دنیای دیجیمونها یکی از نوستالژیهای بچگی ما ایرانیان است، دنیایی که سرشار از اتفاقات عجیب و غریب و هیجانانگیز بود. اما دنیای دیجیمون تنها یک دنیای شاد برای کودکان نیست چرا که در این انیمه کلی اتفاقات غمانگیز رخ میدهد و رنگ و بوی حقیقی شرارت و حتی دنیا را به بینندگان نشان میدهد و طعم تلخ بسیاری از اتفاقات را برای افراد ملموس میکند.
این انیمه صحنههای دلخراش زیادی را به ما نشان داده است که حقیقت تلخ دنیا را برای ما ملموس میکند و اگرچه مخاطبان اصلی آن کودکان هستند ولی حقیقتا مفهومی عمیقتر از جنجال خیر و شر را به بینندگان و به خصوص کودکان ارائه میداد.
باتوجه به اینکه ما میدانیم دنیای دیجیمونها تنها دنیای رقابت بین خیر و شر نیست و در آن مفاهیمی عمیقتر قرار گرفته شده است در ادامهی متن از شما میخواهیم با سینماگیمفا همراه باشید تا با۱۰ صحنهی دنیای کودکیمان بار دیگر روبهرو شویم.
۱۰) اویکاوا پس از دیدن دیجیمونش از دنیا میرود
اولین صحنهی دلخراش لیست ما متعلق به فصل دوم انیمهی دیجیمون است که یکی از دشمنان اصلی مجموعه یعنی یوکیو اویکاوا (Yukio Oikawa) بعد از اینکه دیجیمونی که سالها منتظرش بود را میبیند از دنیا میرود. در انتهای سریال نشان داده میشود که شخص اویکاوا باطنا شخصیت خبیثی نداشته بلکه گمراهی و ندانم کاریش باعث شد او به مسیر کج، راهی شود.
میوتیسمون (واندمون ساما) برای سالیان اویکاوا را تحت کنترل خود درآورده بود و او را وادار میکرد تا دست به کارهای خبیثانهای بزند که از جملهی آنها کاشت دانهی تاریکی در گردن بچهها بود که به منظور القای ناامیدی و بی انگیزگی در زندگی به آنها داده میشد. اوکیناوا بر این باور بود که دست به کارهای شرورانه نمیزند چرا که او اینگونه تلقی میکرد اگر این کار را انجام دهد به قول خود با دوستش که مدتها است از دنیا رفته پایبند بوده چرا که آنها به یکدیگر قول داده بودند به دنیای دیجیمونها خواهند رفت و او این کار را راهی بدون آسیب به کسی برای پایبندی به قول خود میدید.
علت این که ایکاوا متوجه نمیشد دست به چه کارهایی میزند این بود که توسط میوتیسمون شستوشو مغزی شده بود و کنترلی از خود نداشت. صحنهی پایانی فیلم او متوجهی تمام ماجرا شد، و فهمید دست به چه کارهایی زده و همین باعث شد برای جبران این کارها جان خود را فدا کرد تا بتواند از دنیای دیجیمونها حفاظت کند و در لحظاتی که آخرین نفسهای باقی ماندهی خود را میکشد با پیپیمون که دیجیمون او بود روبهرو میشود ولی چندی نمیگذرد که باید با دیجیمون خود برای همیشه خداحافظی کند.
۹) بچههای ماجراجو مجبور به ترک دنیای دیجیمونها بودند
شاید پایان فصل اول انیمهی دیجیمون یکی از غم انگیزترین پایانهای دوران کودکی ما باشد، زمانی که تای و دوستانش بعد از گذراندن تعطیلات تابستانشان در دنیای دیجیمونها قصد داشتند با دیجیمونهایشان که تمام مدت همراهشان بودند خداحفظی کنند و به دنیای واقعی برگردند.
بچههای متتخب (تای و دوستانش) میخواستند پس از اینکه Apocalymon و سردمدار تاریکی را از پا درآوردند بقیه تابستانشان را با آرامش در کنار دیجیمونهایشان بگذرانند ولی آنها متوجه شدند که تنها دو ساعت زمان برای سپری کردن در کنار دیجیمونهایشان دارند و تنها کاری که آنها توانستند بکنند این بود که با دیجیمونهایشان برای بار آخر در انیمه خداحافظی کنند.
در قسمت پایانی انیمه هر یکی از بچهها تک تک با دیجیمونهایشان صحبت کردند و درد و دلهایشان را گفتند از کاری گرفته که سوت خود را به Gatomon داد و صحنهی دل انگیزی که Palmon برای این که برای بار آخر با میمی خداحافطی کند خود را به قطار رساند تا برای بار آخر میمی را ببیند و از او خداحافطی کند.
۸) تبدیل گریمون به گریمون اسکلتی
تای بعد از اینکه نماد (تگ) شجاعت را دریافت کرد، در تلاش این بود که دست به کاری بزند تا آگامون به مرحلهای بالاتر تبدیل شود و همین موضوع باعث شد تا او تبدیل به دیجیمونی شود که SkullGreymon نام داشت و هیچ شباهتی به آگامون نداشت و قصدش تنها نابودی همهی افراد بود. این صحنه را میتوان جزو صحنههایی دانست که برای طرفداران تای و آگامون بسیار دردناک بود.
بچهها برای اینکه بتوانند اتمون را شکست دهند نیاز به قدرتی بیش از پیش داشتند و به همین دلیل تای سعی کرد هر کاری کند تا آگامون تبدیلی پیشرفتهتر داشته باشد و همین کار او را در خطر انداخت.
اگرچه نیت و قصد تای خیر بود اما بیتوجهی او به شرایط باعث شد که مشکلات چند برابر شود و به جای اینکه تگ شجاعت او عاملی شود تا آگامون به متال گریمون تبدیل شود، بلایی سر بچهها شد و او تبدیل به SkullGreymon شد و با دیوانگی تمام، تلاش در آسیب رساندن به اطرافیان تای داشت.
اگرچه در پایان این قسمت از انیمه تای مسئولیت تمامی مشکلات را برعهده گرفت و این مسائل باعث شد تا آگامون به ورژنی ضعیفتر تبدیل شود و بابت اینکه نتوانست خود را کنترل کند از تمامی بچهها و دیجیمونها معذرت خواهی کرد و از آن دست صحنههایی بود که طرفداران آگامون دلشان به لرزه درآمد.
۷) میوتیسمون دنیایی رویایی برای بچهها ساخت
در قسمت The Last Temptation of the Digidestined (قسمت ۴۹) فصل دوم سریال دیجیمون میوتیسمون از قدرتی استفاده کرد که باعث شد هر یک از بچهها وارد دنیایی توهمی شوند و در رویای دوست داشتنیشان زندگی کنند. دنیای رویایی کاری جایی بود که همه افراد دیجیمون داشتند، تیکی در دنیایی بود که کنار مادر پدرش نشسته بود و با یکدیگر ناهار میخوردند.
اما چیزی که این رویاها را دردناک میکرد آن بود که برخی از آنها غیر واقعی بودند و هرگز امکان تبدیل شدن به واقعیت را نداشتند، دیگر رویاها نیز نمایی از رویارویی آنها با ترسهایشان بود.
در این بین دردناکترین رویا، رویای کوچکترین عضو گروه Cody بود که در آن رویا به همراه پدرش به دنیای دیجیمونها آمده و گشت و گذار میکردند، این رویا از آن دست رویاهایی بود که هرگز نمیتوانست به واقعیت تبدیل شود چرا که پدر Cody وقتی او خیلی بچه بود از دنیا رفته بود.
این قسمت از انیمه یکی از دردناکترین قسمتهای انیمه بود چرا که حقیقتی را از این کودکان فاش کرد که مدتها ذهنشان را درگیر کرده بود و متاسفانه بسیاری از این رویا نیز برای همیشه غیرقابل دستیابی بودند.
۶) تای اعتراف کرد که نزدیک بود باعث کشتن خواهرش شود
در چهل و هشتمین قسمت فصل اول، تای برای ایزی خاطرهای دردناک را روایت میکند که در مربوط به زمان بچگی خودش و کاری بود که در آن زمان کاری التهاب ریه داش و به علت این بیماری ممکن بود تا از دنیا برود و تای خود را برای این موضوع سرزنش میکرد چرا که تای اصلا توجهی به شرایط خواهرش نکرده بود و او را در شرایطی قرار داده بود که حتی باعث میشد بیماری او تشدید پیدا کند.
این ماجرا برای زمانی بود که تای دوم دبستان بود و کاری مهد کودک میرفت. تای از مدرسه برگشته بود و دید که کاری در حال تماشای تلویزیون است و همین موضوع باعث شد که فکر کند حال او بهتر است و تصمیم گرفت با او به پارک برود تا فوتبال بازی کنند.
بعد از اینکه کاری ضربهی بسیار آرامی به توپ زد از حال رفت و مجبور شدند او را به بیمارستان ببرند. به خاطر این عمل ناشیانه مادر تای او را به شدت سرزنش و تنبیه کرد و او را مسئول وضعیت بد کاری دانست.
زمانی که کاری از بیمارستان مرخص شد اولین جملهای که بر زبانش جاری شد این بود که به تای گفت ببخشید نتونستم توپ رو خوب شوت کنم شاید دیگه دلت نخواد با من فوتبال بازی کنی. دقیقا همان لحظه بود که اشک هم از چشم تای و هم از چشم بسیاری از بینندگان فیلم جاری شد.
۵) آنگمون بعد از مقابله با دویمون تبدیل به داده شد
پاتامون (Patamon) آخرین دیجیمونی بود که به مرتبهای بالاتر تبدیل شد. زمانی که او برای نخستین بار به منظور مبارزه با اولین دشمن قدرتمندشان تبدیل به آنگمون شد و توانست او را شکست بدهد سریعا تبدیل به دیجیمون نوزاد شد و این صحنه برای تیکی و تمامی ما یکی از صحنههای دلخراش دیجیمون بود.
در اوایل فصل اول، در بالای Infinity Mountain، پاتامون به مقابله با قویترین دیجیمون تا آن قسمت پرداخت که همین شجاعت او باعث شد تا به یک لول بالاتر تبدیل شده و دویمون را توسط آنگمون شکست دهد تا صلح و آرامش را برای مدتی به دنیای دیجیمونها بازگرداند. آنجمون با جمع کردن انرژی تمامی دیجیمونها توانست دویمون را شکست دهد و به دلیل استفاده از تمامی انرژیاش او هم همراه با دویمون ناپدید شد.
اگرچه در دنیای دیجیمونها کسی بهطور کامل نمیمیرد اما ناپدید شدن آنگمون و تبدیل او به داده بعد از مقابله با دویمون یکی از لحظات بسیار دردناکی بود که هم مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد و هم تیکی را برای مدتی آشفته کرد.
۴) وورممون در دستان کن ناپدید شد
کسانی که انیمهی دیجیمون را دیدند به خوبی آگاه هستند که کن ایچیجوجی زندگی بسیار دردناکی در گذشته داشته است اما یکی از دردناکترین صحنههای موجود که او با آن دست و پنجه نرم کرد لحظهای بود که وورممون (Wormmon) در دستان او ناپدید شد.
اوایل انیمه، کن دیجیمونی را خلق کرد که کیمرامون نام داشت و ویرانی زیادی را برای دنیای دیجیمونها به همراه داشت به طوری که نه تنها با بچههای منتخب جنگید بلکه در همان قسمتها به خالق خود یعنی کن نیز پشت کرد و به مقابله با او پرداخت.
کن عصبی و ناامید شده بود چرا که قادر نبود کیمرامون را مهار کند و همین امر باعث شد که عصبانیتش شدت گیرد و به وورممون آسیب رساند. اگرچه در این صحنه او (وورممون) آسیب دید ولی او در درون خود باور داشت که کن پسر خوبی است و در درون خود قلبی مهربان دارد لذا نمیتوانست شاهد نابودی کن در تاریکی و خباثت باشد.
در این صحنه اگرچه وورممون انرژی زیادی نداشت اما سعی کرد با همان انرژی به لولی بالاتر تبدیل شود تا کیمرامون را شکست دهد، دقیقا همان لحظه بود که کن متوجه تمام اشتباهات خود شد و از خواب غفلت بیدار شد. این صحنه باعث شد تا کن متوجه شود دنیای دیجیمونها بازی نیست و همانند دنیایی واقعی است و کسی قادر نیست با زدن یک دگمه همه چیز را به حالت اول برگرداند. دیجیمون او ناپدید شد اما شانس با او بود چرا که دادههای او تبدیل به بچه دیجیمونی جدید شدند.
۳) Black Wargreymon از آخرین قدرتش استفاده کرد تا مانع حضور دیجیمونها در دنیای واقعی شود
بعد از اینکه BlackWarGreymon در قسمت ۴۷ به مقابله با Yukio Oikawa پرداخت، او از تمامی قدرتش استفاده کرد تا بتواند دریچهای که به دنیای واقعی متصل بود را ببندن.
به گفتهی تیکی
او همیشه میخواست کاری مهم و معنادار در زندگیش انجام دهد تا به زندگیش معنا بخشد.
اگرچه BlackWarGreymon شخصیت منفی این عنوان بود و توسط آروکنیمون ساخته شده بود ولی او با دیگر دیجیمونهای منفی این عنوان متفاوت بود چرا که او از حقیقت وجودی خود آگاه بود و میتوانست معانی فلسفی همچون نفس و احساسات را درک کند.
اگرچه او در ابتدا با بچهها جنگید ولی در نهایت او کسی بود که جان خود را وفا کرد و نه تنها باعث شد که راه بین دنیای واقعی و دیجیمونها به یکدیگر بسته شود بلکه فرصتی به بچهها داد تا بتوانند با آرامش، به اقدام بعدی خود برای شکست Oikawa تفکر کنند.
۲) تای برای رفتن به دنیای دیجیمونها مجبور بود از کاری خداحافظی کند
در پایان قسمت بیست و یکم فصل اول (Home Away From Home) تای مجبور شد که از کاری خداحافظی کند و مجدد به دنیای دیجیمونها بازگردد.
بعد از شکست دادن اتمون تای و کورومون به دنیای واقعی انتقال پیدا کردند که عامل اصلی آن شبکهی سیاهی بود که توسط اتمون شکل گرفته بود. وقتی که تای وارد منزل خودشان شد، هیچ یک از والدینش خانه نبودند و کاری را دید که به تنهایی از خودش مواظبت میکرد.
یکی از نکاتی که این قسمت به بینندگان نشان داد، روحیهی لطیف تای به عنوان برادری بزرگتر بود و این که همواره به عنوان برادر همراه خواهرش است. در این قسمت بینندگان شاهد این بودند که او به کارهای روزمره پرداخته و پس از گذشت زمان زیادی که از خواهرش دور بوده هنوز رابطهی احساسی قوی با او دارد.
نکتهی دردناک این قسمت آنجایی بود که تای به اجبار مجبور شد کاری را ترک کند و کاری نیز امکان رفتن به دنیای دیجیمونها را همراه تای نداشت و تنها شاهد رفتن برادرش بود.
۱) ویزاردمون جان خود را برای نجات گاتومون فدا کرد
آخرین صحنهی لیست ما مربوط به قسمتی است که Wizardmon خود را جلوی شلیک مرگبار میوتیسمون پرتاب میکند تا جان Gatomon و کاری را از آن ضربهی مهلک حفظ کند.
قبل از این که او جان خودش را فدای آنها کند در قسمت The Eight Child Revealed (قسمت ۳۴ فصل اول) معلوم شده بود که او از مدتها قبل با Gatomon دوست بوده و گاتامون جان او را نیز خیلی وقت پیش نجات داده بود و از آن پس او به خودش قول داده بود، هرکاری که در توانش باشد انجام میدهد تا از گاتامون محافظت کند.
زمانی که دیجیمونها در دنیای دیجیمونها میمیرند تبدیل به داده میشوند و مجدد تبدیل به Digi-Eggs یا به عبارتی دیجیمونی نوزاد میشوند و زندگی مجددی را شروع میکنند اما شانس با ویزادمون نبود چرا که او در دنیای واقعی توسط میوتیسمون کشته شد و امکان تبدیل به داده نبود و نمیتوانست مجدد به دنیای بیاید و برای همیشه از این عنوان خداحافظی کرد.
از شما که تا پایان این مقاله با ما همراه بودید متشکریم، نظرات خود را دربارهی این مقاله با ما درمیان بگذارید.
منبع: Screenrant
نظرات
اره واقعا درد ناک بودن ولی بیشتر هم هست در دیجیمون ادونچر لاست ایوولوشن کیزونا هم اخر وقتی اگومون و گابامون از تایچی و یاماتو جدا شدن و در دیجیمون ادونچر تری هم اون لحظه ای که سنسی جونشو فدا کرد تا تایچی و دایسکه و بقیه سالم بمونن و اون جایی که هرکول کابوتریمون داشت از کوشیرو خدا حافظی می کرد و بقیه ی دیجیمونا رو به داخل دروازه می کشید و بعد کلا رفتن و دوباره متولد شدن و بچه ها گریه می کردن اون لحظه که خیلی بد بود و اون جایی که دیجیمونا فهمیدن قرار دوباره متولد شن و به بچه ها چیزی نگفتن و باهاشون رفتن گردش تا بتونن خدا حافظی کنن و اون جایی که میکومون مرد ( کشته شد ) و از میکو ( هم کارش ) خدا حافظی می کرد خیلیییییییییی بد بود
فقط مرگ Black Wargreymon دردناک بود