قسمت اول سریال جدید شبکه اچبیاو شروعی آهسته دارد اما وقتی با یک درک اجمالی از چیزهایی که دیدهاید با سریال جلو میروید شما را عاشق دنیای علمی-تخیلی و وسترن Westworld میکند! با بررسی سینماگیمفا از قسمت اول این مجموعه تلویزیونی جدید همراه باشید.
هنوز این سریال جدید که میتوان به آن نام «دنیای غرب» را نسبت داد در مرحله تبلیغاتی خود بود که عدهای در رسانه آن را با سریال بازی تاج و تخت مقایسه کردند و گفتند که این مجموعه ممکن است دقیقاً موفقیتهای Game of Thrones را تکرار کند و تبدیل به یک ماشین بزرگ فرهنگ عام شود! من هم با همین دید قسمت اول آن را تماشا کردم اما در نهایت حداقل از یک جهت با این جمله مخالف بودم. آیا دنیای غرب تبدیل به بازی تاج و تخت جدید میشود؟ بله و خیر! خیر از این جهت که یکی از نقاط مثبت قسمت اول این بود که به ما نشان داد دنیا و عناصر خود را دارد و با جوهر خودساخته و پرداخته شده نویسنده فوقالعادهای چون جاناتان نولان ژانر علمی-تخیلی را در دنیای تلویزیون زنده خواهد کرد. بله از این نظر که اگر باقی قسمتهای این مجموعه به خوبی قسمت اول باشند صددرصد موفقیت بازی تاج و تخت را تکرار خواهند کرد و تبدیل به یکی از محبوبترین و بزرگترین آثار تلویزیون خواهند شد.
در بررسی قسمت اول دنیای غرب باید گفت که لحظات آن کم و زیادی ندارند و هر سکانسی حسابشده تدوین و در جای خود قرار گرفته است. جاناتان نولان به عنوان نویسنده اصلی مجموعه یک داستان واحد که از همان ابتدا شروع و پایانش مشخص بوده است را با جلا دادن در قالب ۱۰ قسمت ۱ ساعته برای ما تعریف خواهد کرد. قبل از نوشته شدن کامل فیلمنامه هر ۱۰ قسمت و شروع فیلمبرداری، تغییرات زیادی در آن ایجاد شده که به تمام سریال – و یا حداقل فصل اول آن – یکپارچگی میبخشد. چطور این ادعا را داریم؟ این حرفهای خود سازندگان و عوامل سریال است و وقتی هم به تماشای قسمت اول مینشینید، دقیقاً با همین یکپارچگی موزون روبهرو میشوید.
اما باز هم وقتی از این بُعد به سریال نگاه میکنیم باید در نظر داشت که کشش داستانی هم مهم است. میتوان از همین الان گفت که فصل اول این سریال اگر با همین فرمان و سرعت داستانپردازی جلو برود و مرموز بودن خود را حفظ کند، با یک فصل فوقالعاده روبهرو خواهیم بود، اما آیا فیلم دنیای غرب که این سریال نسخهای نسبتاً متفاوت از آن است از نظر داستانی به حدی کشش خواهد داشت که مانند بازی تاج و تخت و دیگر مجموعهّهای تلویزیونی تا فصل دوم و سوم ادامه داشته باشد؟
دنیای غرب مثل داستانی است که در بهترین حالت میتواند در ۳ ساعت پرداخته شود و به همه سوالهای مخاطب پاسخ دهد و فلسفه غنی و نسبتاً مبهمی برای تفکر شما در خود بگنجاند اما از همین الان بهتر است بپرسیم که اگر سریال کارش به فصل دوم و سوم کشیده شود دقیقاً چطور این داستان مبهم و مرموز، اما جمع و جور را گسترش خواهد داد؟ این مشکلی است که دنیای غرب بالاخره به آن برخورد میکند و الان به هیچوجه نمیتوانیم بگوییم که از پس آن با موفقیت برخواهد آمد یا خیر، برای الان بهتر است برروی همین قسمت اول تمرکز کنیم.
قسمت اول Westworld بدون شک قدرتمند بود و کار خود را بسیار خوب شروع کرد و قدرتمندترین سلاح نویسندگان هم مبهم و مرموز بودن داستان بود. یعنی در شروع سریال شما کاملاً با محیطی که داستان در آن مطرح میشود آشنایی ندارید و دقیقاً نمیدانید که در مرحله بعدی باید انتظار چه چیزی را داشته باشد. نویسندگان از این قضیه به خوبی استفاده میکنند و با شاتهای هیجانانگیز (Teasing shot) به راحتی هرچه بیشتر تمامی خطهای داستانی خود را باز میکنند. مثلاً در مرحله اول میپرسید که دنیای غرب و پارک تخیلی دقیقا چطور کار میکند؟ همانطور که این سوال را در ذهن دارید با مفهوم «مهمان»ها و «میزبان»ها آشنا میشوید و سعی میکنید که آنها را از یکدیگر تشخیص دهید. در همینجاست که سریال ما را با مرد سیاهپوش آشنا میکند و بعد دائماً این سوال را در ذهن میپرورانید که این مرد سیاهپوش کیست و چرا نسبت به بقیه افراد این دنیا متفاوت عمل میکند و اینکه چرا کارهایش در نظر متخصصان و ناظران این پارک مجازی مخفی میماند؟ بعد از آن داستان شما را به دنیای مدرن میبرد و از شما میخواهد که در مورد شخصیتهایی که هرکدام یک هدف و نقشه پنهانی دارند قضاوت کنید. حتی دکتر فورد که خالق این دنیا است در این قسمت بسیار مرموز خود را نشان میدهد و مشخص است که چیزی را پنهان کرده.
اینهایی که گفتیم خیلی زیاد است، نه؟ پس چطور بدون اینکه مخاطب و تماشاگر از آن اشباع شود نویسندگان تمامی آن را در قسمت اول گنجاندند؟ کلید حل مشکل قسمت اول و داستان آن در همین ناآشنا بودن و مرموز بودن است و نویسندگان از آن به بهترین شکل ممکن بهره بردند.
دیگر نقطه مثبت که ممکن است توسط بسیاری نادیده گرفته شود منظرهپردازی و صحنهسازی کمنظیر دنیای غرب است که شاید برای یک سریال تلویزیونی بیش از حد انتظار خیرهکننده باشد. اما به هرحال داریم در مورد یکی از سریالهای اچبیاو و البته بودجه فضاییِ ۱۰۰ میلیون دلاری آن صحبت میکنیم! کارگردانی جاناتان نولان از نظر کیفی دقیقا به موازات عملکرد فوقالعاده برادرش کریستوفر نولان حرکت میکند و حسی بسیار سینمایی در خود دارد.
اما وقتی در مورد همه اینها صحبت میکنیم در نهایت به اصلیترین موضوعی میرسیم که باعث میشود در تمامی ۶۰ دقیقه Westworld را با اشتیاق دنبال کنید و از آن خسته نشوید. دیگر بدیهی است که عوامل پشت سریالهای اچبیاو در به تصویر کشیدن چیزهایی که میخواهند هیچگونه محدودیتی ندارند و حال سوالی که داریم این است که سازندگان و نویسندگان این سریال چگونه از این بی حد و مرز بودن محتوا استفاده میکنند؟ جاناتان نولان نمیخواهد با به تصویر کشیدن مسائل محتوای جنجالی سریال را با شالوده خودنمایی و توجه بیش از حد رسانهای جلو ببرد بلکه از قدرت و آزادی خود در قبال واقعیتر کردن داستان و برانگیختن احساسات مخاطبان استفاده میکند.
شما هیچکدام از این شخصیتها را نمیشناسید اما نحوه به تصویر کشیدن آنها و البته چیزهایی که با آن مواجه میشوند باعث میشود که خیلی زود با آنها ارتباط برقرار کنید و به عبارتی این شخصیتها برای شما اهمیت پیدا کنند. (نکته شایان توجه این است که دیگر با نویسندگان سادیستی چون دیوید بنیف و دی. بی. ویس یا خود جرج مارتین اعصابخوردکن طرف نیستیم که فلان شخصیت را به شخصیت مورد علاقه شما تبدیل کنند و سپس در بدترین حالت ممکن او را بکشند!)
در نهایت میبینیم که نویسندگان خوب در آمدن داستان Westworld را تا حدودی مدیون به موضوع داستانی آن هستند. یعنی وقتی شما در یک سکانس میتوانید شخصیت را بکشید اما در سکانس بعد آن را به داستان بازگردانید کمکی بسیار بزرگ در خلق صحنههای هیجانانگیز و نفسگیر میکند. جاناتان نولان از همان ابتدا با فلسفه و مفهومی نسبتاً پیچیده کار خود را آغاز میکند. دنیای غرب از مخاطبان خود میخواهد که «طبیعتِ وجودیت» خود را زیر سوال ببرند. داستان به شما میگوید که طراحان این دنیا با خلق شخصیتهای شبیه به دنیای واقعی – مثل یک دختر درستکار که با پدر و مادر خود زندگی میکند و سعی دارد زیباییهای دنیا را ببیند و منتظر شوالیه سوار بر اسب خود است – انسانها را از نظر شخصیت زیر سوال میبرند. در آخر داستان این سریال که به بسیاری از سوالّهایمان پاسخ داده میشود میتوانیم در انتظار یک مضمون انقلابی باشیم که شاید تنها آن را بتوان به واسطه عناصر ماوراءالطبیعی موجود در ژانر علمی-تخیلی و مرموز بودن و ترسناک بودن همیشگی آن به مخاطب نشان داد.
Westworld شروعی بسیار طوفانی داشت و تمامی شاتها و سکانسهای آن به همراه یک فیلمنامه مطمئن و خودنما که با دیالوگهای مفهومی و فلسفی و البته هوشمندانه زیادی خود را برای مخاطب روایت میکند ما را از همین ابتدا عاشق به خود کرد. قطعا در این مرحله سوالهای زیادی داریم و انتظار کشیدن برای دریافت پاسخ این سوالها کاری بسیار دشوار خواهد بود؛ این جاذبهای است که دنیای غرب از همین اپیزود اول برای مخاطب خود ایجاد کرد که نوید یک داستان و مجموعه تلویزیونی شدیداً قدرتمند و فوقالعاده را به ما میدهد که از همان ابتدا بیننده را در شخصیتها و داستان مبهم خود غرق میکند.
بزرگترین نگرانی طرفداران سریالهای اچبیاو این است که مثل خیلی از مجموعههای دیگر، فقط قسمت اول و شروع Westworld فوقالعاده بوده باشد و در قسمتهای بعد کار خود را خراب کند. نمونه بارز آن در بین سریالهای جدید Preacher یا واعظ بود که در دو سه قسمت اول بسیار خوب عمل کرد و بعد از آن به حاشیه رفت و نتوانست کیفیت بالای خود را حفظ کند. تا ۹ هفته دیگر پاسخ همه سوالهای مطرح شده خود را خواهیم گرفت.
نظرات
من بعداز دیدن سریال GAME OF THRONES دیگه از بقیه سریالها زده شدم اینقدر که داستان ابکی داشتن و فک نمیکردم سریال در حد گیم اف ترونز پیدا شه ولی با دیدن این سریال واقعا خوشم اومد ازش البته فقط یه قسمت از پخش شده امیدوارم در ادامه خراب نکنه…..از مقاله شما هم ممنون اقای عرفان استادی
ینی این سریال محشره. همه چیزش بی نقصه. رامین جوادی هم که نگو!
بیصبرانه منتظر شوک آخر فصل اولم…
من به شخصه معتقدم جاناتان نولان نویسنده بهتریه تا کارگردان. اگه کارگردان یه نفر دیگه بود سریال از این هم بهتر میشد. قسمت اول از نظر داستان و نوع روایت فوقالعادس. دقیقا نمره ای که اقای استادی به کارگردانی داده نظر منم هست. پتانسیل داستان خیلی خیلی بالاست و نولان عالی نوشته و ولی عالی کارگردانی نکرده، یه درجه پایین تر از عالی
.
من فعلا قسمت اول این سریال ر و دیدم ولی احساس میکنم از سریال هایی باشه که نهایتا برای یک فصل بتونه حرفی برای گفتن داشته باشه. شاید اگه به صورت سینمایی بود بهتر میشد. و بر خلاف نظر دوستمون فکر نمیکنم داستانی با پتانسیل بالایی رو داشته باشه
در اپیزود اول هم اشکال هایی دیده میشه که احتمالا برای مرموز گذاشتن فیلم ایجادش کردن