I Want To Eat Your Pancreas انیمهای در ژانر درام و عاشقانه است که در سال ۲۰۱۸ توسط شینیچیرو اوشیجیما نویسندگی و کارگردانی شده است. همچنین رمانی به نویسندگی یورو سومینو و مانگایی منتشر شده توسط فوتاباشا از این انیمه وجود دارد.لایو اکشنی از این انیمه با نام Let Me Eat Your Pancreas نیز وجود دارد.
برخورد دو سرنوشت
شروع انیمه فضای خیلی خوبی از داستان آن را به نمایش میگذارد. انیمه با به نمایش گذاشتن یک شوک بزرگ داستان خود را از سر میگیرد و کاملا مخاطب را درگیر دیالوگها و صحنههای به نمایش در آمده در ابتدای حرکت خود میکند، اما هرچه از شوک اولیه داستان دور میشویم داستان رنگ و بوی اصلی خود را به اشتراک میگذارد و از همین رنگ و بو مشخص است که این انیمه محصول بسیار با کیفیتی را برای به اشتراک گذاشتن با مخاطب خود درست کرده است. نکته جالب داستان این است که شوک اولیهای که انیمه وارد داستان خود کرده است در ابتدا هیچ اهمیتی برای مخاطب ندارد، اما هرچه به پایان انیمه نزدیکتر میشویم اهمیت آن در داستان پررنگ و پررنگتر میشود تا اینکه در قسمتی به اوج اهمیت خود میرسد.
کتاب و تخیل
شخصیت اصلی این انیمه کلیدیترین مهرهی این انیمه به شمار میآید، همچنین این شخصیت هدف اصلی داستان قرار دارد و داستان به طور نامحسوسی به سمت تکامل یافتن این شخصیت حرکت میکند. هاروکی به دیدگاه خودش شخصیتی خسته کننده و بسیار منزوی است که ارتباط برقرار کردن با دیگران برای او یک امر عجیب است، اما همین رفتار خسته کننده و قیافهی بیروح هاروکی شخصیتی را وارد داستان کرده است که به قدری نقش و نگار زیبایی را به داستان وارد میکند که کاملا نظر مخاطب را در مورد خود برعکس میکند. هاروکی شخصیت بسیار مناسبی برای پیشروی داستان در این ماجراجویی رو به مرگ خود است همچنین این شخصیت فضای بسیار جالبی را در هنگام دیالوگ گویی او با شخصیت ساکورا بوجود میآورد و همین نکته باعث شده است که تقریبا هیچ صحنهی خسته کنندهای بین این دو شخصیت رد و بدل نمیشود. داستان این انیمه به شکلی بسیار زیرکانه شخصیت هاروکی را به سمت تکامل یافتن و پیشرفت در زندگی خود سوق میدهد به شکلی که حتی خود شخصیت هاروکی و حتی مخاطب متوجه این موضوع نمیشود البته دلیل متوجه نشدن این موضوع توسط مخاطب رقص بسیار جذاب دو شخصیت هاروکی و ساکورا در مسیر حرکت داستان است که کاملا چشم نواز است.
لذت از زندگی کوتاه
با اینکه هاروکی مهمترین شخصیت انیمه به شمار میآید و توانسته است جذابیت زیادی را به داستان وارد کند، اما این اتفاق بدون حضور شخصیت ساکورا تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد. ساکورا به نوعی روح تازهای به داستان انیمه میبخشد و حال و هوای انیمه را کاملا متحول میکند. ساکورا رهبر داستان به شمار میآید، و داستان را به هر سمتی که میخواهد حرکت میدهد و به شکل بسیار جذابی احساسات خود را وارد انیمه میکند. ساکورا بهترین شخصیت برای فرماندهی داستان است و به خوبی میتواند انیمه را به سمتی حرکت دهد که به جذابیت آن افزوده شود البته این جذابیتهایی که شخصیت ساکورا وارد داستان میکند تفریحاتی است که خود این شخصیت خواهان انجام دادن آن است و این خودخواهی ساکورا نقش بسیار خوبی در جذابیت داستان گذاشته است. یکی از مهمترین و کلیدیترین بخش انیمه رابطه بوجود آمده میان هاروکی و ساکورا است، زیرا داستان باید برای مدت بسیار طولانی این ارتباط را به شکلی به نمایش درآورد که مخاطب را کاملا شیفته آن کند که در این امر هم بسیار موفق عمل کرده است. رابطه موجود بین دو شخصیت هاروکی و ساکورا بسیار جذاب است، تضاد موجود بین این دو شخصیت بسیار جالب است و شخصیت اجتماعی و محبوب ساکورا در تلاش است تا خود را به شخصیت غیر اجتماعی و بدون محبوبیت هاروکی نزدیک کند که البته این دو شخصیت مانند دو قطب نا همنام آهن ربا به خوبی به یکدیگر متصل شدهاند. ساکورا اصلیترین مهره داستان برای به نمایش در آوردن صحنههای کمدی است و جدال بین این شخصیت و هاروکی در برخی از لحظات صحنههای کمدی خوبی را به نمایش گذاشته است.
خانواده و دوستان
در ابن انیمه تنها نقش مهم در داستان نقش شخصیتهای اصلی آن است و تقریبا بیشتر صحنههای این انیمه مربوط به این دو شخصیت است، اما شخصیتهای فرعی هم در داستان انیمه وجود دارند که میتوان گفت نقش چندان خاصی در داستان انیمه نمیگذارند. برخی از شخصیتهای این انیمه حضور کوتاه و تقریبا بی استفادهای در داستان انیمه دارند که میتوان به مادر هاروکی و یا شخصیتی که به هاروکی آدامس میدهد اشاره کرد که تقریبا حضور این دو در داستان تنها برای شاخ و برگ دادن به صحنههای کوتاه مدت است. تاکاهیرو یکی از شخصیتهای فرعی است که حضورش در داستان کاملا بیمورد است و با سبکی که داستان برای پیشروی در مسیر خود در نظر گرفته است قطعا این شخصیت توانایی به نمایش گذاشتن تواناییهای خود را ندارد و تقریبا این شخصیت به طور کلی از ذهن مخاطب پاک خواهد شد. مهمترین شخصیت فرعی این انیمه شخصیت کیوکو است، دلیل این اتفاق هم صمیمی بودن او و شخصیت ساکورا است که کیوکو را خود به خود وارد داستان انیمه کرده است. با اینکه شخصیت کیوکو جزو افراد مهم در داستان به حساب میآید، اما اصلا نقش مهمی را در داستان ایفا نمیکند و تنها در اواخر داستان انیمه اهمیت اصلی خود را به نمایش میگذارد، درواقع این شخصیت و شخصیت مادر ساکورا نقشهای شبیه به هم دارند و در اواخر داستان اهمیت پیدا میکنند اما کیوکو نقش بسیار مهمتری را ایفا میکند.
داستان مرگ و زندگی
داستان این انیمه به شکل بسیار خوبی در مسیر خود حرکت میکند. مسیر حرکت داستان بسیار چشم نواز است و داستان به خوبی با استفاده از شخصیتهای خود آن را برای مخاطب به نمایش میگذارد. داستان این انیمه مانند نواختن یک قطعه موسیقی میباشد، موسیقی که داستان به نمایش میگذارد بسیار زیبا است اما دو شخصیت اصلی آن به نواختن این موسیقی میپردازند و بدون این دو شخصیت چیزی به غیر از سکوت در دنیای این انیمه وجود ندارد. داستان انیمه با استفاده از یک تکنیک بسیار جالب شخصیت ساکورا را در معرض دید مخاطب قرار میدهد، اما در پشت صحنهی این اتفاقات داستان با استفاده از شخصیت ساکورا، هاروکی را به تکامل خود نزدیکتر میکند. روند حرکت داستان در مسیر حرکت خود بسیار جالب است و شیوه حرکت داستان و سبک آن بسیار جذاب و زیبا است و با اینکار داستان آزادی عمل بسیار خوبی به شخصیتهای خود داده است. داستان این انیمه به بهترین شکل ممکن به نمایش در آمده است، داستان این انیمه پر از شادی و غم است و این داستان به خوبی سعی دارد تا منظوری را به گوش مخاطب برساند و حس خود را به خوبی به مخاطب منتقل میکند.
پایانی با سبک جدیدی از زندگی
با اینکه قسمتهایی از پایانبندی این انیمه در ابتدای آن به نمایش در میآید اما داستان به بهترین شکل ممکن مخاطب را غافلگیر میکند و پایان کار خود را با همان سبک همیشگی خود ادامه میدهد، همچنین پایان بندی این انیمه صحنههای و دیالوگهای بسیار زیبایی را به نمایش میگذارد و جمع بندی بسیار خوبی از کل داستان خود را به مخاطب نشان میدهد. این انیمه با داستان و شخصیتهای بسیار جذاب خود هم باعث خنده مخاطب میشود و هم او را به گریه وادار میکند و به خوبی توانسته است حس موجود در دنیای خود را برای مخاطب خود به اشتراک بگذارد.
نظرات