کمپانی مارول از محدود کمپانیهایی است که تا به حال، در ژانر ابرقهرمانی همیشه فیلمهای خوب، جذاب و سرگرمکنندهای را ارایه داده است. سال ۲۰۱۷ را می توان کمدیترین سال برای کمپانی مارول دانست زیرا تمامی فیلمهایی که از سوی این کمپانی در سال ۲۰۱۷ منتشر شدند حال و هوای کمدی داشتند. ابتدا که «محافظین کهکشان بخش دوم» با شوخیهای بامزه و فضای عجیب و جالبش ما را سرگرم کرد. بعدش هم که شاهد حضور مرد عنکبوتی جوان و تازهکار در دنیای گسترده مارول بودیم که برای دومین بار در بازگشت به خانه در این فرانچایز حضور پیدا کرد. و حالا هم آخرین فیلم مارول یعنی ثور رگناروک که غوغایی در بین کل فیلمهای مارول بهپا کرد. ثور رگناروک با این که فیلمی بینقص نیست اما فیلمی است که بسیار هیجانانگیز و سرگرمکنندهاست و استانداردهای کمدی در آن به خوبی جای داده شدند که اگر تماشاگر را نخندانند، حداقل باعث می شود لبخند روی لبانش بنشیند. این فیلم به کارگردانی تایکا وایتیتی سومین قسمت از سهگانه ثور است و بهترین قسمت از این مجموعه محسوب میشود. با سینما گیمفا و نقد و بررسی فیلم Thor Ragnarok همراه باشید.
داستان فیلم در مورد رگناروک و پیشامدهای آن است. به طور کلی رگناروک به معنای نبرد خدایان است و معمولا، حس تاریکی را به شخص منتقل میکند. اما وایتیتی با این فیلم معنای این کلمه را کمدی کرده و این هم باعث میشود هر وقت کلمه رگناروک را میشنوم، به یاد داستان هیجانانگیز و شوخیهای خندهدار ثور رگناروک بیوفتم. در اول داستان، ثور را داریم که به وسیله سُرتُر با زنجیری آویزانشده و برای یک جمجمه سخنرانی میکند. ثور با سُرتُر رویاروی میشود و او را شکست میدهد اما این پایان رگناروک نبود. ثور به ازگارد بازمیگردد اما نمیداند که در مدت نبود او لوکی چه دست گل هایی به آب دادهاست! لوکی در واقع اودین را گرفتار طلسمی کرد، او را در تبعید نگاهداشت و خود را جای اودین جا زد و تا میتوانست تفریح کرد و سعی کرد نظر مردم را در مورد خودش تغییر بدهد، زمانی که همه فکر میکردند لوکی مرده. همانطور که میدانید اودین در ثور رگناروک دار فانی را وداع گفت. با مرگ او هم هلا، الهه مرگ، اولین فرزند اودین و خواهر ثور آزاد شد و به سراغ ازگارد رفت، جایی که از آن قدرتش را تامین میکند. در واقع اودین زمانی که جوانتر بود قبل از بهدنیا آمدن ثور، ستمگر بود و به همراه هلا به فتح سرزمین های دیگر میپرداخت. اما روزی دلش به رحم می آید تمامی سرزمینها را به مردمانشان بازمیگرداند و هلا را زندانی میکند و سعی می کند اشتباهات گذشته خود را جبران کند. شاید چیزی که از ابتدا تا انتهای فیلم توجه شما را به خود جلب میکند، تغییر عظیم در شخصیتپردازی ثور است. این تغییر، ریسک بزرگی را برای تایکا وایتیتی کارگردان فیلم و این کمپانی و آینده این فرانچایز به همراه داشت که خوشبختانه فیلم بسیار سربلند از این ریسک بیرون آمد. شوخ شدن و باحال شدن ثور و تغییر پیداکردن او از یک شخصیت عصاقورتداده به چنین شخصیتی واقعا عجیب است. اما می توان دلیل آن را زندگی طولانی در زمین کنار انتقامجویان و خصوصا تونی استارک دانست. البته نکته جالب دیگری نیز درباره ثور وجود دارد؛ با این که شخصیت ثور دچار تغییر بزرگی شده، اما هنوز بخشهایی از شخصیت ثور قبلی را دارد، یعنی کارگردان ناگهانی و به صورت کلی شخصیت ثور را عوض نکرد و بخشهایی از خصوصیات شخصیت ثور را که لازم بود باشند را تغییر نداد و این نشاندهنده زیرکی کارگردان است.
ارتباط ثور با دیگر شخصیتهای فیلم بسیار جالب است و شوخیهایش نیز همانطور که گفته شد بسیار خندهدار هستند. توازن بین شوخیها و روایت داستان به خوبی رعایت شده؛ یعنی فیلم نه آنقدر فان است که در روایت داستان اشکال ایجاد کند، نه آنقدر مشغول به روایت داستان و به تصویر کشیدن اکشنها میشود که شوخی هایش بیمزه شوند و فیلم از پس این آزمون دشوار، به خوبی برآمده است.
بد نیست کمی در مورد دیگر شخصیتها نیز صحبت کنیم. شخصیت جدید این مجموعه و این فرانچایز یعنی والکری نیز شخصیتپردازی خوبی دارد. این شخصیت در کمیکهای ثور نیز حضور داشته اما رنگ پوست، مو و چهره او تغییر بسیاری پیدا کرده؛ مثلا این که در دنیای کمیک سفید پوست بود اما در این فیلم رنگ پوستش سیاه است. والکری شخصیتی است که زمانی به عنوان یک جنگجو و یک والکری در ازگارد حضور داشت. اما در جنگی بزرگ که در آن جنگجویان ازگارد با هلا مبارزه میکردند، والکری ها شکست میخورند و والکری قصه ما تنها والکری باقیمانده از ازگارد و آن نبرد است. پس از آن نبرد در فضا گم میشود و ساکار را پیدا میکند و سعی میکند تمام خاطراتش از از آن نبرد و ازگارد را فراموش کند و به خدمت برای استاد بزرگ یا Grand Master بپردازد.
قطعا هیچکس نمی تواند هیولای سبز بزرگ مارول یعنی همان هالک را فراموش کند. نکته جالب این است که هالک متفاوت تر از آن چیزی بود که فکرش را میکردیم. قبلا وقتی از من می پرسیدند هالک کیست؟ میگفتم هالک یک هیولای سبز، عصبانی، قوی و بزرگی است که از برخورد اشعه گاما ۱۳ به بروس بنر شکل گرفته و میشود گفت با بنر در یک بدن مشترک زندگی میکند. هر وقت که بنر عصبانی می شود هالک در وجودش بیدار میشود و تبدیل به هالک میشود. اما در رگناروک بیشتر با یک موجودی طرفیم که عاشق این است که مرکز توجه باشد و همه دوستش داشتهباشند و به شدت حساس است، و عصبانیت او نیز ناشی از حساس بودن اوست. راستش همین علاقه مردم به هالک در ساکار باعث شد که هالک دو سال در حالت خودش باقیبماند و دیگر به بنر تبدیل نشود! راستش فکر می کنم تعریفی از هالک که در رگناروک دیدیم برای هالک بهتر باشد، زیرا وایتیتی هالک را از یک شخصیت تکبُعدی، به یک موجود جذاب و قوی تبدیل کرد که دارای شخصیتپردازی قویتری نسبت به هالک قبلی است و میشود گفت شخصیت هالک در ثور رگناروک به تکامل رسیده است.
هرچقدر از هالک تعریف کردم دلیل نمیشود که شخصیتپردازی بروس بنر نیز همانند هالک، عالی باشد. متاسفانه شخصیت بنر در فیلم دچار مشکلاتی شده که شاید به نتیجه کلی فیلم ضربه بزند. نمیخواهم بگویم شخصیت پردازی بنر خیلی بد است، اصلا اینطور نیست. شخصیتش خوب است اما نسبت به قبل دچار ضعف شده و مثل قبل نیست. کارهایی میکند که با اوریجین شخصیت بنر هیچ تشابهی ندارند و این زیاد خوب نیست و نهایتا به ضرر فیلم تمام میشود.
نوبتی هم که باشد نوبت می رسد به آنتاگونیست فیلم یعنی هلا. بر خلاف خیلی از انتقادات، که هلا را شخصیتی تک بُعدی و بیهدف میدانستند، من هلا را یک شرور خوب و هدفدار می دانم که بد نیست، اما یکی از بهترینها هم نیست. فقط متاسفانه پردازش به این شخصیت در فیلم کافی نبودهاست و همین باعث شده که هلا فراتر از یک آنتاگونیست خوب نباشد. حتی اگر تمامی انتقادات نسبت به این شخصیت را فراموش کنیم؛ حتی اگر از دید یک بیننده نیز به این شخصیت نگاه کنیم، چیز بسیار استثنایی را در او شاهد نیستیم و همهمان این را هم میدانیم که هلا، جذابیت شرورهایی همچون لوکی یا رداسکال را ندارد. راستش طرفداران و دنبالکنندگان کارهای مارول به این وضعیت عادت کردهاند، زیرا به ندرت شاهد حضور شرورهای استثنایی همانند لوکی، رد اسکال یا … در این دنیای گسترده هستیم.
راستش همانطور که گفتم رگناروک فیلمی بینقص نیست و در عین عالی بودنش، اشکالاتی نیز دارد. یکی از بزرگترین مشکلات فیلم که در بخشی از فیلم بیش از حد خودنمایی می کند مربوط به اودین، پدر ثور است. صحنهای که اودین با فرزندانش دیدار میکند و صحبت های اودین برای لوکی و ثور دارای یک مشکل اساسی است:
ثور: من از رگناروک جلوگیری کردم.
اودین: نه. اون داره میاد. هلا. الهه مرگ. اولین فرزندم. خواهرت.
ثور: چی ؟
همین! فقط همین! به نظر شما منطقی است؟ اودین هیچ دلیل منطقی برای توجیه اینکه چرا قبلا به ثور نگفته که خواهری خرابکار و ستمگر به نام هلا دارد ندارد. حقیقتا این مورد، یکی از بزرگترین نقاط ضعف این فیلم است که بیننده را به تعجب وا می دارد.
شخصیتهای مکمل به خوبی در داستان جای دادهشدند و به عبارتی، در زمان و مکان مناسب حضور پیدا میکنند. شخصیتی که در این فیلم بازهم در دنیای سینمایی مارول حضور پیدا کرده یعنی هایمدال با بازی ادریس البا از جذابیت بیشتری نسبت به قبل برخوردار است و شخصیتش دارای عمق بیشتری است.
خوشبختانه داستان فیلم پیشروی بسیار خوبی دارد و فیلم به هیچ وجه در روایت داستانش منحرف نمیشود و هدفش را گم نمیکند. هر فیلم خوبی در کنار داستانش، اهدافی دارد و سعی میکند که چیزی را به بیننده یاد بدهد. ثور رگناروک هم مثل چنین فیلمهایی اهدافی دارد. مهمترین نکته آموزنده و البته هدفدار درمورد ازگارد و نابودی آن است؛ که در آن شاهد ارتباط و صحبت جالبی بین پدر و پسر یعنی ثور و اودین بودیم؛ ثور سعی داشت و به اودین بگوید که ازگارد در حال نابودی
است و او بدون چکشش نمیتواند ازگارد را نجات دهد. اما اودین به او جمله ای جالب و تاثیرگذار میگوید:
ازگارد یک مکان نیست، یک مردمه
این جمله بیننده را به عمق داستان فیلم و حقایق درونش فرو میبرد. نکته جالب و مهم نیز این است که این جمله حتی درمورد زندگی واقعی ما نیز صدق میکند. این جمله یک منظور دارد؛ این مردم کشور یا مکانی هستند که آن را میسازند. این که آن مکان نابود شود یا از بین برود، دلیل نمیشود که مردم آن نیز از یادها بروند بلکه با حضور آنان، یک ملت ساخته میشود. این جمله یعنی یک ملت بدون مردمش هیچ است. همین جمله به ثور و یارانش امید بخشید و توانایی مقابله با هلا را به آنان داد.
ثور رگناروک همانطور که گفتم با اینکه فیلمی بینقص نیست، اما فیلم ابرقهرمانانهی کمدی، جذاب و هیجانانگیزی است و بیننده را مجذوب داستان و دنیای رنگارنگش میکند. فیلمی که باعث به تکامل رسیدن برخی از شخصیتهای این فرانچایز شد. اگر طرفدار مارول و فیلمهای آن هستید، پیشنهاد میکنم که حتما ثور رگناروک را تماشا کنید، اما اگر طرفدار و دنبالکننده فیلم های مارول نیستید باز هم آن را تماشا کنید؛ پشیمان نمیشوید.
نظرات