۱۲ مورد آزاردهنده درباره هری پاتر

25 August 2016 - 16:00

مطمئنا در هنگام مشاهده و خواندن فیلم‌ها و کتاب‌های هری پاتر مبهوت دنیای جادوگری و داستان و شخصیت‌های آن شدیم. اما بعضی اوقات موردهایی پیش می‌آید که از خود می‌پرسیم چرا این‌طور نشد؟ و یا چرا این‌طور شد؟ با سینماگیمفا همراه باشید تا ۱۲ مورد آزاردهنده‌ای که در هری پاتر شاهد بودیم را مرور کنیم.

۱- چطور آن‌ها از هیچ‌ کدام از اختراعات ماگل‌ها برای خود بهره نبردند؟

HARRY POTTER AND THE SORCERER’S STONE, Daniel Radcliffe, 2001

 

سری فیلم و کتاب هری‌ پاتر بین سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۸ در جریان است، بنابراین این که جادوگرهای داستان درباره اینترنت و تکنولوژی‌های پیشرفته آن زمان ندانند طبیعی است اما در ۱۹۹۴ موتورهای جستجوگر به اندازه کافی پیشرفت کرده بودند و گسترده شده بودند که بعضی جادوگرها با خود فکر کنند:« شاید ما هم باید یک راه جادویی بسازیم که همه‌ی اطلاعاتی که در کتاب‌های قدیمی و خاک‌گرفته خود داریم طبقه بندی شود؟» و بگذارید بحث درباره اینکه چطور جادوگرهای این سری داستان‌ها یک راه ارتباطی ساده برای برقراری ارتباط با یکدیگر ندارند را شروع نکنیم. احتمالا اگر سیروس بلک یک تلفن همراه لعنتی (!) داشت زنده می‌ماند!

۲- چرا هیچ‌کس یک قاب جادویی برای خودش ندارد تا برای همیشه زندگی کند؟

طبق چیزی که در کتاب‌ها ذکر شده نقاشی‌های قاب‌ها می‌توانند راه بروند و حرف بزنند. نقاش جادوگر تنها می‌تواند افراد بالارتبه را که دانش و خرد لازم را برای قاب شدن و انتقال اطلاعات به یک نقاشی را دارند، نقاشی کنند. البته کمی پیچیده‌تر از این است  اما با این حال منطقی این است که همه یک قاب جادویی داشته باشند و اطلاعات خود را به این قاب انتقال بدهند تا اگر به قتل رسیدند و یک بچه یتیم گیج (هری) را به یادگار گذاشتند حداقل به صورت یک قالب زنده باشند تا با او حرف بزنند. یادتان است که دامبلدور چطور در کتاب هفتم با سوروس ارتباط برقرار می‌کرد؟

۳- چرا جی.کی. رولینگ باید یک دستگاه سفر در زمان (تایم‌ترنر) در داستان بگذارد؟

به نظرم هیچ‌کس نیست که کتاب سوم هری پاتر یعنی زندانی آزکابان را خوانده باشد و با خود فکر نکرده باشد که اگر امکان برگشتن به گذشته وجود دارد تا سیریوس را نجات دهند، چرا دامبلدور به عقب نرفت تا لیلی و جیمز پاتر را از مرگ فراری دهد؟! یا حتی به گذشته برگردند و ولدمورت را قبل از تبدیل شدن به یک ارباب تاریکی نابود کنند! ای کاش رولینگ این سفر در زمان را فراموش می‌کرد و با همان جادوهای معمولی داستان را ادامه می‌داد.

۴- پس پدر هاگرید یک آدم منحرف بود؟

روبئوس هاگرید نیم انسان و نیم غول است. پدرش که انسان بوده با مادرش که یک غول است وارد رابطه می‌شود. فقط یکم به این قضیه فکر کنید.

۵- اگر فرد و جورج نقشه مورادر را در جریانات تالار اسرار (قسمت دوم سری) داشتند چرا از آن استفاده نکردند تا ببینند چه کسی تالار را بازکرده‌است؟

خود تالار در نقشه مورادر ظاهر نمی‌شود اما دستشویی که ورودی آن جاست نشان داده می شود. بعد از اینکه اولین دانش‌آموز خشک می‌شود آیا با خود فکر نمی‌کنید که فرد و جورج کمی زمان صرف کنند و با نقشه کار کنند. آیا در نظر نمی‌گیرند که خواهر کوچکشان در همه حمله‌ها حضور داشته و در دستشویی وقت زیادی می‌گذارند که هیچکس به خاطر روح آزاردهنده که وجود دارد به آنجا سر نمی‌زند.

۶- چرا باید هاگوارتز دانش‌آموزان خودش را مجبور کند روی حیواناتی سوار شوند و به طرف قلعه بیایند که فقط افرادی که مرگ را دیده‌اند می‌توانند آن‌ها را مشاهده کنند؟

نکته‌‌ی اینکه دانش‌آموزانی که آدم‌های مرده را دیدند مشخص بشود و آن‌ها احساس عجیب و گیج داشته باشند چیست؟ خیلی راه وحشت‌آور و ترسناکی برای شروع یک سال تحصیلی جدید است.

۷- چرا مالفوی می‌خواهد در ملاقات اول با هری دوست شود؟

در اولین ملاقات این دو، مالفوی سعی می‌کند تا هری را متقاعد کند با افرادی مثل ران دوست نشود و به جایش با او و نوچه‌هایش بگردد. این قضیه را متوجه می‌شویم که مالفوی سعی دارد با افراد مشهور مدرسه دوست شود اما پدرش پیرو کسی بوده که سعی در کشتن هری داشته‌است. بنابراین عجیب است که فکر کنیم این رابطه و دوستی جواب می‌دهد. حتی اگر مالفوی‌های بزرگ‌تر فکر کنند ولدمورت مرده است و انتقامی علیه هری ندارد بازهم با عقل جور در نمی‌آید که مالفوی با هری دوست شود.

۸- چرا به چیزهایی که به بچه‌های اسلیدرین درس می‌دهند دقت بیشتری نمی‌کنند؟

شاید خیلی از افراد پیشنهاد نابودکردن خانه اسلیدرین را بدهند اما این دیگر بیش از حد است. همه‌ی بچه‌های اسلیدرین که شیطانی نیستند. اما به نظر می‌رسد که هر جادوگر شیطانی در اسلیدرین بوده بنابراین واضح است که هاگوارتز باید تاکید بیشتری بر درس‌های اخلاقی این بچه‌ها داشته باشد به جای اینکه اینقدر درباره جنگیدن به آن‌ها آموزش دهد. کمی تلاش کنید که بچه‌های به ظاهر شیطانی بیش از این شیطانی نشوند.

۹- چرا باید هری فکر کند باز کردن یک نامه در جلوی دورسلی‌ها مشکلی ندارد؟

bf35f71737809906715eda4406950b7173e13015_hq

این احتمالا اولین نامه‌ای است که هری تا به حال گرفته و با این حال می‌رود و آن را جلوی خانواده مزخرف خود باز می‌کند؟ احمق.

۱۰- چرا مرتل گریان توسط یک بازیگر ۳۷ ساله بازی شد؟

مرتل گریان توسط شرلی هندرسون (Shirley Henderso) در فیلم‌ها بازی شده و اگر نام شرلی هندرسون برایتان آشنا نیست این زن خیلی برای نقشش پیر بود. البته باید گفت که شرلی هندرسون یک بازیگر خوب و با یک صدای ترسناک است اما با این حال خیلی عجیب است که آن‌ها یک زن پیر را برای نقش یک نوجوان مرده انتخاب کنند.

۱۱- قرارگیری صحنه احساسی ران و هرماینی در قسمت آخر خیلی مزخرف بود

در کل سری حتی از وقتی ۱۱ ساله بودند و احساسات بین ران و هرماینی در تنش بود ما منتظر بودیم که این دو به هم برسند و در آخر در جنگ پایانی زمانی که مردم مرده‌اند و زندگی‌های بیشتری در خطر است این دو عاشق داستان ما به هم می‌رسند و یک صحنه احساسی با هم میسازند.

۱۲- و بالاخره آزاردهنده‌ترین نکته‌ در کل سری فیلم‌ها: بازیگر زنی که آن ها برای جوانی لیلی انتخاب کرده‌اند چشم‌هایی دارد که اصلا شبیه چشم‌های هری نیست

بگذارید اصل مطلب را بگویم. این بخش حساس سری فیلم‌های چند میلیارد دلاری است که براساس کتاب‌های چندمیلیارد دلاری ساخته شده‌است. در کل سری و کتاب‌ها و فیلم‌ها شخصیت‌ها مدام این نکته را می‌گویند که هری پاتر چشم‌های مادرش را دارد. همان نکته‌ای که باعث می‌شود اسنیپ به Death Eaterها پشت کند و سعی کند بچه عشق واقعی خود را نجات دهد. داشتن چشم‌های یکسان لیلی پاتر و هری پاتر مسئله خیلی بزرگی است. بنابراین وقتی که عوامل فیلم نیاز به یک بازیگر زن برای نقش لیلی جوان داشتند، نقشی که حتی نیاز به مهارت‌های بازیگری هم نداشت و فقط وجود داشت تا شباهت‌های او به هری نشان‌ داده شود چه کسی را به عنوان بازیگر گرفتند؟ یک دختر با چشمان قهوه‌ای که هیچ شباهتی با هری پاتر ندارد. واقعا گل کاشتید!

منبع: College Humor

برچسب‌ها:

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.

  • AMIR9675 says:

    مرسی اقای شریعتی عالی بود :)))

  • Edi says:

    اونجا هالییوده پیامبر شیطانپرستان بعید نیست بعضی موارد غیر قابل توجیهباشه مثل اون بچه اسلایترینه .

    • Diba says:

      خدایی یعنی چی الان ؟! :/

    • zynb says:

      چه ربطی داره آخ؟ اصن کی گفته که هالیوودیا شیطان پرستن؟هرکی جادو کرد شیطان پرسته؟

      • MORTEZA says:

        طبق فرمایش امام علی ع هرکس از جادو استفاده کند ازدین خارج شده {بنابر این حکم همان شیطان پرستو داره😇😂}

        • Beth says:

          حاجی ودعن..
          حالا کی اومد و جادو کرد..
          فرق داستان و واقعیت رو نمیفهمین هوم؟
          اصن خود رولینگ خداپرسته
          حالا چون خودتون نمیتونین از این فیلما بسازین براش حرف در نیارین
          نمصن دیگه بس کنین این مسخره بازیارو ..

      • عزیزی says:

        حتما نباید رنگ چشم لی لی با هری یکی بود.منظور طرز نگاه کردنش هست.شما هم بیشتر فکر کن بعد بنویس

        • . says:

          حرف شما صحیح اما اگر دقت کرده باشید نقش مادر هری پاتر (بزرگسالی) چشمان آبی دارد

    • s.s. says:

      اون فیلم رو از رو کتاب ساختن کتاب هم مال انگبستان بود نه آمریکا و هالیوود.

    • Am1287 says:

      کاملا حرفتون قابل توجهه.
      یه روز یه شخصی سبزپوش!! در داستان میاد ومیگه نواده من میاد!!. از قضا نواده ش موجود مار!! مانندی با جادوی سبز!! از یه نسل با پرچم سبز!! هست که مثل روح پنهان شده!!!. شاید لباس کوییرل در سکانس پایانی کتاب اول رو در کتاب های فارسی از “عمامه” به “دستار” تدجمه کرده باشن. اما توی فیلم بسیار‌ مشخصه که منظور عمامه بوده.
      قبح شکنی جادو. جادوگرا مدرسه!! قطار جدا!! غذا و ملیت و فرهنگ و تاریخ و تمدن دارن!!! و در نهایت منجی!! بشریت از دست یه سبزپوش بدجنس!! میشن.
      اگر هم به نماد یادگاران مرگ دقت کنین، به وضوح تک چشم رو میبینین.
      اون‌رعد و برق روی پیشونی هری هم مشخصا اشاره به اون روایت از مسیح دروغین داره که میگه “نشانه” هایی بر پیشونی افراد میذاره.
      (نعوذبالله) خدایی هم که در کار نیست که منجی!!رو یاری کنه و اگر پیروزی ای هم بدست بیاد با قدرت جادوجنبله.
      حتی عالم پس از مرگی هم در کار نیست و افراد بعد از مرگ شاید به شکل رو در بیان‌. اما نه تنها توسط دیگران قابل دیدن هستن، بلکه به زندگی عادیشون ادامه میدن و حتی زمینه ساز پیروزی شخصیت ها میشن!
      افراد غیر جادوگر، “ماگل” یا “مشنگ”!! نامیده میشن که جادوگرارونباید ببینن!! که مشخصا اشاره به این داره که فرقه های زیرزمینی، مردم عادی رو “گوسفند” خطاب میکنن!!!!!!!!
      شاید سری جذابی باشه اما باید با دقت سرگرمی هامونو انتخاب کنیم و شکی هم نیست که هالیوود رو صهیونیست ها میچرخونن و اتقباس های سینمایی رو هم از این کتاب هالیوود ساخته.
      امیدوارم یکم فکر بشه. یا حق

      • says:

        بی نظیر و دقیق
        نظرم درمورد این فیلم عوض شد
        با تشکر از شما

        • پاترهد⚡ says:

          واقعا واسه تو و امثال شما متاسفم با این فکرای عقب موندتون

          • عزیزی says:

            ابن فیلم فانتزی بر اساس یک رمان با دنیای تخیلی ساخته شده…میدونید تخیل چیه اصلا؟ما پاترهدا دنیایی تخیلی برای خودمون داریم و خوب شماها نمفهمید…این صرفا یک داستان تخیلی هست که باعث میشه ما حالمون با شخصیت هاش و داستانش خ ب بشه..از آرمی بودن که بهتره..طرفدار یک گروه ۷نفره شیطانی باشیم..صرفا دنیایی تخیلی

            • AVA says:

              چرا بی تی اس رو با هری پاتر قاطی می کنید؟😐😂😂 چه ربطی داره؟
              من هم پاترهدم هم آرمی
              متاسفانه از هر دو طرف دارم می خورم که😂😂

      • رومینا جوادی says:

        عزیزان شما بهتره ساکت شین تا این حرفای چرت و پرت رو بزنین …هری پاتر اصلا شیطان پرستی نیست هری پاتر واقعی هم نیست و یه افسانه بزرگه که ملکه ما نوشته یعنی جی کی رولینگ

      • walker fan says:

        عزیزم هری کار هالیود نی
        دو اگه کتابای رولینگ رو خونده باشید از خدا پرست بودنش متوجه میشید

      • ناشناس says:

        ولدرمورت که سبز نمی پوشید سیاه تنش بود یعنی یه جادوگر سیاه بود.
        به علاوه شما یعنی نمی دونید هالیوود امریکاییه؟؟؟؟
        اما کتاب هری پاتر انگلیسیه،فیلمش هم انگلیسیه چه ربطی به هالیوود داره؟
        تازشم این کتاب فانتزیه اصلا می فهمی فانتزی یعنی چی؟؟؟؟
        به علاوه سبز که گفتی اگه بری تو روانشناسی بخونی سبز رنگیه که به خصوصیات اسلایترین می خوره.
        درمورد زخم رعد و برقه هم خب اون به خاطر لرد ولدرمورت داره و احتمالا ولدرمورت شما که فکر نمی کنی یه همچین جادوگر سیاهی اعتقاد به مسیحیت داشته؟

    • ماهی says:

      استفاده نکردن از اختراعات ماگل ها مثل یه چیز ممنوعه بود. مثلا همین‌ قطار هاگوارتز چون یه وسیله ماگلی بود خیلی از جادوگرا گفتن ما بچه هامون رو با این وسیله به مدرسه نمیفرستیم.
      درمورد تایم‌ترنر فکر می‌کنم «فرزند نفرین شده» به اندازه کافی توضیح داد چرا نباید از تایم ترنر برای تغییر دادن اتفاقات گذشته استفاده کرد.
      اینکه بچه ها با هیپوگریف به مدرسه میرفتن توی دنیای جادویی عادیه از اونجایی که اتفاقات خطرات براشون نقل و نباته.
      رولینگ اشاره کرد که فرد و جرج می‌دیدن که خواهرشون مدت زیادی رو توی توالت میگذرونه اما توجه نکردن (یکم فکر کنین خودتون متوجه میشین چرا.)
      دریکو یه بچه بود و می‌خواست با هری پاتر مشهور دوست بشه، حتی توی قسمت آخر هم به هری کمک کرد و بهش چوبدستی رسوند که خوب بودن دریکو رو میرسوند.
      درمورد بچه ها اسلایدرین، مگه چی بهشون تدریس می‌کردن؟
      هری یه‌بچه گیج بود که دو دره بازی بلد نبود و اینکه نامه رو جلوی در باز نکرد این رو می‌رسوند که اون فقط یه بچه‌اس با این حال خیلی بیننده رو حرص میده.(اگه این اتفاق نمی‌افتاد هاگرید هیچوقت دنبال هری نمی‌اومد).
      همه توی جنگ تقریبا مطمئن بودن که می‌میرن پس رون و هرماینی حق داشتن که تو آخرین لحظات زندگیشون به عشقشون اعتراف کنن.
      درمورد چشم‌های لیلی که گاف کارگردان بود منم موافقم چون اون حسی رو که باید نمی‌داد ولی این گاف کارگردان بود و ربطی به کتاب‌ها نداره!

      • آرام says:

        دمت گرم بهترین جواب و قانع کننده ترین به این هیتر ها همینه

      • میلاد س says:

        حالا اینارو بذار کنار..کتاب رولینگ پر از باگه..بگو ببینم چرا جادوگرا یه شهر جدا واسه خودشون ندارن؟؟چرا داخل لندن زندگی میکنن ولی یه جوری رفتار میکنن انگار تا حالا یه ماگل از نزدیک ندیدن نمونش پدر رون ویزلی توو یه شهر پر از ماگل زندگی میکنه بعد درباره ماگل ها از اینو اون میپرسه😄😄😄چرا وقتی میتونن توو یه ثانیه از این شهر به اون شهر خودشونو تلپورت کنن چرا توو یادگاران مرگ همه خودشونو شکل هرکی کرده بودن با موتور و جارو کلی مسیر رو با خطر رفتن..نمی شد هری رو تلپورت کنن؟؟؟؟چرا دامبلدور از اون ساعت سفر در زمان استفاده نکرده بود که خواهرش رو نجات بده..یا اصلا برن ب بچگی ولدمورت و جلوش رو بگیرن؟؟؟و کلی چیزای دیگه که طولانی میشه بگم…

  • Diba says:

    خوب هرمیون تاکید کرد که هیچکس نباید اونارو تو زمان گذشته ببینه و اینکه رنگ چشم مهم نیست فرم چشماشون درست عین همه!

    • جواد says:

      فقط در مورد انتقاد شماره ۲ بگم که با سفر در زمان نمیشه مرده رو زنده کرد تو قسمت سوم هری و رفیقاش برگشتن و هیپو گریفو نجات دادن ولی اگه دقت کرده باشین تو صحنه اول نشون نداد که اونو کشتن در واقع قبلا نجاتش داده بودن

      • mmm says:

        موافقم و اگه اینجوری بود باید پدر و مادر هری الان زنده بودن حالا فک نمیکنم اصلا اون ساعته این قابلیت رو داشته باشه که اون همه عقب بره و به اون زمان برسه

        • نادیا says:

          نه
          ببینید نمیشه مرده رو نجات داد
          دوما اگه دامبلدور میرفت اون زمان که نجاتشون بده، تو همان زمان میموند. اگت دقت کنید وقتی هری و هرماینی میرن به گذشته برنمیگردن به آینده. چون تایم ترنر از اسمشم مشخصه (زمان برگردان)که فقط به عقب برمیگردونه نه به جلو

  • Taraneh says:

    بیشعوری خاصی لازمه که به فرد ۳۷ ساله گفت پیر

    • s.s. says:

      آخه خانم ۳۷ ساله کجا پیره؟
      بعدش هم، خب اون ها با هم قهر کردن که کردن. بعدشم، مامان و بابای هری رو نجات نداد چون که سرنوشتشون همین بود، و خیلی هم بهتره که به مغزتون فشار بیارین، جی.کی.رولینگ خیلی هم باهوشه و بعدشم، هری برای نامه ش عجله داشت، و بقیه ی نامه ها هم دست اون بود. 😡😡😡😡

      • انا says:

        نابغه !!! منظور از پیر ، بزرگ هست . هیچ ربطی به دوره های سنی : نوزادی ، کودکی ، نوجوانی ، جوانی و پیری نداره 😐

      • z says:

        به کتاب اصلی مراجعه کنید بهتر این نکاتی که گفته شده رو درک میکنید من که موافقم با بیشتر این نکته ها.
        بعدشم طبق کتاب اصلی اون روح باید فوقش ۱۷ سالش باشه نه ۳۷ سال…

    • Tris says:

      دقیقا😑 :weep:

    • Bookerneverdies says:

      کم عقلی خاصی لازمه که معنی پیر رو تو اینجا نفهمیم

  • Mahdi says:

    واقعا برای شما متاسفم که برای یه خانم ۳۷ ساله کلمه پیر رو بکار میبرید /:

  • هری پاتر says:

    به خانواده ی بزرگ ما کاری نداشته باش. ( میدونستین بی تی اس و بلک پینک و… هم پاتر هدن؟) اینا اصلا هم مضخرف نیستن. 😡😡😡😡😡😡

    • s.s. says:

      واقعاً متاسفم….
      مضخرف؟؟؟؟؟؟؟

      • Sam-Udin says:

        داداش داستانه دیگه تو که نمی تونی تغییرش بدی. اون دوست داشته اینجوری بنویسه. حرفت مثل اینه که بگی چرا تو شنل قرمزی گرگه می خواستم مادربزرگه رو بخوره؟

        • Reyhaneh_ghbodi says:

          غیر منطقی تر از این نمی‌تونستی حرف بزنی؟! داستان باگ داره، باگش هم باید گفته شه. چه ربطی داره؟!

        • میلاد س says:

          نویسنده خوب نباید داستانش باگ داشته باشه اینو بفهم.

    • Am1287 says:

      نظر دیگه ی این کاربری در بالا رو مطالعه کنین

    • ستایش says:

      اخییییییییییییی

  • محمد says:

    درسته ولی چرا به یه خانم ۳۷ ساله میگین پیر خیلی بیشوریه بعد در قسمت چهار یا پنج هم سیروس بلک گفت که شبیه مادرتی بجز چشمات که به بابات رفته شما باید اول فیلمو خوب نگاه کنین بعد بیاین این حرفا رو بزنین و درزمن هیچ ربطی به هالیوود نداشت فیلم برای انگلستان بود

    • Reyhaneh_ghbodi says:

      :)))))))))
      آبروی خودتو بردی که.
      همه جای داستان گفتن همه چیت شبیه پدرته جز چشمهات که شبیه مادرته.

    • سنا says:

      سوتی دادی
      تو فیلم تاکید و کتاب تاکید میشد بر اینکه هری شبیه پدرش هست ولی چشماش مثه مامانشه

  • زینب says:

    در جواب شماره ۳ باید بگم که اولا اگه هری برمیگشت و پدر و مادرشو نجات میداد پس اون اتفاقا نمیفتاد و ولد مورت زنده میموند و خودتونم میدونین که بعدش چی میشد
    دوما اگه برمیگشت که اون موقع قدرت ولد مورت از هر زمانی کاملتر بود و هری رو نابود میکرد چون هنوز طلسم مادرش اثر نکرده بود

  • اش says:

    داستان های هری پاتر معلومه که خیالی هستن. بهتره که نتیجه هاشو بگیریم!

  • زینب says:

    در جواب انتقاد شماره ۱ باید بگم که الان تو تمام دنیا میگن دانشکندای قدیم برا این دانشمند شدن که به جای اینکه مثل ما بگردن اطلاعشو از تو گوگل پیدا کنن میرفتن خودشون از تو کتابا پیدا میکردن شاید مسخره بیاد اما اینکه به جای گشتن تو گوگل برن خودشون اطلاعات مورد نظر رو از تو کتابا پیدا کنن تأثیر عجیبی بر هوش و حافظه افراد داره بنابراین جامعه جادوگری که دوست داره بهترین جادوگرا و ساحره ها رو تحویل جامعشون بده پس حتما چیزی به اسم گوگل نمیسازه و اجازه میده همه خودشون به کند و کاو تو کتابا بپردازن

    در جواب انتقاد شماره ۲ باید بگم که اولا فکر کنم شما لای کتابای جی. کی رولینگ رو باز نکردی که به هری میگی بچه گیج خنگ!!! ثانیا پدر و مادر هری اون موقع ها که مشهور
    نبودن و جادوگر و ساحره عادی بودن بنابراین اگه هم عکسی داشتن تو خونه خودشون بوده ( الان مثلا عکس خود شما یا پدر و مادر و خانواده تون تو عکاسیا و تابلو فروشیا هست؟) پس عکسایی که داشتن با توجه به اینکه لرد ولدمورت خونشونو ویران کرده بوده نابود شده

    در جواب انتقاد شماره ۳ باید بگم که دامبلدور نمیتونست که زمان برگردانو ۱۰۵۱۲۰ بار بچرخونه ( معادل ۱۲ سال) و حالا بعد از کلی جان کندن هم بر فرض محال برگشت عقب باید ۱۲ سال صبر میکرد تا دوباره به سرجای اصلیش برگرده ( اگه کتابو خونده باشی میبینی که هرمیون و هری دوباره زمانو به جلو برنگردوندن بلکه صبر کردن تا مدتی که به عقب برگشتن بگذره) بعد اونوقت نمیگفتن دروغگو چطور جرأت میکنی خودتو بزنی جای دامبلدور دامبلدورکه انقدر پیر نبود و اگه هم به دفترش برمیگشت ممکن بود خودش خودشو بکشه و اگه هم که نه باید ۱۲ سالمثل فراریا قایم میشد تا با خودش رودرو نشه تازه تا اون موقع دامبلدور دار فانی رو وداع گفته بود چون اگه جلد هفتمشو خونده باشی دامبلدور فقط پنج سال برای زندگی وقت داشت و با اینکار قبل از برگشتن سر جای اصلیش از دنیا میرفتو هدف ها نصف نیمه میموند.

    در جواب انتقاد شماره ۵ باید بگم که من کل کتابو چند بار زیر و رو کردم ولی چیزی پیدا نکردم

    در جواب انتقاد شماره ۷ باید بگم مالفوی در واقع نمیخواست با هری دوست بشه همونطور که مشخصه هری خیلی مشهو بود و مالفوی هم فقط میخواست از اسم هری بهنفع خودش استفاده کنه که خوشبختانه هری خیلی عاقلتر بود و حاضر با دوستی با مالفوی نشد

    در جواب انتقاد ۸ باید بگم که اسلیترین ها در واقع بد نیستند و همگی زیرک و جاه طلبند و نمیشه صفات درونی یک انسانو تغییر داد مگه اینکه خودش بخواد پس دادن درس اخلاق مثل آب در هاون کوبیدنه

    در جواب انتقاد شماره ۹ باید بگم که همونطور که خودت نوشتی اولین نامه هری بوده و حتما اون خیلی کنجکاو و هیجان زده شده و یه لحظه حواسش نبوده که نباید اونو جلوی درسلی ها باز کنه

    در جواب انتقاد شماره ۱۰ باید بگم که شاید این برای شما غیر طبیعی باشه اما در خارج خیلی هم عادیه که بازیگرایی رو در نقشی قرار بدن که با سنشون اختلاف زیادی داره چون در خارج مهم سن نیست بلکه تطابق صورت ها با هم مهمه الان مثلا من یه مرد ۹۰ ساله خارجی رو سراغ دارم که همه فکر میکنن ۴۵ سالشه چون ماشالله جوون مونده پس این چیزا تو خارج یه رسم خیلی خیلی طبیعیه و خب کارگردان این فیلمو برای کشور خودش ساخته

    و در آخر باید بگم که صحیح نیست از فحش هایی مثل لعنتی و احمق در مقالتون استفاده کنید فکر کنم بهتره انتقاد ۸ رو اول روی خودتون پیاده کنید و توصیه میکنم کتابای هری پاتر رو بادقت بیشتری بخونین و روش فکر کنین و البته اگه انقدر از کار خودتون مطمئنید که تخیلتون از جی. کی رولینگ نویسنده ای که با این کتاب میلیاردر شده و کتابش مشهور شده چرا خودتون کتاب هری پاتر رو با تخیل سرشارتون دوباره نمینویسید؟!؟!

    • امیر says:

      ۱- پیشرفت نکردن تکنولوژی به نظرم به خاطر جادو بوده، چون کسایی که جادوگر بودن هیچ وقت علم رو به صورت پیشرفته یاد نمی گرفتند و در سراسر داستان افراد عادی رو مسخره می کردن و طبیعتا بهشونم بهایی داده نمی شد که پیشرفت کنن و دلیل شما به نظرم چیز خنده داری بود
      ۲- درباره شماره ۲ نظری ندارم
      ۳- تغییر تو زمان پارادوکس های زیادی به وجود میاره خود رولینگ هم می دونست واسه همین از داستان حذفش کرد مثلا می تونستن ازش استفاده کنن تا خیلی از جرم و جنایت ها رو حل کنن ولی خوب دیگه هیجان داستان از بین می رفت
      ۴- چی رو پیدا نکردید؟ تو داستان بود دیگه :| ?:-)
      ۵- در کل به نظرم انتقاد جالبی نبود این مورد دوستی مالفوی و هری
      ۶- Psychology Is Dead احتمالا به خاطر قضیه اول که اون بالا گفتم :-D ولی برای شما که نمرده، واتسون بیچاره تنش تو گور لرزید
      ۷- در مورد نامه باهاتون موافقم
      ۸- خارج چیه؟ همین کشور خودمون محمدرضا گلزار و مهراوه شریفی نیا داریم :-D :-D
      ۹- زبان نوشتار هرکس مربوط به خودشه و به ما ربطی نداره و همچنین ما مجبور نیستیم بخونیم یا به حرفاش گوش کنیم (البته می دونم چون دارید تعصبی برخورد می کنید این حرفارو میزنید) و در آخر مقاله ذکر شده که منبع داره این پست و یک ترجمه اس که خیلی هم عالی ترجمه شده بود، بهتره برید سراغ نویسنده این مطلب که آمریکاییه و فک نمی کنم این کلمات چیز خاصی باشن طبق نظر خودتون تو خارج عادیه :-D
      ۱۰- شما بهتره یکم بیشتر درباره داستان و مشکلاتش فکر کنید و این همه گارد نگیرید در برابر انتقاد ها
      بحث کردن با پاترهد ها همیشه جذاب و شیرینه چون حرفاشون رو می خونید یکم می خندید :rotfl: ، عیدتون مبارک :rose:

    • تت says:

      عزیزم برعکس گفتی گفت قیافت مثل پدرته چشمات مثل مادرت

    • الن تو says:

      واقعا متاسفم براتون
      اولا که اسمش روشه دنیای جادویی هری پاتر نه اینکه دنیای ماگل ها
      دوماً اگه کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده رو بخونی میفهمی که پروفسور دامبلدور یک قاب جادویی دارن و هری هم با اون صحبت می‌کنه
      شما اگه فرزند نفرین شده رو بخونی می فهمی حتی توی زندانی آزکابان هم هرمیون گفت که خودت نباید خودت رو ببینی باهوش هری پاتر که نمیتونست بره .
      در جواب انتقاد ۶ باید بگم که توی دنیای جادویی چنین چیزی ترسناک و عجیب نیست و خیلی هم خوبه
      معلومه چون هیچ فرقی نمیکنه فقط جاه طلب هستن
      چون هری نمیتونست نامه از کجا است و چه ربطی به اون داره .

    • Reyhaneh_ghbodi says:

      داستان تخیلی تعریف کردی برای مورد ۳؟!😐
      داداش
      چرا دوازده سال برگرده؟!
      همون روزی که مادر و پدر هری کشته شدن، همون روز بر می‌گشت.
      مواد پوادی چیزی زدی؟!

      • a says:

        حتی‌اگه‌میتونست‌یه‌بار‌دیگه‌دامبلدور‌یا‌هر‌کی‌برگرده‌چون‌نباید‌اصلا‌دیده میشد‌یعتی‌کسی‌نباید‌اونو‌میدید‌پس‌نه‌میتونست‌با‌ولدمورت‌مبارزه‌کنه‌ونه‌حرف‌بزنه‌وتا‌اون‌جاییم‌که‌ما‌میدونیم‌هیچ‌کس‌جز‌دامبلدور‌نمیتونست‌جلوی‌ولدومورت‌مقاومت‌کنه‌اونم‌به‌خاطر‌ابر‌چوبدستی

      • . says:

        دقیقا منم این سوال واسم پیش اومد🤣😂

    • Reyhaneh_ghbodi says:

      مردک! چطور ممکنه کل کتاب رو خونده باشی اون وقت ندونی نقشه‌ی غارتگران یه مدت دست فرد و جورج بوده؟!
      مورد ۵

    • م says:

      تاثیر گذار بود😂 من متقاعد شدم🤣 خدایی چجوری این همه حرف رو تایپ کردی🤣😂 نه ببخشید 🙏🙏

  • امیر says:

    یادمه یه معجونی میدادن ملت حقیقت رو می گفتن ولی هیچ ضرری نداشت :|
    خوب چرا ملت بی گناه میفتادن آزکابان یا بهشون تهمت زده می شد یه معجون بهشون می دادن
    علاوه بر اینا هنوزم «قوی ترین چوب دستی» برام قابل هضم نیست، بود و نبودش تو داستان تقریبا تاثیری نداشت
    یه جا هم هری سه تا چوب دستی برداشت جادو کرد، یعنی تا حالا به ذهن کسی قبل اون نرسیده بود که میشه همچین کاری کرد؟؟؟؟
    دنیایش قابلیت های زیادی داشت ولی تعادل داستان رو به هم میزد مثل سفر تو زمان که گفتید، قولی که نشه بشکونیش و …
    خوب به هر حال داستان بی نقصی نیست و تقریبا هیچ داستانی بی نقص نیست ولی این مقاومت پاترهد ها برام قابل درک نیست

    • who cares says:

      در مورد چوب دستی اگه کتاب رو خونده باشی میفهمی حتی بعد از اینکه ولدمورت اسنیپ رو کشت باز هم صاحب چوب دستی نشد و هیچ وقت هم نبود برا همین براش کار نکرد
      صاحب چوب دستی اول دامبلدور بود بعد هم دراکو مالفوی موقعی دامبلدور رو خلع سلاح کرد و بعد هم متعلق به هری پاتر موقعی که اون مالفوی رو خلع سلاح کرد

      • لرد سیاه says:

        و شما هم یه چیزیو دقت کن اینکه دقتی که هری به جنگل ممنوعه اومد تا یکی از هورکراکس ها یعنی خودش نابود بشه ولد مورت اورا کشت (که بعدش زنده شد)و درواقع صاحب چوب دستی ولد مورت هست جون اون رو کشت و در واقع خلع سلاح کرد و این به فکر هیچ کس نرسید

  • Harry Potter says:

    خب می تونم بگم که این نقد ها کاملا بی معنیه
    انتقاد شماره ۱ : ما میتونیم تو طول داستان آقای ویزلی رو ببینیم که سعی میکنه درباره اختراعات ماگل ها اطلاعات جمع کنه و مالی ویزلی همیشه مخالف بوده چون وزارتخونه سحر و جادو مخالف بوده . خب عزیز من از همینجا بگیر برو دیگه
    شماره ۲: لی لی و جیمز خبر نداشتن که ولدمورت میخواد هری رو بکشه که برای بچه ی ۱ ساله قاب جادویی از خودشون درست کنن که بعدا وقتی هری شد ۱۱ سالش بتونه اونا رو به یاد بیاره . اون موقع هری ۱ سالش بود کدوم پدر مادری توی یک سالگی بهشون به این فکر می کنن که قراره بمیرم بچه شون یتیم بشه وبعد ها هیچ خاطره ای ازشون نداشته باشه و به جنگ با یه جادوگر سیاه بره؟ منطقی نیست
    انتقاد ۳: توی فرزند نفرین شده این کاملا واضحه ، آلبوس با زمان برگردان میره عقب تا سدریک رو نجات بده ولی نمیتونه و اوضاع رو خراب تر میکنه ، بعدش هم اگه پدر و مادر هری رو نجات میدادن ، هری از جادوی مادرش برخوردار نمیشد و در برابر ولدمورت می مرد ، ولدمورتم ضعیف نمیشد ، میشه گفت لی لی و جیمز قربانی بودن برای یه دنیای بهتر بدون وجود ولدمورت
    ۴: حرفی ندارم ، رولینگ اشاره ی واضحی به پدر هاگرید نکرده و شاید یه بار منحرف نباشه ، مادر هاگرید یه غول بوده ، پدرش یه انسان ، و اگه این اتفاق نمی افتاد ، هوگرید وجود نداشت که هری رو بیاره خونه ی دروسلی ها ، ببره هاگوارتز ، و اگه هاگرید یه غول می شد ، از درک احساسات بهره ای نمی برو و هری اولین دوست جادوییش رو پیدا نمیکرد
    ۵: شما داستان رو بعد از اینکه خوندی؟ متوجه شدی مینی بیشتر اوقات توی دستشویی بوده ، و در تالار رو باز کرده ، فرد و جرج از نقشه مارا در برای خوش گذرونی استفاده می کردن و طبع شوخی هم داشتن و همون موقع هم که داشت اون اتفاقات توی هاگوارتز می افتاد باز هم شوخی میکردن
    همینطور که ما قبل از سال سوم از وجود نقشه مارادر خبری نداشتیم ، و بعد از سال سوم دست هری افتاد
    ۶: باز هم فرزند نفرین شده این رو توضیح میده
    دیالوگ جیمز که به آلبوس میگه مراقبشون باش و آلبوس می پرسه مگه نامرئی نیستن ، فکر نکنم توی دنیای جادو این چیز وحشت اوری باشه
    ۷: مالفوی جاه طلب بود ، خیلی واضحه
    ۸: بچه های اسلیترین فرقی با بقیه بچه ها ندارن
    اگه به شعر های کلاه گروه بندی دقت کرده باشی می تونی بفهمی که بچه های هر گروه با توجه به اخلاقشون گروه بندی می شن
    اسلیترینی ها جاه طلب و زیرکن
    هاگوارتز جادو کردن رو به افراد آموزش میده نه آداب و رفتار رو
    ۹: هری نمیدونست نامه از طرف کیه ، اصلا از دنیای جادو خبر نداشت، و حتی توی عکسی که گذاشتی هم پیداست که هری محو نامه شده و وقتی نامه رو به دروسلی ها میده حتی به ورنون نگاه هم نمیکنه و محو باز کردن نامه ست ، زیاد عجیب نیست
    ۱۰ : نقش میرتل ء این توی فیلم یه کاراکتر بی رنگ بود ، میشه گفت تقریبا آبی ، و با توجه به صدا ، قدش و .. اصلا توی فیلم به نظر نمیاد پیر باشه ، و این هم توهین هست که به یک خانم که بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن داره بگید پیر
    ۱۱ : مزخرف ؟ در تمام داستان عشق رون و هرماینی کاملا مشخص بود
    رولینگ اونها رو مثل دو تا عاشق دلباخته نشون داده ،بروز احساسات مزخرف نیست
    ۱۲ : نقش لی لی هیچ جا به طور واضح نشون داده نشد
    توی کتاب اول توی آینه تار بود
    توی آلبوم هاگرید عکسش خیلی کوچیک بود
    توی یادگارن مرگ هم که وقتی هری روح های لی لی و جیمز و سیریوس و .. رو دید همه آبی بودن
    رنگ چشمش هیچ جا واضح نیست

    به هر حال انتقاد های درستی نبود به نظرم

    • Reyhaneh_ghbodi says:

      شما مگه فیلم رو کامل ندیدی؟! :)))
      اون سکانس به این مهمی که بچگیِ لیلی و اسنیپ رو نشون می‌داد شما کجا بودی؟!

    • عماد says:

      احسنت بر شما
      ولی خیلی چرته که نصف فیلما پدر و مادرشون از قبل یه پیام براشون گذاشتن

  • ساجده زهرا انجم روز says:

    ۹۴

  • سارا. says:

    من فقط یه اشکال میگیرم، اونم اینه که من از اول مجموعه تاحدودی از اسنیپ خوشم میومد، کم کم بیشتر توجهم رو جلب کرد و همش منتظر بودم این دیوار بی اعتمادی بین اسنیپ و هری پاتر از بین بره وهمراه هم باشن، دلم میخواست اسنیپ هم روزای خوشی رو تجربه کنه، اما تو فصل آخر اسنیپ هیچ فرصتی برای ارایه نقش نداشت جز همون یه صحنه که توسط لردولدمورت کشته شد و فقط قبل مرگ خاطراتش رو به هری پانر نشون داد، خیلی ظالمانه تموم شد، من کل داستان هری پاتر رو دوست دارم منهای این مساله!

  • who cares says:

    در مورد با گزینه ۱ بگم که جادوگر خیلی به این حساس بودن که ماگل به وجود اونا پی نبرن چیزی مثل تلفن ها اینترنت یا هرچی که ماهیت غیرجادویی داره ماگل ها میتونن به راحتی کشفش کنن پس نمیتونستن همچین کاری بکنن
    درمورد گرینه ۲ ایده ندارم
    ولی درمورد گزینه ۳
    شما اگه نسخه هری پاتر و فرزند نفرین شده رو خونده باشین میبینین که چطوری پسر هری پاتر برمیگرده به گذشته و گند میزنه و باعث میشه که رون و هرماینی اصن با هم ازدواج نکنن.در مورد پدر مادر هری پاتر هم اگه دقت کنید ولدمورت یه پیش گویی درمورد فرزندشون یعنی هری پاتر شنیده بود در هر صورت اونا اگه اون شب نجات پیدا میکردن بالاخره یه روز دیگه کشته میشدن چون اون موقع حتی دامبلدور از اینکه چجوری باید ولدمورت رو نابود کنه ایده نداشت
    پس اینجوری نیست که بتونی هر وقت دلت خواست تو زمان برگردی
    در مورد گزینه ۴
    اصن چه حرفیه که میزنین پدر هاگرید به هر دلیلی با یه غول ازدواج کرده یا نکرده یا هرچی و بچه دار شده اصن این چه موردیه شما به خواین درموردش بگین
    داخل هری پاتر ۴ هم میبینین که اون دختر که در مسابقه شرکت میکنه هم نیمه انسانه چرا نمیای درمورد پدر اون حرف بزنی
    در مورد گزینه ۵
    کسانی که اون نقشه رو ساختن که میشه ششامل پدر هری پاتر و سیریوس بلک و اون دونفر دیگه فقط از قسمت هایی از مدرسه و راه های مخفی که درموردش میدونستن اون نقشه رو ساختن
    همونطور تو قسمت هری پاتر میبینین که یه تونل مخفی از مدرسه به خونه ابرفورث دامبلدور که به تازگی حفر شده بود داخل اون نقشه وجود نداره
    در مورد گزینه ۶
    اون چیز هایی که زشت و ترسناک صداش میزنی
    داخل فیلم بهش میگن متفاوت
    و گزینه ۷
    اینکه یه شخصیت بد بخواد به حریفش که اوو نمیشناسه نزدیک بشه تا بعدا بتونه حالا به هردلیلی سو استفاده لزش بکنه یا اونو خراب کنه
    تو هزاران تا فیلم استفاده شده و چیز جدیدی نیست فقط با گفتن همین مورد میشه گفت شما فقط قصدتون خراب کردن تصورات بقیه نسبت به فیلمه که همچین حرف الکی زدین
    اگه میخوای بگی اونا دشمن با همدیگش احتمالا شما این ضرب المثل رو نشنیدی که میگن دوستت رو نزدیکت نگهدار دشمنت رو نزدیکتر؟؟
    در مورد گزینه ۸
    اکثر بچه هایی که در اسلترین هستن اونایی هستن که پدر مادراشون در اسلترین بوده اینطور نبوده اونا در مدرسه بد بشن اگه دقت کنی همه ی کلاس ها شامل دانش اموزان در هر چهار گروهه و اون افراد با دهنیتی که پدر مادراشون براشون ساختن به این مدرسه میان و همونطور که میدونید اون کلاه هر گروهی که خودت بخوای برات انتخاب میکنه پس اینطوری نبوده که مدرسه اسلترین رو اینجوری بار بیاره
    تنها موردی که میشه گفت همه ی خانواده اش اسلترین بودن ولی خودش نبود سیریوس بلک هستش اگه کتابو بخونین که اون هم به دلیل تنفراتی نسبت به خانواده اشه
    و گزینه ۹
    بنظرت بچه ای که تاحالا نامه ای دریافت نکرده و حالا یه نامه دریافت میکنه ذهنش به سمت این چیزا میره
    اون هنوز گیج بود که چرا اسمش رو نامه است که به اون سمت میرفت که پسر خالش اون نامه رو ازش گرفت
    دوما اگه قرار بود همون اول خودش نامه رو بخونه و همه چی رو بفهمه پس بیست دقیقه بعد فیلم تا موقعی که هاگرید میاد نامه رو شخصا بهش میده رو چجوری میخواستن زمینه سازی کنن
    و گزینه ۱۰
    ما الان هم خیلی بازیگر داریم که با توجه به سن بالاشون میان شخصیتی با بیست سال پایین تر از سن خودشون رو بازی میکنن
    اخه این هم ایراده که شما میگیری
    و درمورد گزینه ۱۱
    فک نکنم هری پتر اصن صحنه های رومانتیکی داشته باشه که بخواین روش کار بکنن و این درمورد کل فیلم صدق میکنه
    اگه دقت کنی خواهر رون هم از همون قسمت ۱ حالت خجالتی نسبت به هری پاتر داشت و قسمت هفت هم میبینید وقتی جین میاد و بند کفش هری پاتر رو میبنده و بعد همدیگرو میبوسن چه قدر خام رفتار میکنن که تازه دو ثانیه بعدش برادرش میاد و میخنده بهشون همونطوری که رون و هرماینی بعد بوسیدنشون میخندن که نشون میده این بیشتر جنبه فان داره تا احساسی
    و در اخر گزینه ۱۲
    والا من هرچی دقت کردم هری پاتر چشم های ابی مایل به سبز داره و مادرش هم همینطور حداقل با لنز داخل فیلم به همین صورته

    • نادیا says:

      نه
      ببینید نمیشه مرده رو نجات داد
      دوما اگه دامبلدور میرفت اون زمان که نجاتشون بده، تو همان زمان میموند. اگت دقت کنید وقتی هری و هرماینی میرن به گذشته برنمیگردن به آینده. چون تایم ترنر از اسمشم مشخصه (زمان برگردان)که فقط به عقب برمیگردو

  • Sh says:

    من ۳ تا نکته خیلی آزارم میده 😐👈 ۱ رون و هرماینی از اول فیلم با هم دعوا داشتند و من تمام مدت منتظر ریل شدن شیپ هری و هرماینی بودم 😞 این چه چیز مسخره ای هست که در تمام فیلم ها هر پسر و دختری با هم دعوا دارند تهش با هم میروند 😐 اگر اسنیپ تمام مدت مراقب هری بود پس چرا در قسمت اول چوبش را تکان میداد تا او را از جارو بندازد 🤔 ۳ در قسمت ۳ هری و هرماینی خودشان آینده حساب شدند و آن کار هارا کردند اما این اتفاقات برای خودشان نیز افتاده بود پس یعنی یک آینده هم به کمک خودشان آمده بود 😨

    • تپش says:

      خوب کتاب و نخوندی
      تو سنگ جادو اسنیپ نمیخواست هری و از جارو بندازه میخواست نجاتش بده
      اونی ک میخاست هری و از جارو بندازه پایین کوییرل بود اسنیپ هم فهمیده بود قصد کوییرل چیه به خاطر همین داشت ضد طلسم کوییرل و میخوند تا نجاتش بده و تا حدودی هم موفق شد
      تا جایی که هرماینی میخاست بره و ردای اسنیپ و اتیش بزنه حواسش نبوده و به کوییرل تنه میزنه کوییرل هم حواسش پرت میشه اسنیپ هم ک میفهمه هری نجات پیدا کرده خیالش راحت میشه
      مطمینی پاترهدی؟؟؟

    • آرالیا says:

      اسنپ واسه این میخواست هری رو بندازه که اسلیتیرنی بود آخه…
      میخواست گروه خودشون ببره :dazed:

    • alhan says:

      عزیزم اسنیپ با چوبش داشت جادویی که پروفسور کوییرل به هر ی میداد کنترل میکرد ولی هرماینی اشتباه فهمید
      اسنیپ داشت ورد ضد وردی که کوییرل میخوند رو اجرا میکرد😊

  • فاطمه says:

    و یک مورد دیگه اینکه چرا در مرحله اول جام آتش هری پاتر با طلسم جمع کننده برای خودش آذرخش (جاروی پرنده) میاره اما یکراست از همان طلسم برای برداشتن تخم اژدها استفاده نمیکنه؟

  • Ava says:

    این فیلم سینمایی خیلی خوبه خیلی هم طرفدار داره تازه خیلی ها هستن که رمان های جی کی رولینگ رو میخونن این فیلم سینمایی از روی کتاب های جی کی رولینگ ساخته شده تازه اونا که واقعا جادوی واقعی نبودن فقط فیلم بود تازه هرکسی هم که تو فیلم ها نقش بد داشته باشه تو زندگی واقعیش هم که بد نیست
    چرا همچین چیزهایی میگین 😑😐

  • آرش سفیدکار says:

    بزرگترین ایراد را به نظر من این بود که چرا سران مدرسه انقدر در مورد امنیت جانی دانش آموزان سهل انگار بودند.
    – در کتاب اول یک سگ سه سر عظیم الجثه را به مدرسه آورده بودند آن هم در اتاقی که قفل درش را یک دانش آموز تازه کار سال اولی به راحتی می تواند باز کند. بهتر نبود روش مطمئن تری برای قفل کردن در اتاق در نظر می گرفتند؟ صرفا گفتن این که به فلان راهروی طبقه سوم نروید هم توجیه کننده نیست چون اینطوری بچه ها بیشتر کنجکاو می شوند.
    – چرا در کتاب دوم بعد از اولین حمله مدرسه را تعطیل نکردند. حتی بعد از حمله دوم و سوم. یعنی اگر جینی مفقود نمی شد می خواستند همینطور سال تحصیلی را ادامه دهند تا نیمی از دانش آموزان یا تمام آنها خشک بشوند؟!
    – در مورد کتاب سوم و حظور موجودات خطرناکی که به سختی قابل کنترل هستند (دیمنتور ها) در مدرسه هم که صحبتی نشود بهتر است.
    – فکر کنید در دبیرستان شما یک مسابقه برگزار شود که از شرکت کننده ها بخواهند که از دست یک ببر خشمگین فرار کنند. مرحله اول مسابقه سه جادوگر به همین اندازه غیر منطقی بود. از مرحله سوم و حظور یک آکرومانتیولا داخل هزارتو هم که دیگه نگم!

    • who cares says:

      اول از همه هیچ کس غیر از سه نفر اونم هری پاتر و دوستاش به سمت اون اتاق سگ سه سر نرفتن .یعنی همه به اندازه ای عقل دارن که وقتی مدیر مدرسه یه چیزی رو ممنوع میکنه ازش پیروی کنن و اون سه نفر هم دلیل محکمی برای رفتن به اونجا داشتن وگرنه همون ها هم به اون اتاق نمیرفتن

      دوما اونا داروی مورد نیاز برای کسانی که خشک شده بودن رو داشتن پس هرکی خشک میشد نجات پیدا میکرد اگه قرار بود به خاطر هر اتفاقی که تومدرسه میفته بیان اونو تعطیل کنن که این مدرسه باید از همون اول نابود میشد

      سوا اون موجودات هیچ وقت اجازه ورود درمدرسه نداشتن و تو مدرسه هم نیومدن اون موقع که هری پاتر داخل مسابقه گیرشون اوفتاد به خاطر ارتفاع بسیار زیادی کر گرفته یود، بودش

      و چهار برادر من این مسابقه طبیعتش خطرناک بودنشه و خیلی ها در طول سال هایی که برگزار شده مردن اگه قرار بود اسون باشه که هر کی میخواست میتونست بیاد شرکت کنه
      قضیه فقط انداختن اسم تو اون جام اتش نیست
      خیلی اصلن جرئت انداختن اسمشون رو تو اون جام اتش ندارن

  • ramin says:

    چندتاشو جواب میدم چون ممکنه سوال بقیه هم باشه ولی بعضیاش انقدر مذخرفه که نیازی به جواب نداره
    ۲-اگه که کتابارو خوندی باشی مخصوصا فرزند نفرین شدرو میفهمی که عکسای جادویی حتی نصف شخصیت طرفو هم نشون نمیدن و در کل چیزی جز یع یادگاری و خاطره نیستن پس عملا کارایی انچنانی ندارن
    ۳_اگه باز حتی لای کتابارو هم باز کرده باشی باید بدونی که همه زمان برگردانای وزارت خونه فقط میتونن تا پنج ساعت گذشتع برگردن و در ضمن تغییر گذشته عواقب خیلی بدی داره که ادمی به باهوشی دامبلدور هیچ وقت اینکارو نمیکرد توی کتاب سه هری و هرمیون گذشترو تغییر ندادن از افتادن اتفاقات بد جلوگیری کردن اونم فقط توی گذشته نزدیک
    ۵- نقشه غارتگر فقط جاهایی رو نشون میده که خوده غارتگرا کشفش کردن جاهایی مثل اتاق نیازمندی یا تالار اسرار توش وجود نداره بعد هم اینکه فردو جرج نمیدونستن که محل تالار کجاس شاید فقط خواهرشونو توی دسشویی دخترونه میدیدن که چیز عجیبی نیس
    ۶_کسی سوار تسترال نمیشد اونا فقط کالسکه هارو میکشیدن بعد از اونجایی که اسبی توی هاگوارتز نبوده و هاگرید شکاربانه چیز بیشتری نمیشه توقع داش
    ۷- مالفوی شخصیتیه که دنبال جلب توجه و قدرته چی بهتر از اینکه هری پاتر مشهور رفیق جینگش میشد اصلا جای تعجب نیس
    ۸- هیچ فرقی بین چیز هایی که به بچه های گروه های مختلف درس میدن نیس فقط بچه های اسلیترین سرکشن و دنبال قدرتن که بعضی وقتا این صفات ادمای بدی رو توشون میسازه
    مابقیش یا ایراد به فیلم بود که کامل قبول دارم یا انقدر مذخرف بود که نیازی به جواب دادن نداره

  • S says:

    بذار من جواب سوال سوم بدم ، اون وسیله زمان برگردون بود ، پس ینی نمیتونست به جلو برگرده ، اگر زیاد به عقب میرفتی مجبور بودی بشینی تا خودت دوباره ازش استفاده کنی این مدت طولانی ممکن بود باعث دردسر بشه و خود اون زمانت ببینتت، حالا فکر کن میخواستن این همه سال برگردن عقب ، اگرم الان برات سوال شد که چرا خب همون موقع ازش استفاده نکردن ، خب شاید اون موقع زمان برگردون نداشتن

  • فاطمه says:

    همشون چرت بودن اونا از اول هم کلا با ماگل ها مشکل داشتن و یادتون رفته که چون هرمیون ماگل بود بد رفتاری های زیادی باهاش شد شاید اونا نخوان تویه قاب زندگی کنن زندگیشون به یه قاب ختم شه خب اگه اینکارو میکردن از دستگاه زمان استفاده میکردن ماجرای فیلم چی باشه اونوقت یه ادم منحرف 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂شاید به فکرشون نرسیده اگه اینطور داستان رو خلاصه کنن خب دیگه چی از فیلم میمونه چون هری مشهور بود و از دست ولدمورت نجات پیدا کرده بود به خاطر شهرت این فییییلمه فیلمه فیلم و همیشه ادم بد خوب توش هست و برای اونا مجازاتشون کافی نبود چون اون موقع خیلی بچه بوده و این فیلمهههههه اونا داشتن میمردن اکه خودت اونجا بودی به عشقت اعتراف نمیکردی وقتی اخرین لحظه زندگیته حالا اخری اره ولی از نکته اول تا یکی مونده به اخر همش مزخرف بود 🙃🙃

  • Z. M says:

    هری پاتر مرد و رفت
    زندگی خودتونو بچسبید آینده تونو ارزوهاتونو
    تلاش کنید شروع کنید مطمئن باشید می تونید

  • min ailin says:

    جواب خیلی از سوالا مثل استفاده از زمان برگردان توی کتاب فرزند نفرین شده اومده و خود رولینگ هم توی یکی از مقاله های پاترمور بهش اشاره کرده که سفر در زمان میتونه خیلی کار سختی باشه! همچنین هری و سیریوس اون آیینه رو داشتن و هری اگه یادش بود ازش استفاده کنه سیریوس هم زنده میموند:) اما اگه سیریوس زنده بود هری باز هم اون انگیزه ای که توی کتاب یادگاران مرگ ۱ داشت رو پیدا میکرد؟ در مورد مالفوی هم باز رولینگ توی یکی از مقاله های پاترمور توضیح داده که چرا

    • پاترهد⚡ says:

      هری تا قبل از مرگ سیریوس از وجود همچین اینه ای خبر نداشت چون سیریوس اینه رو تو بسته بندی بهش داده بود و گفت اگر به مشکلی برخوردی این بسته رو باز کن هری هم بازش نکرد چون نمیخواست پای سیریوس به هاگوارتز برسه و به خطر بیافته

  • _ says:

    ببین تو اصلا کتاب هری پاتر نخوندی من که هم فیلم هم کتاب هزار بار دیدم و خوندم همه این چیزهایی که نوشتی دلیل منطقی داشتن مشگل تو فهم تو بود البته بجز اخری

  • دنیا says:

    اینا آزاردهنده نیست آزاردهنده اینه که کشور ما نمیتونه فیلمی با حتی یک صدم عظمت این فیلم بسازه.انتظارم دارن بشینیم فیلمای مزخرفشونو نگا کنیم

    • a says:

      گل‌گفتی:)

    • . says:

      همون طور که دوست نداری با کسی مقایسه ات کنن پس فیلم های کشورت رو با کشور های دیگه مقایسه نکن
      کشور ما هم فیلم های زیادی داشته که هم برنده اسکار بوده و جوایز زیادی از کشور های اروپایی دریافت کرده
      هر کشوری فرهنگ و شیوه خاص خودش رو داره و فیلم های ایرانی بسیار زیبا و عالی هستن اما در حد واندازه خودشون
      خیلی ناراحتی برو خودت یه فیلم بساز که عظمتش حداقل یک صدم فیلم های اونا بشه

  • پاترهد⚡ says:

    ۱- بنظر من خیلی طبیعیه که جادوگرا نخوان از وسایل مشنگا استفاده کنن چون اونا جادو رو جایگزین کردن و کاراشونو با اون پیش میبرن بعدشم همونطور که بنظر بعضی مشنگا(مثلا عمو ورنون و خاله پتونیا) جادو غیر عادی و بده بنظر بعضی جادوگرا هم استفاده از وسایل مشنگا اشتباهه
    ۲- خب بنظرم خیلی مسخره میشد اینطوری مثلا به تعداد همه کسایی که میمیرن قاب اینور و اونور اوویزون باشه
    ۳- اگر فرزند نفرین شده رو خونده باشین متوجه میشین که زمان برگردان همیشه مفید نیست و بعضی مواقع خیلی خطرناک میشه
    ۴- خب اینو درست میگین
    ۵- اونا فقط خواهرشون رو میدیدن که تو دسشویی دخترها رفته که اگه یکم فکر کنین متوجه میشین که برای یه دختر ۱۱، ۱۲ ساله میتونه طبیعی باشه
    ۶- اگر اشتباه نکنم تسترال ها موجودات بی خطری هستن (اگر اون حرفا راجب بدشگون بودنش رو در نظر نگیریم) برای همین گزینه مناسبی بودن
    ۷- بنظرم طبیعیه که ادمی مثل دراکو که دنبال توجه بوده بخواد با مشهور ترین دانش اموز هاگوارتز دوست بشه
    ۸- هاگوارتز مدرسه جادوگریه جایی برای آموزش اصول اخلاقی نیست مسائل تربیتی مربوط به خانواده میشه
    ۹- هری اینجا یه پسر بچه بی تجربه بوده که از رسیدن یه نامه به اسمش خیلی تعجب کرده و حواسش نبوده که الان دورسلی ها نامه رو میبینن چی میشه و این حرفا
    ۱۰- پیر؟؟!!!! واقعا ادم باید احمق باشه که به یه خانم ۳۷ ساله بگه پیر ولی بنظر من بازیگر میرتل گریان مناسب بود و مشکلی پیش نیاورد
    ۱۱- اونا فک میکردن ممکنه بمیرن واسه همین خواستن قبلش احساسشون رو بهم بگن مثلا نویل هم داشت دنبال لونا میگشت تا بهش بگه دوسش داره چون میدونست ممکنه تا فرداش زنده نباشن
    ۱۲- منظور رنگ چشماشون نبوده فرم چشم بوده

  • Mm says:

    در مورد گزینه اخر باید بگم که مطمئنی یه فیلم هری پاتر رو دیدی یا یه کتابش رو خوندی😑😑😑
    همیییشه تاکید روی این بوده که هری کپی مادرشه ولی چشمای پدرش رو داره

    • پاتر هدیم🤩⚡ says:

      ببین پیشنهاد میکنم یادگاران مرگ ۲ زمان ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه تا ۱ ساعت و ۱۲ دقیقه ش و ببینی تا بفهمی استیپ گفت چشمات به مادرت رفته تو چه آدمی هستی که فیلم و ندیدی

  • دقت کن عزیزم says:

    حرف‌هات قشنگ بود
    ولی می‌دونستی که هالیوود تو کالیفرنیا ، جنوب غربی ایالات متحده ست

    مجموعه هری پاتر توسط انگلیسیها نوشته و ساخته شد

  • حسین says:

    خب فرد و جورج به هر کسی به غیر از خواهر خودشون می‌تونستن شک کنن .
    در ضمن اونا که نمیدونستن در تالار تو دستشویی بوده .

  • مهرگان says:

    هری پاتر یک فیلم و کتاب انگلیسی هست که تو شهر لندن ساخته شد. یهو چجوری از هالیوود سر در آورد؟
    درسته که امام علی گفته:من از دو علم بيزارم، علم سحر و نجوم.
    اما بد نیست یه ذره به جادو و خیالات بپردازیم
    من که عاشق فیلمش

    • یه بنده خدا says:

      خب به ما چه که یه‌عرب هزار سال پیش درباره این دوتا علم چی گفته؟اتفاقا این دوتا جزو پرطرفدارترین علوم دنیان

  • نینا says:

    اون قسمت چشمای هری و مامانش حق بود و خیلی هم وقتی فیلم رو دیدم رو مخم بود

  • ناشناس says:

    واقعا خنده داره.منظورم بعضی نظرات که خوندم.
    اصلا اگه تو هری پاتر خدا و… رو قبول ندارن چطور کریسمس رو که تولد حضرت مسیح هست جشن می گیرن؟

  • ناشناس says:

    بچه های اسلایترین ربطی به اموزش هاشون نداشت که بد می شدن.خیلی هاشون خانوادشون مرگ خوار بودن خب قطعا خانواده خیلی بیشتر از اموزش های مدرسه تاثیر می ذاره.به علاوه ویژگی های اخلاقیشون جاه طلبی و زیرکی بود و همین اگه با قدرت امیخته بشه امکان بیشتری وجود داره فرد به راه کج بره.

  • Blanka Karimyan says:

    چیزی که منو اذیت میکنه اینه که هری و هرماینی باهم ازدواج نکردن آخه کجای رون به هرماینی میاد

  • Howsein says:

    1.امکان داشت اطلاعات هک بشه
    2.شاید بعضی ها دوست ندارن یه کپی از خودشون داشته باشن
    3. اگه خانواده هری رو تو گذشته نجات میدادن کی دیگه میتونست ولدمورت رو نابود
    4هیچ حرفی ندارم
    5. مردم بیکار نیست که کلشون تو نقشه باشه. اگه کسی خواهرشو تو نقشه ببینه مگه شک میکنه
    6. چی مشه مگه اونا که خطری نداشتن
    7. منم بودم دوست داشت با هری پاتر رفیق بشم همونطور که رون عین کنه به هری چسبیده بود
    8.من تا جایی که دیم و خوندی فرقی بین گروه ها نزاشته بودن پس مشکل تو خوده بچه هاست
    9.خوب از کجا خبر داشت این نامه از کجاست
    10. خوب این به فیلم ربط داشت. فیلم همینجوری هم مشکل داشت چه برسه به بازیگرا
    11.من مشکلی ندارم صحنه هیجان اگیزی بود شاید به خاطر این
    12. این جوابش با 10 یکیه….

  • من پیر نیستم says:

    اگر یه خانم ۳۷ ساله پیر هست پس اونی که ۲ ماهشه کلاس پنجم هست
    خدایی زندگی زود میگذره اما تا این حد نه که ۳۷ ساله پیر حساب بیاد

  • پاترهد😎 says:

    ببینید بنظرم دارید سخت میگیرید.یک فیلم تخیلی فانتزی همین.دیگه این همه کاوش و این چیزا رو نداره.درصمن هری پاتر فیلم فوق العاده عالی هست و بنظرم آدم باید از هرچیز لذت ببره و زاویه دیدشو مثبت کنه.با حرفای پاترهدا موافقم

  • اسکارلت says:

    چرا میگید هرمیون ماگل بود؟ هرمیون ماگل نبود ماگل زاده بود .مطمئن اید کتابو خوندید؟
    اگه خونده بودید میفهمیدید به جادوگرایی که پدر و مادرشون ماگل اند : ماگل زاده میگن
    و اینکه نقدت کاملا اشتباهه
    در جواب نقد ۱ : از وسایل ماگل ها استفاده نمی کردند چون بیشتر جادوگر ها با ماگل ها مشکل داشتند بنابراین طبیعی بود از وسایل اونا استفاده نکنن
    نقد ۲ : قاب جادویی رو که همین جوری ادما ندارن. و اگر یادتون باشه عکس ها فقط حرکت میگردند و حرف نمی زدند . فقط نقاشی ها حرف میزند و حرکت میکنن
    نقد ۳ : نمی شد همین جوری تایم ترنر داشته باشیم . در هری ‌پاتر و زندانی آزکابان هرمیون خیلی واضح گفت نباید که دیده بشن. بنابر این دامبلدور حتی اگر از تایم ترنر استفاده می کرد کاری از دستش ساخته نبود .
    نقد ۵: فرد و جرج فقط به فکر شوخی بودند و از نقشه فقط برای شیطنت استفاده میکردند. و فقط در مواقعی که میخواستند دیگران رو اذیت کنن نوشته های نقشه رو پدیدار میکردن
    نقد ۶: چون راه دیگه ای وجود نداشت . شبکه های پرواز توسط امریج کنترل میشوند و از جارو نیز نمی شد استفاده کرد. درضمن این مال وقتی یه که میخواستند به سازمان اسرار برن .
    نقد ۷. دراکو میخواست با او دوست شود چون بسیار هری مشهور بود و او دوست داشت با ادمای مشهور رفت و امد کند واو در آن سن هنوز از مرگ خوار بودن پدر مادرش خبر نداشت
    نقد ۸: مگر چه چیزی به اسلیترین ها درس می دهند ؟ هرچیزی که به بقیه گروه ها درس میدن به اسلیترین میدن . مگر اینکه منظورت این باشه که اسلیتیرینی ها جادو را یاد نگیرن
    نقد ۹: هری خیلی کنجکاو بود و این اولین نامه او بود
    نقد ۱۰: چون اون بازیگر نسبت به بقیه بیشتر به میرتلی که در کتاب نوشته بود شبیه بود
    نقد ۱۱ : چونکه بالاخره دونفره هم دیگه رو دوست دارند باید همچین روابطی داشته باشن
    نقد ۱۲ : چون احتمالا بازیگر دیگه ای با اون مشخصات وجود نداشت