Flavor Of Youth انیمهای است در ژانر درام عاشقانه که به کارگردانی لی هاولینگ در سال ۲۰۱۸ توسط نوریتاکا کاواگوچی تولید شده است.
شروعی بر یک سه گانه مجزا
شروع انیمه به شکلی است که مخاطب نمیتواند متوجه سبک اصلی داستان سرایی این انیمه بشود، انیمه در ابتدا کاملا مانند یک داستان معمولی به راه خود ادامه میدهد و پس از گذشت دقایقی وارد فاز اصلی از داستان گویی خود میشود. نکات زیادی در ابتدای انیمه مشخص نیست هرچند که این انیمه تصاویری را نشان میدهد که این تصاویر در قسمت پایانی انیمه کاربرد دارد، اما میتوان گفت که آغاز ماجراجویی یا ماجراجوییهای این انیمه با جذابیت کافی همراه نیست و حتی این موضوع نیز در ادامه گریبان گیر این انیمه میشود.
بهانهای برای یادآوری دوران کودکی
با آعاز داستان اول، جذابیتهای این انیمه هم نیز شروع میشود و انیمه با روایت از دید شخصیت اصلی داستان اول شروع به آغاز کار خود میکند. شخصیت اول این داستان ژاو مینگ روایتی جالب را آغاز میکند، اما چندان نمیتوان با این شخصیت ارتباط برقرار کرد، ژاو مینگ شخصیت عجیبی دارد و شاید همین عجیب بودن شخصیت او در داستان کاملا مشهود به نطر نرسد، اما ابن شخصیت روایتی را شروع به بازگویی میکند که شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد اما داستانی است که شاید مانند آن شنیده نشده باشد، این شخصیت نکات پنهان بسیار جالبی را در خود نهفته است ،در واقع کل داستان این شخصیت به دنبال نودل و صحبت درمورد این غذا است اما درواقع داستان و ژاو مینگ در لا به لای این رشتهی بلند به قسمتهای ریزی از داستان زندگی این شخصیت میپردازند که صحبت درمورد آنها جذابیت بیشتری نسبت به صحبت درمورد نودل دارند. توضیحات بسیاری کمی درمورد شخصیت ژاو مینگ توسط داستان ارائه شده است که همین موصوع باعث شده است که نه تنها شخصیت ژاو مینگ بلکه روایت داستان این شخصیت جذابیت چندان خاصی را ارائه ندهد، ژاو مینگ شخصیت بسیار ناقصی است و به نوعی انگار هیچ روحی درون این شخصیت دمیده نشده .با اینکه داستان در میان سخنان ژاو مینگ بین گذشته و حال کمی جا به جا میشود، اما حتی این حرکت هم نتوانسته است که جذابیت خاصی را به خاطرات ژاو مینگ اضافه کند. داستان این شخصیت از شخصیتهای فرعی کمی تشکیل شده است، شاید شخصیتهایی در درون داستان قرار بگیرند و حتی انیمه داستانهای فرعی را برای آنها تعیین کند اما این اتفاقات تنها لحظهای جذابیت را به انیمه اضافه میکنند. روایت داستانی قسمت اول شاید یکی از دلایلی باشد که جذابیت را از آن گرفته باشد زیرا در داستان اول این انیمه بیشتر دیالوگها فقط از زبان ژاو مینگ بازگو میشود و خاطرات او تنها به صورت تصویر برای مخاطب بازپخش میشوند.
به دنبال رویا و حفظ خانواده
داستان دوم انیمه شاید مانند داستان اول با دیالوگهای هنری و زیبا شروع به آغاز کار خود نکند، اما تلاش بسیار خوبی برای ارائه یک داستان جذاب میکند. شروع داستان دوم انیمه شاید از جذابیت چندان خاصی همراه نباشد، اما رفته رفته موتور داستان روشن میشود و با ورود شخصیتهای مختلف به آن داستان جان دوباره میگیرد. یی لین شخصیت اول داستان کاملا صلاحیت حضور به عنوان شخصیت اصلی را دارد و به نوعی در بیشتر صحنههایی که در آن حضور دارد توجه مخاطب را به خود جلب میکند، یی لین رهبر بسیار خوبی برای هدایت داستان به سمت مسیر حرکت آن است و این مورد نیز با غرور و دیالوگهای جالب این شخصیت ترکیب بسیار موفقی را بوجود آوردهاند. روابط موجود شخصیتهای مختلف با یی لین بسیار جذاب کار شدهاند و داستانی خشک و بی روح را به نمایش نگذاشته است هرچند موضوع انتخابی موضوعی باشد که برای تمامی مخاطبها و با سلایق مختلف جذابیت نداشته باشد، اما داستان نتیجه گیری بسیار جالبی را از شخصیت و داستان زندگی یی لین به مخاطب خود به نمایش گذاشته است. شخصیتهای فرعی برعکس داستان اول تاثیر بسیار زیادی را در روند حرکت داستان در قسمت دوم گذاشتهاند و درواقع برخی از پیچشها در داستان نیز توسط این شخصیتها مخصوصا شخصیت لولو بوجود میآیند. لولو با اینکه بسیار شخصیت آرامی دارد، اما زندگی چندان شادی نصیب او نشده است و همین موضوع نیز باعث شده که داستان از این زخم بوجود آمده در این شخصیت به موقع استفاده کند و شخصیت اصلی خود را به چالش بکشد، با اینکه شخصیتهای دیگری مانند استیو و شویی جینگ در داستان قرار دارند، اما این دو شخصیت نیز تنها وسیلهای برای پیشروی داستان است و تاثیر چندان خاصی را در روند داستان نمیگذارند. داستان در بخش دوم تغییر سبک بسیار خوبی را متحمل میشود و دیگر داستان به مانند قسمت اول روایت نمیشود، داستان با این کار هم بخش دوم خود را بسیار زیبا به نمایش گذاشته است و هم از تکراری شدن انیمه جلوگیری کرده است.
عشق دوران کودکی
داستان سوم این انیمه با کنی با تفاوت نسبت به دو قسمت قبلی شروع به کار میکند و از همان ابتدا هدف اصلی خود را از روایت داستان برای مخاطب به نمایش در نمیآورد. داستان معرفی بسیار خوبی از شخصیت اصلی و فرعی انیمه در قسمت ابتدایی خود برای مخاطب نمایش میدهد هرچند شخصیت فرعی انیمه جذابیت چندان خاصی نداشته باشد، اما لی مو شخصیت اصلی انیمه جذابیت را با آغاز بازنگری خاطرات خود به داستان انیمه اضافه میکند. لی مو شخصیت چندان پیچیدهای ندارد درواقع این انیمه از شخصیتهای چندان پیچیدهای در داستان خود استفاده نکرده است بلکه با داستانهای عجیب و جالب خود آنها را متمایز ار بقیه شخصیتها به نمایش در آورده است، هرچند داستان شخصیت لی مو داستان بسیار جذابی را به عنوان یک داستان عاشقانه برای مخاطب خود به نمایش در آورده است. داستان در این قسمت بیشتر به رابطه میان لی مو و شیاومی میپردازد و قسمتهای تلخ و شیرین از زندگی این دو شخصیت در دوران کودکی و نوجوانی را به نمایش میگذارد اما در این بخش اتفاقات حول محور شخصیت شیاومی میچرخد و داستان با توجه به اتفاقات در زندگی او تغییر مسیر میدهد. داستان در بخش سوم روایت بسیار جالبی از یک داستان عاشقانه و همچنین تلاش برای رسیدن به رویایی که از نظر بقیه غیر ممکن به نظر میرسد را دارد و داستان با بوجود آوردن پیچش به موقع و رابطه بسیار جالب میان دو شخصیت اصلی انیمه روایت بسیار جذابی رابه نمایش میگذارد. داستان همچنین در این بخش با اضافه کردن از تکنیک جدید خود و سفر بین خاطرات و حال آن هم در مواقع درست جذابیت زیادی را به این انیمه افزوده است.
پایانی برای شروعی نو
این انیمه تواسنت داستانهای مختلف با نکات مختلف را با روند و جذابیتهای متفاوت خود به نمایش بگذارد. پایان هرکدام از سه قسمت انیمه با یک فرمول به سرانجام رسید، اما از بین تمامی این سه قسمت قسمت دوم آن پایانی جذابتر و شاید عقلانیتر نسبت به دو قسمت دیگر را به نمایش گذاشت هرچند این انیمه سه داستان با اتفاقات عجیب و جذاب خود را به شکلهای مختلف و با تکنیکهای متفاوت به نمایش گذاشته است.
نظرات