۲۰۱۶ پخش شده است.
خاطره مرگبار
انیمه از همان نقطه ابتدایی به خوبی تمام توجه مخاطب را به خود جذب میکند و به شکلی به معرفی داستان خود میپردازد که مخاطب کاملا حس و حال و هوای دنیای خشن انیمه را درک کند، نکته جالب این انیمه تغییراتی است که در برخی از قسمتها بین خط زمانی داستان بوجود میآید و داستان با دادن سرنخهای ریز و درشت زیادی در خاطرات شخصیتها جذابیت زیادی را به داستان خود وارد میکند. در قسمتهای ابتدایی انیمه در برخی از اوقات داستان به شکلی پیش میرود که نه روایت جذابی دارد و نه روایت داستان آن سرعت مناسبی دارد، اما این مورد خیلی زود برطرف شده و داستان به خوبی روی خشن خود را به مخاطب خود به نمایش میگذارد. نکته بسیار جالب نقطه آغازین انیمه این است که داستان با هنرمندی در یکی از خاطرات شخصیتها تقریبا بیشتر شخصیتهای داستان را به مخاطب خود معرفی میکند.
تلاش برای رستگاری در گذشته
آویلیو شخصیت اصلی و رهبر خط داستانی انیمه است، با اینکه مخاطب پس از گذشت چند قسمت کاملا به درک مناسبی از هدف شخصیت آویلیو دست پیدا میکند، اما این شخصیت تا آخرین قسمت این انیمه هچنان شخصیت مرموزی است، شخصیتی که گذشته تلخش آینده او را هم سیاه و تاریک کرده است و تنها با رسیدن به هدف خود این تاریکی به روشنایی تبدیل میشود. با اینکه داستان بیشتر درمورد شخصیت آویلیو است، اما این انیمه داستان بسیار جالبی در دنیای خود بوجود آورده است و همین موضوع و درگیر شدن شخصیتها از جمله شخصیت آویلیو در موضوع اصلی که در دنیای انیمه حاکم است بسیار جذاب است و داستان از شخصیت آویلیو در بهترین نقاط داستانی خود استفاده کرده است. با اینکه دو شخصیت آویلیو و کورتئو دوست دوران کودکی به حساب میآیند اما داستان هیچ رابطه خاصی بین این دو شخصیت بوجود نمیآورد و صحنههای دیالوگ گویی این دو با یکدیگر پس از مدتی خسته کننده و تکراری میشود و داستان هیچ تلاشی برای پیشروی در رابطه میان این دو دوست را در برنامههای خود قرار نداده است. کورتئو با اینکه نقش اساسی در پیشروی داستان دارد اما خود او در این پیشروی هیچ نقشی ندارد و تنها اسم او است که باعث حرکت رو به جلو داستان شده است، البته داستان در نقطهای جرقهای را در شخصیت آرام و کمی ترسو مورتئو بوجود میآورد که این جرقه آتش سوزی بزرگی را در داستان بوجود میآورد.
جنگ بین دو خانواده
شاید موضوع اصلی داستان این انیمه کمی کلیشهای باشد، اما داستان از همین موضوع کلیشهای خود انیمهای بسیار خوب را استخراج کرده است و همه اینها به لطف شخصیتهایی است که در داستان انیمه گنجانده شدهاند. به طور کلی فانگو تنها شخصیتی است که رنگ و بوی تازهای به داستان این انیمه بخشیده است. خصوصیات رفتاری شخصیت فانگو شباهت بسیار زیادی به شخصیتهای ضد قهرمان فیلمها و حتی شاید بازیهای بزرگ است، دیوانگی و جنون این شخصیت کاملا داستان را تحت تاثیر خود قرار داده است و همین موضوع هم باعث شده است که شخصیت فانگو شخصیت یکتایی در داستان انیمه شود. نحوه معرفی فانگو در داستان انیمه به شکلی است که مخاطب خیلی توانایی ارتباط برقرار کردن با این شخصیت را پیدا نمیکند و شاید به آن شکل که باید به این شخصیت اهمیت ندهد با اینکه شخصیت فانگو اهمیت بسیار بالایی در داستان دارد. نرو را میتوان مهمترین شخصیت انیمه لقب داد زیرا این شخصیت قطب اصلی اتفاقات داستان انیمه محسوب میشود. نرو شخصیت باهوش و شجاعی است و جسارتهای جالب او باعث شده است که این شخصیت در مرکز توجه در داستان قرار بگیرد البته شخصیت نرو در اواخر داستان کمی از جذابیت اولیه خود را از دست داده است و این اتفاق به دلیل نحوه روایت داستان این انیمه است. رابطه مرموز و عجیب بوجود آمده میان آویلیو و نرو بسیار جالب است و به نوعی ماجراجویی دو نفره این دو را جذاب کرده است.
شخصیتهای فرعی
این انیمه شخصیتهای زیادی را در دل داستان خود گنجانده است اما هرکدام از این شخصیتها حرکت مختلفی را در داستان انیمه انجام میدهند که برخی از آنها بزرگ و برخی بسیار کوچک است. عجیبترین شخصیتهای فرعی این انیمه شخصیت باربرو است که نه تنها از جذابیت خاصی برخوردار نیست بلکه داستان اصرار زیادی بر استفاده از این شخصیت در نقاط مختلف داستان را دارد اما این شخصیت در کنار شخصیتهای مانند آویلیو و نرو و فانگو هیچ شانسی برای خودنمایی پیدا نمیکند. فرات وانتی و رونالدو گالاسیا دو شخصیتی هستند که تاثیر زیادی را در داستان انیمه میگذارند، اما به قدری شخصیت خشک و نه چندان جذابی دارند که داستان مجبور میشود تا همکاری با این دو شخصیت را متوقف کند. وانو کلمنته با اینکه حضور چندان زیادی در داستان نداشت اما تاثیر خوبی را در روند داستانی این انیمه بوجود آورد هرچند شخصیتی مانند اورکو در این عرصه از جذابیت بیشتری برخوردار هستند اما وانو هم تاثیر خود را در داستان این انیمه میگذارد.
داستان جنگ و انتقام
داستان این انیمه با گذر زمان روایت جذاب و جذابتری را به خود میگیرد اما در برخی از نقاط انیمه داستان از تکنیکهای جدید و جالبی استفاده کرده است تا از تکراری شدن داستان جلوگیری کند، یکی از مهمترین تغییر تکنیک انیمه قسمتی است که این انیمه با وارد کردن شخصیتی جدید و تنها برای یک قسمت به داستان حال و هوای تازهای را به داستان انیمه میبخشد و یکی از بهترین قسمتهای انیمه را به نمایش میگذارد. یکی از مهمترین خصوصیات داستان این انیمه جسارتی است که این انیمه در بوجود آوردن گرده در داستان خود دارد و همین موضوع باعث شده است که صحنههای جذاب و غافلگیریهای بسیار جالبی در برخی از قسمتهای این انیمه تشکیل شود. برخی از مواقع داستان به قدری در مسیر فرعی خود غرق میشود که از موضوع اصلی خود غافل میشود، اما به طور کلی داستان روایت جالبی را برای داستان خود در نظر گرفته است. داستان این انیمه در برخی از موارد مانند صحنههای اکشن خود کمی کم لطفی کرده است و به طور کلی مبارزه یا صحنهی اکشنی در داستان این انیمه وجود ندارد که آنچنان مخاطب را به وجد آورد.
پایانی بر همه چیز
داستان این انیمه در نقطه پایانی کمی سردرگم میشود و دلیلهای مختلفی برای این موضوع وجود دارد، مهمترین دلیل این اتفاق جسارت بیش از حد داستان در حذف شخصیتهای خود است که برخی از این شخصیتها تاثیر بسیار زیادی را در داستان انیمه ایفا میکردند، همچنین داستان پس از جرقه بوجود آمده در شخصیت کورتئو خیلی چیزها را فدا میکند و دیگر مانند قبل آن جذابیت در داستان این انیمه وجود ندارد و کمی داستان و شخصیتها سردرگم میشوند. پایان این انیمه شاید پایان متفاوت و جالبی را به نمایش گذاشته باشد، اما کمی ناامید کننده به نظر میرسد هرچند در پوسترهای این انیمه امید زیادی به پایان بندی زیبا به چشم میخورد اما پایان بندی اصلی اصلا به این شکل نیست و با تمام این اوصاف پایان بندی این انیمه جالب اما ناامید کننده است. این انیمه با روایت جذاب داستان خود و همچنین شخصیتهای جالبی که در دنیای این انیمه بوجود آورده است یک نمایش زیبا را به مخاطب خود نشان میدهد.
نظرات