چهارمین نسخه از بهترین فرنچایز انیمیشنی سینما، هر قدر که برای مجموعه پیش از این بینقص پیکسار غیر ضروری است، به همان اندازه ماجراجویی جذاب و دوست داشتنی تازهای برای وودی و دوستانش به شمار میرود. در ادامه و بررسی Toy Story 4، با سینما فارس همراه باشید.
Toy Story 4 «داستان اسباب بازی»، که ظاهرا این بار قرار است پایان واقعی مجموعه بیست و چهار ساله پیکسار را رقم بزند، یکی دیگر از آثار درجه یک این استودیو است و با این که ایراداتی دارد، از ۹۹ درصد فیلمهای جریان اصلی امروز هالیوود بهتر است. شاید بتوان گفت بزرگترین ایراد Toy Story 4، اصلا تقصیر خودش نیست. موضوع این است که Toy Story 3، آن قدر در مقام قسمت پایانی مجموعه بینقص بود که اضافه شدن دنبالهای دیگر، دور از ذهن و غیر ضروری به نظر میرسید. همین امر باعث شد که معرفی قسمت چهارم مجموعه توسط پیکسار، نگرانی هواداران را از بابت تبدیل شدن این فرنچایز به ماشین پولسازی جدید دیزنی (مانند بازسازیهای لایو-اکشن انیمیشنهای قدیمی)، برانگیزد. خوشبختانه، این نگرانی بیاساس بوده و با وجود این که Toy Story 4 در کنار قسمت دوم، در دسته شمارههای ضعیفتر مجموعه قرار میگیرد، نشان میدهد Woody «وودی» و دوستان به اندازه یک ماجراجویی جذاب دیگر، انرژی دارند.
Toy Story 4، حدود یک سال پس از آخرین ملاقات ما با اسباب بازیها شروع میشود و آنها را در وضعیت مشابهای با آغاز فیلم قبل، نشان میدهد. Bonnie «بانی» در حالی آماده رفتن به مدرسه میشود که چند وقتی است به اسباب بازیها، به خصوص Woody، توجه چندانی نمیکند. فیلم از همین جا و در طی بیست دقیقه اول، به خوبی درگیری درونی Woody و تلاش او برای دیده شدن توسط Bonnie را نشان میدهد. البته، او نمیخواهد برای رضای خودش دیده شود بلکه میخواهد در زندگی بانی سهیم باشد و او را خوشحال کند. برای همین اصرار بر این دارد تا از فرار Forky «فورکی» جلوگیری کند و حتی وقتی Buzz «باز» به او پیشنهاد کمک میدهد، آن را نمیپذیرد. از نظر Woody، این آخرین تیری است که او در خشاب دارد و بدون آن، عملا به عنوان یک اسباب بازی به درد نخور خواهد بود.
در ابتدای متن از واژه غیر ضروری استفاده کردم، با این حال منظورم از غیر ضروری این نیست که Toy Story 4، در راستای پیامهای فرامتنی این سری قرار نمیگیرد یا این که به خوبی با سه قسمت پیشین چفت نمیشود. منظورم این است که Toy Story 4 عملا حرف تازهای که در مجموعه زده نشده، ندارد. بیشتر فیلم مسائلی را بازگو میکند که در قسمت سوم، زده شده است. داستان فراموش شدن اسباب بازیها به نشانه بزرگ شدن بچهها و حرکت رو به جلوی تلخ و شیرین زندگی، دیگر مانند سابق جذابیت و تازگی ندارد. برخی صحنههای فیلم حتی به نظر زوری به نظر میرسند و گویی فقط آنحا هستند تا زمان فیلم را افزایش دهند. با وجود این موارد، عجیب است که فیلم چگونه به چنین پایان رضایتبخشی میرسد. شاید این مهم به خاطر پیوند احساسی قوی است که با Woody و دوستان داریم. به هر حال، پایانها طبیعتا غمناک هستند.
Toy Story 4، در بسیاری از دقایق از ژانر رمانتیک-کمدی بهره میبرد. البته رابطه Woody و Bo Peep «بو پیپ»، بیشتر از این که رمانتیک باشد، یک نوع رفاقت است. یکی از موارد دوست داشتنی در مورد نسخه چهارم، توجه به نسخههای پیشین مجموعه است که در بسیاری از دنبالههای هالیوودی یافت نمیشود. مثلا Woody در مواجه با Forky، بر خلاف Buzz در نسخه اول، از او مراقبت میکند تا Bonnie را خوشحال نگه دارد. این که پیکسار از رشد شخصیتی Woody آگاه است، برای هواداران سابق مجموعه به غایت ارزشمند است. Toy Story 4، به نوعی آخرین قدم وودی برای رسیدن به آرامش است. او هنگام آغاز فیلم، همچنان سفت به آرمانهای خود از زمان اندی چسبیده و از رها شدن و اسباب بازی گمشده بودن، میترسد. Toy Story 4 در مورد این است که چگونه بعضی وقتها تعلق خاطر کورکورانهمان نسبت به یکی از جنبههای زندگی باعث میشود از سایر آنها غافل شویم. این که وودی، به سبب وفاداری به صاحبش و قبول وظیفه ابدیاش به عنوان یک اسباب بازی، نمیتواند راههای دیگری برای خوشحالی پیدا کند. درست مانند سه فیلم قبلی، او در طی یک سفر قهرمانانه، قدمی دیگر در راستای رشد شخصیتیاش برمیدارد.
یکی از زمینههایی که Toy Story 4 نسبت به سایر آثار مجموعه در آن پیشی میگیرد، المانهای کمدی است. فیلم نسبت به شماره پیشین، فضای با نشاطتری دارد و از ورود به نواحی تاریک قسمت سوم، خودداری میکند. عشق و علاقه فورکی به زباله و شخصیت Duke Caboom «دوک کابوم» با صداگذاری کیانو ریوز، لحظات کمدی جالبی را برای مخاطب رقم میزنند. و باز، باز لایتیر لعنتی مثل همیشه با گیج بازیهایش طرفدارانی که با این مجموعه بزرگ شدهاند، را بیش از گذشته عاشق خود میکند.
Toy Story 4، میزبان تعداد زیادی شخصیت جدید برای این مجموعه است. Gabby Gabby «گبی گبی»، که آخرین تکه پازل رشد شخصیتی وودی است و بیش از این که شخصیت منفی باشد، تنها و گمشده به نظر میرسد. زوج خرگوش و اردک Bunny و Ducky که با صداگذاری بینقص Jordan Peele و Keegan-Michael Key افزودنی کمدی دیگری هستند و Vincent، که انگار یکراست از سریال Goosepumps بیرون آمده است. موضوعی که ممکن است به مذاق برخی هواداران قدیمی مجموعه خوش نیاید، وقت کمی است که Toy Story 4 به سبب معرفی شخصیتهای جدید، با شخصیتهای قدیمی آن میگذراند. رکس، خوکه، جسی و آقای سیبزمینی همه در حد یکی دو صحنه در فیلم حضور دارند و بیشتر، شخصیتهای هستند که به آنها، ادای احترام میشود.
در حالی که به نظر میرسد «شگفتانگیزان ۲» آخرین قدم پیکسار در راستای پیشرفت تکنولوژی انیمیشنسازی سه بعدیشان باشد، Toy Story 4 باز هم موفق به شگفتزده کردن مخاطبان میشود. کافی است به باران فوتورئالیستیک سکانس ابتدایی دقت کنید تا متوجه منظورم بشوید. با این حال، جاش کولی (Josh Cooley)، که پیش از این سابقه نویسندگی فیلم Inside Out را دارد، در اولین تجربه کارگردانی خود، مهارت خاص و فراطبیعی از خود نشان نمیدهد. با این حال، Toy Story 4 از نظر زیبایی، مقابل هیچ انیمیشن مدرن هالیوودی دیگری کم نمیآورد.
برای کساتی که با Toy Story 1 و ۲ بزرگ شدهاند، قسمت چهارم و بالاخره پایانی مجموعه، حکم آمپول نوستالژی را دارد که مستقیما به شاهرگشان تزریق میشود. با این که Toy Story 4 بیشتر به دنبال برگرداندن حس و حال گذشته است و مسیر جدیدی را برای مجموعه رقم نمیزند، با این حال به هیچ عنوان دستاورد نسخههای پیشین مجموعه، را هم خراب نمیکند. بدون شک خداحافظی با وودی، باز و سایر اسباب بازیها تلخ است اما، پایان Toy Story 4 در بهترین حالت ممکن این خداحافظی را رقم میزند.
نظرات