نقد و بررسی انیمه Keep Your Hands Off Eizouken | عشق ماجراجویی

Keep Your Hands Off Eizouken انیمه‌ای است در ژانر کمدی که به کارگردانی ماساکی یواسا و نویسندگی خود او به همراه یوچیرو کیدو در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین اسم به نویسندگی سومیتو اوارا ساخته شده است.

شروع زندگی جدید

هدف اصلی نقطه آغازین انیمه نمایش زندگی شخصیت اصلی آن است، داستان با استفاده از همین تغییرات بوجود آمده در نقطه ابتدایی یک دید کلی از شخصیت اصلی خود برای مخاطب شرح می‌دهد. قسمت ابتدایی این انیمه به رویا پردازی‌های شخصیت اصلی می‌پردازد و به قدری روی این موضوع مانور می‌دهد که آمادگی لازم برای شروع داستان خود را داشته باشد. نکته بسیار جالب بخش ابتدایی این انیمه نحوه ورود دیگر شخصیت‌ها به داستان و درگیر شدن آن‌ها با شخصیت اصلی است که به بهترین شکل ممکن به نمایش درآمده است. شاید در بخش ابتدایی به نظر برسد که موضوع انتخابی انیمه جذابیت چندانی نداشته باشد، اما شخصیت‌ها در همان نقطه ابتدایی به شکلی هستند تا مخاطب را وادار به تماشای ماجراجویی خود کنند.

سه شخصیت اصلی

زندگی در تخیلات

آساکوسا شخصیت اصلی انیمه و مهم‌ترین شخصیت داستان است، و در واقع این آساکوسا است که جرقه لازم برای آتش سوزی در دنیای این انیمه را فراهم می‌کند و آن را به سمت جلو سوق می‌دهد. در همان نقطه ابتدایی این انیمه تعریف بسیار خوبی از شخصیت آساکوسا به نمایش می‌گذارد، شخصیتی که عاشق خیال پردازی است و از آن مهم‌تر به نمایش گذاشتن این خیال پردازی‌ها است. آساکوسا نقش بسیار مهمی در پیشرفت داستان دارد با اینکه پس از گذشت مدتی از داستان نقش اصلی بین سه شخصیت مهم تقسیم می‌شود، اما باز هم این آساکوسا است که نقش کلیدی را در آن ایفا می‌کند. خصوصیات رفتاری که در شخصیت آساکوسا وجود دارد به جذابیت این شخصیت کمک بسیار بزرگی کرده است، مانند همیشه ناراضی بودن او از کاری که انجام می‌دهد. آساکوسا شخصیت بسیار کلیدی در صحنه‌ها کمدی این انیمه است و درواقع نه تنها صحنه‌های کمدی بلکه کل داستان انیمه بدون حضور این شخصیت نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. داستان اهمیت چندان زیادی به گذشته این شخصیت نمی‌دهد هرچند این موضوع درمورد شخصیت‌های مهم دیگر انیمه برعکس است. داستان اهمیت بسیار زیادی به این شخصیت داده است این اهمیت به شکلی است که حتی بخش پایانی انیمه به نوعی تنها مختص آساکوسا است.

مغز اقتصادی

کانامورا شخصیت بسیار جالب و عجیبی است، در نقاط ابتدایی کانامورا با توجه به طراحی او به نظر می‌رسد که به عنوان یک شخصیت منفی در داستان ایفای نقش کند، اما رفته رفته داستان اهمیت بسیار زیاد این شخصیت را به نمایش می‌گذارد و به نوعی جذابیت‌های پنهان او را نمایان می‌کند. کانامورا در نقاط ابتدایی شخصیت متفاوتی است و با پیشروی داستان به فردی کامل‌تر و پخته‌تر تبدیل می‌شود. طراحی این شخصیت بسیار جالب است و بی‌تفاوتی خاصی که در نگاه این شخصیت به چشم می‌خورد که به افزایش جذابیت در این شخصیت کمک زیادی کرده است هرچند جذابیت کانامورا چیزی نیست که در ثانیه و یا دقیقه خاصی اتفاق افتد بلکه این جذابیت به تدریج و در طول داستان کم کم شکل می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین نکات درمورد کانامورا درگیری‌های بسیار جذاب نیان و آساکوسا است که به شکل صحنه‌های کمدی به نمایش درآمده است و جذابیت بسیار بالایی دارد. داستان به شکل بسیار زیبایی گذشته این شخصیت را برای مخاطب به نمایش در می‌آورد و این نمایش به قدری زیبا است که خود آن یکی از دلایلی است که به جذابیت این شخصیت کمک کرده است. کانامورا شخصیتی است که سیاست بسیار خاصی دارد و به خوبی می‌تواند با صحبت کردن دیگران را مجاب به انجام خواسته‌های خود بکند و داستان با استفاده از خصوصیات ذکر شده شخصیتی را که شاید در نقطه ابتدایی باعث تنفر مخاطب می‌شد را به جذاب‌ترین شکل در دنیای خود جا داده است.

آساکوسا مهم‌ترین شخصیت انیمه

‌رویای ساخت انیمه

میزوساکی یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها در نقطه ابتدایی است و درواقع این شخصیت یکی از دلایل اصلی حرکت داستان به سمت هدف خود است. میزوساکی شخصیت محبوبی در دنیای این انیمه است و بسیار هم شخصیت ساده‌ای دارد و همین موضوع سادگی این شخصیت در نقاط ابتدایی کمی به جذابیت او کمک کرده است. میزوساکی به شکل بسیار زیبایی وارد داستان می‌شود و سرنوشت او با دیگر شخصیت‌ها گره می‌خورد و انیمه از این شخصیت استفاده خوبی برای پیشروی در مسیر خود کرده است. پس از گذشت مدتی از انیمه میزوساکی مانند نقاط ابتدایی جذابیت ندارد، زندگی این شخصیت تفاوت‌های جذابی با دو شخصیت دیگر دارد، اما تنها اشارات کوچکی به آن می‌شود همچنین در برخی از نقاط به نظر می‌رسد که داستان میزوساکی را جزو شخصیت‌های اصلی انیمه نمی‌داند و دیالوگ‌های کوتاهی به او واگذار می‌کند. نمایشی که از گذشته شخصیت میزوساکی به نمایش درمی‌آید کمی غیر ضروری است، این نمایش برای درک بهتر از زندگی و شناخت بهتر شخصیت میزوساکی به نمایش درآمده است، اما میزوساکی شخصیت ساده‌ای است و همین سادگی او باعث جذابیت این شخصیت شده است و تقریبا می‌توان گفت نمایش گذشته این شخصیت به شکل زیبایی نمایش داده می‌شود اما جذابیتی ندارد. درگیری بسیار جذابی میان میزوساکی و آساکوسا بوجود آمده است و شباهت خاصی در نحوه تفکر این دو وجود دارد که داستان صرفا از این درگیری برای صحنه‌های کمدی خود استفاده کرده است.

داستان به تصویر کشیدن تخیل

این انیمه از داستان جالبی تشکیل شده است، داستان آن به سمت هدف خاصی حرکت نمی‌کند و همراه با زندگی شخصیت‌های انیمه درحال حرکت است و به سمت موضوع خاصی حرکت نمی‌کند. با اینکه این انیمه به سمت هدف خاصی حرکت نمی‌کند اما از موضوع جالبی تشکیل شده است، سه شخصیت اصلی به خوبی با یکدیگر در داستان ترکیب شده‌اند و فضای حاکم بر انیمه بسیار جالب است. نکته بسیار جالب داستان شخصیت‌های فرعی است که در برخی از نقاط انیمه وارد دنیای آن می‌شوند هرچند این شخصیت‌ها جذابیت خاصی ندارند اما جذابیت خوبی را به داستان اضافه کرده‌اند، دومکی شخصیتی است که پس از ورود به داستان به یکی از اعضای انیمه تبدیل می‌شود، اما این شخصیت هیچ جذابیت خاصی ندارد و همین موضوع هم نیز باعث می‌شود که حضور آن در برخی از مواقع غیر ضروری به نظر برسد. داستان این انیمه از الگو جالبی تشکیل شده است و زندگی سه شخصیت اصلی را بر اساس همان الگو به نمایش می‌گذارد و همین الگو  باعث شده است که پس از گذشت چندین قسمت کمی موضوعات داستان تکراری به نظر برسد و جذابیت اولیه خود را نداشته باشد.نکته بسیار جالب درمورد این انیمه نحوه نمایش تخیلات شخصیت‌ها است که به شکل بسیار زیبایی به نمایش گذاشته شده است و طراحی این صحنه‌ها و موسیقی که همراه با نمایش آن درحال پخش است جذابیت زیادی را به آن اضافه کرده است.  نکته عجیب درمورد داستان این است که این انیمه سعی می‌کند تا هیچ پیچش و درگیری در داستان تشکیل نشود و داستان این انیمه از چالش چندان خاصی تشکیل نشده است که این موضوع با درگیری جذابی که بین شخصیت‌های انیمه وجود دارد کاملا برطرف شده است.

کانامورا عاقل‌ترین فرد گروه

پایانی برای ادامه زندگی

پایان این انیمه به شکل بسیار زیبایی طراحی شده است، اما جذابیت آن چندان زیاد نیست و دلیل آن هم این است که پایان بندی این انیمه هم از الگو بوجود آمده در ریتم داستان انیمه پیروی می‌کند و همین پیروی کردن از آن باعث شده است که پایان بندی انیمه به آن شکل که باید و شاید جذابیت نداشته باشد. پایان این انیمه می‌توانست نقطه جذاب‌تر را از پیشرفت سه شخصیت اصلی نشان دهد و همین موضوع که پایان داستان پیشرفت چندان بزرگی از زندگی سه شخصیت اصلی را نشان نمی‌دهد یکی از دلایل کم بودن جذابیت بخش پایانی انیمه است. این انیمه با سه شخصیت جذاب خود و درگیری زیبایی که بین آن‌ها بوجود آورده است داستان جذابی را به نمایش گذاشته است و تماشای زندگی این سه شخصیت و نمایش رویا پردازی‌های آن‌ها بسیار زیبا است.