گفتگوی عوامل مستند «کمیته» که در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد

21 December 2020 - 09:00

تهیه‌کننده و کارگردان «کمیته» همزمان با رونمایی از این مستند در جشنواره «سینماحقیقت» به طرح نکاتی درباره مصائب و دست‌اندازهای موجود در مسیر مستندسازی با موضوع تحولات تاریخ معاصر پرداختند.

همزمان با برگزاری چهاردهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» بازار تماشای فیلم مستند و صحبت از تازه‌ترین تولیدات این حوزه داغ شده است، مستندهایی با موضوعات متفاوت که برخی از آن‌ها سوژه‌هایی بکر و کمتر پرداخته‌شده دارند؛ یکی از این مستندها، مستند «کمیته» به کارگردانی عبدالحسین بدرلو و تهیه‌کنندگی مصطفی فتاحی است، این مستند برای اولین بار به نقاط قوت و ضعف تجربه تشکیل کمیته از اواخر دهه ۵۰ تا دهه ۷۰ اشاره کرده است، مستندی مصاحبه محور که می‌تواند برای علاقه مندان به تاریخ معاصر و تحولات مرتبط با انقلاب اسلامی ایران دیدنی باشد.

عوامل «کمیته» معتقدند که در این مستند به‌دنبال «نقد عادلانه» عملکرد کمیته در سال‌های فعالیتش بوده‌اند و در بخش‌هایی از روایت خود به شایعات درباره برخی حرکت‌های منتسب به این نهاد نیز پاسخ داده‌اند.

* هرچند تشکیل کمیته بخشی از تاریخ تحولات انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، اما به ندرت فیلم و یا مستندی با این موضوع ساخته شده است، ساخت مستند «کمیته» چگونه کلید خورد؟

فتاحی: ساخت این مستند یک دغدغه شخصی بود، به واسطه اینکه پدر من از اهالی کمیته بود. ساخت این پروژه به ذهنم رسید، البته پیش از این نیز مستندی کار کرده بودم که درباره تشییع حضرت امام خمینی (ره) بود از نگاه خلبانان آن روز که اکثراً خلبان‌های کمیته بودند. با توجه به اینکه تا امروز کسی در مورد کمیته مستندی نساخته و حرف و حدیث‌های بسیاری درباره آن وجود داشت و اینکه کمیته بخشی از تاریخ شفاهی بعد از انقلاب اسلامی بود، تصمیم گرفتم تا این مستند را جلوی دوربین ببرم.

فکر می‌کنم در سال ۱۳۹۵، پژوهش‌های مورد نیاز برای این مستند را آغاز کردیم و در سال ۱۳۹۶ برای ساخت آن با خانه مستند قرارداد بستیم.

* آقای بدرلو شما به عنوان کارگردان چگونه به این پروژه پیوستید؟

بدرلو: اولین طرح مستند «کمیته» در سال ۱۳۹۵ شکل گرفت، در همان زمان تصمیم گرفتیم تا این مستند را در ۳ اپیزود طراحی کنیم که شامل ادغام کمیته، شهربانی و ژاندارمری، ادغام جهاد سازندگی با وزارت جهاد کشاورزی و ادغام سپاه و ارتش بود. در همین راستا تحقیقات اولیه برای تولید این مستند آغاز شد، بعد از شکل‌گیری طرح اولیه با خانه مستند این سوژه را مطرح کردیم. در سال ۱۳۹۶ سفری به سوریه داشتم، در همین دوران بود که آقای فتاحی با من تماس گرفت و گفت که پروژه در خانه مستند تصویب شده است و به عنوان کارگردان در این پروژه حضور داشته باش که من این پیشنهاد را با کمال میل پذیرفتم.

از ابتدا قرار بود بحث کمیته را مطرح کنیم و بعد از پایان آن، سراغ سوژه‌های دیگری که مدنظر داشتیم برویم. پدر آقای فتاحی تهیه‌کننده پروژه، از خلبان‌های کمیته به شمار می‌رفت. دوست داریم ۲ پروژه دیگر را نیز جلوی دوربین ببریم که البته شنیده‌ام که بخش جهاد را دوستانی می‌خواهند کار کنند، پروژه سپاه نیز به دلیل اینکه حساسیت بیشتری نسبت به ۲ پروژه دیگر دارد، باید منتظر ایجاد شرایط بهتر برای آن باشیم.

* با توجه به اهمیت نقشی که کمیته در دهه اول انقلاب داشته است، دسترسی به اطلاعات و آرشیوهای مورد نظر با چه سختی‌هایی همراه بود؟

فتاحی: با توجه به اینکه کسی چندان به سراغ سوژه کمیته نرفته بود، دسترسی به اطلاعات و آرشیو این اتفاق برای ما دشواری‌هایی را به همراه داشت، به عنوان مثال پیدا کردن تصاویر آرشیوی یکی از این موارد بود، در واقع ۳ سال زمان برد تا بتوانیم حجم مورد نیاز از آرشیو را برای مستند «کمیته» جمع‌آوری کنیم که خوشبختانه بعد از تلاش‌های بسیار آرشیو بسیار خوبی را به‌دست آوردیم.

البته این را باید بگویم که بسیاری از نهادها و یا سازمان‌ها برای در اختیار قراردادن اطلاعات و آرشیو خود با ما همکاری نکردند، همین مسائل سبب شد که بحث پژوهش نیز با مشکل مواجه شود، چرا که یک منبع خاصی برای پژوهش با موضوع کمیته وجود نداشت، به همین دلیل با آدم‌های کمیته جلسه گذاشتیم تا اطلاعات مورد نیاز را به‌دست آوریم، همچنین یک یا ۲ کتاب ناقص نیز در این حوزه وجود داشت که آن را نیز بستر کار خود قرار دادیم همه این موارد سبب شد تا کار پژوهش برای مستند کمیته نزدیک به ۲ سال طول بکشد.

در ابتدای امر که کار را شروع کردیم تقریباً به جز چند فریم عکس و چند دقیقه فیلم چیزی دستمان نبود، هیچ منبع رسمی که بتوانیم از آن استفاده کنیم وجود نداشت، به واسطه اینکه یک نهادی بود که در ۲ مجموعه دیگر ادغام شده بود، تقریباً با ارتباطاتی که داشتیم از دوستانی که عضو کمیته بودند، شروع کردیم به جمع‌آوری نفر به نفر تصاویر و عکس‌ها، به این معنا یک فراخوان گونه‌ای به کسانی که با آن‌ها در ارتباط بودیم، دادیم تا هر کسی که عکس، فیلم و یا سند دارد برای ما بیاورد.

عکس‌ها و تصاویری که به دستمان آمد را اسکن کردیم و در کنار آن به سراغ عکاس اصلی کمیته رفتیم و از آن خواهش کردیم تا فرم‌هایی از عکس‌هایی در تیتراژ استفاده کردیم را در اختیار ما بگذارند.

برای جمع‌آوری عکس‌ها و آرشیوها به جاهای مختلفی سر زدیم و توانستیم این مجموعه را از سال ۹۶ که شروع کردیم تا سال ۹۹ جمع‌آوری کنیم، در این چند سال به سراغ نهادهایی که فکر می‌کردیم آرشیو داشته باشند، رفته و از آنها این آرشیوها را تهیه کردیم.

بدرلو: در این مستند باید آرشیو و پژوهش همزمان با هم جلو می‌رفت. چرا که این ۲ بخش بسیار به هم کمک می‌کنند، به عنوان مثال ممکن است عکس‌ها، فیلم و تصاویری در آرشیو باشد که در طراحی سناریو می‌توانست کمک کند. اما ما از روز اول با این مشکل برخوردیم که اطلاعات و آرشیو مورد نیاز به سختی در اختیار ما قرار می‌گرفت.

مرکز اسناد آنچه که ما توقع داشتیم را یا نداشت و یا در اختیار ما قرار نداد، همین مساله سبب شد تا جمع‌آوری میدانی اطلاعات را آغاز کنیم، به گونه‌ای که از بچه‌هایی که در گذشته در کمیته بودند خواستیم تا عکس یا فیلم و یا سندی داشتند در اختیار ما قرار دهند، در همین راستا شنیدیم که مرکز اسناد ناجا هم اسناد قابل توجهی دارد، به آن‌ها مراجعه کردیم و بعد از چندین ماه رفت و آمد نتوانستیم به این اسناد دسترسی داشته باشیم.

همین شرایط سبب شد تا تولید این پروژه زمان بر باشد، به عنوان مثال یک آرشیو پیدا می‌کردیم، ۶ ماه بعد از تدوین متوجه می‌شدیم که نسخه بهتر این آرشیو در صدا و سیما است، بعد از کلی نامه نگاری توانستیم نسخه مورد نظر را در اختیار بگیریم.

* به نهادها و سازمان‌هایی که از ارائه آرشیو به شما خودداری کردند، اشاره کردید، دلیل این ممانعت چه بود؟

فتاحی: مجموعه ناجا یکی از نهادهایی بود که همکاری نکرد، همچنین مرکز اسناد نیز همکاری با ما نداشتند، البته تیم پژوهش ما که شامل آقای جعفرزاده و آقای بدرلو بود تمام تلاش خود را کردند تا با گذشت ۲ سال جمع‌آوری اطلاعات کرده و در نهایت به یک سناریو مطمئن برسیم.

البته این را باید بگویم که اگر نهادهایی مانند ناجا و یا مرکز اسناد با ما همکاری نکردند به دلیل نگرانی بود که داشتند، در واقع با توجه به حواشی که از همان ابتدا کمیته داشت و مردم بک گراند خوبی نسبت به کمیته نداشتند و با اتفاقات سیاسی پشت پرده، این نگرانی را داشتند که مانند سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی که ساخته شده و در آن به کمیته تیکه انداخته بودند، ممکن است ما هم با همان نگاه بخواهیم این مستند را بسازیم.

در این بخش به این نهادها حق می‌دهم، چرا که دوستانی برای دریافت اطلاعات و آرشیو به آنها مراجعه کردند که چندان به واقعیت نپرداخته بودند. اما ما بعد از اینکه کار را آماده کردیم و دوستان در نهادهای مختلف این مستند را دیدند، متوجه شدند که نگاه ما نگاه یک تاریخ شفاهی از اواخر دهه ۵۰ تا ۷۰ بود که واقعیت را چه به عنوان نقاط قوت و چه به عنوان نقاط ضعف در مستند نشان داده‌ایم.

* با توجه به اینکه به بسیاری از آرشیوها دسترسی نداشتید، تا چه اندازه از آرشیوهای شخصی در این فیلم استفاده شده است؟

فتاحی: بسیاری از آرشیوهایی که در فیلم دیده می‌شود، آرشیوهای شخصی است که توسط دوستانی که در کمیته فعالیت می‌کردند جمع‌آوری شده است. در این میان توانستیم عکاس کمیته را پیدا کرده و بخشی از آرشیو مورد نظر خود را از وی بگیریم، همچنین بخشی از تصاویر نیز از کسی که در آن زمان در کمیته کار تصویری می‌کرده است، به‌دست آوردیم. بخشی از تصاویر نیز از آرشیو صدا و سیما البته به سختی به دست آوردیم.

مجموع اینها دست به دست هم داد که آرشیو قابل توجهی به دست ما برسد به گونه‌ای که بیش از ۸۰ درصد تصاویر و عکس‌ها تا به حال دیده نشده است.

* نام کمیته که شنیده می‌شود، حواشی بسیاری در اذهان عمومی به یاد می‌آید حواشی که باعث خدشه دار شدن چهره کمیته در ذهن بخش‌هایی از جامعه هم شده بود، از ابتدا پرداختن به این حواشی هم در دستور کارتان بود؟

فتاحی: در این مستند نقاط ضعف کمیته به خوبی نشان داده شده است، در واقع در فیلم جاهایی است که اعلام می‌کنیم کمیته یک سری اشتباهات داشته است و این باعث می‌شود که بخش زیادی از کسانی که در کمیته فعالیت می‌کردند را تصفیه کنند. به همه موارد پرداخته شده است و البته این امر نیز در مستند «کمیته» آمده است که بسیاری از اتفاقاتی که الان به اسم کمیته شناخته می‌شود مانند ماجرای پونز زدن به پیشانی افراد و برخورد شدید با بدحجابی، کار کمیته نبوده است، بلکه یک سری آدم‌های تندرویی بودند که خودشان به صورت خود جوش این کارها را با نام کمیته انجام می‌دادند.

البته این رفتارها حتی بعد از دهه ۷۰ و ادغام کمیته با ژاندارمری و شهربانی، همچنان ادامه داشته است و اگر اتفاقی از این دست در جامعه رخ می‌داد همه می‌گفتند که کمیته‌ای‌ها این کار را انجام داده‌اند.

ما در مستند «کمیته» به همه نقاط پرداخته‌ایم و سعی کردیم تا در جای درستی ایستاده و تنها روایتگر اتفاقات کمیته باشیم.

بدرلو: زمانی آنچه که توانستیم از پژوهش به‌دست آوریم، نسبت به هرگونه از این اتفاقات توجه می‌کردیم، مثلاً اگر می‌گفتیم کمیته تخلفی کرده و یا نکته مثبت و منفی در کار خود داشته است، در مستند زمانی را هرچند اندک برای آن موضوع در نظر می‌گرفتیم. تا آنجا که توانستیم سعی کردیم روایت صادقانه‌ای را داشته باشیم، به همین دلیل می‌توانم بگویم که هر آنچه از کمیته بود را گفتیم به گونه‌ای که حتی به برخوردهای تندی که کمیته در آن زمان داشت نیز اشاره کردیم.

اختلافات کمیته با نهضت آزادی را نیز در این مستند قرار داده‌ایم حتی به اعتراض نهضت آزادی نسبت به عملکرد کمیته اشاره کرده‌ایم، در واقع اعضای نهضت آزادی در آن زمان به دیدار امام (ره) رفتند و گفتند که کمیته به خانه مردم می‌رود و برخوردهای تندی دارد، در واقع باید بگویم اگر نکته‌های مثبتی از فعالیت کمیته را به تصویر کشیدیم حتماً نکته‌های منفی نیز در آن قرار داده‌ایم. مساله دیگر این است که دسترسی به آدم‌ها نیز برای ما سخت بود، به عنوان مثال وقتی صحبت از ادغام می‌شد دوست داشتیم عبداله نوری در این مستند صحبت کند و ما به جای وی در این مستند روایتی نداشته باشیم.

* نسخه سینمایی و تلویزیونی این مستند تا چه اندازه مصاحبه محور است؟

بدرلو: نسخه سینمایی این پروژه مصاحبه محور است و در نسخه‌های تلویزیونی نریشن هم وجود دارد، در نسخه سینمایی با افرادی مصاحبه کردیم که یا در کمیته حضور داشتند و یا به کمیته ربط داشتند، به عنوان مثال هاشم صباغیان به نمایندگی از نهضت آزادی در این مستند حضور دارد و درباره اختلاف آن‌ها با آقای بازرگان و یا کمیته صحبت کرده است.

همچنین کمیته از یک زمانی زیر نظر وزارت کشور می‌رود و ما دوست داشتیم که با وزرای کشور در دهه ۶۰، صحبت کنیم که متأسفانه کسی به غیر از آقای ناطق نوری در این مستند صحبت نکرد، در این میان ما حتی از فرماندهان کمیته مانند آقای فلاحیان، آقای موسوی خواستیم صحبت کنند تا خودشان درباره حواشی کمیته حرف بزنند و از عملکرد کمیته دفاع کنند، اما متأسفانه هیچکدام ما را در این زمینه همراهی نکردند. البته این را هم باید بگویم گرایشات افرادی که مدنظر ما بودند، نسبت به دهه ۶۰ تغییر کرده بود و همین مساله یکی از دلایلی بود که نمی‌خواستند درباره کمیته صحبت کنند.

در همه فیلم‌هایی که از کمیته ساخته می‌شود، به بحث برخورد با بد حجابی اشاره می‌شود، چرا وقتی نکات منفی کمیته را نشان می‌دهند نکات مثبت و تلاش‌های کمیته را نشان نمی‌دهند. به عنوان مثال در فیلم «نهنگ عنبر» ۲ سکانس از کمیته دارد که آن را نقد کرده است، ما هم در این مستند سعی کردیم تا کمیته را نقد کنیم اما در کنار آن نکات مثبت را نیز گفته‌ایم و سعی کرده‌ایم که روایت عادلانه‌ای داشته باشیم.

در بحث ادغام این سوال پیش می‌آید اگر می‌خواستیم بگوییم این مدل ادغام، ادغام اشتباهی بوده است باید حتماً اشاره‌ای به کل فعالیت‌های کمیته می‌داشتیم در غیر این صورت همان صحبت آقای رفیق دوست در فیلم می‌شود، وی می‌گوید کمیته کار خاصی نمی‌کرد و در آخرین روزها نیز سپاه کارهای کمیته را انجام می‌داد. اهمیت ادغام زمانی مشخص می‌شود که یک ذهنیت کامل از فعالیت‌های کمیته داشته باشیم.

* با توجه به آرشیو بکری که در این مستند شاهد هستیم، چرا سراغ ساختار روایت روی تصویر و صرف نظر از قالب گفتگومحور نرفتید؟

فتاحی: اگر می‌خواستیم تنها یک روایت تصویری داشته باشیم مستند را نمی‌توانستیم کامل کنیم، تصاویر آرشیوی با موضوعات مورد نظر ما موجود بود، اما بحث ادغام یک بحثی نبود که بخواهیم آن را آرشیوی مطرح کنیم و بیشتر باید روی گفتگو محور آن تمرکز می‌کردیم، به همین دلیل اگر می‌خواستیم فقط آرشیو دیده شود، دست ما را برای به پایان رساندن این مستند می‌بست، به علاوه اینکه حضور چهره‌های سیاسی و شنیدن نقطه نظرات آن‌ها از زبان خودشان استناد بیشتری داشت تا اینکه بخواهیم یک متنی را بنویسیم و یک نفر راوی باشد، در چنین شرایطی به راحتی می‌توانستیم متهم به این شویم که از نگاه و زبان خودمان مستند را ساخته‌ایم.

بدرلو: طی سال‌هایی که مستند کار کرده‌ام، بازخوردهای متفاوتی داشتم، زمانی که مخاطب مصاحبه شونده را ببیند و بداند چه کسی دارد قصه را تعریف می‌کند و چه کسی دارد کدام قسمت را تعریف می‌کند، تأثیرگذاری بیشتری دارد، نریشن در واقع زبان فیلمساز است و هر چقدر بگوییم از مجموعه تحقیقات بسیاری به این مجموعه رسیده‌ایم باز هم از زبان دانای کل تعریف می‌کنیم، در چنین شرایطی وقتی مخاطب مصاحبه شونده را می‌بیند، می‌فهمد که چه کسی اشتباه و چه کسی درست حرف می‌زند، استفاده از مصاحبه به تأثیرگذاری مستند کمک می‌کند.

بخش دیگر این است که آرشیو نیز در چنین مدل ساخت فیلم خود را بهتر نشان می‌دهد، اگر قرار باشد کل کار را به صورت آرشیو ببینیم خوب نیست، بلکه در روند مستندی مانند «کمیته» آرشیو در جایی که باید قرار می‌گیرد. البته این را باید بگویم که نسخه ۴ قسمتی تلویزیون نریشن هم دارد، یعنی بخشی از پژوهش و اطلاعاتی که در گفتگوها نمی‌توان آورد، به صورت نریشن بازگو می‌شود.

* به نظر می‌رسد روایت فیلم در پایان بندی بسیار محافظه کار می‌شود، به خصوص درباره ماجرای انحلال کمیته، چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟

فتاحی: موافق اینکه این مستند در پایان بندی محافظه‌کار است، نیستم. اگر تیتراژ را ببینید، ما از همه جناح‌های سیاسی دعوت و خواهش کرده بودیم تا در این مستند حضور داشته باشند، البته تعداد بسیاری از افراد که مد نظر ما بودند چندان مایل نبودند درباره کمیته صحبت کنند، حتی دوستانی که موافق کمیته بودند. در یک بخشی از کار صدای کارگردان را می‌شنوید که در حال بحث با افراد است که درباره فرد پشت صحنه صحبت کنند که این کار را نکردند ما تمام تلاش خود را کردیم تا از زبان خودشان بعضی از مسائل را بیان کنیم، اما گویی همه جناح‌ها مخالف این هستند که درباره کمیته صحبت شود، چه آدم‌هایی که اصلاح‌طلب بودند و چه کسانی که اصولگرا بودند، البته می‌توانستیم به سراغ بچه‌هایی که سطح آنها از فرماندهی کمی پایین‌تر بود برویم و کسانی که می‌توانستند شدیداللحن‌تر صحبت کنند اما این روش به تم کاری ما و تم چینش افرادی که در مجموعه به کار برده بودیم نمی‌خورد، چرا که آدم‌هایی که در این مستند حضور دارند، افرادی هستند که در رأس امور بودند به همین دلیل نمی‌توانستیم سطح کار را کم کنیم تا با افراد دیگر صحبت کنیم. البته بسیاری از افراد مانند وزرای وقت کشور و بسیاری دیگر نیامدند در این مستند صحبت کنند، حتی خواستیم با تعدادی از فرماندهان کمیته صحبت کنیم اما آنها در تماسی که داشتیم منکر این شدند که روزی در کمیته حضور داشته‌اند، در حالی که فرد مورد نظر ۴ سال فرمانده کل کمیته بوده است.

بدرلو: همین که برای مخاطب ماجرای ادغام مساله می‌شود، بسیار مهم است و کمتر کسی به ادغام کمیته توجه داشته یا درباره‌اش شنیده بوده است، در واقع ما مجبور بودیم بخش قابل توجهی از فیلم را اختصاص دهیم به توضیحات فعالیت‌های کمیته، زمان کمتری هم داشتیم شاید این حس محافظه کاری به دلیل زمان اندکی بود که داشتیم. ما سعی کردیم از همه دیدگاه‌ها در این مستند بگوییم، البته به عنوان مثال بخشی است که تقریباً در دوره دهه ۶۰ بسیاری از افراد اصلاح طلب و یا اصول گرا کمیته‌ای بودند و همه در یک جبهه و یک گروه بودند، البته بخشی از مخالفت‌ها نسبت به کمیته، اگر نهضت آزادی و یا منافقین بودند را کنار بگذاریم، داخلی بودند؛ آقای نوری و آقای هاشمی مخالف کمیته بودند، سعی کردیم مخالفان را نیز در این مستند داشته باشیم، آقای هاشمی که در قید حیات نبود، آقای عبدالله نوری نیز راضی به مصاحبه نشد، شاید بحث محافظه کارانه را اگر خودشان درباره مخالفتشان می‌گفتند می‌توانست مستند را جنجالی‌تر نشان دهد.

* مستند را زمانی ساختید که آقای رفسنجانی در قید حیات نبود، مصاحبه به وی را چگونه به دست آوردید؟

بدرلو: درست است، زمانی که ما می‌خواستیم مستند را بسازیم آقای رفسنجانی در قید حیات نبود و ما این مصاحبه را از یک جای دیگری پیدا کرده و استفاده کرده بودیم که تا به امروز دیده نشده بود، حتی آقای مهدوی نیز فوت کرده بودند و از یک مصاحبه دیده نشده استفاده کردیم.

* افرادی که در این مستند با آنها گفتگو شده است خودشان نیز یک سری محافظه کاری‌ها دارند، اگر آدم‌هایی سطح‌شان پایین‌تر بود در مستند حضور داشتند، فکر نمی‌کنید مستند را کمی چالشی‌تر می‌کرد تا برای مخاطب جذاب‌تر باشد؟

فتاحی: ممکن بود حضور این افراد مستند را چالشی‌تر کند اما آدم‌هایی هستند که برای مردم شناخته شده نبودند و نمی‌دانم چقدر می‌توان به این افراد پرداخت، به عنوان مثال با یکی از مسئولان یک یگان صحبت می‌کردیم، چقدر می‌توانستیم به حرف‌های آنها استناد کنیم، چرا که بسیاری از افرادی که در سطوح پایین‌تر بودند هنوز نسبت به کمیته عرق شدید داشته و هنوز سالگرد برگزار می‌کنند، این افراد خیلی یکطرفه به ماجرا نگاه می‌کردند اما در صورتی که در رأس امور بودند، می‌توانستند چند جانبه تر به مساله نگاه کنند.

* این امکان وجود داشت تا این افراد حرف‌های تازه‌تری نسبت به دیگر مصاحبه‌شوندگان داشته باشند؟

فتاحی: اگر می‌خواستیم این کار را بکنیم، مستند خیلی یکطرفه می‌شد، یعنی مستند می‌رفت به این سمت که چرا این کار را انجام داده‌اید و می‌گفتند کمیته بهترین نهاد انقلاب اسلامی بود که هیچ ضعفی هم نداشت، این می‌توانست نظر آنها باشد، در واقع من با بسیاری از این افراد پیش از شروع مستند به واسطه پدرم صحبت کردیم و همه آنها نگاه یکطرفه داشتند و اگر از آنها در این مستند استفاده می‌کردیم، باز هم این اتهام به ما وارد می‌شد که شما نگاه فیلم را به این سمت بردید که کمیته یک نهاد خوبی بوده و چرا باید حذف می‌شد.

* کل روایت به نظر می‌رسد از نگاه سوم شخص و بیرونی است، به این معنا که چیزهایی در فیلم درباره کمیته روایت می‌شود که طبیعتاً در آن مقطع مردم کوچه و بازار می‌دیدند و تا حدودی از آن مطلع بودند، جریان کمیته هیچ ناگفته و پشت پرده‌ای نداشت یا تعمدا سراغ آن نرفتید؟

فتاحی: بیش از ۹۵ درصد از کسانی که «کمیته» را دیده‌اند، می‌گویند مسائلی را که در آن آماده بود نمی‌دانستند، تقریباً چیزی که از کمیته باقی مانده بود و در این سال‌ها در فیلم‌های سینمایی دیده شده، یک گشت ارشاد بود که با بدحجابی مبارزه می‌کرد، دیگر مسائل نیز پشت پرده و ناگفتنی بود، مانند یگان هوایی، قصه جمع‌آوری مواد مخدر در سطح کشور، اتفاقاتی بود که تا امروز شنیده نشده بود، اتفاقات پشت پرده دیگری به جز بحث ادغام چندان در کمیته مطرح نیست، تمام این مسائل در مستند آمده است و درباره آن روشنگری شده است.

بدرلو: بسیاری از مسائل کمیته بود که نتوانستیم در این مستند از آن استفاده کنیم، پژوهش در این مستند بسیار طول کشید چرا که فکر نمی‌کردیم هیچ دیتایی از کمیته نباشد، در واقع به هیچ اطلاعاتی از کمیته دسترسی نداشتیم، هرچند اسم کمیته همیشه شنیده می‌شود اما هیچ منبع مکتوب از آن نداریم و هیچ کتابی از آن منتشر نشده بود و یا هیچ پژوهشی از آن وجود نداد به خاطر همین پژوهش برای این مستند بسیار طول کشید، از جمله مسائلی که در مستند از آن استفاده نکردیم بخشی بوده با نام نظام رهایی، در واقع کمیته روزهای اولی که شکل می‌گیرد، تمام کارها را انجام می‌داد که از انتظامات محل گرفته تا امنیت شهر، شورای حل اختلاف و … در واقع کمیته کار شهرداری، فرمانداری، استانداری و … را انجام می‌داد، به مرور که سازمان‌ها فعالیت‌هایشان را شروع می‌کنند و یا نهادهای جدیدی شکل می‌گیرد، بخشی از فعالیت‌های کمیته داخل آن‌ها ادغام می‌شود و یا بچه‌های کمیته منتقل می‌شوند تا یک نهاد را راه اندازی کنند. بخشی از ناگفته‌هایی که در نسخه سینمایی وجود ندارد در نسخه تلویزیونی آمده است، البته بخشی از مسائل نیز در مجموعه تلویزیونی وجود ندارد، چرا که می‌توانست یک موضوع جدید باشد که بتوان به آن کاملاً پرداخت.

* می‌دانیم تجربه کمیته، در کنار دستاوردها نقاط ضعف و پاشنه آشیل‌هایی هم داشته است؛ فکر نمی‌کنید روایت فیلم بیش از اندازه متمرکز بر وجوه مثبت شده و سراغ اشتباهات نرفته است؟

فتاحی: شاید این فیلم را یکی از دوستان فیلمسازی می‌ساخت که نگاه شیطنت‌آمیز داشت این اتفاق می‌افتاد یعنی وجوه منفی بر وجوه مثبت غلبه می‌کرد اما ما در این مستند عادلانه نگاه کرده‌ایم و گفته‌ایم کمیته انقلاب اسلامی ۱۳ سال فعالیت داشته و در این ۱۳ سال این تعداد خدمات مثبت انجام داده این تعداد نیز اشتباه و ضعف داشته است، حال این ضعف‌ها تا چه اندازه می‌تواند از زبان سینما بیان شود، یعنی اینکه اگر کمیته ۵ تا کار مثبت داشته و ۲ کار منفی داشته است، آیا باید کارهای منفی یا مثبت بولد شود و یا هرکدام از این وجوه در جای خودش در مستند استفاده شود. ما تمام تلاش خود را کردیم همه چیز را به اندازه‌ای که بوده است روایت کنیم و الکی به آنها شاخ و برگ ندهیم و اتفاقات بزرگی را که افتاده است بزرگ روایت کردیم و ضعف‌ها را هم به اندازه ضعفی که بوده روایت کرده‌ایم.

بدرلو: ما یک جاهایی در این مستند تاکید کرده‌ایم که خیلی مستندتر از گفتگوی یک مصاحبه شونده باشد، آقای صباغیان اشاره می‌کند که بچه‌های کمیته تندروی می‌کردند و ما نیز ناراحت شدیم و به امام (ره) گفتیم، در همین راستا امام (ره) می‌گوید دلیلی ندارد که اگر کسی ساواکی بوده به خانه‌اش بریزید و کتک بزنید، درست است که این تنها یک جمله است اما آنقدر بولد شده است که مخاطب آن را ببیند. همین تندروی‌ها باعث شد که ماجرای تصفیه کمیته به‌وجود آید و یک تعدادی از بچه‌های کمیته را از کمیته خارج کردند، از این رو سعی شده است در این مستند پازل مطرح شده کامل شود. اگر قرار بود مثلاً به گشت ارشاد کمیته دقیق اشاره کنیم مجبور بودیم از بحث ادغام و یا مواد مخدر کم کنیم. یعنی ما می‌خواستیم به ادغام کمیته برسیم و به همین دلیل سعی کردیم به مسائل به اندازه – آن هم از نظر خودمان- بپردازیم و کمتر کسی معتقد است که به برخی از مسائل کمتر یا بیشتر پرداخته شده است.

* یعنی اولویت‌های شما فعالیت‌های مثبتی بود که کمیته انجام داده بود؟

بدرلو: تاکید می‌کنم ما هم نکات مثبت کمیته را گفته‌ایم و هم نکات منفی را بیان کرده‌ایم، همین مبارزه با گران فروشی، تا قبل از اینکه طی سال گذشته وارد بحران اقتصادی باشیم جزو نقدها بود، اگر همین فیلم را سال پیش نمایش می‌دادیم ممکن بود مردم بگویند چرا با افراد در خیابان این گونه برخورد می‌شد، اما الان مردم از این برخورد به دلیل شرایط فعلی استقبال می‌کنند، البته این را هم باید بگویم که شلاق یک روش تند بوده است اما از آن طرف مساله فروش مرغ‌ها و برخورد کمیته با این گران فروشی، وجود دارد که مردم از آن استقبال می‌کنند.

یکی از دوستان مستندساز می‌گفت که چرا نیامدید در کمیته از همین برخورد اجتماعی کار کنید، گفتیم که با توجه به اینکه از کمیته فیلم جامع و کاملی ساخته نشده بود، لازم بود یک بار حرف‌ها و تعریف‌ها را یکی کنیم، کمیته را بشناسیم و بعد از آن فیلم‌های مختلفی از آن ساخته شود، البته این را هم باید بگویم که آن زمان که ما این مستند را می‌ساختیم چنین شرایطی وجود نداشت، اگر این چنین بود به برخوردهای اجتماعی و گران‌فروشی و احتکار بیشتر توجه می‌کردم و سوالات بیشتری از مصاحبه شونده‌ها می‌پرسیدم.

* اوایل این مستند دیده می‌شود که مردم از کمیته راضی بودند و از آن حمایت می‌کردند اما بعد از گذشت این همه سال یک نگاه منفی نسبت به کمیته وجود دارد و هنوز اگر مردم خاطره‌ای از آن تعریف می‌کنند، با ترس از آن یاد می‌کنند، تا چه اندازه سعی کردید تا این نگاه را با ساخت این مستند تغییر دهید؟

فتاحی: این مساله چند دلیل دارد، یکی از دلایلش خود مجموعه دوستان کمیته‌ای هستند که در این چند سال رسانه را رها کرده‌اند و به واسطه شغلشان که در نیروی انتظامی داشتن خیلی انگیزه‌ای برای زدودن حرف‌هایی که پشت سر کمیته بود نداشتند، نکته دوم این است که در هر مجموعه، اداره و یا سازمانی وقتی مخاطبت مردم باشند و چهره به چهره با مردم مواجه باشند، بی شک آن بخش نارضایتی همیشه بولد می‌شود و به واسطه اینکه مردم با آنها مواجهه دارند، هر اتفاق بدی هم که رخ دهد در ذهن مردم بیشتر می‌ماند و خدمات مثبتی را که در سراسر کشور انجام داده نمی‌دانند، چرا که کسی آن را ندیده است. به همین دلیل این خدمات مثبت در ذهن کسی باقی نمی‌ماند به عنوان مثال اولین دانشکده انتظامی را بعد از انقلاب راه اندازی کردند و یا اولین یگان آموزشی و خلبانی را بعد از انقلاب راه انداخته‌اند، برای مردم نمود خارجی ندارد اما با توجه به اتفاقات گشت ارشاد و بگیر و ببندها و … که می‌توان جزو اشتباهات کمیته دانست (البته هنوز که هنوز است گشت ارشاد را داریم و بازخوردهای منفی از آن وجود دارد) باعث شد که در ذهن مردم این باقی بماند و فیلمسازان ما در مجموعه‌های تلویزیونی و سینمایی به این مساله دامن زده‌اند. به عنوان مثال در فیلم «ماجرای نیمروز» زمانی که به خانه موسی خیابانی حمله می‌کنند، هیچکدام از بچه‌های کمیته را در این مأموریت نشان نمی‌دهند، در حالی که اولین کسانی که در این خانه عملیات می‌کنند، کمیته‌ای بودند و حتی یک نفر از آنها هم شهید شده است.
منبع: مهر

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.