معرفی فیلم و سریال: آخر هفته چه فیلم‌هایی ببینیم؟

16 April 2020 - 22:00
  • نام فیلم: Carnage
  • سال ساخت: ۲۰۱۱ میلادی
  • کارگردان: رومن پولانسکی
  • بازیگران: کریستوف والتز، کیت وینسلت، جودی فاستر

کشتار اثری از پولانسکی است؛ بی‌بدیل و جذاب، و باورنکردنی. او با استادی چهار شخصیت را به مدت هشتاد دقیقه، در یک خانه به دور هم جمع می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد نقاب از چهره‌شان برداشته، و به کشتار مدرن یکدیگر دست بزنند. در اینجا واژه‌هایند که مهم‌ترین نقش را در کشتار، ایفا می‌کنند و همچون پتکی در جهت تخریب شخصیت‌ها به کار برده می‌شوند. واژه‌ها تکرار می‌شوند؛ از زبان یک کاراکتر به دیگری انتقال می‌یابند، شدت می‌گیرند و ضربه نهایی را وارد می‌کنند. چنین است هنگامی که پنلوپه (با بازی عالی جودی فاستر) در نخستین لحظات فیلم، واژه‌ای را برای توصیف عمل پسر بچه‌ی خانواده‌ی مقابلش در نامه‌ای به کار می‌برد، تا به پایان فیلم در کلام شخصیت‌ها طنین‌انداز می‌شود. پولانسکی از کوچک‌ترین وسایل خانه و ابتدایی‌ترین امورات هر انسان مدرن بهره می‌جوید تا بر قدرت زبان و وجه تخریبگر آن بر روابط انسانی تاکید کند – در عین حالی که زبان حرف اول را در برقراری ارتباط میان انسان‌ها می‌زند. زنگ تلفن، موبایل، سشوار، غذای مانده، مجله و… همگی در داستان نقشی اساسی ایفا می‌کنند و به موقع چهره‌ی واقعی آن‌ها را از زیر نقاب متمدن‌شان نمایان می‌سازند: کشتار تصویری است عریان از انسان‌هایی مدرن، با رفتاری که آرام آرام به جنون می‌گراید‌ و خود را هویدا می‌کند.

 

  • نام فیلم: The Sun Shines Bright
  • سال ساخت: ۱۹۵۳ میلادی
  • کارگردان: جان فورد
  • بازیگران: چارلز وینینگر، استیون فیتچیت، آرلین ولن

جان فورد از بزرگترین هنرمندان سینماست؛ کارگردانی مولف با سبک خاص و ساده‌ی خود که به قول خودش، تنها برای عشق به سینما، فیلم می‌سازد نه هیچ چیز دیگر. فیلم The Sun Shines Bright فیلمی انسانی، دقیق، باشکوه و هنرمندانه از جان فورد است که کمتر از هر فیلم دیگر او سر و صدا کرده و تحویل گرفته شده است. در مصاحبه‌ای از فورد می‌پرسند آیا فیلم خودش را، دلیجان را دیده است؛ و او در کمال خونسردی پاسخ می‌دهد خیر! و برای آنکه مثالی بزند از فیلم‌هایی که خود ساخته و آن‌ها را دیده و پسندیده، The Sun Shines Bright را مثال می‌زند و می‌گوید حین ساخت آن احساس بسیار خوبی داشته و بسیار از آن لذت برده است. و به واقع نیز فیلمی لذت بخش و دیدنی است؛ “دلقک”‌های همیشگی و دوست داشتنی فورد در این قیلم نیز حضور دارند در کنار مردانی قدرتمند و جدی و البته شوخ طبع؛ با داستان‌های فرعی خاص فیلم‌های فورد و در روابط انسانی پیچیده با آن‌ها. دوربین مستحکم فورد، به موقع به شخصیت‌هایش می‌نگرد و به آن‌ها نزدیک می‌شود؛ با احترام با آن‌ها مواجه می‌شود و از آن‌ها گذر می‌کند و در قابی زیبا با آن‌ها وداع می‌گوید. این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های جان فورد کبیر است.

 

  • نام فیلم: Artificial Intelligence
  • سال ساخت: ۲۰۰۱
  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: جود لاو، فرنسیس او کانر، و صدای رابین ویلیامز

و در نهایت عشق جهان را به تسخیر خود در خواهد آورد… استنلی کوبریک فقید سال‌ها اندیشه‌ی ساخت این فیلم را با خود داشت؛ اما در نهایت مغلوب کما‌ل‌گرایی خود گشت و مجبور به واگذاری آن به اسپیلبرگ شد. نتیجه‌ی کار اما اثری پر احساس، و فوق‌العاده از آب در آمده است. به یک ربات احساسات انسانی بخشوده می‌شود و به او اجازه می‌دهند به جای پسربچه‌ی مرده‌‌ای در میان خانواده‌ش برود و زندگی کند. دیری نمی‌پاید که نقش او در خانواده با احیای پسربچه دچار تزلزل می‌شود و از خانه بیرون می‌اندازندش. اما او دچار عشق مادر خود شده و در جست و جوی پری دریایی می‌گردد تا باری دیگر او را به پیش مادرش بازگرداند. در هوش مصنوعی، جنون و آتش عشق را می‌‌بینیم؛ عشقی که سبب می‌شود ربات ادیسه‌ای را آغاز کند برای احیای مجدد آن. و در انتها رویاست که واقعیت می‌آفریند و عشق است که جهان را زنده می‌کند؛ برای زیستنی دوباره؛ خیالین و سخت تراژیک.

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.

  • luccck says:

    به به چه آثاری… فیلم جان فورد را هنوز ندیدم اما ندیده میدانم چه خواهم دید! هوش مصنوعی از معدود کارهای واقعا خوب اسپیلبرگه. کارنیج هم که آخرین کار فوق‌العاده پولانسکیه. بعد از کارنیج که ما چیزی از پولانسکی ندیدیم.