Captain America: Civil War (کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی) سیزدهمین فیلم از دنیای سینمایی مارول است. مارول که از سال ۲۰۰۸ و با ساخت فیلمی بر اساس شخصیت کمیک بوکی خود یعنی مرد آهنی، پا به دنیای سینما گذاشت، حال به قدری قدرتمند ظاهر شده است که تنها وجود نام مارول در پشت فیلمی، موفقیت اقتصادی و حتی کیفیتی آن را تضمین میکند.
پس از انتشار بزرگترین فیلم مارول در سال ۲۰۱۵ یعنی Avengers: Age of Ultron (انتقام جویان: عصر آلتران) که بر خلاف انتظارات نتوانست رکورد فروش نسخه اول خود را بشکند، مارول به دنبال ساخت یک فیلم بزرگ دیگر بود. Civil War قرار بود با فاصله کوتاهی پس از Age of Ultron، بار دیگر مجموعه ابر قهرمانان مارول را به دور هم جمع کند و در این میان از قهرمانان تازه ای نظیر مرد عنکبوتی و پلنگ سیاه نیز رونمایی نماید. همهٔ این مسائل سبب شد تا فیلم بیش از اینکه فیلم شخصیت کاپیتان آمریکا باشد از آن به عنوان انتقام جویان ۲٫۵ یاد شود! در این مقاله قرار است نگاهی به Civil War داشته باشیم و دریابیم که آیا این معجون مارولی فقط برای اهداف کمی ساخته شده است یا آنکه از لحاظ کیفی هم لایق احترام است.
کارگردان: آنتونی روسو، جو روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکوس، استیون مک فیلی
بازیگران: کریس ایوانز، رابرت دوانی جونیور، اسکارلت جوهانسون، سباستین استن و …
موسیقی متن: هنری جکمن
فروش جهانی: ۱٫۱۵۱ میلیارد دلار
Civil War دنبالهروی وقایع عصر آلتران است. درست است که قهرمانان ما موفق به شکست آلتران شدند اما این پیروزی به قیمت ویرانی کامل یک شهر بود. چنین پیامد وحشتناکی باعث میشود که دولتهای جهان نسبت به قهرمانان بدبین شوند با این حال هنوز محدودیت برای قهرمانان ایجاد نشده است. فیلم با صحنه درگیری گروه قهرمانان به رهبری کاپیتان آمریکا در لاگوس نیجریه آغاز میشود. اگر چه مأموریت به ظاهر با موفقیت پیش میرود اما اشتباه یکی از اعضا باعث کشته شدن مردم بیگناه میشود. وقوع چنین حادثهای پس از فاجعهای که در عصر آلتران رخ داد باعث میشود که دولتهای جهان به فکر محدود کردن قهرمانان بیفتند. از سوی دیگر تونی استارک نیز با مشاهده مادری که فرزندش در حوادث عصر آلتران کشتهشده بود، به این میاندیشد که باید کارهای قهرمانان تحت کنترل دولتها باشد اما استیو راجرز چندان با این طرح موافق نیست. به این ترتیب اولین جرقههای اختلاف میان قهرمانان شکل میگیرد، گروهی خواستار پیوستن به طرح نظارتی به رهبری استارک هستند و گروهی نیز به تبعیت از راجرز، از پذیرفتن آن خودداری میکنند. تا اینجای داستان کاملاً قابلدرک است و همانطور که سازندگان وعده داده بودند، دلایل هر یک از دو گروه برای مخاطبان قابلدرک است. راجرز که در تنگنا قرار گرفته نمیداند که تصمیم درستی گرفته است یا خیر اما سخنانی که شارون کارتر در یک سخنرانی حماسی به زبان میآورد، باعث میشود که راجرز در تصمیم خود مصمم گردد.
فیلم تا اینجا کاملاً بر اساس کمیک مشهوری که نام فیلم از آن گرفتهشده است، دنبال میشود و روند خوبی دارد اما در این میان ورود شخصیت سرباز زمستان که دوست قدیمی استیو راجرز نیز است، مسیر فیلم را تغییر میدهد. دقیقاً از اینجا به بعد است که فیلم هدف اصلی خود را گم میکند و آن ایده خوبی که در ابتدای فیلم مطرح شده بود، جای خود را به درگیریهای شخصی میدهد که دلیل خوبی برای این درگیری عظیم میان قهرمانان نیست. حمایت بیچون چرای کاپیتان آمریکا از دوست قدیمی خود یعنی سرباز زمستان در مقابل لجاجت تونی استارک یا مرد آهنی برای از بین بردن وی، باعث میشود که دلیل اصلی این مقابله یعنی تضاد ایدئولوژیک دو گروه، کاملاً نادیده گرفته شود و تمام هدف فیلم دست یافتن به شخصیت سرباز زمستان باشد! با وجود این ضعف چون مارول مدت زمان زیادی را صرف پرورش شخصیتهای خود کرده است، غنای شخصیتهای داستان بهویژه کاپیتان آمریکا و مرد آهنی کمک میکند تا فیلم چندان این ضعف را نشان ندهد. درگیریهای تونی استارک و استیو راجرز در کالبد مرد آهنی و کاپیتان امریکا بسیار زیبا از کار درآمده است و در واقع فیلم بیشتر جدال این دو شخصیت است تا کل قهرمانان. همانطور که سازندگان قول داده بودند، تمرکز اصلی فیلم بر روی شخصیت کاپیتان آمریکا است و وجود شخصیتهای متنوع باعث نشده تا کاپیتان آمریکا به حاشیه رانده شود با این حال مشخص است که برادران روسو تعدادی از شخصیتها را فقط برای خلق سکانسهای اکشن جذاب وارد داستان کردهاند و در باقی طول فیلم آنها را به حال خود رها نمودهاند. برای مثال وجود شخصیت مرد مورچهای در فیلم کاملاً بهمنظور خلق سکانسهای اکشن جذابتر در سکانس تماشایی فرودگاه است و در باقی طول فیلم این شخصیت به حال خود رها میشود.
قهرمانان تازهوارد این فیلم نیز چندان وضعیت بهتری نسبت به مرد مورچهای ندارند هر چند پردازش شخصیت پلنگ سیاه از کیفیت خوبی برخوردار است. پلنگ سیاه که بهزودی قرار است فیلم اختصاصی آن نیز ساخته شود، به دلایل شخصی وارد نبرد قهرمانان میشود و برای وی چندان مسائلی چون نظارت دولتی مهم نیست و این در راستای همان ضعف فیلم است که گفته شد یعنی فیلم بیشتر به شکل یک نبرد شخصی و احساسی به نظر میآید تا تقابل نظر و عقیدتی که کمیکی که فیلم از آن اقتباسشده، بر آن تأکید داشت. بسیاری از شخصیتهای داستان تنها در چندین سکانس حضور دارند و هیچ فرصتی به آنها برای خودنمایی داده نمیشود و این یکی از ضعفهای فیلم است که بیش از حد شلوغ به نظر میرسد. مهمترین حاشیهای که Civil War به وجود آورد، ورود شخصیت مرد عنکبوتی به دنیای سینمایی مارول بود. شخصیتی که امتیاز حق ساخت فیلم از آن در اختیار سونی است و مارول پس مذاکرات بسیار موفق شد سونی را متقاعد کند که اجازه حضور مرد عنکبوتی را در فیلمهای او بدهد. مرد عنکبوتی در Civil War حضور کمی دارد و حضور او نیز مختص به سکانسهای اکشن است با این حال مشخص است که مارول میداند باید چگونه از این شخصیت محبوب استفاده کند. مرد عنکبوتی در Civil War دقیقاً همان چیزی است که در کمیکها دیدهشده، یک نوجوان که بهتازگی قدرتهای زیادی یافته و هنوز بهدرستی نمیداند که چگونه باید از آنها استفاده کند. در کنار اینها نباید از شخصیت شوخ مرد عنکبوتی در حین مبارزات هم گذشت که جذاب از کار درآمده است.
برخلاف فیلم اخیر DC یعنی بتمن علیه سوپرمن که مضمونی مشابه با این فیلم داشت و سعی میکرد محیطی خشن و تاریک را به نمایش بگذارد، Civil War مملو از لحظههای کمدی و جذاب است. طنز فیلم بهطور قابلتوجهی عالی از کار درآمده است و در حین نبردهای اکشن، لبخند را بر لبهای شما میآورد. یکی دیگر از نکات ضعف فیلم وجود شخصیت منفی تحت عنوان بارون زیمو با بازی دنیل برول است که نه از شخصیتپردازی مناسبی برخوردار است نه اینکه حضور او در فیلم به روند فیلم کمکی میکند. بارون زیمو در فیلم تنها به دنبال این است که با سو استفاده از سرباز زمستان کاپیتان آمریکا را در مقابل مرد آهنی قرار دهد و باعث فروپاشی گروه انتقام جویان از درون شود در حالی که وقتی در انتهای فیلم هدف او از این اقدام مشخص میشود، این همه تلاش برای ایجاد درگیری میان قهرمانان منطقی به نظر نمیرسد. همانطور که گفته شد فیلم در زمینه فیلمنامه و شخصیتپردازی از ضعفهای زیادی برخوردار است اما صحنههای اکشن فیلم است که باعث درخشش آن در قاب نقرهای سینما میشود.
فیلم دارای تعداد زیادی از نبردهای اکشن جذاب است که تاکنون نظیر آن را در هیچ فیلمی ندیدهاید. با اینکه مارول سالهای زیادی است که فیلمهای اکشن کمیک بوکی میسازد و در هالیوود نیز هر ساله فیلمهای اکشن زیادی ساخته میشود، با این حال در این فیلم شاهد اکشنهای بیمانندی هستیم، از نبردهای کوتاه در فیلم از جمله نبردهای مقر فرماندهی که با تدوین خوب و فیلمبرداری عالی، کاملاً تماشایی از کار درآمدهاند تا سکانسهای عظیمی چون نبرد فرودگاه که شاید تا مدتها اکشنی چون آن، ساخته نشود. برادران روسو که قبلاً در ساخت فیلم کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان، تبحر خود در ساخت اکشنهای سریع با کاتهای فراوان را به تصویر کشیده بودند، این بار نیز با استفاده از همان شیوه، دست به خلق اکشنهای جذابی زدهاند با این تفاوت که این بار به علت وجود شخصیتهای متنوع با تواناییهای مختلف، دست آنها برای ساخت اکشنهای متنوع باز بوده است. کارگردانی صحنههای نبرد و اکشن فیلم بهقدری خوب است که مخاطب را وادار میکند که بارها این صحنهها را تماشا کند و لذت ببرد.جلوههای ویژه فیلم نیز از کیفیت عالی برخوردار است. در کنار اینها نباید از بدلکاریهای فوقالعاده فیلم نیز صرفنظر کرد که باعث شده نبردهای فیلم هر چه بیشتر باکیفیت باشند.
چیزی که فیلمهای مارول را از سایر فیلمهای ابرقهرمانی جدا میکند، وجود بازیگران سرشناس و گاها جوان و ناشناس در نقش قهرمانان است که در نهایت نیز در ایفای نقش خود موفق میشوند. گل سرسبد بازیگران مارول بدون شک رابرت دوانی جونیور ۵۱ ساله است که شروع دنیای مارول با حضور او بود و تا کنون در هر یک از فیلمهای مارول که حضور داشته، فروش فوقالعادهای را رقم زده است. حضور او به قدری برای استودیو سازنده مهم بوده که دستمزد ۴۰ میلیون دلاری در کنار بخشی از درآمد فروش فیلم به وی اعطاشده است. در کنار دوانی جونیور، کریس ایوانز نیز در نقش کاپیتان آمریکا درخشان ظاهر شده است و توانسته شخصیت آرمانگرای استیو راجرز را که پایبند به عقاید شخصی خود است، به خوبی به تصویر بکشد. اسکارلت جوهانسون که چندی پیش بهعنوان پرفروشترین بازیگر زن دنیا شناخته شد، بعد از ایوانز و دوانی جونیور، بیشترین فرصت را برای خودنمایی دارد و در این کار نیز موفق ظاهر میشود. در این میان نباید از بازی فوقالعاده تام هالند جوان در نقش مرد عنکبوتی غفلت کرد که به خوبی به شخصیت مرد عنکبوتی و به ویژه پیتر پارکر جان بخشیده است. بدون شک در فیلم اختصاصی مرد عنکبوتی شاهد بازی عالی او خواهیم بود چرا که در آنجا بهعنوان شخصیت اصلی، فرصت بیشتری برای مانور دهی بر روی نقش خود دارد.
به طور کلی Captain America: Civil War یک فیلم کمیک بوکی خوب است و فرسنگها تا عالی بودن فاصله دارد ولی برای کسانی که میخواهند از دیدن یک فیلم لذت ببرند و سرگرم شوند کاملاً مناسب است و به هیچ عنوان آزاردهنده نیست. Civil War معجونی از قهرمانان مختلف با تواناییهای متفاوت هستند که به دلیل تضاد عقیده با هم درگیر میشوند اما در ادامه این هدف به حاشیه میرود هر چند برای مخاطبان عام چندان علت این درگیری مهم نیست و آنها بیشتر به دنبال این هستند که قهرمان موردعلاقهٔ آنها، رقیبش را بیشتر بزند و آن را شکست دهد! Captain America: Civil War در مقابله با رقیب خود یعنی Batman Vs Superman فیلم بسیار بهتری است با این حال یک فیلم خارق العاده نیست که شما را تحت تأثیر قرار دهد.
نظرات
یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۶٫٫٫٫
یکی این یکی ددپول واقعا شاهکار بودن
ای کاش از این به بعد ته هر نقد یه چکیده بزارید و نقاط مثبت و منفی دسته بندی کنید!!
باک با این که تازه وارد بود به سری ولی من خیلی ازش خوشم اومد
مرد مورچه ای جالب ظاهر شد
کاپتان و ایرون من هم که گره هاشونو باز کردن
من فیلم رو خیلى دوست داشتم. فارغ از اینکه دلایل کاپیتان آمریکا احمقانه بود (بهترین خط دیالوگ فیلم هم براى همون بود) و اینکه باکى جداً براى مرگش ثانیه شمارى مى کردم (که نشد)، مابقى فیلم خیلى خوب بود. اکر فیلم مسیر کمیک ها رو مى رفت باید کاپیتان آحریکا مى مرد و جاش رو باکى مى گرفت ولى بعید مى دونم تا فیلم دوم اونجرز نبرد بى نهایت (که تازگى ظاهراً اسمش عوض شده) کشته بشه.
دومین چیزى که من خیلى دوست داشتم کیفیت فوق العاده فنى فیلم بود. برعکس بت من علیه سوپر من با تصاویر تیره و پر گرین اش (کلا اسنایدر عاشق این کاره) کاپیتان آمریکا بسیار شفاف، پر نور و تمیز بود و نشان مى داد هزینه بسیار خوبى روى جلوه هاى ویژه شده و اجازه مى ده با آرامش ببینیش. کیفیت سه بعدى فیلم هم فوق العاده بود (نه به خوبى مرد مورچه اى) و اصلاً مات یا بلورى نمى شد.
نهایتاً هم بهترین چیزش حضور مرد عنکبوتى بود. با اینکه من اصلاً ازش خوشم نمى یاد اما توى این فیلم جداً دیدنش و دیالوگ هاش لذت بخش بود.
این فیلم تا الان بهترین فیلم مارول بوده. من یکی که نتونستم تحمل کنم کیفیلت بلوری ـش بیاد. قشنگ هم میتونم بگم بهترین اسپایدرمنی هم بود که توی سینما دیده بودم. من کمیک ش هم خونده بودم. کمیک ش که معلوم بود بهتر از خود فیلمه. ولی اگه کَپ تهش میمرد خیلی بهتر بود. (با اینکه خودم خیلی دوسش دارم)
حالا جدا از اینها، من مطمئنم که Doc. Strange بهترین فیلم مارول میشه.
جنگ داخلی فیلم خوبی بود ولی حضور تعداد زیادی از شخصیت ها، پردازش اونها رو قربانی کرده بود و بعضی از کاراکترها،مثل انت من، از پردازش خوبی برخوردار نبودند.
صرفا تنها وجود نام مارول بر سر یک فیلم ضامن کیفیت بالای اون نیست و این صحبت جناب نویسنده تعجب آور هست!!!
شما نگران پردازش به این شخصیت ها نباشین. برای هر کدوم فیلم مخصوصی رو در نظر دارن. خیلیاشون فقط برای ورود به یونیورس سینمایی مارول توی این فیلم گذاشته شده بودن.
یه درخواست از سینما گیمفا داشتم که نقد و بررسی فیلم Man of Steel رو هم تهیه کنید.?
با عرض سلام.
فیلم Man of Steel خیلی قدیمی هستش و فعلا برنامه ای برای نوشتن در مورد فیلم های قدیمی نداریم اما در نظر داریم در آینده نزدیک به سراغشون بریم و در یک سری یادداشت ها ازشون یاد کنیم.
تشکر.
باس بگم فیلمو ندیدم ، با اینهمه بجای تیتر احمقانهای بینظیر! | معجون مارولی جایگزین شده !!!
جالبه کم کم دارم به این نتیجه میرسم چشم منتقدهای ما به نقد خارجیاس:|