یادداشتی بر فیلم قلاده‌های طلا

24 January 2019 - 22:00

قلاده‌های طلا، ساخته‌ی ابوالقاسم طالبی نگاهی وسیع و پرجزئیات به وقایع دی ماه سال هزار و سی‌صد و هشتاد و هشت، و اثری سرشار از گره‌های معمایی بخصوص و عناصر خلاقانه و بجا است که با در نظر گرفتن دوری نسبی فیلمنامه و مواردی همانند آن از حد کمال، همچنان لایق تحسین و ستایش است. “قلاده‌های طلا” اشکالات اجتناب‌ناپذیری را یدک می‌کشد که موجب نهی آن از تکامل شده‌اند. اما خصائل بخصوصی که آنرا از دیگر آثار هم‌جوار و ساخت ایران جدا می‌کنند، تعریف کننده چرای جذابیت و ارزشمندی این اثر سینمایی هستند. در سینمافارس بخوانید.

ابوالقاسم طالبی، از آن دسته کارگردانانی است که همیشه دست بر روی مسائل نو و گاها به دور از اذهان عموم سینماگران می‌گذارد. مضامینی که به دنبال سوژه‌های گیرای تاریخی مطرح می‌شوند و پتانسیل بالایی را برای تصنیف داستانی پرتلاطم و مجذوب‌کننده به دوش می‌کشند. این بار به سمت و سوی اثری رفتم که یکی از بحرانی‌ترین و تشنجزا‌ترین رخداد‌های تاریخ ایران، پس از انقلاب اسلامی را تجزیه و تحلیل می‌کند؛ واقعه نهم دی ماه سال هزار سی‌صد و هشتاد و هشت. روزی که سبزپوشان دست به تظاهرات مشبعی زده و یک ملت را تحت تاثیر بسی منفی قرار می‌دهند. “قلاده‌های طلا” از دست‌های پشت پرده و اشخاصی که ماورای این وقایع ایفای نقش می‌کردند می‌گوید؛ می‌گوید که چطور یک ملت به اسارت شایعات سودجویانه و عقاید متفاوت درآمد و دچار صدمه و آسیب فاحشی شد. نخستین موردی که نه می‌توان فراموش و یا انکارش کرد، دقت و صحت بی‌حد و اندازه‌ای است که “قلاده‌های طلا” در روایت رخدادی تاریخی/سیاسی به خرج می‌دهد. فضای تنش‌زای حاکم بر فعالان نیروی انتظامی و عواملی که به قصد واپایش اوضاع وارد عمل شده‌اند به شکلی شدیدا محسوس و به همان سان تحسین برانگیز نمایش داده شده است. البته ناگفته نماند که ضعف نسبی فیلمنامه در پاسخ به برخی از سوآلات شایع، باعث سردرگمی مخاطبان نیز خواهد شد. چراکه کارگردان به منظور ایجاد پیچش‌های داستانی لایق زمانی که تماشاچی صرف فیلم می‌کند، در کنار ایجاد فضای درگیرکننده و بحرانزده به شکلی درست، خود از پاسخ به سوآلاتی که طرح کرده باز می‌ماند و مخاطب را در به حال خود رها می‌کند. برای مثال این حقیقت که آیا ریاست حفاظت اطلاعات (محمود عزیزی) واقعا جاسوس بوده یا خیر، بر مخاطب پوشیده خواهد ماند و پاسخی درست و درمان به این پرسش داده نخواهد شد. اما با وجود این مقوله، اثر به واسطه‌ی هنری که در خلق لحظات درگیرکننده، غرق نمودن مخاطب در دریایی از اتفاقات متعدد و دگرگون‌سازی متداوم جایگاه‌های آنتاگونیست‌ها و پروتاگونیست‌ها، به خرج می‌دهد کمی بر چشم‌پوشی مخاطب از نقاط مبهم “قلاده‌های طلا” اثر می‌گذارد. از طرفی مفهوم ناجوانمردانگی در سیاست و مضامین در ارتباط با آن نیز به شمایل صحیح و تحسین‌برانگیزی ارایه داده شده است و به ما می‌آموزد که در زندگی نمی‌توان وصله “قابل اعتماد” را به هر شخصی چسباند.

فیلمنامه “قلاده‌های طلا” کیفیت بالایی ندارد، و چرای آن نیز در سبک داستان‌سرایی آن نهفته است. زیرا اثر با وجود اینکه اجازه نمی‌دهد به واسطه روایت رخدادی تاریخی/سیاسی سطح هیجان آن روی کاهش را به خود ببیند، اما این مقوله سبب شده تا داستان‌سرایی و وجوه و ابعاد خاصی از قصه از پردازش تمام و کمال بی‌بهره باشند. اجمالا، اثر در به تصویر کشیدن واقعه دی ماه ۸۸ به بهترین شکل وارد عمل می‌شود اما نمی‌گذارد که از کلیشه‌ها و فرمول داستان‌سرایی در مواردی، بهترین بهره‌گیری صورت بگیرد. لازم به ذکر است که بهترین خط داستانی در جایگاه اول مربوط به مخالفان نظام، جاسوسان و عوامل ابجاد تشنج در سطح جامعه، بوده است. نهایت بی‌رحمی، بی‌در و پیکری و بی‌ثباتی در انتخابات روسای سازمان‌های جاسوسی مشخصه و تصمیمات کاراکتر‌های منفی به صحیح‌ترین و بی‌پرده‌ترین شکل ممکن روایت شده که در کنار کارگردانی قوی ابوالقاسم طالبی، آنرا می‌بایست مدیون ایفای نقش بازیگران (بخصوص علی‌رام نورایی) و موسیقی نافذ اثر دانست. البته از قلم نیاندازم که در بخش‌های دیگر ایفای نقش امین حیایی و محمدرضا شریفی‌نیا نیز تاثیر ویژه‌ای در افزایش ارزش تماشای “قلاده‌های طلا” داشته است.


“قلاده‌های طلا” جهت اینکه باورپذیر‌تر و دقیق‌تر جلوه کند، یک رخداد تاریخی/سیاسی را از چند بُعد و زاویه متمایز مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد؛ از دید آن جماعتی که به واسطه‌ی موفقیت انقلاب سبز سرمایه فراوانی به جیب می‌زدند، از دید عواملی که خود باعث و مسبب ایجاد تشنج در جامعه بوده‌اند، از دید خانواده‌ای که با زندگی معمول‌شان همچنان از سوی چنین اغتشاشات کوبنده‌ای که در جریان است صدمات روحانی و جسمانی می‌بینند، از دید بسیجی‌ها و اشخاص معتقد که مرکز توجه و مقصد حملات اغتشاش‌گران بوده‌اند و از دید و نگرش آن افرادی، که در نیروی انتظامی با سختی‌ها و دشواری‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کرده‌اند. چرای هنرمندی ابوالقاسم طالبی در سراییدن واقعه‌ای مهم، اینک خویشتن را نمایان می‌سازد. اینگونه آثار تاریخی اصولا با فرم شدیدا معتقدی روبرو هستند که گویی قصد تحمیل نظرات کار‌گردان را به بیننده دارند، که یکی از نتایج روایات تک‌بعدی است. به عبارتی، اثر با نشان دادن یک روی سکه، اجازه نمی‌دهد که تصویر ذهنی تمام و کمالی از واقعه در ذهن مخاطب شکل گیرد. اما ابوالقاسم طالبی با شکل دادن خطوط داستانی متعدد با فضاسازی‌های متمایز، مرتکب این اشتباه رایج و مرسوم نشده و به خوبی از پس بسط دادن این رخداد، در محصولش بر آمده است.

“قلاده‌های طلا” به طرز واضح و مبرهنی در زمینه‌ی اکشن و سکانس‌های مبارزات، حق مطلب را ادا کرده و به اندازه و بجا وارد عمل شده است و توانایی برانگیختن هیجان در عامه مخاطبان را دارد. لازم به ذکر است که اثر در زمینه‌های فنی چون موسیقی و جلوه‌های بصری نیز بسیار خوب عمل کرده و مهارت بخصوص خویش در به نمایش گذاشتن نبرد‌های تن به تن قابل ستایش است.


“قلاده‌های طلا” به واسطه‌ی کارگردانی ستایش‌برانگیز، تیم بازیگری کاربلد، جلوه‌های بصری و اکشن‌های خلاقانه، و فرم جاسوسی نوینش که با فضای دی ماه سال ۸۸ پیوند خورده و داستان سرایی قابل پذیرشش از پس آفرینش اثری حداقل لایق یک بار تماشا شدن برآمده است. اثری که با وجود مشکلاتش بخاطر تازگی ویژه‌ای که در سبک و سیاق روایت خویش به خرج می‌دهد، در بدترین حالت در ایران رقبای قدری ندارد.

شما چه فکر می‌کنید؟ آیا از تماشای اثر لذت بردید؟ از مطالعه‌ی مقاله لذت بردید؟

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.

  • ohum says:

    به عقیده بنده سیاسی ترین فیلم بعداز انقلاب اسلامی فیلم نفوذی به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی و بازیگری امیر جعفری است ،
    قلاده های طلا در برابر این فیلم لایق عنوان کمدی مبتذل است …