تهیه‌کننده : سینما فقط نوید محمدزاده و عطاران نیست

13 June 2020 - 15:00

سجاد نوروزی مدیر سینما «آزادی» و جمال ساداتیان مدیر سینما «آستارا» ضمن مرور مهمترین چالش‌های کرونایی سالن‌های سینمایی، بر لزوم حمایت دولت از قشر آسیب‌پذیر جامعه سینما تأکید کردند.

سرانجام کمتر از ۱۰ روز دیگر سینماهای کشور بازگشایی می‌شود تا ماجرای طولانی‌ترین تعطیلات اجباری سینمای پس از انقلاب، به سر برسد. این بی‌نظیرترین و غافل‌گیرکننده‌ترین اتفاق در طول تاریخ بود که به مدد ویروس کرونا نه تنها بر سینما که بر سر جهان آوار شد و جز به جز زندگی‌مان را به خود گره زد.

از همان روزهای نخستین تعطیلی سینما، محاسبات و مکاتبات زیادی درباره میزان زیان‌های احتمالی وارد به این صنف می‌شد که البته در گزارش‌های رسمی عینیت هم پیدا کرد. حالا هم با انبوهی از فیلم‌های اکران نشده و سینماهایی آکنده از ضرر رو به رو هستیم که حل بحران آن‌ها با وام‌های ۱۰ و ۲۰ میلیون تومانی سازمان سینمایی میسر نیست. شاید حالا نقش دولت و فرایند پاسخگویی به این معضلات بیشتر عیان شده باشد.

بارها در پی بروز حوادث غیرمترقبه که در این سال‌ها، کم هم شاهد نبوده‌ایم نوک پیکان انتقادات به سمت این واقعیت بوده که ما هیچ برنامه از پیش طراحی شده در زمان بلایا نداریم و این تقریباً یک موضوع اثبات شده در ذهن ماست که تکرارش باعث شده رمقی برای بازگویی مکررات نداشته باشیم. ولی چه کسی باید مسئولیت حل مساله را به دوش بکشد؟

موعد مقرر برای بازگشایی سینماها اول تیر ماه است؛ این را رئیس جمهور در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد. بلافاصله بعد از این اعلام سازمان سینمایی از درنظرگیری مواد بهداشتی برای ضدعفونی کردن سینماها خبر داد. اما فعلاً خبری از جبران ضررها نیست.

در این باره با سجاد نوروزی مدیر سینما آزادی و سیدجمال ساداتیان مدیر پردیس آستارا به گفتگو نشستیم که در بخش اول آن به مرور اهم چالش‌های سینماداران در مواجهه با بحران کرونا پرداخته شد و در ادامه بخش دوم آن از نگاه شما می‌گذرد؛

* مسئله عجیبی که در این دوران تعطیلات کرونایی هم شاهدش بودیم تقابل سینماداران خصوصی و سینماداران دولتی بود؛ بهتر نبود به جای این بحث‌ها با همفکری چاره‌ای برای گذر موقتی از این بحران اندیشیده می‌شد؟

نوروزی: ما چیزی به نام سینمادار دولتی در امر واقع نداریم، چون همه سینماها با منطق بخش خصوصی اداره می‌شوند. من به عنوان مدیرعامل جایی که ۲ سهام دار دولتی دارد، می‌توانم بگویم نزدیک ۲ میلیارد از دولت طلب داریم.

ساداتیان: در حال حاضر حوزه هنری سینماهای دولتی دارد اما اشکالی که به حوزه هنری وارد است این است که برخی فیلم‌ها را اکران نمی‌کند و این خیلی بد است چون امضای وزارت ارشاد پای فیلم‌ها را قبول ندارد.

* اما برخی از سینماداران دولتی معتقدند که سینمادار بخش خصوصی تنها گردش مالی برایش اهمیت دارد، به جنبه تجاری می‌پردازد و خیلی دغدغه فرهنگی در سینما ندارد بنابراین حاضر به سرمایه گذاری در نقاط محروم نیست به همین ترتیب بیشتر حمایت‌ها باید متوجه سینمادار بخش دولتی باشد.

ساداتیان: برخی سینماها در داخل پاساژها احداث شده‌اند و اتفاقاً همان پاساژها به دنبال مشتری هستند. مشتری هم گردش سینما را بالا می‌برد و هم اینکه باعث می‌شود پاساژ رونق پیدا کند ولی گاهی برخی از سینماهای دولتی شرایط اکران برخی فیلم‌ها را فراهم نمی‌کنند به همین ترتیب این موضوع، چرخه معیوب سینما را معیوب‌تر می‌کند.

اگر تمام سینماهایی که در خدمت نمایش فیلم هستند، فرامین وزارت ارشاد را به رسمیت بشناسند و وارد این بازی‌ها نشوند، می‌شود گفت سینما کمی شرایط بهتری پیدا کرده است. گاهی این تقابل و درگیری‌ها، انرژی‌ها را صرف خنثی کردن عملکرد هم می‌کند. با این وجود سینما تحت هر شرایطی فیلم خوب می‌خواهد؛ فیلمی که با مردم ارتباط برقرار کند. نمی‌شود مردم را مجبور به تماشای فیلمی کرد. برای مثال آثاری بوده‌اند که حتی برایشان بلیت‌های مجانی توزیع شد اما مردم به تماشایشان ننشسته‌اند یعنی اگر فیلم قوه محرکه داشته باشد مردم وقت می‌گذارند، حتی در صف می‌ایستند که فیلم مورد علاقه خود را ببینند اما فیلمی که برای مردم جذاب نباشد کارکردی نخواهد داشت مثل برخی سریال‌های تلویزیونی که به شکل مجانی پخش می‌شوند اما مردم نمی‌بینند.

نوروزی: البته ذائقه مردم هم عوض شده است. جشنواره سال گذشته موضوعاتی را عیان کرد. از کودکی به یاد دارم که در زمان جشنواره برای همه فیلم‌ها صف کشیده می‌شد و فیلم‌بین‌های حرفه‌ای، تمام فیلم‌ها را تماشا می‌کردند اما سال گذشته این‌چنین نبود. یعنی سینما آزادی که همیشه بیشترین مخاطب مردمی جشنواره را دارد، سال گذشته شاهد صف تماشاگران تنها برای سه یا چهار فیلم بود. حتی برای اولین بار در تاریخ جشنواره‌ای سینما آزادی، ما فیلمی داشتیم که سالن خالی می‌رفت. این جزو محالات برای سینما آزادی در ایام جشنواره فجر بود اما صورت عینی به خود گرفت. یک اتفاق عجیب و غریب دیگر این بود که سال گذشته اعلام کردند بلیت‌های جشنواره در عرض ۱۵ دقیقه به پایان رسید، ولی ما در زمان نمایش فیلم، وقتی به داخل سالن می‌رفتیم، می‌دیدیم کسی نیست و ما با بلیت‌های گیشه، سالن‌ها را پر می‌کردیم!

ساداتیان: البته بخشی از این موضوع ناشی از ساز و کار اشتباه سری فروشی بلیت‌هاست، به این صورت که ممکن است مخاطبی در نظر داشته باشد تنها سه یا چهار فیلم را تماشا کند اما مجبور است بلیت همه فیلم‌ها را بخرد در حالی که دوست ندارد، مابقی را ببیند. برای مثال در سال ۹۷ همین اتفاق برای ما افتاد؛ ما «متری شیش و نیم» را برای نمایش داشتیم ولی در جدول همین فیلم، آثاری وجود داشت که اتفاق خاصی برایشان رخ نداد با این وجود مردم به خاطر «متری شیش و نیم» مجبور بودند بلیت آن فیلم‌ها را هم بخرند.

* برخی سینماداران گله داشتند که به سینماهای بخش خصوصی‌ها کمک بیشتری برای جبران زیان‌های کرونا شده است، به عنوان سینمادار بخش خصوصی این موضوع را تأیید می‌کنید؟

ساداتیان: این‌طور نیست ما هم منتظریم کمک‌ها محقق شود.

* در طول تعطیلی سینما سینماداران منفعل و مدام چشم انتظار کمک‌های دولتی بودند. نمی‌توانستند حرکت صنفی انجام دهند؟

نوروزی: هیچ کاری نمی‌شود کرد. متأسفانه نهادهای صنفی به ویژه در ایران و در حوزه هنر راه درازی دارند تا جایگاه خود را پیدا کنند.

* ولی ما هیچ حرکت صنفی حداقلی هم از سوی آن‌ها ندیدیم.

نوروزی: نه این‌طور نیست. همین خانه سینما اعلام کرد اهالی سینما در سایتی ثبت نام کنند و خسارات به آن‌ها پرداخت شود ولی چه کسی قرار است این پول را بدهد؟ قرار بود ارشاد بدهد ولی ارشاد گفته نمی‌دهد. پرداخت این پول را به همان تفاهم‌نامه قدیمی با خانه سینما گره زده و گفته است خانه سینما باید بدهد. اگر خانه سینما بخواهد حرکتی کند این رقم با افزایش تعداد متقاضیان مدام نازل و نازل‌تر می‌شود. به نظرم یک بار برای همیشه فعالان فرهنگ و هنر باید یک فکر عاجل کنند برای مثال تعاونی، صندوق ذخیره و … تشکیل بدهند. شرایط کرونا نشان داد که در بحران کسی دستشان را نخواهد گرفت و اتفاقاً این شرایط باعث افزایش نزاع در میان آنان می‌شود، برای مثال وقتی زمان بگذرد پخش‌کننده پول خودشان را طلب می‌کنند.

* کما اینکه در دوران پیک کرونا خیلی از تهیه‌کنندگان از نپرداختن حق اکران فیلمشان از سوی سینماداران گله داشتند که البته در آن اوضاع اقتصادی حق داشتند.

نوروزی: من یک بار هم در خانه سینما درباره این مساله صحبت کردم، در آن زمان من باید از میان بیکاری ۷۰ نفر و پرداخت بدهی‌ها، یکی را انتخاب می‌کردم به همین دلیل انتخاب کردم که آن ۷۰ نفر از نان خوردن نیفتند. در این شرایط دولت کمک نمی‌کند، اصلاً فکر نمی‌کند که ممکن است چه نزاعی بین فعالان دربگیرد چون شرایط بحرانی است و دولت خود را کنار کشیده است. بنابراین باید کاری کنیم.

* یعنی می‌گوئید منفعل نبوده‌اید؟

نوروزی: ما اگر داد می‌زدیم هم هیچ اتفاقی نمی‌افتاد.

* البته این خوب نیست که دست روی دست بگذاریم به این بهانه که اگر کاری کنیم «ممکن است» به نتیجه نرسد.

نوروزی: نه. تلاش شد. انجمن سینماداران به رئیس جمهور نامه زد، پیگیری‌های جدی در ارشاد داشت و این موضوعات را رسانه‌ای نکرد اما نتیجه نداد. حتی پیگیری‌های خانه سینما هم نتیجه نداد. خانه سینما به عنوان اصلی‌ترین نهاد صنفی نتوانست کمکی از ارشاد دریافت کند. وضعیت انجمن سینماداران به عنوان صنف تابع که دیگر مشخص است.

ساداتیان: اقتصاد سینمای ایران به قدری نحیف است که هیچگاه نتوانسته روی پای خود بایستد که به نظر من حتی این موضوع هم به چیدمان فیلم‌ها و شرایط فیلمسازی برمی‌گردد. سال گذشته در بهترین شرایط کل فروش سینمای کشور ۳۰۰ میلیارد بوده است سینما آنقدر مسائل مختلف دارد که چیزی از این پول باقی نمی‌ماند تا ذخیره‌ای برای شرایط بحرانی شود. سینما مثل «آدم دست به دهانی» است که روزمرگی خود را به سختی اداره می‌کند که اگر چهار روز هم کار خود را از دست بدهد قطعاً دچار شرایط دشوار می‌شود.

در خارج از کشور ساز و کارها متفاوت است مثلاً از فیلم‌های اکران شده ۲۵ درصد عوارض می‌گیرند و در صندوقی نگه می‌دارند که در شرایط بحرانی کمک حالشان باشد حتی برای نجات سینمای ملی هم از همان صندوق کمک‌هایی دریافت می‌کنند و صنعتشان سرپاست. در ایران همه وزارتخانه‌ها بودجه‌هایی برای کارهای فرهنگی دارند ولی هیچوقت این طرح صندوق عملیاتی نشده است شاید الان بهترین زمان باشد که دولت دوباره این زنگ را به صدا در بیاورد و وزارتخانه‌ها برای اینکه چرخ سینماها بچرخد بلیت پیش خرید کنند، دولت یارانه‌ای در نظر و از ظرفیت‌های اقتصادی اداره‌ها بهره بگیرد تا شاید کمی مؤثر واقع شود.

سینماداران هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند جز اینکه چشمشان به دولت باشد چون خودشان به لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی ندارند. دولت هم در شرایط عادی کسری بودجه داشت با این کرونا که شرایط بدتر هم شد، بنابراین همه ما می‌دانیم که دولت قدرتی ندارد. همه ما خودمان را برای ۲ ماه آماده کرده بودیم ولی حالا در چهارمین ماه هستیم درواقع این جریان شبیه پازلی شده که پیدا کردن راه‌حلش سخت است.

* هر چند مدام از کمک‌های دولتی صحبت می‌شود اما به هر حال هر حمایتی انتظاراتی به دنبال دارد…

نوروزی: در حال حاضر شرایط کشور به لحاظ اقتصادی به قدری پیچیده شده است که فکر نمی‌کنم کسی که بخواهد وارد این حوزه‌ها شود ره به جایی ببرد یعنی آنقدر شرایط کشور مساله‌دار است که دیگر این موضوعات چندان به چشم نمی‌آید.

ساداتیان: چه انتظاری می‌توانند داشته باشند؟ مسائل سیاسی که در کل کشور منتفی است. اصلاً هنرمندان دیگر چه جایگاهی دارند که مردم به حرفشان گوش بدهند؟ متأسفانه دیگر جایگاه اجتماعی هنرمندان متزلزل شده، در حال حاضر دیگر بحث روزمرگی اهالی سینما مطرح است. اگر از چند نفری که در سینما دستشان به دهانشان می‌رسد و امورات زندگی‌شان می‌گذرد، صرف نظر کنیم می‌بینیم در مجموع اکثر اهالی سینما «دست به دهان» هستند به ویژه طبقات میانی به پایین سینما که اوضاع اسفناکی دارند. در حال حاضر تمرکز ما باید روی فیلمسازی باشد. چهار ماه است که کار تولید جدی نیست این در حالی است که برخی از اهالی سینما روزمزد بودند پس حالا آنها چه وضعی دارند؟ حتی برای آنها بیمه بیکاری هم وجود ندارد.

-نوروزی: به نظرم دولت نباید نگاه فانتزی به سینما داشته باشد و فکر کند سینما یک چیز شیک و پیک است، بلکه باید بداند نود درصد فعالان آن دست به دهان هستند و باید معاش آن‌ها مثل همه صنوف دیگر تأمین شود. درست است که سینماداری یک کار شیک است ولی نود درصد فعالانش، نیروهای خدماتی هستند که اتفاقاً همان‌ها آسیب‌پذیرترند. سینما که معاونت‌های مختلف ندارد، بلکه پرسنل آن از افراد عادی و خدماتی هستند و یک ماهیت کارگری صرف دارند. در پس این زرق و برق‌ها ماهیت کاری سینما یک ماهیت کارگری است. درواقع کارکنان سینماها با خانواده‌هایشان چیزی نزدیک به ۲۰ هزار نفر در کل کشور می‌شوند. معیشت آنها چه می‌شود؟

ساداتیان: خانه سینما هم چیزی نزدیک به پنج هزار عضو دارد که با خانواده‌هایشان ۴۰ هزار نفر می‌شوند و بلاتکلیف هستند.

نوروزی: در خانه سینما همه که نوید محمدزاده و رضا عطاران نیستند؛ شاید ۵۰ سلبریتی پولساز داشته باشیم. بقیه که این‌طور نیستند.

ساداتیان: همان‌ها هم حدود ۴ ماه است درآمد ندارند.

* شما گفتید بخشی از هزینه‌های سینما را از محل نگهداری برخی معوقات مرتفع می‌کردید با راه‌اندازی سمفا که در لحظه سهم هر کسی به خودش تعلق می‌گیرد، عملاً این امکان از بین می‌رود، این موضوع مشکلات را چند برابر نمی‌کند؟

نوروزی: هرگونه مداخله دولت در شئون بخش خصوصی در تمام حوزه‌ها محکوم به شکست است. تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی ثابت کرده که هر جا دولت در تنظیم روابط بدیهی در بازار آزاد دخالت کرده، شکست خورده، تنظیم روابط سینمادار با بخش خصوصی هم تابعی از همان قانون‌هاست. در پردیس‌های بزرگ این قاعده وجود دارد که رسوب این پول در بازه‌های یک یا دوماهه باعث رفع هزینه‌های جاری می‌شود که در ماه شاید حداقل صد میلیون تومان شود.

این هزینه‌ها مربوط به هزینه‌های مصرفی هستند نه پول آب و برق و گاز. ما در آزادی از روزی که فیلم اکران می‌شود تا روزی که نمایشش، به پایان می‌رسد حداکثر تسویه ما یک ماه و نیم تا دو ماه طول می‌کشد. البته علی‌الحساب هم داده‌ایم. من با مداخله دولت در شئون بخش خصوصی به طور کامل مخالفم. مگر تا حالا دولت روابط آن‌ها را تنظیم می‌کرد؟

البته در سینما هم ممکن است افراد مثل همه جا به اختلاف بخورند ولی ما در شرایطی صحبت می‌کنیم که سینمای توانمندی نداریم این یک ماه فرایند تسویه، باعث می‌شود خیلی از هزینه‌ها را رفع کنیم. وزارت ارشاد به‌عنوان یک نهاد حاکمیتی نباید فقط با عینک یک صنف به موضوع نگاه کند این صنعت متشکل از صنوف مختلف است، باید جامع به این موضوع نگاه کند و نباید تنها دغدغه پخش‌کنندگان و تهیه‌کنندگان را بشنود. در حال حاضر هزینه‌های سینما دوبرابر شده است اگر سینما را از ساعت ۱۰ صبح باز کنیم در نهایت می‌توانیم ساعت ۲ بامداد آن را ببندیم یعنی باید ۲ شیفت نیرو داشته باشیم بنابراین هر هزینه‌ای برای آن را باید ضرب در ۲ کنیم چون تمام وقت سینما باز است و تعطیلی ندارد. ارشاد باید این موضوعات را هم لحاظ کنند.

ساداتیان: نباید تنها سینما آزادی و کورش را به‌عنوان معیار در پرداخت معوقات در نظر بگیریم، چون سینماهای دیگر به دلیل اینکه امورات اقتصادی‌شان نمی‌گذرد همیشه پول‌ها را با فاصله پرداخت می‌کنند، به هر حال تهیه‌کننده هم حق دارد که به موقع به پولش برسد. سینماداری داریم که وقتی برای تسویه حساب نزد او می‌رویم می‌گوید برو ۶ ماه دیگر بیا، وقتی ۶ ماه دیگر هم مراجعه می‌کنیم یک چک یک ساله به ما می‌دهد بنابراین مجموع یک سری رفتارها باعث راه‌اندازی چنین سیستمی شده است.

نوروزی: همان‌ها را هم می‌شود با یک سری قاعده‌ها سر خط کرد.

ساداتیان: شاید سمفا چیز بدی نباشد و بشود به حق‌ها رسید.

نوروزی: البته در حال حاضر اگر مشکلات سینمای ایران را فهرست کنیم تولید و اجازه دادن به ساخت آثار در صدر آن قرار دارد ما از اعتماد به افرادی مثل سعید روستایی، نیما جاویدی، محمد کارت و محمدحسین مهدویان ضرر نخواهیم کرد. این نسل جدید اتفاق خوب و بزرگی در سینمای ما هستند. باید آنها را حمایت کرد در کنار آن‌ها باید تهیه‌کنندگان مؤلف را حمایت کرد نه تهیه‌کنندگان بساز بفروشی.

ساداتیان: مردم دغدغه‌های ذهنی دارند. خلأ فکری مردم را با چه چیزی باید پر کرد؟ در شرایطی که ما احزاب سیاسی نداریم بهترین راه سینماست که بتواند حرف‌های مردم را نشان دهد. به جای اینکه مردم در تاکسی پچ پچ کنند، می‌شود بسیاری از معضلات را در قالب فیلم بیان کرد که سازنده باشد. عموماً ما فیلم‌ها را برای حاکمیت نمی‌سازیم بلکه آنها را برای مردم تهیه می‌کنیم. اگر این آثار موردتوجه مردم باشد آن‌ها استقبال می‌کنند و باعث رونق سینما می‌شود. سینما کارهایی که احزاب نمی‌توانند انجام دهند، می‌تواند بازگو و بسیاری از خلاءها را پر کند. به شرط اینکه دست سینماگران باز باشد و بشود موضوعات اجتماعی را به تصویر کشید. ما تنوع سلایق در کشور داریم پس بگذارند سلیقه‌های مختلف فکری کارشان را انجام دهند. می‌دانم یک جاهایی از بازگو کردن این موضوعات می‌تواند گزنده باشد ولی باید در نظر گرفت که این کار مانند یک جراحی است و به هر حال عوارضی دارد اما در نهایت می‌تواند باعث بهبودی شود.

نوروزی: نتیجه سیاست‌های غلط در دهه ۶۰ و ۷۰ تحت عنوان سینمای معناگرا باعث به محاق رفتن کامل سینمای دینی شد. یعنی طیفی بودند که سخت‌گیری‌های عجیب و غریب روی آدم‌ها داشتند. حالا در انتهای دهه ۹۰ باید ببینیم که ما چند تولید با مضمون دینی داریم؟ در جمهوری اسلامی به عنوان یک حاکمیت دینی چند تولید در این زمینه داریم؟ نتیجه سیاست‌های چهل ساله در حوزه سینما چه بوده است که حالا چیزی به عنوان سینمای دینی نداریم؟

پیش از این یک سری نهادها تولیداتی داشتند اما حالا همان را هم نداریم. سیر تولیدات دینی چه در تلویزیون چه در سینما رو به نزول است و هیچ چیز قابل اعتنایی وجود ندارد در حالی که در دوره‌ای هم سریالی با مضمون دینی داشتیم و هم در سینما. برای مثال در دوران آقای ضرغامی چنین بود حتی همین حالا بازپخش سریال‌های دوران آقای ضرغامی مانند «میوه ممنوعه» در صدر آمار پربازدیدها قرار گرفته، چه اتفاقی در طی ده، دوازده سال گذشته رخ داده است که ما هم در حوزه سینما و هم در حوزه تلویزیون آثار دینی خوبی نداریم؟ سخت‌گیری بی جا راه به جایی نمی‌برد.

منبع: مهر

برچسب‌ها:

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.