انیمه سینمایی متروپلیس (Metropolis) برگرفته از مانگایی به همین نام اثر Osamu Tezuka میباشد که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید.این انیمه به کارگردانی Shigeyuki Hayashi در سال ۲۰۰۱ ساخته شده است.
پیشرفت عظیم
شروع یک پیشرفت، پیشرفتی که انسان را به سطحی از غرور میکشاند که هدف بعدی او را حاکمیت بر جهان قرار میدهد. انیمه از نقطهای شروع به کار میکند که داستان بسیار پیچیدهای در شهر خود بوجود آورده است، داستانی که با پیشرفت تکنولوژی در خیلی از داستانهای دیگر روایت شده است، اما این انیمه به روش بسیار متفاوتی سعی به بررسی این موضوع دارد. داستان انیمه در نقطه ابتدایی کمی روایت کندی را در پیش میگیرد که همین موضوع باعث میشود که ادامه داستان با توجه به اطلاعات بسیار غنی که توسط انیمه به آرامی وارد ذهن مخاطب شده است ادامه ماجرا را جذابتر میکند. در نقطه آغازین انیمه داستان به معرفی شخصیتهای مختلف خود میپردازد و به قدری در این کار عجله دارد که در برخی نقاط مخاطب در به یاد آوردن نکات شخصیتهای مختلف دچار اشتباه میکند.
کنیچی و حرکت به سمت روشنایی
داستان این انیمه بسیار جالب است، داستان از یک شخصیت محور برای پیشروی استفاده نمیکند و تقریبا میتوان گفت تمامی شخصیتهای خود را وارد داستان کرده است تا یک انیمه بسیار زیبا را به نمایش بگذارد، اما با تمامی این اوصاف کنیچی اصلیترین شخصیت این انیمه است. کنیچی پسری زرنگ و بسیار شجاعی است که کمک کردن او به عمویش باعث شده است که او بتواند گلیم خود را از آب بیردن بکشد، در شهری که رباتها و انسانها و جنگ سیاسی بین این دو قالب اصلی زندگی در دنیای این انیمه محسوب میشود، کنیچی شخصیتی است که به خوبی میتواند از پس تمامی چالشهای این شهر سربلند بیرون آید. کنیچی شخصیت بسیار جالبی است و مهمترین نکته درمورد این شخصیت ارتباطی است که داستان میان او و شخصیت تیما بوجود میآورد و به نوعی پس از ورود شخصیت تیما به داستان نه تنها روح تازهای به داستان این انیمه وارد میشود بلکه تمامی شخصیتها دست به آغاز نقش آفرینی در قالب پر از طمع داستان این انیمه میشوند. کنیچی شخصیت بسیار مهربانی است و حتی خجالتی هرچند این شخصیت توانایی انجام حرکت چندان پیچیدهای را در داستان انیمه ندارد، اما کنیچی به مقدار بسیار زیادی داستان این انیمه را جذاب میکند.
جاسوس و دردسر
شونساکو (عموی کنیچی) شخصیت بسیار جالبی است و درواقع در قسمتی از داستان به مقدار بسیار زیادی در پیشروی داستان در مسیر حرکت خود کمک بسیار بزرگی میکند. شونساکو شخصیت بسیار زرنگی است و درواقع به خوبی شغل خود یعنی جاسوسی را در داستان این انیمه انجام میدهد هرچند در نقاط ابتدایی انیمه دلیل حضور این شخصیت به خوبی در داستان گفته نمیشود، اما با پیشروی در داستان تمامی پازلها خود به خود کنار هم چیده میشوند. شونساکو و ارتباط سطحی میان او و شخصیت پرو بسیار جالب است, در واقع داستان با کمک یک ربات بسیار ساده به نام پرو که ربات ساده و البته عاقلی است که به غیر از انجام کاری که برای او برنامه نویسی شده است یه هیچ کار دیگری رو نمیآورد موجب شده تا یک داستان بسیار جالب را ارائه دهد. در نقاط ابتدایی انیمه شونساکو چندان شخصیت جذابی ندارد و داستان چندان روی این شخصیت مانور نمیدهد اما، با گذشت داستان تمامی این اتفاقات برطرف میشود.
اداره کل شهر توسط پدر و پسر
دوک رد شخصیت بسیار عجیبی دارد و همین عجیب بودن و البته مرموز بودن او باعث شده است که داستان بتواند با استفاده از او و شخصیت راک داستان را از چیزی که هست پیچیدهتر کند که البته در این کار موفق است. شخصیت دوک رد در این انیمه مانند یک نماد عمل میکند و تا پایان این انیمه صحنههای کوتاه و اسم او است که باعث از هم پاچیدن قطعههای پازل انیمه میشود و داستان به خوبی از این موقعیت استفاده میکند و با درگیر کردن شخصیت راک با شخصیت دوک رد یک جذابیت جالبی را به داستان وارد میکند. راک شخصیت منفی بسیار جالبی است، اعتماد به نفس و قدرتمندی این شخصیت از نکاتی است که داستان با استفاده از آن توانسته است صحنههای بسیار جالبی را بوجود آورد و یکی از به یاد ماندنیترین صحنههایی که احتمالا تا سالها در ذهن مخاطب باقی بماند صحنه تعقیب و گریز کنیچی و راک در شهر است. با این که راک جذاببت خوبی به داستان وارد میکند، اما خود او چندان شخصیت جذابی ندارد و حتی در قسمتهای پایانی انیمه کمی حضور او خسته کننده و تکراری به نظر میرسد، بیروح بودن این شخصیت در رفتار و در تصمیمگیریهایش نکته بسیار جالبی است.
انسان یا ربات؟
تیما مهمترین شخصیت این انیمه به شمار میرود که با حضور او در داستان چرخ دندههای این انیمه شروع به حرکت میکنند و جذابیت بسیار زیادی به داستان انیمه وارد میشود، اما این جذابیت به قدری است که داستان توانایی کنترل کردن آن را ندارد و همین موضوع باعث میشود که شخصیت تیمت عجیبترین شخصیت این انیمه به شمار برود. تیما شخصیت بسیار جالبی دارد و درگیری که میان او و کنیچی بوجود میآید بسیار جذاب است و حتی این موضوع تیما را به یکی از مهمترین شخصیتهای داستان تبدیل میکند و درواقع این ارتباط میان کنیجی و تیما است که داستان را به سمت جلو هدایت میکند، اما موضوع مهم این است که داستان این انیمه درمورد همین شخصیت تیما است و داستان باید از پس به اشتراک گذاشتن تمامی جنبههای داستان خود سربلند بیرون بیآید. داستان کلی انیمه درمورد شخصیت تیما است، اما پیچش بسیار زیاد داستان باعث میشود که تیما به یکی از بیهدفترین شخصیتهای این انیمه تبدیل شود و داستان تمامی انگیزه و اهداف شخصیت تیما را زیر پا میگذارد و یک ناامیدی را در زندگی این شخصیت ثبت میکند.
داستان یک تکامل عظیم
داستان این انیمه درمورد غرور و طمع است، غرور و طمعی که انسان با پیشرفت در عرصه تکنولوژی به آن معتاد میشود و همین موضوع باعث میشود که قدرت حرف اول و آخر را برای انسان در دنیا بزند. رد دوک شخصیتی است که حضور کمتری نسبت به بقیه شخصیتهای انیمه دارد، اما تمامی اتفاقات داستان را همین غرور شخصیت رد ددک بوجود آورده است. داستان به بهترین شکل ممکن این موضوع را به تصویر میکشد و درواقع داستان خود را از یک موضوع عادی به یک مشکل جهانی تبدیل میکند هرچند داستان از هدف اصلی دوک صحبت نمیکند، اما به سمت آن حرکت میکند. کنیچی و ساده بودن این شخصیت به قدری در پیشروی داستان موثر است که درگیر شدن او و شخصیت تیما در داستان از جذابیتهای آن به شمار میآید، هرچند داستان توانایی این را داشت که یک داستان بهتری برای شخصیت تیما در نظر بگیرد، اما داستان به همین شکل عجیب و البته کمی ناامید کننده به داستان زندگی شخصیت تیما خاتمه میدهد.
پایان یک عرصه
پایان این انیمه شاید پایان بسیارخوبی باشد، اما اتفاقهایی که در آن رخ میدهد در بهترین شکل خود نیستند، داستان انیمه در نقطه انتهایی کمی دچار سردرگمی میشود و همین موضوع باعث میشود که اتفاقاتدر نقطه انتهایی انیمه بسیار سریع و البته عجیب به نظر برسند هرچند با تمامی این اوصاف انیمه به خوبی منظور خود را به مخاطب القا میکند. این انیمه به شکل بسیار زیبایی داستانی را به تصویر میکشد که شاید موضوع جدیدی نباشد، اما به کمک شخصیتها و روند داستان بسیار جالبش آن را جذاب کرده است.
نظرات