پیشنهاد هفته | بهترین فیلم‌های ژان-پیر ملویل

17 July 2020 - 22:00

مدیوم سینما به مقتضیات ذات و فرعیات خود، پهنه‌ی وسیعی از داستان‌های مختلف در قالب‌ها و ژانر‌های گوناگون را در خود دیده است. این مدیوم به علت مهمترین ویژگیِ ذاتی خود یعنی «تصویر متحرک» آنهم در یک پیوستگی از رویداد‌های مهم زندگانی که یک «قصه»ی قابل پیگیری را برای مخاطب موجب می‌شود توانسته از ابتدای ظهور خود، رابطه‌ی سهل و در عین حال عمیقی در سراسر جهان با مردمان ملت‌ها از فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون پیدا کند. به دنبالِ پیشرفت‌های مدیوم سینما از همان ابتدای قرن بیستم و تبدیل شدن این مدیوم به هفتمین هنر خلق و شناخته شده توسط بشر، رویدادهای سینمایی متعددی در سراسر جهان حول این پدیده‌ی جذاب و البته هنری شکل گرفت. فستیوال‌ها و جشنواره‌هایی که اعتبار خود را از پرداختِ سالیانه به این مدیوم توانسته‌اند کسب کنند و البته متقابلاً با دست‌چین کردن بهترین آثار سال مطابق معیارهای خود، دست مخاطبان را برای انتخاب از میان آثار بسیاری که در طول یک سال در کشورهای مختلف تولید و اکران می‌شود باز گذاشته‌اند.

از این رو نیز جمعی از نویسندگان سینمافارس تصمیم گرفته‌اند فیلم‌های محبوب خود را تحت موضوع و پرونده‌ای هفتگی (جمعه‌ها) برای شما مخاطبان به اشتراک و معرفی گذاشته و یادداشتِ کوتاهی درباره‌ی آنها به رشته‌ی تحریر در آورند.

«پیشنهاد هفته» :

این هفته دو تن از نویسندگان سینمافارس تصمیم گرفته‌اند یکی از فیلم‌های محبوب خود از کارنامه‌ی یکی از فیلمسازانِ پیشگام موج نویی فرانسه که نسبت به نام‌های پرآوازه‌ نشریه کایه دو سینما کمتر از او نام برده شده است یعنی «ژان-پیر ملویل» را انتخاب کرده و یادداشت کوتاهی بر آن بنویسند؛ برای خواندن یادداشت‌ها و مشاهده این لیست با ادامه‌ی این متن و سینمافارس همراه باشید‌.

.

پژمان خلیل‌زاده:

Le Samourai – 1967

سامورایی ژان پیر ملویل اثری است تاریخی که تا هر زمان سینما نفس بکشد این فیلم کماکان به حیات خود در کشاکش تاریخ ادامه خواهد داد. یک آلن دلون با آن بارانی اتو کشیده و مرتبش که شمایل یک گنگستر نئونوآر را در مدیوم ژانر پایه‌گذاری می‌کند. کاستلو همان تک قهرمان تنهایی است که باید در شبهای مسکوت پاریس قدم بزند تا اهریمنان خفته در پستوهای زمان او را زیرچشمی بپایند تا در موقیعتی مناسل دست از پا خطا نماید.

ملویل با آفرینش یک پرسناژ، کاری با خطوط کاراکترسازی و شخصیت‌پردازی تاریخ سینما انجام داد که تا به امروز هم پرسناژ جف کاستلو هر جا که دوربین حضور داشته باشد او هم آنجا وجودی ماهو به تصویر دارد. تمامیت کاستلو از اداهایش گرفته تا راه رفتن و کمال حرفه‌ای بودنش، تماماً خودِ سینماست. حتی این قهرمان گنگستر ملویل در پایان، بشدت سینمایی و نمایشی جانش را فدا می‌کند و واپسین نقشش را بر روی همان سکو با اسلحه‌ی خالی‌اش ایفا کرده و با همان ساحت برای همیشه در عمق نگاه مخاطبش به تثبیت می‌رسد. او یک سامورایی است؛ یک رونین بی‌ارباب که با جادوی سینما تمام تماشاچی‌هایش را مسخ بودن خود کرده و همچنان در گوشه‌ای از صندقچه‌ی یادمان سینماتوگراف ثبت گشته است.

با سامورایی می‌توان زندگی کرد و می‌توان توامان با سینما بود و با آن زیست، چون این کاراکتر فراتر از تجسد نورهای انعکاسی دستگاه آپارات بر روی پرده است و این را بدانیم که هر کداممان می‌توانیم یک سامورایی باشیم، البته به مدد عشقبازی با سینما.

.

محراب توکلی:

Le Cercle Rouge – 1970

ملویل در زمره همان کارگردان‌هایی قرار می‌گیرد که «سرژ دنی» ابداعگر قلمدادشان می‌کرد. فیلمسازانی که چارچوب معینی را برای خلق چشم‌اندازهایشان مشخص می‌کنند. «دایره سرخ» نیز از این قرار گرفتن در این چارچوب مستثنی نیست. «آلن دلون» در موازات شکل‌گیری پی‌رنگ اصلی داستان برای مخاطب ترسیم می‌شود. ذات تأویل کاراکتر او در پی‌نوشت جهان‌بینی ملویل نمایان می‌شود. وسواس این کارگردان در ریشه‌دار کردن تمامی رویداد‌ها و گره‌زدن پلان‌های ساده با نقطه عطف قصه، گذشته‌ای پر و پیمان کافی از دلون را به مخاطب می‌دهد. «ایو مونتان» ، «جان ماریا ولونته» همراه با دلون مثلثی سرقتی را می‌سازند که شناخت و درک مهارت‌شان با تک به تک پلان‌های دقیق فیلمساز پر و بال می‌گیرد. سرقت که مولفه‌ای ثابت در آثار ملویل است این بار با قصه‌اش ما را به سمتی می‌برد که هیجان شالوده‌ای محکم و استوار در آن خانه کرده است.

آنچه تماشاگر را بیشتر از هر مولفه دیگری به فیلم نزدیک می‌کند همان وسواس فیلمساز است که هم به بستر رویداد‌های پی‌رنگ اهمیت می‌دهد هم به جغرافیای آن. شیمی روابط و ضرب‌الاجل‌های هر خرده پی‌رنگ با کام دوربین یکصدا می‌شود و کمیت دیالوگ به پایین‌ترین سطح خود می‌رسد. اهتمام پلیس همچنین توجه برانگیز است، اما آنچنان که باید قدرت‌ساز نیست. پلیس همیشه یک قدم از سرقت عقب‌تر است. زیرا سرقت آنقدر حرفه‌ای انجام می‌شود که زنجیره تمام اتفاقات و خرده پی‌رنگ ها به آن جذب می‌شود. یکی از بارزترین ویژگی‌های ملویل در پرداخت این است. ملویل از ابتدا با نقل قولی که از دایره سرخ برای مخاطب می‌کند مانند تمام آثارش راهی جلوی پای او می‌گشاید و سپس همراه خودش به پیش می‌آورد. یک مسیر که با فضای سرد و یخ زده‌اش در موازات سرنوشت شخصیت ها قرار گرفته است.

[poll id=”40″]

 

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.