A Place Further than the Universe انیمهای در ژانر کمدی، درام و ماجراجویی است که آتسوکو ایشیزوکا کارگردانی و جوکی هانادا نویسندگی آن را برعهده دارند. این انیمه اقتباسی از مانگایی به نام A Story that leads to the Antarctica است که توسط Seinen منتشر شده است. این انیمه در سال ۲۰۱۸ از شبکه Tokyo MX پخش شده است.
آرزوهای دوران جوانی
شروع یک ماجراجویی از آن چیزی که به نظر میآید زیباتر است. با اینکه موضوع این انیمه از یک موضوع کلیشهای تشکیل شده اما برنامهریزی خوبی برای ارائه آن در نظر دارد. جالبترین نکتهای که در قسمتهای ابتدایی این انیمه به چشم میخورد خونسردی بسیار زیاد داستان برای بازگو کردن صحبتهای دل خود است و این موضوع به جذابیت انیمه افزوده است. دختری که در نظر دارد تا با سفر کردن به هیجان زندگی خود اضافه کند و به طور خلاصه از جوانی خود بهترین استفاده را بکند موضوعی است که مانند آن را میتوان در بین داستانهای دیگر پیدا کرد اما این انیمه به قدری این موضوع را زیبا به تصویر کشیده است که آن را از بقیه انیمه ها متمایز کرده است. خونسردی این انیمه در بازگو کردن داستان در برخی از مواقع چندان هم جذاب نیست، همچنین در اواخر این انیمه باعث سردرگمی مخاطب هم میشود.
رویای سفر به سرزمین یخی
یکی از نکات بسیار عجیب انیمه شخصیت اصلی آن است، دقیقا در موقعی که مخاطب خود را با شخصیت کیاری وقف میدهد، شیراسه نقش اصلی را در درون داستان بدست میآورد، با اینکه این مساله برای داستان حیاتی است، اما این موضوع با زیاد در معرض توجه قرار گرفتن کیماری در اوایل انیمه همخوانی ندارد. کیماری شخصیت بلندپرواز و البته بسیار مهربانی است و همچنین داستان از ساده لوحی این شخصیت در صحنههای کمدی به بهترین شکل ممکن استفاده کرده است. با وارد شدن چهار شخصیت اصلی به انیمه، داستان نقش آنها را به طور مساوی بین آنها پخش میکند، اما در این بین شخصیت شیراسه نقش بسیار بیشتری نسبت به سه شخصیت دیگر پیدا میکند، و به نوعی با توجه به اهمیت فراوان کیماری در اوایل داستان در حق دو شخصیت هیناتا و یوزوکی ظلم میشود و این دو نقش کمتری در اختیار دارند. با اینکه شیراسه مهمترین شخصیت انیمه است اما به هیچ وجه جذابیت شخصیتهای دیگر را ندارد و ارتباط برقرار کردن با این شخصیت اصلا کار سادهای نیست زیرا داستان سعی دارد تا این شخصیت غیر اجتماعی را در مسیر حرکت خود به تکامل برساند، همچنین پس از اینکه این شخصیت سکان هدایت داستان را بر دست میگیرد، روایت داستان این انیمه مانند اوایل آن (موقعی که کیماری شخصیت اصلی است) روان نیست و حتی در برخی مواقع هم نیز خسته کننده میشود.
دوستی زیبا
بین تمامی شخصیتها، هیناتا و کیماری بیشترین جذابیت را دارا هستند و بیشترین صحنههای طنز این انیمه هم این دو خلق میکنند، هیناتا شخصیت بسیار جالبی دارد، شخصیتی باهوش و شوخ طبع است و با اینکه در رفتار او اصلا مشخص نیست اما این شخصیت بسیار منطقی است و بیشتر از خود به دیگران اهمیت میدهد، نکته جالب دیگر درمورد شخصیت هیناتا این است که در عین منطقی بودن این شخصیت بسیار احساساتی است و پارادوکس بسیار جذابی بین رفتار او بوجود آمده است و داستان از این موضوع برای خلق صحنههای احساسی هرچند کم اما بسیار جذابی استفاده کرده است. به طور کلی انیمه به بهترین شکل از احساسات تمامی شخصیتهای خود استفاده کرده و صحنههای زیبایی را به نمایش گذاشته است. حضور شخصیت یوزوکو در داستان کمی غیرضروری است، البته انیمه موضوع خوبی را برای وارد کردن این شخصیت به دنیای خود انتخاب کرده است اما در استفاده کردن از این شخصیت کاملا ناموفق عمل کرده، داستان توانایی استفاده از این شخصیت را ندارد و تنها با موضوعهای ساده و عجیب این شخصیت را برای دقایقی به سر تیتر داستان خود میرساند و دوباره خیلی سریع این شخصیت اهمیت خود را از دست میدهد و فقط گاهی در صحنههای احساسی از او استفاده میشود.
پتانسیل غیر ضروری
شخصیتهای فرعی این انیمه پتانسیل بسیار زیادی دارند، اما برخی از آنها آن طور که باید مورد استفاده قرار نگرفتهاند و مهمترین آنها هم شخصیت مگومی است که حضور بسیار پررنگی در ابتدای انیمه دارد اما به شکل عجیبی از داستان حذف میشود، شاید حضور مگومی بجای یوزوکی یا هردوی آنها باهم میتوانست جذابیت بیشتری را به داستان اضافه کند اما انیمه اصراری به استفاده از این شخصیت ندارد. شخصیت گینو بسیار شخصیت جذابی است و حضور او در انیمه و رابطه بسیار پیچیده و جالب بین او و شیراسه بسیار جذاب است و دست به خلق صحنههایی زده است که در ذهن مخاطب ماندگار خواهند شد. این انیمه از بقیه شخصیتهای فرعی داستان بسیار جالب استفاده کرده است و این شخصیتها حکم یک هُل کوچک برای به حرکت درآمدن داستان هستند و انیمه هم به هنرمندی از این موضوع استفاده کرده است. به غیر از مگومی شخصیت توشیو هم میتوانست اهمیت بیشتری داشته باشد زیرا این شخصیت با هدف جالبی خود را وارد میکند اما خیلی زود این هدف کنار گذاشته میشود و داستان به آن اشاره کوچکی میکند.
داستان سفر به سرزمین تهی
موضوع اصلی این انیمه درمورد دوستی چهار شخصیت اصلی و ماجراجویی جذاب آنها است البته انیمه در این بین داستانهای بزرگ و کوچکی قرار داده است تا به جذابیت آن اضافه کند، داستان اصلی درمورد شخصیت چیراسه است اما این داستان از جذابیت خاصی برخوردار نیست و حتی در برخی مواقع باعث خلق صحنههای تکراری و نه چندان جالب شده است اما لحظهای که تمامی شخصیتها به طور کامل درگیر این موضوع میشوند جذابیت دوباره به داستان انیمه باز میگردد. موقعی که داستان این انیمه به طور کامل از زبان گینو بازگو میشود جذابیت انیمه کمی کاسته میشود و حتی هدف اصلی داستان هم کمی نامشخص میشود و تنها صحنههای کمدی و احساسی هستند که جذبیت این انیمه را حفظ میکنند. داستان اصلی درمورد تکامل دوستی چهار شخصیت اصلی است و انیمه به بهترین شکل هم این موضوع را به نمایش میگذارد اما به قدری مخاطب را با موضوعات مختلف درگیر خود میکند که مخاطب از این موضوع غافل میشود.
پایانی بر سفر خاص
پایان این انیمه با خلق صحنههای بسیار زیبا و احساسی یک پایان بسیار خوب را رقم زده است و حتی صحنههایی را بوجود آورده است که کاملا مخاطب را در عمق زیبایی خود فرو میبرد، مانند صحنهای که چهار شخصیت اصلی کنار هم به آسمان خیره شدهاند و مشغول به تماشای شفق قطبی هستند که انیمه به زیبایی آن را به تصویر کشیده است. پایان این انیمه از قسمتهای قبلتر کاملا آشکار بود اما شاید به قدری زیبا به نمایش گذاشته شد که کاملا حس متفاوت و شیرینی را به مخاطب القا میکند. البته نکته عجیب رابطه میان مگومی و کیماری است که با نمایش پایانی هم عجیبتر میشود و حس حسادت مگومی به کیماری را کاملا نشان میدهد، همچنین سخنان شیراسه درمورد دوستان خود کمی عجیب است و باعث میشود که مخاطب احساس کند که شیراسه به زور با این سه شخصیت دوست است و اصلا از رفتار آنها راضی نیست. این انیمه پر از صحنههای طنز و احساسی زیبا است که کاملا حال و هوای داستان انیمه را به نمایش میگذارد و با موسیقی و طراحی جذاب کاملا انیمه متفاوتی را در سبک خود به نمایش میگذارد.
نظرات