به بهانهی انتشارِ لایواکشنِ جدید مولان (Mulan)، به سراغ بررسی عملکردِ این عنوان و انیمیشن قدیمی و خاطرهانگیزش در سال ۱۹۹۸ و حتی دیگر فیلم مرتبط با این افسانه که در سال ۲۰۰۹ ساخته شد، میرویم و به عنوان یک یاداشت نگاهی کلیتر به پروندهی مولان قدیم و جدید خواهیم انداخت! مولان ۲۰۲۰ یکی از ضعیفترین و ناامیدکنندهترین ساختههای دیزنی است و یک فرمول تکراری را دارد که به مخاطبش معنی “همان همیشگی” را به خوبی توضیح خواهد داد؛ عنوانی بی سر و ته، که نه تازگی و شباهتی درست به انیمیشن دارد و نه حرف درست و حسابی در مقابل “مولان: ظهور یک جنگجو”! در ادامهی یادداشت، با من و سینما-فارس همراه باشید.
نکته: مهمترین شباهت و یکریختی که میتوان در آثار منتشر شدهی مرتبط با افسانه و شخصیتِ مولان پیدا کرد، موسیقی متنهای بینظیر در آثارش هستند؛ هیچ کدام از این چند عنوان، موسیقی متنِ ضعیفی ندارند و راضی کننده هستند حتی “مولان” جدید!
اول از هرچیزی به سراغ انیمیشن مولان، عنوانی به شدت خاطرهانگیز، مُفرح، کمدی و حال خوب کن برویم؛ انیمیشن موزیکالِ دیزنی قدیم!، که در پس تازگی و فروش خوبش، موقعیت و فرصتی برای داستانِ افسانهی مولان در سطح بزرگتر و شناساندنش به مخاطبان بیشتری بود؛ در این یادداشت بررسی خاصی برای “انیمیشن” انجام نمیشود و یادآوریاش، به موجبِ لایواکشن جدید مولان ۲۰۲۰ است! عنوانی که راهش مشخص شده نیست و باید در دو طرف مختلف که به هر دویشان سرک کشیده نگاهی بیندازیم و چرایی و دلایل این که مولان (از این به بعد مولان همان فیلم جدید یاد میشود) غیرقابل تحمل است را بهتر متوجه شویم! در اینجا به صورتِ مختصر دلیل یادداشت را بگوییم؛ فیلم “مولان” نه میخواهد آن مُفرح بودن و تازگیِ انیمیشن را داشته باشد و نه به مانند یک داستان جدیتر سرنوشت و افسانهی مولان را بازگو میکند…!
چرا و کجا چنین تفاوتهایی بین فیلم و انیمیشن اتفاق میافتند؟ کمبودهای مرتبط با انیمشین کجاست؟ مولان عیناً به مانند انیمیشن و الگوی قبلی و تکراری عمل میکند حال با تفاوتهایی که سر و ته ندارند و مفهومی پشتشان نیست؛ از ایرادات ریزتر مثل حذف و یا جایگزینی برخی المانها تا اینکه “تماشای مولان برای مخاطبان انیمیشن بیهوده است!” کمدی، وقتی ماهیت از انیمشین تبدیل به لایواکشن شده و دیزنی به مانندِ گذشتهاش نیست. به کل اُفت کرده و اصلاً چنین مُهمی در این عنوان جایی ندارد! مثلاً موزیکال بودن انیمیشن دیگر وجود خارجی ندارد و ناراحتی و افسوس جاییست، که با حذف و تغییر موضوعات مختلف و پشت کردن به مخاطبان انیمیشن، نه داستان جدیتر شده و نه جایگزینی برایشان در نظر گرفته شده!
یک تغییر مهم این است که با اضافه شدن و تعریف نیروی “چی”، نیاکان (اجداد بامزهی انیمیشن) دیگر جایی ندارند و تفاوتها به حَدی توی ذوق میزنند، که این فیلم جدید را برای مخاطبان پروپاقرصِ انیمیشن غیرقابل تحمل میکند (به هر حال کودکان و نوجوانان آن زمان، بزرگتر شدهاند و انتظاراتی دارند، موافقید؟) دیزنیِ جدید مثل همیشه! در نشان دادن و بررسی حال و هوای این انیمشین و زنده کردنِ خاطرات، خرابکاری کرده و در جدیتر کردن داستان به مانند تمامی مسائل، شکستی تمام عیار نصیبش میشود؛ حال به سراغ همین موضوع خواهیم رفت و قبل از آن بهتر است بدانیم “درست” و فیلمی خوب برای شخص “مولان” چگونه باید باشد!
“مولان: ظهور یک جنگجو” (Mulan: Rise Of A Warrior) بهترین عنوانی است که تا به امروز با محوریتِ قصهی مولان ساخته و منتشر شده؛ عنوانی که با نسخهی جدید ۲۰۲۰ و انیمیشن قدیمی بسیار متفاوت است و رویکردی به شدت خاص دارد. در چند دقیقهی ابتدایی این فیلم اثبات میکند هرگز نباید با هیچ عنوان دیگری که برای مولان است مقایسه شود؛ تفاوت به قدری است، که نمیشود اسم این عنوان را در کنار انیمیشن آورد! (بلعکسِ “مولان” ۲۰۲۰) عنوانی که سال ۲۰۰۹ و در کشور اصلی، زبان و فرهنگ واقعی و با اصالت ساخته شد، همه چیزش رنگ و بوی درستی دارد. همانطور که شنیدهاید “خوا مولان” (فا مولان، هوا مولان، تلفظِ چینی دردسرساز است) دختری است که به عنوان انسانی نمادین در روایاتِ مختلفی وجود داشته و قصهاش سینه به سینه نقل شده؛ حال در این فیلم با یکی از جدیترین روایاتِ این شخصیت آشنا میشویم و داستانش را واقعیتر و ملموستر دنبال میکنیم.
فارغ از اینکه این فیلم بهترین در این پرونده برای مولان است، مشکلاتی دارد؛ ولی خوشبختانه هرگز در رابطه با هدف و سرنوشت شخصیت اصلیاش، چنین اشکالاتی تداخل جدی به وجود نمیآورند. قصهای که دختری را به جای پسر نداشته پدرش! به جنگ میبرد و این مسیر را تا انتها و سختیاش طی میکند؛ مهمترین تفاوتِ “مولان: ظهور یک جنگجو”، روندی بسیار تاریک و مخلوطِ با بی رحمیِ جنگ، دخالتها و تاثیرات مهم فردِ مولان در آن است! علناً با اینکه “وطن پرستی” و زیاده روی در این مُهم به چشم میخورد، با این حال مسیر و تجربهی کلی برای شخصیتِ مولان به خوبی پیاده میشود و با تمام وجود ارزشِ نمادین خودش و “زن” را نشان میدهد؛ بدون هرگونه شعار اضافی و رنگ و لعابی! بد نیست سریعاً اشاره کنیم؛ از مهمترین ضعفهای مولان ۲۰۲۰، تیکه بر دانستههای قبلی این عنوان است و به وضوح تلاش برای رسیدن به جایگاه چنین فیلمی، حس خواهد شد!
در وهلهی اول، اتفاقات با سرعت زیادی پیش میروند و ریتم تند است؛ دوباره در ادامهی داستان و مسیر رسیدن مولان به ارتش و خلاصه “نماد” شدنش، به سرعت اتفاق میافتد. در میانه امّا، روند کسل کننده میشود و در آخر دوباره به اوج برمیگردد؛ ریتم تُند در این عنوان، منفی نیست، پایین آمدن به یکباره آن ولی، تاثیر منفی برروی تجربه دارد! ریتم به کنار، مورد اصلیِ منفی جاییست که در این بین به مقداری شخصیتِ مولان از خود اصلیش دور میشود و صرفاً جنگ مرکز داستان مینشنید. موضوع دیگر روابط و عشقِ مولان به جنرال (سرباز یا هر مقامی دیگر!) در هر سه عنوان این یاداشت است؛ سادگیِ انیمیشن به کنار، صجت در موردِ عاشقانهی مولان جدید، شوخی بدی است! در “مولان: ظهور یک جنگجو” قضیه امّا به شدت متفاوت و عالی پیاده شده است.
درام و عاشقانهی بسیار منحصر با فرد این میدان خونین و این افسانهی معروف، ستودنی است؛ در این خون و خونریزی بسیار وحشیانه که فیلم به شکلی بینظیر از نشان دادنش ابایی ندارد (بُعدِ فنی/بصری، دو سه برابر فیلم جدید و پر خرج مولان ۲۰۲۰ جذاب و بهتر کار شده!) خلاصه میشود، قصهی عاشقانهی آغشته به تنهایی و تبعید بسیار تاثیرگذار شده است. تنها جنگ و یک دوریِ عاشقانه… رومانسِ ماجرا با اینکه برخی اِلمانها بررویش تاثیر “منفی” دارند و همانطور که گفته شد، بعضی جاها زیاده رویهای افراطی شده، همچنان پرکشش است و تراژیک. حمل کنندهی این وزنه سنگین مولان است؛ کاراکتری که در رأس تمامی مولانها! و بازیگرانش خصوصاً نسخهی جدید میآید. اجرای حرفهای و با ارزشِ “ژائو وِی” که میداند چگونه و چه حالتی مولان باشد و حتی با میمیکِ صورتش هم میتوانید این بارِ سنگینِ و چنین سرنوشتی را بر دوشش القا کند و مطمئناً، مخاطب ارتباط لازم را برقرار خواهد کرد. از آنجایی که خیلیها (مثل من) با انیمیشنِ مولانِ دیزنی چنین قصه و افسانهای را شناختهاند، امکان دارد آن هیجان و مُفرح بودن را، با چنین خشکی خاصی “نچسب” بدانند؟
امّا در این بین برخی اِلمانهای متفاوت (ولی واقعاً درست) به تجربه و این روایت خاص لطمه وارد میکنند؛ موضوعی که قبلتر اشاره کردیم، زیاده روی درمورد برخی اتفاقات و وقایعی است که شکلی نمادی حضوری “وطن پرستانه” میگیرند و رنگ و بوی دیگری به داستان میدهند (ولی در درستیشان شکی نیست!) قصهی مولان در مورد همین وطن پرستیهاست و “چین” مرکزیت این موضوع قرار دارد؛ چنین موضوعی با اینکه بسیار منفی است، امّا هم نچسب بودنِ قبلی را توضیح میدهد و هم موضوع اصلی این جدیت؛ دقیقاً دلیلش چیزی نیست به جز، اصالت! در ساخت این عنوان هدف اصلی همین اصالت بوده و قرار نبوده صرفاً فیلمی مُفرح و یا پرفروش و درآمدزا ساخته شود. رویکرد اصیلی که تاریک بودنِ خاص “مولان: ظهور یک جنگجو” را بهتر توصیف میکند؛ اینجا نه خبری از رنگ و لعابهای دیزنی است و نه فانتزی نقشی در این قصهی تزاژیک دارد. هر عنوان با توجه به چهارچوبها و تعریفاتش، جایگاهش را به دست میآورد و در این پرونده هیچ اثری به مانند همین عنوان، “مولان” نیست! چه کشور و سازندگانی بهتر از “چین” میتوانند چنین قصهای را به شیوهی اصیلش و فضاسازی به شدت شرقیاش، بازسازی کنند؟
با اینکه صحبت و نکاتِ مربوطِ به یادداشت تکمیل شد، امّا فارق این این تعریفات “مولان: ظهور یک جنگجو” کمبودهایی دارد؛ به وضوح همانند بد بودنِ کاتهای محوکنندهی به یکباره تدوین، در میانه راه گذر و عواقبِ تصمیمات در داستان “بی معنی” میشوند. دیگر اهمیتی به جنسیت و یا موجباتِ چنین انقلابی! برای کشور و تمامی قوانین در نظر گرفته نمیشود؛ گذرزمان اندکی غیرواقعی میشود و شاید ۱۲ سال در جنگ هرگز قابل لمس و پذیرفته نیست (البته این ایراد مربوط به تدوین است) با توجه به اینکه قصه از همان اول پایههایش جدی هستند و اتفاقات غیرقابل حدس (مثلاً احتمال کشته شدنِ شخص مولان!) این گذرِ زمان و نپرداختن به جزئیات، یک کمبود است؛ وقتی مهم ترین اتفاقات (پیچشهای بسیار نامناسب) به یکباره رخ میدهند و یا تحولی اساسی صورت میگیرد، چنین بی توجهی ضعف بزرگی است. خلاصه و سخن آخر؛ قطعا بهترین ساختهی مرتبط با افسانهی مولان، در سال ۲۰۰۹ ساخته و منتشر شد و با پایان بندیِ دراماتیکش طرفداران را راضی نگه میدارد؛ “مولان: ظهور یک جنگجو” آنقدر توانا بود که راه خودش را با آثار قبلی و بعدیاش جدا کند و این نکته پررنگترین موضوع در این یادداشت است! واقعاً لاواکشنِ جدید را باید با وجود چنین آثاری ساخت؟ برخی مسائل از پیش مشخص و تمام شده هستند! به سراغ اصل ماجرا و پایان دادن به یادداشت میرویم…
امّا به مرکزیتِ یاداشت میرسیم؛ با انتشارِ اثر جدید و مثلِ همیشه پرخرجِ دیزنی یعنی مولان ۲۰۲۰ دو طرف سکه مشاهده میشود! (همیشه قیدِ “پر خرج” اهمیت دارد!) تنها هدفِ ساختِ لایواکشن از یک انیمشن خاطرهانگیز برای دیزنی جدید فقط و فقط گیشه بهتر است؛ منطقی است، وقتی هر فیلم یک میلیارد میفروشد، چرا فرمول را تغییر دهیم؟ سینما که کلاً خط خورده و تجارت و پول! حرف اول و آخر این چند سالهی دیزنی و اندر حکایات لایواکشنها و یا عناوینش است. قبلتر گفتیم، حتی در مقایسه و انتظارات باید توجه کنید به هیچ عنوان “مولان” ۲۰۲۰، در حدِ همان انیمشینی نیست که لذتبخش و تماشایی بود؛ امّا این دو طرف سکه، یک سمتش بررسی علمکردِ مشابه با جدیتر روایت کردنِ داستان مولان به مانند “مولان: ظهور یک جنجگو” است و نتیجهاش “تماشای مولان غیرقابل تحمل است!”؛ سمت دیگرش مقایسه با انیمیشنِ اصلی و چگونگیِ فیلتر برای جذب مخاطبان جدیدِ کم سن و سالتر و ناامید کردن طرفداران قدیمی است!
حقیقتاً صحبت و باز کردن هر چه بیشتر جزئیات در مورد این لایواکشن، کار درستی نیست؛ چون عملاً تعداد مشکلات مولان قابل شمارش نیست. همانطور که قبل از انتشار انتظار میرفت، فیلم دست به تغییر برای جذب مخاطبان جدیتر نزده و هرگز در چارچوب عامهپسند و شاید کم سن و سال پسندترش خللی ایجاد نکرده؛ این چارچوب (یکی از دلایل افتِ پرواضح این صنعت و رویکرد دیزنی!) ضربات جبران ناپذیری به مولان و یا آثار دیگر لایواکشنِ چند ساله گذشتهی قرن ۲۱ زده و به نوعی جلوی آن نبوغ و پیشرفت را در کل سینما که فعلاً تنها تجارت برای دیزنی است! میگیرد و هرگز اجازه نمیدهد قدمی رو به جلو پیش برود… اصلا مقصری در این میان هست؟ مخاطبان (مثل من و شما هستند) که بدسلیقه شدهاند؟ یا فرمولِ دیزنی؟ یادمان باشد، دیزنی همانی است که خاطرههایمان را ساخته!
حاشیه زیاد است، امّا بررسی یک جانبه نیست و به حدی مولان اثری مبتدیانه و غیرقابل تحمل تا آخرِ تماشایش است، که چنین درد و دلهایی مرحم هستند؛ در یادداشت چنین موضوعاتی بیشترشان گفته شد. این طرفِ سکه، فعلاً بماند! شاید موضوعاتِ مهمتری مثلِ مقایسه و چگونگی عملکرد مولان در مقابل انیمیشن حائزاهمیتتر است. همان دلیلی که تماشاگران برای چند ساعت سرگم شدن به دیدن “مولان” میآیند (البته فعلاً خریدِ از دیزنیپلاس) فیلم دقیقاً داستان همان انیمیشن با اندکی تغییرات دارد و با این حال هرگز نمیتواند جذابیت و تازگی آن را حفظ کند؛ بودجهی کلانی که روی این فیلم گذاشته شده، تنها برروی تبلیغات بوده! از جلوههای ویژه گرفته (باور کنید مهمترین بخشِ فیلم) تا تدوین، فیلمبرداری، طراحی صحنه، اکشن و حتی بازیگران قابل قبول، هیچ کدام به مانند یک عنوان درجه ۱ نیستند و با این حال بودجه x میلیوندلار است!
در بین وجهههای مختلف، جلوههای ویژه (CGI) اهمیت زیادی دارد و تنها انتظاری شاید برای سرگرم کنندگی لازم است، همین پردهسبزهای نامتنایی خوبِ دیزنی در عنواینش است؛ امّا در لایواکشن به طرز فوقالعاده بدی، جلوههای بصری و فضاسازی چند پله عقبتر از انیمیشن! بسیار بدتر از فیلم ۲۰۰۹ و یا چیزی که امروزه میبینیم هستند. انیمیشن چنین فضایِ فوقالعادهای را به خوبی به تصویر میکشد و همراهی با مولانِ دوست داشتنی مبحث دیگریست. موضوع اینجاست که به حدی این عنوان در “فیلترش” گیر افتاده که واقعا سردرگم بودن، صفت درستی برایش است. فیلم آن کمدی، موزیکال مورد نیاز و لحظات مفرحِ مولانی! را مثل قدیم ندارد و جایگزینش را لحظات بی آلایشِ مختلف دیگر گرفتهاند. خب هدف چیست؟ قرار است مثل انیمیشن مفرح باشد یا داستانی جدید و جدیتر از مولان را نشان دهد!؟ تجربهی این فیلم از اول تا آخر تنها چنین حسی به شما القا میکند یک ربات (مولان) روایت را پیش میبرد و هرگز از خط قرمز و محدودهی شدیداً بینهایت “سادهسازی”، پیشی نمیگیرد.
داستان میتوانست پُتانسیلش را به خوبی نشان دهد، ولی بر اثر همین عوامل و یا موضوعات دخالت داده شدهی عامهپسندتر، تباه میشود. امّا موارد گفته پراهمیتتر هستند و همانطور که گفتیم، آنقدر تحولات غیرطبیعی و این حجم از سادگی و بهتر بگویم “گاف” در این عنوان زیاد است، که باورتان نمیشود شاید تیمی عظیم پشت این اثر بودهاند! مخاطب در نظر گرفته شده برای این عنوان مخاطبان قدیمیِ انیمشن نیستند و به هیچ عنوان ارزشِ افسانه، اصالت و نماد بودن مولان مشخص نمیشود. این بودجه کلانِ x میلیوندلاری تنها چند درصدش روی فیلم هزینه شده و تنها تبلیغات گسترده اهمیت دارد و خریدهای این فیلم. به چه دلیل و کدام منطقی این فرمول باید تغییر کند؟ دیزنی قدیمها همین کارش بود البته به شکلی درست و با ارزش…
[poll id=”70″]
نظرات
وقتی فیلمو دیدم شوکه شدم. چطور اینهمه هزینه شده این فیلم؟ حتی جلوه های ویژه هم در حد بدترین هاست. فقط باید بگیم حیف…
من فیلم رو دوست نداشتم.اصلا در حد انیمیشن اش نبود. واقعا نبود! به امید این که به اندازه ی اون جالب باشه ، دانلودش کردم. نمیگم پشیمون شدم ، اما راضی هم نیستم. حیف شد. این همه خرج برای این فیلم؟ چرت بود آقا! ای بابا!