فوتبال عصر حجری! | نقد انیمیشن Early Man

11 April 2020 - 22:00

نیک پارک از کارگردانان خوش ذوق استدیو آردمن و صنعت انیمیشن است. او به دلیل سبک خاص کارهایش که بیشتر در طراحی شخصیت‌هایش ملموس است شناخته شده. پارک که تا به امروز جوایز بسیاری از جمله چهار جایزه اسکار را در کارنامه‌ی خود دارد، همچون هنری سلیک و تیم برتون از کارگردانانی است که اسیر جلوه‌های ویژه کامپیوتری نشده و همچنان با تکنیک استاپ موشن انیمیشن‌هایش را می‌سازد. هرچند که دراستاپ موشن‌های امروزی از جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری‌هم استفاده می‌شود، و در انسان اولیه نیز کامپیوتر‌ها به کمک سازندگان آمدند، خصوصا در تصاویر پس‌زمینه، اما همچنان اصالت کارازهنر دستی است. از ساخت عروسک‌ها و طراحی لباس‌ها گرفته تا انیمت آن ها و ….. نیک پارک تلاش کرده تا کمترین ردی از دخالت کامپیوترها به‌جا بگذارد و ابزار را جوری در خدمت گرفته که گویی اصلا کامپیوترها نقشی نداشتند و فیلم کاملا یک دست بنظر می‌رسد که نمره‌ی مثبتی از نظر تکنیکی برای انیمیشن انسان اولیه محسوب می‌شود.

 

داستان با نمایش انقراض دایناسورها و بعد کشف فوتبال توسط انسان‌های اولیه شروع می‌شود! که شاهد صحنه‌های خنده‌ داری مبتنی بر تصاویر و نه دیالوگ هستیم .بعد از آن با یک فلش فوروارد به چند قرن بعد می‌رویم و با شخصیت اصلی اثر داگ و خوک دوست داشتنی‌اش هاگ ناب آشنا میشویم و میفهمیم او و قبیله‌اش در دره‌ای زیبا که در محاصره‌ی بیابان‌ها و کوه‌های بی آب علف است به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند. و هیچ درکی از فوتبال که اجدادشان انجام می‌دادند ندارند و به اشتباه توپی که در نقاشی‌های نیاکان خود می‌بینند را موجودی مرموز تلقی می‌کنند که اجدادشان آن‌ها را شکار میکردند! داستان  با آمدن انسان‌های متمدن‌تر که درواقع از عصر برنز هستند گسترش پیدامی‌کند. شخصیت منفی جذاب فیلم یعنی لرد نوث برای استخراج منابع بیشتر یه آنجا آمده و انسان‌های اولیه که توان مقابله با آن‌ها را ندارند دره را ترک می‌کنند اما  پس از ماجرایی تصمیم بر آن می شود که مسابقه‌ی فوتبالی بین قویترین تیم فوتبال عصر برنز با قبلیه داگ یا عصر سنگی‌ها که هیچ درکی از فوتبال ندارند صورت بگیرد؛ تا هرکدام که پیروز شود دره را مال خود کند و……

انسان اولیه با اینکه داستان خطی، قابل پیشبینی و پیامی تکراری به مخاطب ارائه می‌کند همچون اثر دیگر پارک یعنی فرار مرغی که در آنجا‌هم شاهد اتحاد مرغ‌ها برای رهایی از آن مرغداری جهنمی بودیم که در اینجا مرغ‌ها جایشان را به انسان‌های اولیه‌ای دادند و برای رهایی از زیر زور و بازپس گیری خانه‌ی خود تلاش می‌کنند و…. اما به هیچ عنوان این تکراری بودن ملال آور نیست و سبک بصری و شوخی‌های پارک به حدی جذاب است که مخاطب را تا ثانیه‌ی آخر درگیر خودش می‌کند. همچنین ایده‌ی کلی اثر همچون ترکیب ورزش محبوبی چون فوتبال در دنیای عصرحجری به خودی خود خود انقدر جذاب است که مخاطبان را جذب خود کند خصوصا مخاطبی که علاقه زیادی به فوتبال داشته باشد و همه‌ی این‌ها را درکنار شخصیت‌های جذابی بگذارید که هر لحظه شیرین کاری از آن‌ها سر می‌زند؛ به عنوان مثال شخصیت خرگوش و فصل شکار به زیبایی تمام و با شوخی‌هایی عالی ساخته شده و میتوان آن را ادای دینی به انیمیشن برنده‌ی اسکار پارک یعنی والس و گرومیت: نفرین خرگوشی دانست همچنین پرنده پیام آور ملکه، آقای سنگی، رفتار هاگ ناب، خوکی که بنظر می‌رسد از بسیاری از انسان‌ها باهوش‌تر است و صحنه‌ای که لرد نوث در حمام او را به جای مستخدم خود اشتباه می‌گیرد و….به حدی جالب است که کوچک و بزرگ را به خنده‌ وا می‌دارد. و البته صداپیشگان اثرهم در هرچه جذاب‌تر کردن شخصیت‌ها سهیم بودند به مانند ادی ردمین برای داگ، میسی ویلیامز برای گونا و خصوصا تام هیلستون برای لرد نوث که با صدای کنایه آمیز و لحجه‌ی فرانسوی گونه‌اش جذابیت خاصی به این شخصیت داده است.

 

 همچنین پارک سعی می‌کند با ظرافت به مفاهیمی در اثرش اشاره کند مثل داستان آدم و حوا همچون اخراج این قبلیه از سرزمین رویایی خود، که جالب است پس از صحنه‌ی اولیه‌ای است که داگ را مشغول چیدن میوه‌ای می‌بینیم. و یا همچنین اشاراتی به مافیای پشت فوتبال همچون سو استفاده‌ای که لرد نوث از فوتبال برای جیب خود می‌کند همچنین تقابل سنت و مدرنیته همچون جهان پیشرفته اما به دور از طبیعت و شور حال زندگی سنتی انسان‌های اولیه و….. که البته پارک تاکید چندانی روی آن‌ها نمی‌کند و بیشتر شوخی‌ها هستند که اثر را پیش می‌برند و تاثیرگذار هستند.
و البته نکته‌ی مثبت دیگراثر، زمان نسبتا کم آن است. پارک به خوبی می‌دانسته که باید چه میزان کلیشه‌ها را به تصویر بکشد و طنز کار را تا چه زمانی در کارش استفاده کند، تا قبل از اینکه مخاطب از این کلیشه‌ها خسته شود کار را تمام کند. درواقع این موجز نشان دادن نیز نکته‌ی مثبت دیگر است. اما انسان اولیه ایراداتی‌هم دارد به عنوان مثال یک سوم پایانی و مسابقه‌ی فوتبال می‌توانست بسیار بهتر کارشود و شاهد رقابتی نفسگیر در کنار شوخی‌های جذاب باشیم اما بنظر می‌رسد در اینجا کم کاری وجود داشته و پارک تنها به چند شوخی اکتفا کرده همچون مصدوم شدن دروازه بان و قرار دادن هاگ ناب درون دروازه و یا پخش صحنه‌ی آهسته بازی! که جالب است و در همینجا جا دارد بگویم یکی از ویژگی‌های کمیک کردن اثر استفاده از المان‌های مدرن در دل جهانی بدوی است که در این اثر بارها شاهد چنین المان‌هایی هستیم. با اینحال تمام این ویژگی‌ها، اثر را به تجربه‌ای عمیق حسی که با سرگرمی عجین شده باشد تبدیل نکرده همچون انیمیشن‌هایی چون: عروس مرده، کورالین، درون و برون، وال.ای و…. که آثاری بودند که از صرف سرگرمی عبور کردند و به مایه‌های هنری دست یافتند.

 

 

اما انسان اولیه تکلیفش با خودش مشخص است. اثر بدون آنکه با آن مفاهیمی که اشاره کردم بخواهد اداعایی داشته باشد و تبدیل به فیلمی کشدار، شعاری و گزافه گو شود مخاطب را با تمام لکنت و ایرادی که دارد، با همان نیمچه فرمش که از تکنیک بلدی کارگردانش آمده سرگرم می‌کند و تبدیل به اثری می‌شود که حداقل برای یک بارهم که شده ارزشش را دارد که اعضای مختلف یک خانواده از کوچک تا بزرگ برایش وقت بگذارند و از شوخی‌هایش لذت ببرند. البته همانطور که گفتم انیمیشن انسان اولیه فاقد تاثیرات بالای حسی است که در ذهن مخاطب بماند و چیزی جز تفریحی شیرین و زودگذر نیست.

مطالب جنجالی

Sorry. No data so far.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published.