The Boy and the Beast انیمهای است فانتزی که به کارگردانی و نویسندگی مامورو هوسودا در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.
شروع تلخ تغییر بزرگ
داستان در نقطه بسیار زیبایی شروع به کار میکند و بدون هیچ اتلاف وقت و درنگی داستان خود را از نقطهای شروع میکند که حفره لازم برای بوجود آمدن یک داستان جذاب پدید آمده است، حفره بوجود آمده در زندگی شخصیت اصلی انیمه به شکلی است که تنها دنیای عجیب و غریبی که در داستان وجود دارد توانایی پر کردن آن را دارد و کم کم آشنا شدن با این شخصیت و شخصیتهای دیگر داستان آن هم در نقطه آغازین بسیار جالب است هرچند این معرفی کمی طولانی است، اما زیبا به نمایش درمیآید. معرفی شخصیتها هدفی است که در بخشهای ابتدایی این انیمه وجود دارد، اما این معرفی درمورد شخصیت اصلی داستان نیست بلکه داستان با معرفی شخصیتهای دیگر خود به آرامی به سمت تغییر شکل دادن شخصیت اصلی خود میرود.
گم شده در دل تنهایی
رن شخصیت اصلی و مهمترین عضو ابن انیمه برای هدایت کردن داستان است، درواقع داستان این انیمه دقیقا به سمتی حرکت خواهد کرد که رن تشخیص دهد و همین موضوع هم باعث شده است که شخصیت بسیار لجبازی مانند رن در جذابیت داستان نقش بسیار مهمی داشته باشد. رن در این انیمه دو نقش کاملا متفاوت دارد که البته نقش اول او که تا اواسط این انیمه درحال اجرا است بسیار جذاب است شخصیت بسیار لجباز که با بد اخلاقترین هیولا دنیا هم لجبازی میکند و همین موضوع و نحوه نمایش آن از دید این انیمه بسیار جذاب است. در نقطه ابتدایی هدف متفاوتی هم در داستان برای شخصیت رن وجود دارد این هدف به جذابترین شکل ممکن به نمایش در میآید و پس از آن با پیچش بسیار بزرگی که در داستان بوجود میآید مسیر حرکت شخصیت رن هم به طور کامل تغییر میکند. داستان در نقطه ابتدایی هدف شخصیت رن را شکل میدهد هدفی که در طول داستان به بخشی از وجود این شخصیت تبدیل میشود، اما پس از اینکه در این امر به نقطه مورد نظر میرسد دست به تعمیر مهمترین نکته درمورد او میشود و آن هم شخصیت رن است، شخصیت رن پس از گذشت نیمی از انیمه و پس از پیچش داستان مهمترین موضوعی است که ذهن داستان این انیمه را به خود مشغول میکند و تکنیک داستان برای ترمیم آن بسیار جالب است.
هیولای بداخلاق
کوماتتسو مهمترین شخصیت این انیمه است و دلیل آن هم این است که او اهمیت زیادی در زندگی شخصیت رن دارد. کوماتتسو هیولایی مغرور و بسیار بداخلاقی است که وقت گذراندن با آن غیر ممکن است، اما داستان با ایجاد یک رابطه بسیار جالب میان او و رن یک نمایش خوبی را ارائه میدهد و آن را به مهمترین ابزار برای پیشروی در مسیر حرکت خود تبدیل میکند. کوماتتسو بسیار شخصیت جالبی است و طراحی و رفتارهای او به شکلی است که چشمان مخاطب را در هر صحنهای به خود خیره میکند. پس از ورود داستان به فاز دوم خود کوماتتسو کمی در داستان گم میشود و مانند قبل در داستان و مسیر حرکت آن نقش ندارد که این موضوع به دلیل حضور شخصیت جدید انیمه یعنی کائده است که تا تقریبا بخشهای پایانی انیمه از گردونه داستان دور میکند، اما پس از استراحتی کوتاه کوماتتسو دوباره اهمیت لازم را در داستان انیمه پیدا میکند. داستانی که درمورد شخصیت کوماتتسو در دل این انیمه نقش بسته است به بهترین شکل ممکن پیشروی و در آخر به سرانجام میرسد و تکامل بسیار جذابی که در شخصیت کوماتتسو به لطف حضور شخصیت رن بوجود میآید بسیار زیبا است و این موضوع نقش بسیار زیادی در جذابیت این شخصیت داشته است.
شخصیتی که داستان را عوض میکند
کائده شخصیتی است که نقش زیادی نسبت به شخصیتهای دیگر در این انیمه ندارد، اما با ورودش به داستان همه چیز را عوض میکند. نحوه ورود کائده در داستان هم نیز بسیار جالب است شاید این ورود و این تغییرات در نقطهای اتفاق میافتد که اصلا مخاطب انتظار آن را نمیکشد و نحوه تغییر داستان به دست او بسیار جالب است. کائده شخصیتی است که در چهره آن مهربانی و آرامش موج میزند اما این نکات برای جذابیت بخشیدن به این شخصیت کافی نیست، با اینکه کائده شخصیت جذابی نیست، اما رابطه بوجود آمده میان او و رن جذابیت بسیار زیادی را بوجود آورده است هرچند ورود ناگهانی او در داستان کمی باعث سردرگمی در داستان میشود اما این موضوع پیش زمینهای برای ایجاد تغییر بزرگ در داستان این انیمه است.
هیولاها و انسانهای دیگر
ایچیروهیکو مهمترین شخصیت فرعی این انیمه است که نقش بسیار زیادی هم در پیشروی آن مخصوصا در قسمتهای انتهایی دارد، داستان در بخشهای پایانی خود اهمیت بسیار زیادی را به این شخصیت میبخشد اهمیتی که به قدری بزرگ است که توانایی گنجایش در داستان این انیمه را ندارد و همین موضوع باعث میشود که بخش پایانی این انیمه بسیار سریع نمایش داده شود و اتفاقات بسیار پشت سرهم در داستان نشان داده شوند. ایچیروهیکو به قدری ناگهانی وارد داستان میشود که فرصت برقراری ارتباط با او وجود ندارد و تنها به عنوان یک شاه کلید برای باز کردن قفل داستان است. یوزن شخصیت مهمی در داستان است زیرا چهره عاقل و آرام آن دقیقا برعکس چیزی است که از کوماتتسو در داستان به نمایش درآمده است و این پارادوکس جالب یک نکته بسیار خوب برای پیشروی داستان درمورد شخصیت کوماتتسو و نزدیک شدن به سمت تکامل آن است که یوزن نیز بهترین شخصیت برای ایفای این نقش است. شخصیتهای مختلفی در داستان وجود دارد مانند تاتار و پدر رن که هرکدوم از این شخصیتها نقش کوچکی در پیشروی داستان دارند هرچند تاثیر پدر رن در داستان بیشتر از بقیه شخصیتهای فرعی است، اما حضور بسیار اندک او باعث شده است که تاثیر او در داستان مانند یک اسم باشد.
داستان هیولا و شاگرد
داستان این انیمه از دو بخش تشکیل شده است و بخش ابتدایی آن تنها به بزرگ شدن و تکامل شخصیت کماتتسو اشاره دارد و پس از آن با ورود شخصیت کائده قسمت دوم این انیمه شروع به اجرای نقش خود میکند. بخش اول داستان این انیمه بسیار جذاب است و جذابیت بسیار زیادی را هم به شخصیتهای خود میبخشد و پس از پیشرفت زیاد در بخش اول این انیمه بخش دوم خود را با وارد کردن شخصیت جدید به نمایش میگذارد، هدف اصلی داستان در این بخش پرده برداری میشود و آن هم رسیدن به درک لازم درمورد شخصیت و زندگی شخصیت رن است. داستان اصلی این انیمه مانند بخش اول آن نیست و در این بخش همه چیز به صورت جدی دنبال میشود و شاید همین موضوع دلیلی باشد که مخاطب ارتباط لازم را با بخش اصلی این انیمه برقرار نکند و جذابیت لازم را برای او نداشته باشد، هرچند داستان نیز در این بخش بسیار خوب عمل میکند و با فلسفههای بسیار جالبی که در دل داستان خود قرار داده است جذابیت زیادی را به آن اضافه میکند، اما با ورود شخصیتهای دیگر و همچنین اهمیت بخشیدن به شخصیتی که تا بخشهای پایانی در داستان گم شده بود باعث شده است که بخش دوم داستان این انیمه جذابیت بخش اول را نداشته باشد، اما جذابیت آن به مقداری نیست که مخاطب از تماشای آن ناراضی باشد. نکته بسیار جالب داستان تکاملی است که در دل شخصیت کوماتتسو به آرامی بوجود میآید و داستان با پیشروی در مسیر حرکت خود نیز آرام آرم هم این شخصیت را به تکامل میرساند.
پایان حفرهی سیاه
بخش پایانی این انیمه از نکات بسیار جالبی تشکیل شده است، اما این موضوع باعث جذاب بودن آن نشده است و آشفتگی موجود در بخش پایانی این انیمه از جذابیت آن کاسته است هرچند جمع بندی این انیمه از داستان جذاب خود به شکل بسیار خوبی به نمایش درآمده است. این انیمه با شخصیتهای جذاب خود داستان بسیار زیبایی را به نمایش میگذارد و تماشای آن کاملا لذت بخش است.
نظرات
خیلی دوست دارم این انیمه رو!
این واقعا نقد بود؟ هر خط یکبار نوشتید جذاب بود، جالب بود و….. اصلاً با مفهوم نقد آشنایی دارید؟ کلا فقط داستان رو به نوعی روایت کردید 😐