با مشخص شدن این موضوع که شبکه HBO قصد دارد پس از پایان سریال Game Of Thrones، موضوع ساخت اسپینآف برای آن را مورد بررسی قرار دهد از هم اکنون موج گستردهای از موضوعات و مسائلی که این اسپینآف احتمالی میتواند آنها را مورد پوشش قرار دهد، راهی فضای مجازی شدهاست. اگر از طرفداران پر و پا قرص سرزمین افسانهای وستروس باشید، از این موضوع اطلاع دارید که جرج آر آر مارتین برای دنیای خیالی خود هزاران سال داستان پس زمینه خلق و آنها را در قالب کتابهای مختلف منتشر کردهاست. به طور قطع پیدا کردن موضوع برای ساخت اسپینآف کاری بسیار راحت خواهد بود.
اما تنها یک داستان وجود دارد که در بین این حجم گسترده از حوادث تاریخی خلق شده، مدام خودنمایی میکند و این نیاز را به وجود میآورد که دستاندرکاران ساخت سریال، بدان بپردازند: دوران فرمانروایی خاندان تارگرین، اولین خاندان بزرگی که موفق شد هفت اقلیم گسترده شده را در زیر یک پرچم واحد، متحد سازد و آن را زیر سلطه یک پادشاه قرار دهد. آنها نزدیک به سه قرن فرمانروایی کردند تا اینکه یک شورشی سرسخت به نام رابرت باراتیون سر برآورد و توانست به کمک دوستان و متحدان خود از جمله خاندان لنیسترها، این فرمانروایی گسترده را ساقط کند و تمام بازماندگان آن را به جز دنریس و برادرش ویسریس که توانستند با عبور از دریای باریک جان سالم به در ببرند، به قتل برساند. ویسریس در ادامه به علت غرور بیموردش جان خود را از دست داد، اما دنریس در حال حاضر با ارتشی قدرتمند و بزرگ در حال حرکت به سمت مقر پادشاهی و به دست آوردن آن چیزی است که در واقع حق طبیعی و مادرزادی او است.
یکی از تصمیماتی که شبکه HBO میتواند در خصوص اسپینآف مذکور اتخاذ کند، ساخت سریال در قالب آنتولوژی است. در این صورت آنها میتوانند در هر فصل به واقعهای خاص بپردازند و در نتیجه نمایشی مناسب از تاریخ سرزمین وستروس به صورت کلی داشتهباشند. آنها همچنین میتوانند انگشت بر روی یک واقعه خاص بگذارند و به طور دقیق به موشکافی در مورد آن بپردازند و در نتیجه مسیر را برای ساخت چندین اسپینآف مختلف باز بگذارند. مستقل از تصمیمی که قرار است در آینده اتخاذ شود، در این مقاله قصد داریم به حوادث تاریخی مهمی که شبکه HBO میتواند در این اسپینآف احتمالی به آنها بپردازد، اشاره داشتهباشیم. با ما همراه باشید.
نبرد ایگون
ایگونِ فاتح، اولین پادشاه تارگرین، تصمیم گرفت که به سبب نابودی سرزمین آبا و اجدادی خاندان خود، والریا (احتمالا در حالتی آخرالزمانی توسط آتشفشان یا فرمی دیگر از بلایای طبیعی) روی به سرزمینی تازه بیاورد و میراث خود را، خود با دستان خویش به دست آورد. او در نهایت نظر خود را بر روی سرزمین وستروس قرار میدهد، سرزمینی که به طور قطع دور از دسترسی والریا قرار داشت؛ نتیجه، به وجود آمدن جنگی خونین و خانمان سوز به مدت دو سال بود که برای اولین بار سرزمین هفت اقلیم را با پدیده اژدها آشنا کرد.
زیبایی داستان مذکور، جنبههای بسیاری است که میتوان از جهات مختلف به آنها پرداخت. با در نظر داشتن زیبایی غیرقابل وصف اپیزودهای جنگ Game Of Thrones (قسمت Blackwater در فصل دوم، قسمت The Watchers on the Wall در فصل چهارم و قسمت Battle of the Bastards در فصل اخیر)، قرار دادن کل سریال جدید بر روی یکی از به یاد ماندنیترین و نمادینترین نبردهای وستروس موضوعی به غایت هیجان انگیز خواهد بود. همزمان با به نمایش گذاشتن استراتژیهای جنگ و درهم گرفتن نبردهای مختلف، میتوانیم چشمههایی از نحوه آغاز روابط بین فامیلی عجیب این خاندان را ببینیم که خود میتواند منبعی بسیار مناسب برای چاشنی درام سریال باشد. همچنین پتانسیل بسیاری برای به نمایش گذاشتن علم باستانی این خاندان و نحوه شکلگیری آن وجود دارد. اینکه آنها چگونه در آن دوران توانستند جادوی آتش و زبان اژدهایان را فرا بگیرند و آنها را رام خود نمایند. و در نهایت اینکه چگونه آن امپراطوری عظیم با آن شکوه و عظمت روند نزولی خود را آغاز کرد و در نهایت به پایان خود رسید.
اگر این اتفاقات به هر نحوی برایتان کافی نباشد، میتوانیم همچنین شاهد این موضوع باشیم که چگونه قصر عظیم هرنهال از ذوب شدن اژدهایان قدرتمند تارگرینها شکل گرفت، یا آنها چگونه مقر پادشاهی را بنا نهادند و چگونه تخت پادشاهی برای اولین بار ساختهشد.
رقص اژدهایان
اگر تنها یک نبرد باشد که بتوان آن را گستردهتر، خونینتر و البته معروفتر از نبرد ایگون قلمداد کرد، آن نبرد موسوم به رقص اژدهایان خواهد بود، جنگ داخلی تارگرینها که در آن برادر به مبارزه برادر و خواهر پرداخت و صد البته، اژدها به نبرد با اژدها. نبرد جانشینی برای تخت پادشاهی (درست همین چیزی که در سریال کنونی شاهد آن هستیم) مابین برادران و خواهران ناتنی. این جنگ ۱۲۹ سال پس از تاجگذاری ایگون به عنوان اولین پادشاه وستروس آغاز شد و پس از دو سال طولانی و نابود کننده به پایان رسید که نتیجه آن در آتش فرو رفتن قسمتهای مختلف هفت اقلیم، کشتهشدن بسیاری از اژدهایان و در دست ماندن صدها هزار جنازه بود. دههها طول کشید که پادشاهی توانست به حالت اولیه خود بازگردد، هم از نظر باطنی و هم از نظر ظاهری.
بر خلاف نبرد آغازین تارگرینها که چیزی حدود یک و نیم قرن قبلتر اتفاق افتاد، داستان رقص اژدهایان در برخی از قسمتها توسط جرج مارتین شرح داده شدهاست و جزئیاتی از نحوه آغاز و پایان آن ارائه شدهاست که نتیجتا همراه با اتفاقات تاریخی مذکور، درام بسیاری را نیز به همراه دارد. دو داستان کوتاه «شاهزاده سرکش» یا «برادر شاه» و «شاهزاده و ملکه» یا «سیاهها و سبزها» میتوانند درست همانند تاثیر سری کتابهای «نغمه آتش و یخ» بر روی Game Of Thrones، بر روی این پروژه تاثیرگذار باشند و فاکتورهای موفقیت آن را فراهم کنند و پویایی قدرتمندی را برای آن به همراه داشتهباشند.
داستانهای دانک و اگ
مسئله آخر بسیار مهم و در واقع اصل قضیه است، چرا که به طور حتم این توانایی را دارد که جانشینی مناسب برای Game of Thrones باشد و یکی از تاثیرگذارترین و در عین حال متفاوتترین داستان قابل تصور را ارائه دهد.
مجموعه رمانهای کوتاهی که طرفداران آن را با عنوان «داستانهای دانک و اگ» میشناسند، داستان دو شخصیت را دنبال میکند که برای فراگیری مهارت زندگی دست به سفر در هفت اقلیم میزنند: شوالیهی پرچین (شوالیهای که زمین و ملکی ندارد، حداقل درجه برای یک شوالیه) دانک (Dunk)، که در آینده معروف به «سر دانکن بلند قامت»، فرمانده گارد پادشاهی خواهد شد و خدمتکار او اگ (Egg) که در آینده تحت عنوان ایگون پنجم تارگرین، بر تخت پادشاهی خواهد نشست. ماجراجوییهای آنها در کنار یکدیگر چیزی حدود ۹۰ سال قبل از اتفاقات Game Of Thrones اتفاق میافتد که ماحصل آن، مجموعهای از داستانهای جالب است، هم در قالب کمدی و هم تراژدی. در طول همین ماجراجوییها و تجربیات است که این دو آماده آن چیزی خواهند شد که در آینده انتظار آنها را میکشد.
در کنار دارا بودن متفاوتترین و پویاترین داستانهای ممکن، نکات و عناصر بسیار کوچکی نیز پیرامون این کاراکترها وجود دارد که آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. اگرچه هنوز تایید نشدهاست (مارتین هنوز این مجموعه داستانها را نیز به پایان نرسانده است و به احتمال زیاد با این پایان چیزی حدود یک دهه فاصله داریم)، ولی این موضوع به طور گسترده مطرح است که ایگون پنجم، خود مسئول نابودی محل اقامت تابستانی تارگرینها، سامرهال است، اتفاقی مرموز و در عین حال مهم که باعث کلید خوردن مجموعه از اتفاقات سلسله وار میشود که در نتیجه آن دنریس تبدیل به مادر اژدهایان میشود.
از جمله ارتباطات مهم موجود بین این مجموعه داستانها با دنیای کنونی سریال، میتوان به سه مورد اشاره کرد: به تازگی این موضوع تایید شدهاست که سر دانکن، جد بزرگ شخصیت برین، اهل تارث است. ایگون پنجم پدر شاه دیوانه، آریس دوم است؛ همان مردی که خاندان استارک، باراتیون و لنیستر را بر علیه خود شوراند. همچنین کلاغ سه چشم، جزو شخصیتهای حاضر در این مجموعه داستانها است که با نام لرد بلادریون (Lord Bloodraven)، مشاور پادشاه، شناخته میشود.
اینکه تصمیم شبکه HBO در مورد این اسپینآف چه خواهد بود و آنها از چه قالبی برای نمایش استفاده خواهند کرد هنور مشخص نشدهاست ولی به طور قطع بسیاری از طرفدارانِ مشتاق این دنیا، بیصبرانه منتظر انتشار اخبار بیشتر در مورد آن هستند. فصل جدید سریال Game of Thrones، تابستان سال آینده آماده پخش از شبکه HBO خواهد بود.
منبع: ScreenRant
نظرات
خیلی دوست دارم نبرد ترایدنت رو نشون بدن، جایی که رابرت براتیون جوان ریگار تارگرین رو زیر پتکش له میکنه ،حالا چه به صورت فلش بک یا اسپین آف مهم نیس، فقط بازسازیش کنن…
این رقص اژدهایان خودش یه سریال عظیم با بودجه عظیمه D: