ارتقاء (Upgrade) ساخته لِی وَنِل (Leigh Whannell) شاید یکی از عظیمترین علمیتخیلیها و یا شگفتیهای امسال محسوب نشود؛ اما اکشنی خلاقانه، علمیتخیلی نه چندان مجذوب کننده و اثری قابل احترام است که با در نظر گرفتن تمام اشکالات و نقایص ریز و درشتش، همچنان لایق یکبار تماشا شدن است. در سینما گیمفا بخوانید …
ژانر علمیتخیلی در دهه اخیر در یکی از طلاییترین دوران خود به سر میبَرَد. از پردازش به نظریه هایی که انیشتین و امثال او توانایی اثباتش را نداشتند و به بازی گرفتن مسئله زمان در فیلم در میان ستارگان (Interstellar) ساخته کریستوفر نولان (Christopher Nolan) گرفته، تا گشت و گذار در جهان سایبرپانک بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) و گمشدن در دریایی از تعاریف برای توصیف معنای حقیقی انسانیت. در کنار این آثار خارقالعلاده، فیلم های علمیتخیلی نیز وجود دارند که در آنها خبری از پیچش داستانی اعجاببرانگیز یا روایت بینقص نیست و فیلم در حقیقت حکم یک چُرت هنگام عصر و بعد از خوردن نهاری سنگین را دارد که برای بازگرداندن انرژیتان مفید است؛ در واقع اینطور فیلم ها با سبک ساده روایی خود، مسکنی برای رفع سنگینی است که فیلم های علمیتخیلی پیچیده بر روی ذهنتان ایجاد میکنند. اما ارتقاء نه تماما مملو از لحظات شگفت آور و جذاب است، و نه حکم آن مسکن آرامش بخش را دارد؛ بلکه نکات مثبت و منفی هر دو دسته را به ارث بردهاست.
ارتقاء با پیشرَوی ساده اما دلچسبش که شیمی کاراکتر اصلی داستان یعنی گرِی تریس و ویجتی که درون بدن او قرار گرفته یعنی اِستِم هسته اصلی آنرا تشکیل میدهد، روایتی جمع و جور تحویلمان میدهد و فیلم تا قبل از سی دقیقه پایانی تقریبا حکم همان مسکن را دارد. اما پایان عالی، دارک و هوشمندانهای که در پرده آخر سریال به تصویر کشیده میشود شاید آنقدر باعث عالی به نظر رسیدن اثر شود که از ارتقاء تا مدت قابل توجهی رسما به عنوان یکی از آثار کمنقص ژانر علمیتخیلی یاد کنید و به عبارتی، فیلم نظر نهایی شما را به طور موقتی درمورد خود تغییر میدهد.
ارتقاء شاید به دلیل نداشتن تبلیغات بسیار زیاد و نبود نام آشنایی از سینما در لیست عوامل و بازیگرانش، کمتر کسی بدون تماشای تیزر آن و یا خواندن پیشزمینهای از داستان فیلم به سراغ تماشایش برود. به همین سبب بیننده از اتفاقی که قرار است برای گرِی بیافتد مطلع میشود، و همین موجب تبدیل شدن پانزده دقیقه نخست فیلم به تجربهای به شدت ملالآور و خستهکننده میشود که گویا حرف خاصی برای گفتن ندارد و بیننده را در انتظار رخ دادن اتفاق اصلی قرار میدهند.
داستان فیلم در مورد مردی به نام گرِی تریس (Gray Trace) با بازی لوگان مارشال گرین (Logan Marshall Green) است که پس از آسیب دیدن در یک سانحه رانندگی و مورد حمله قرار گرفتن از سمت افرادی ناشناس، همسر خود و کنترل اعضای بدن خود را، از گردن به پایین از میدهد. از قضا یکی از دوستان دانشمند وی به وسیله ویجتی که خلق کردهاست کنترل اعضای بدن وی را به او برمیگرداند و البته به او قابلیت های بیشتری نیز میبخشد. وی پس از مدتی متوجه میشود که این ویجت، در واقع نوعی هوش مصنوعی مستقل با نام استِم (Stem) است!
این پاراگراف پایان فیلم را فاش میکند
همانطور که کمی قبلتر اشاره کردیم؛ نکتهای که باعث میشود ارتقاء از دیگر علمیتخیلی های ساده این روزها متمایز شود، پایانبندی دارک (Dark) و محشر آن است؛ آنگاه که تکه های گمشده پازل پیدا شده و در جای درست قرار میگیرند و حقایقی تاریک بر بینندگان روشن می شوند. هنگامی که میفهمیم که اِستِم در حقیقت آنتاگونیست داستان است فیلم برای اولین بار، ما را به شگفتزدگی وا میدارد. صحنه های مقابله گرِی با اِستِم و بازی تحسینبرانگیز لوگان مارشال گرین بسیار استرسزا و دیدنی است؛ در عین لذت بردن از تماشای چنین صحنه ای، مضطرب میشویم که “اگر ذهن گرِی طبق گفته اِستِم شکسته شود و کنترل کامل به دست او بیافتدچه؟!”. اینکه فیلمی سبب ایجاد حس اضطراب و نگرانی در تماشاچی، نسبت به کاراکتر های قصه شود ویژگی بخصوصی است که هر فیلمی آن را دارا نیست و این جزو دلایلی است که بایستی ارتقاء را بخاطر آن ستایش کرد.
اما غیرمنتظره ترین رخداد فیلم، از هم شکستن ذهن گرِیو گرفتار شدن وی در بخشی از ذهن خود برای همیشه است، زیرا به لطف اِستِم دیگر مرگ هم نمیتواند روح گرِی را از آن بخش باقیمانده از وجودش جدا کند، از طرفی اطلاع داریم که وی در حال زندگی در شادترین حالت ممکن است،که البته این تئوری شباهت دیوانهواری به تئوری برزخ در فیلم تلقین (Inception) اثر کریستوفر نولان دارد. بنابراین آیا بایستی به حال او غصه بخوریم، یا اینکه برای او شاد باشیم؟
پایان فاش شدن داستان فیلم
بنده جزو معدود افرادی هستم که علاقه غیرقابل انکاری به جهان های سایبرپانک (Cyberpunk) دارند. و الیته، به به وقوع پیوستن آن در آیندهای نسبتا دور نیز اعتقاد دارم. سایبرپانک در حقیقت حکم قرون وسطای آینده را دارد؛ البته انسان ها این بار در عوض موش و طاعون اسیر تکنولوژی و فناوری های آن میشوند، زمانی که دستاورد های تکنولوژیک به اصلی ترین دلایل ادامه زندگی و بقای بشر تبدیل میشود. همانطور که دریافتید این فیلم نیز در واقع در گروه آثار سایبرپانک قرار میگیرد و همین سبب شد که به عنوان یکی از عاشقان فضاسازی های سایبرپانک هم که شده، در فیلم این مسئله را زیر ذرهبین قرار بدهم.
فضاسازی این فیلم در عین جالب بودنش، نقایصی را یدک میکشد که حتی اگر از بینندگان تیزبین سینما هم نباشید، کمی آزارتان میدهد. زیرا شاید در صحنهای با ساختمان های بلند و تم سایبرپانک مواجه باشیم، اما لحظهای بعد در بزرگراهی معمولی و با ماشین های امروزی که فقط تعدادی از آنها الکترونیک هستند روبرو میشویم. اختلاف بین فضاهای داستان تا این حد کم، غیرقابل تحمل است و امتیاز منفی برای فیلم محسوب می شود. بگذریم که فیلم در زمینه طراحی لباس نیز هیچ بویی از تفاوت و تنوع نبردهاست.
اما یکی از اساسیترین نقاط قوت فیلم در اکشن آن است. ارتقاء طرفداران فیلم های اکشن را بیتردید راضی میکند و دلیل آن هم نوع فیلمبرداری مریض اما تماشایی و اجرای کم نقص لوگان مارشال گرین است. ایفای نقش مارشال گرین خود به کلی جای تعریف و تمجید دارد و شخصیت گرِی نیز به واسطه او قابل درک تر از دیگر کاراکتر های فیلم است. البته بایستی اشاره کنم که تنها شخصیتی که فیلم به معنای واقعی کلمه به او پرداختهاست همان گرِی است و دیگر شخصیت های فیلم فقط در چندین دیالوگ ساده شده و کاملا تکبعدی هستند، گویا کارگردان فراموش کرده که تمامی شخصیت های فیلم احتیاج به پردازش دارند.
خوشبختانه و به لطف جِد پالمِر (Jed Palmer) موسیقی فیلم در دسته نقاط مثبت آن قرار میگیرد و تاثیر بهسزایی در افزایش جذابیت و هیجان اکشن ها دارد. البته نباید فراموش کنیم که موسیقی، از مهمترین دلایل افزایش بار دارک و مضطربکننده فیلم در لحظات پایانی آن بودهاست.
ارتقاء تا لحظات میانی آن، حکم مسکنی را دارد که سنگینی ایجاد شده توسط فیلم پیچیده و مفهومی را از روی ذهنتان برمیدارد ولی بعد از پایان، خود به یکی از آنها تبدیل میشود. با اینکه بخاطر اشکالات بسیار و ضعف های متعددش نمیتواند به چیزی فراتر از یک فیلم خوب بدل شود، اما آنقدر ارزش دارد که برای یک بار هم که شده، وقتتان را صرف آن کنید و به تماشایش بنشینید.
شما چه فکر میکنید؟ از مطالعه مقاله لذت بردید؟ آیا فیلم مربوطه انتظارات شما را برآورده کردهاست؟
نظرات