دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی درباره مزایا و معایب اکران فیلمهای خارجی در سینماها، به نقد کارنامه یکساله اکران فیلمهای خارجی در سینماهای کشور پرداخته است.
بحث اکران فیلمهای خارجی در سینماهای کشور از مباحثی است که هر چند سابقهای طولانی در محافل سینمایی و رسانهای دارد اما طی سال گذشته به جهت درج رسمی سرفصلی مربوط به این رویکرد در «نظامنامه اکران» منتشرشده از سوی سازمان سینمایی، اکران فیلم خارجی بهصورت جدیتر در کارنامه سیاستگذاران سینمای ایران دیده شد.
بر اساس این نظامنامه پردیسهای دارای سه تا هفت سالن امکان اکران فیلم خارجی در دو سانس فوقالعاده را داشتند و پردیسهای دارای هفت سالن و بیشتر اجازه اختصاص کامل یک سالن با ظرفیت کمتر از ١۵٠ صندلی را هم پیدا کردند. مؤسسه رسانههای تصویری هم بهعنوان تأمین و توزیع فیلم خارجی برای اکران معرفی شد.
پس از یکسال اجرای این نظامنامه و اکران چند فیلم خارجی در سینماها در طول سال ۹۷، دفتر مطالعات آموزش وفرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در قالب گزارشی تحلیلی به بررسی عملکرد سازمان سینمایی در این حوزه و نیز اعلام نظر درباره تهدیدها و فرصتهای اجرای فراگیرتر این طرح پرداخته است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «اکران فیلمهای سینمایی خارجی در سینماهای کشور» به موضوع اکران فیلم خارجی و تبعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن پرداخته است. پس از بحثهای مفصلی که در سال ۹۶ نسبت به موضوع مناقشهبرانگیز اکران فیلم خارجی در رسانهها به وجود آمد، سازمان سینماییاکران فیلم خارجی را طی دستورالعملی برای سال ۹۷ اجرایی کرد و در سال گذشته این طرح به صورت آزمایشی در برخی سینماهای کشور اجرا شد.
مخالفان و موافقان اکران فیلم خارجی چه میگویند؟
گزارش مرکز پژوهشها در فصل نخست با عنوان طرح مسئله به ارائه نظرات مخالف و موافق درباره اکران فیلم خارجی در سینماهای ایران پرداخته است.
«افزایش فروش سینماها و رونق اقتصادی»، «زمینهسازی برای گسترش زیرساختهای سینمایی از طریق جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی»، «زمینهسازی برای ورود سینمای ایران به اکران جهانی»، «تقویت و گسترش مصرف سینمایی نزد مردم»، «پیامد مثبت اجتماعی، از طریق ایجاد انسجام اجتماعی به واسطه کنش سینما رفتن»، «کمک فرهنگی به سینمای ملی»، «افزایش کیفیت سلیقه سینمایی مردم» و «افزایش کیفیت تولیدات سینمای ملی» اهم سرفصلهایی است که در این گزارش بهعنوان نظر موافقان اکران فیلم خارجی در سینماهای کشور به آن اشاره شدهاست.
در طرف مقابل استدلال مخالفان اکران فیلم خارجی در سینماها نیز در قالب این سرفصلهای خلاصه شده است؛ «ضربه به سینمای ملی به دلیل کمبود سالن نمایش»، «تجربه ناموفق قبلی در اکران فیلمهای خارجی»، «آثار و پیامدهای منفی فرهنگی و اخلاقی در جامعه» و «نامشخص بودن فواید و آثار این طرح.»
بازخوانی تجربه کره جنوبی و ترکیه
مرکز پژوهشهای مجلس سپس در فصل دوم با عنوان «اکران فیلم خارجی و سینمای ملی» به بررسی شیوههای توسعه سینمایی در دو کشور کره جنوبی و ترکیه پرداخته است. این دو نمونه از جمله کشورهایی هستند که در توسعه تولیدات و زیرساختهای سینمایی توفیق نسبی داشتهاند.
کشور ترکیه در سال ۲۰۱۶ میلادی، ۳۵۶ فیلم در تعدادی نزدیک به ۲۳۵۰ سالن اکران کرده است. در این میان تعداد ۱۳۵ فیلم تولید داخلی و ۲۲۱ فیلم خارجی بودهاند و ۵۳ درصد جمعیت سینمارو در ترکیه به تماشای آثار داخلی و ۴۷ درصد به تماشای آثار خارجی رفتهانداز نکات جالب در این بخش از پژوهش مجلس تمرکز بر مفهموم «سینمای ملی» است که درباره آن تأکید شده است: «مفهوم «سینمای ملی» تا پیش از دهه ۱۹۸۰ میلادی در محافل آکادمیک و ژورنالیستی سینما مفهومی بدیهی شناخته میشد که قصد آن ایجاد دیدگاهی تدافعی برای رویارویی با هالیوود است. در حقیقت سینمای ملی به بیانی که «توماس السائسر» تئوریسین سینما مطرح میکند به طور بدیهی «دیگریِ هالیوود» شناخته میشد. این مفهوم اگرچه بعد از دهه ۱۹۸۰ به بحثی مناقشهبرانگیز در مباحث تئوریک سینما تبدیل شد، همچنان بحثی مهم و قابل اعتنا باقی ماند. تا امروز این موضوع محلمناقشه بسیاری در مباحث آکادمیک سینمایی بوده و اهمیت خود را در سیاستگذاری سینمایی کشورهای مختلف با تصمیمگیری درباره میزان و چگونگی اکران فیلمهای خارجی و به خصوص فیلمهای هالیوودی، به نحوی دیدگاه خود را درباره سینمای ملیِ کشورشان نشان داده است.»
مبتنیبر این تعریف در ادامه گزارش با رویکرد آماری کارنامه دو کشور کره جنوبی و ترکیه در حوزه نمایش فیلمهای خارجی مرور شده است؛ در بخشی از این گزارش آمده است؛ «کشور ترکیه در سال ۲۰۱۶ میلادی، ۳۵۶ فیلم در تعدادی نزدیک به ۲۳۵۰ سالن اکران کرده است. در این میان تعداد ۱۳۵ فیلم تولید داخلی و ۲۲۱ فیلم خارجی بودهاند. در این سال ۵۳ درصد جمعیت سینمارو در ترکیه به تماشای آثار داخلی و ۴۷ درصد به تماشای آثار خارجی رفتهاند.»
درباره کرهجنوبی نیز با این آمار مواجه هستیم؛ «همچنین فیلمهای کرهای ۵۳ درصد فروش سالیانه سینماهای کشور را در اختیار دارند. در سال ۲۰۱۶ از میان ۱۰ فیلم پرفروش سال ۸ تای آن کرهای بودند. در حال حاضر کرهجنوبی نزدیک به ۵۰ میلیون نفر جمعیت دارد و سالیانه حدود ۲۱ میلیون تماشاگر سینمایی دارد. تعداد سالنهای این کشور به رقم ۲۵۰۰ سالن میرسد»
سینما و هویت ملی از نگاه شهید آوینی
در ادامه این فصل در بخشی با عنوان «اکران فیلم خارجی، اقتصاد و هویت ملی» مسئله هویت و سینمای ملی بهعنوانایدۀ اساسی سیاستگذاری سینما که باید جهتبخش کلیه تصمیمات مدیران سینمایی باشد طرح شده است.
همچنان که سینمای ژاپنی کوروساوا، سینمای ملی ژاپن را در خارج از ژاپن نمایندگی میکند، ژاپنیها نیز خود را در سینمای کوروساوا مییابند. همان نسبتی که مردم آمریکا با سینمای وسترن جان فورد، یا دیگر آثار او دارنددر جایی از این متن با اشاره به عبارتی از شهید سید مرتضی آوینی درباره نسبت سینما و فرهنگ ملی آمده است: «مردمِ جهان فورد را میستایند چرا که او به شدت آمریکایی است و کوروساوا را میستایند چون به شدت ژاپنی است.» شهید آوینی در این عبارت به نحوی لحن سینمایی در سطح ملی، و همچنین به گفتوگویی که میان مردم و سینما (در اینجا انعکاس هویت ملی در بیرون از مرزها) ایجاد میشود، اشاره میکند.
همچنان که سینمای ژاپنی کوروساوا، سینمای ملی را در خارج از ژاپن نمایندگی میکند، ژاپنیها نیز خود را در سینمای کوروساوا مییابند. همان نسبتی که مردم آمریکا با سینمای وسترن جان فورد، یا دیگر آثار او دارند. این ارتباط از طریق قصه و لحن میان مخاطب و اثر برقرار میشود؛ با این تعبیر سینمای ملی به جای اشاره به موضوعات (بهعنوان دغدغهها و مسائل ملی) از قصهها و روایتهایی سخن میگوید که مردم کشور را به خود فرا میخواند و احساسی مشترک در آنها به وجود میآورد.
این سینما قادر است قصههایی بگوید که مردم را پیش برد و نیرویی برای معنا یافتن زندگی اجتماعی آنها ایجاد کند. از جمله نمونههای قابل توجه در این زمینه میتوان به آثاری چون «بچههای آسمان» (مجید مجیدی، ۱۳۷۷)، «خانه دوست کجاست؟» (عباس کیارستمی، ۱۳۶۵)، و «قصههای مجید» (کیومرث پوراحمد، ۱۳۷۰) اشاره کرد.
آسیبهای اجرایی؛ نمایش نسخههای دانلود شده!
پس از این مباحث تحلیلی، فصل آخر این گزارش به نقد و ارزیابی شیوۀ اجرایی دستورالعمل دولت در طرح اکران فیلم خارجی پرداخته شده است که حاوی نکات قابل تأملی است. گزارش مدعی است این شیوه اجرا فاقد توجه به ابعاد سیاسی و فرهنگی پدیده اکران فیلم خارجی است و با دلایلی چون «ناکارآمدی در جذب سرمایهگذاری داخلی»، «کمانگیزگی بخش دولتی در اجرای این طرح»، «بیاعتنایی طرح به سالنهای کممخاطب»، و دست آخر «سرگردانی در سیاستگذاری محتوایی و اقتصادی»، آن را مورد نقد قرار داده است.
«همۀ ثروت جهان» (۲۰۱۷، تولید آمریکا)، «انتقامجویان» (۲۰۱۸، تولید آمریکا)، «وینچستر» (۲۰۱۸، تولید آمریکا)، «شاهدزد» (۲۰۱۸، تولید آمریکا) از جمله آثاری بودهاند که در سال گذشته در سینماهای ایران اکران شدهاند.
بهرغم شیوه کنونی که در آن فیلمهای آمریکایی با کیفیتی نه چندان بالا که در سینماها اکران شدهاند، این گزارش بر آن است که شیوه برگزاری طرح اکران فیلم خارجی میتوانست به صورت عملی و عینی به افزایش تعاملات سینمایی ایران در سطح بینالمللی و شکلگیری ائتلافهای سینمایی و دیپلماتیک با کشورها منجر شود. این مدل در سینمای اروپا با شکلگیری تولیدات مشترک سینمایی و اکران فیلم در چند کشور محقق شده است. شیوهای که اساساً برای مقاومت در برابر هجوم سینمای هالیوود در اروپا شکلگرفته است.
متن گزارش با تاکید بر ماهیت اقتصادی پدیده سینما و اهمیت مخاطب محوری تلاش کرده است با بنیان گذاشتن ارزش اقتصادی وجود سینماروها در یک کشور، اجرای طرحهای اینچنینی را در بستر اقتصاد سیاسی آن بازبینی کند و از این رو پیشنهاداتی را برای سیاستگذاری سینما در نظر گیرد.
منبع: سینماپرس
نظرات