انیمه Godzilla: Planet of the Monsters در سال ۲۰۱۷ به کارگردانی کوبون شیزونو و تهیه کنندگی تاکاشی یوشیزاوا ساخته شده است، همچنین قسمت دوم این انیمه در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است.
سالهای بعد از فاجعه
شروع انیمه کاملا غافلگیر کننده است، در نقطه آغازین انیمه پیچش بسیار جذابی را وارد داستان کرده است و با استفاده از همان پیچش دقایق ابتدایی خود را بسیار جالب پیش میبرد. در قسمت آغازین انیمه داستان خیلی با حوصله به روایت موضوع اصلی خود میپردازد و سعی دارد با استفاده از نکات فرعی خود مخاطب خود را سرگرم کند و آمادگی لازم برای ارائه مطلب اصلی خود را بوجود آورد، هرچند در قسمت آغازین انیمه الگو چندان منظمی برای ارائه داستان وجود ندارد، اما اغتشاشی که در فضای داستان وجود دارد کاملا در محیط و روابط بین شخصیتها قابل رویت است. نقطه آغازین انیمه سوالات بسیار زیادی را در ذهن مخاطب بوجود میآورد هرچند میلی به جواب به این پاسخها در آن دیده نمیشود اما به خوبی میتواند ذهن مخاطب را به کار بکشد.
قهرمانی برای امید دوباره
هاروئو شخصیت اول این انیمه است و یکی از مهمترین ستونهای داستان به شمار میآید. هاروئو شخصیتی زخم خورده است و تنها فکر این شخصیت انتقام گرفتن است. درواقع دیالوگها و حالت چهره این شخصیت به شکلی طراحی شده است که مخاطب کاملا میتواند خشم را در وجود این شخصیت احساس کند. داستان به بهترین شکل ممکن با استفاده از به یاد آوری کابوس هاروئو سرگذشت وحشتناک خود را نیز برای مخاطب به نمایش میگذارد هرچند این سرگذشت به شکل کامل قابل پیشبینی است، اما داستان با جذابیت خاص خود به خوبی از پس تعریف این موضوع بر میآید. هاروئو نقش شخصیتی به عنوان رهبر برای داستان را نمیتوانو به خوبی ایفا کند با اینکه حضور این شخصیت در بیشتر صحنههای انیمه کاملا مشهود است، اما نبود جذابیت کافی و اطلاعات بسیار کم از این شخصیت باعث شده است که هاروئو آنچنان که باید در داستان ندرخشد، هرچند حضور شخصیتهای فرعی زیاد و مختلف در داستان کمی باعث شده است که تنها توجه مخاطب به نحوه پیشروی داستان در این مسیر پر پیچ و خم باشد. در برخی از نقاط انیمه داستان از روحیه و مثبت اندیشی شخصیت هاروئو به بهترین شکل ممکن استفاده میکند و با استفاده از همین نکته مسیر حرکت خود را تغییر میدهد هرچند کمبود رابطه شخصیت هاروئو با شخصیتهای دیگر کمی باعث خشک بودن این شخصیت و همچنین کم رنگ شدن نقش شخصیتهای فرعی در داستان شده است.
فرماندهها و سربازها
شخصیتهای فرعی مختلفی در درون دنیای این انیمه گنجانده شده است، اما تاثیرات این شخصیتها در روند داستان به شکلی نیست که جذابیتی را به دنیای انیمه بیفزاید. متفیس شخصیتی است که بیشترین تاثیر را در روند حرکتی داستان گذاشته است، اما متفیس شخصیتی نیست که به تنهایی بتواند یخ داستان را آب کند و شخصیتی خشک و بیروح است که وظیفه کمک به انسانها را دارد. متفیس درواقع بیشتر پلی برای بالا کشیدن شخصیت اصلی این انیمه است و در برخی از نقاط شخصیت اصلی را به مرکز توجهات هل میدهد. با اینکه حضور شخصیت متفیس در انیمه نکته خوبی محسوب میشود، اما نبود اطلاعات دقیق از گذشته این شخصیت به شکلی است که مخاطب نمیتواند با احساسات او ارتباط برقرار کند و صرفا این شخصیت را بیشتر به عنوان یک راهنما برای حرکت داستان به سمت هدف خود میداند. با ورود شخصیت یوکو به داخل انیمه تغیرات کوچکی در روند ارتباط شخصیتها بوجود میآید، مخصوصا درگیری این شخصیت با شخصیت هاروئو میتوانست گره جذابی را وارد مسیر حرکت داستان بکند اما، داستان پس از استفاده کوتاه و دادن اطلاعات دست و پا شکسته از این شخصیت او را رها میکند تا زندگی خود در داستان انیمه به عنوان یک شخصیت معمولی ادامه بدهد، هرچند در برخی از نقاط انیمه داستان میتوانست استفاده بهتری از این شخصیت بکند، اما هیچ اصراری در انجام این کار دیده نمیشود. شخصیتهای فرعی زیادی در داخل این انیمه گنجانده شده است اما نکته اصلی این شخصیتها این است که به غیر از دو سه تا از این شخصیتها بقیه آنها مانند مارتین لازاری نقش چندان خاصی را در آن ایفا نمیکنند و تنها کمک این شخصیتها برای رنگ و لعاب بخشیدن به صحنههای اکشن این انیمه است، ولی با این حال شخصیتهایی مانند للاند با اینکه حضور چندان زیادی را در داستان انیمه ایفا نمیکند، اما تاثیر خوبی را در روند حرکت داستان و همچنین پیشرفت شخصیتهایی دیگر مانند شخصیت هاروئو میگذارد.
بازگشت برای انتقام گیری از پادشاه وحشت
داستان این انیمه کاملا در یک نمودار سینوسی در حال حرکت است و فراز و نشیبهای زیادی را در مسیر حرکت خود بوجود آورده است. داستان انیمه در نقطه بسیار خوبی شروع به کار میکند، اما به قدری گذر خود را در مسیر اولیه خود طولانی میکند که روند حرکتی آن کند میشود و حتی برخی از اتفاقات باعث سردرگمی مخاطب میشود، هرچند این مورد در بیشتر دقایق این انیمه قابل مشاهده است. داستان این انیمه نمیتواند به خوبی از حس ترسی که از ابتدا وارد جو دنیای خود کرده است استفاده کند و این موضوع حتی در لحظه ورود شخصیت گودزیلا مشهود است زیرا صحنه ورود گودزیلا به شکلی خاطره انگیز و حماسی وارد انیمه نمیشود و خیلی آرام و بدون سر و صدا پا به دنیای انیمه میگذارد. این انیمه با اینکه مسیر متفاوتی را برای ارائه دادن داستانی درمورد گودزیلا هدف قرار داده است، اما بیشتر نگاه آن به آیندهی این داستان تا حال آن است و سعی کرده است که به شکل مطلوبی بخش اول داستان خود را به پایان برساند که در این راه از نکات بسیار خوبی که در داخل انیمه قرار داده شدهاند غافل مانده است. کمبود ارتباط مبان شخصیتها باعث شده است که این انیمه در دیالوگ گویی شخصیت از توانایی چندان زیادی بهرهمند نباشد و تنها با بسنده کردن به شخصیت هارویو به راه خود ادامه بدهد هرچند در برخی از نقاط این انیمه دیالوگهای شخصیت هاروئو باعث خلق صحنههای بسیار جالبی شده است.
پایان با آغاز فاجعهای دیگر
با نزدیک شدن به قسمتهای پایانی این انیمه هیجان و هرج و مرج بیشتری وارد داستان آن میشود و همین نکته باعث شده است که مخاطب توجه بیشتری به قسمتهای واپسین این انیمه داشته باشد البته این انیمه با طراحی جذاب خود صحنههای اکشن قابل قبولی را به نمایش گذاشته است هرچند میتوانست این هیجان را به شکل بهتری و حتی زودتر وارد داستان بکند البته تمامی نکات رخ داده در این انیمه در بخش پایانی کمی منطقیتر به نظر میآید. همانطور که پیشتر گفته شد با نزدیک شدن به پایان این انیمه هیجان وارد جو آن شده است و پایان بندی این انیمه هم از این نکته مستثنی نیست و داستان در نقطه بسیار جذابی دست به پایان کار خود در بخش اول میزند هرچند پایان این انیمه باحذف یک صورت سوال سوال بزرگتری را وارد انیمه میکند، اما عطش بیشتری را هم برای مشاهده ادامه داستان خود به مخاطب وارد میکند.
نظرات