«راکتمن» یکی از موزیکالهای زندگینامهای استاندارد هالیوود است که دیدنش به لطف حضور موسیقی و داستان جان التون افسانهای برای سینمادوستان لذتبخش و برای طرفداران این ستاره راک واجب خواهد بود. در ادامه و بررسی این فیلم با سینمافارس همراه باشید.
«راکتمن» که بخشی از دنیای سینمایی بایوپیک/موزیکال راک کلاسیکی است که با «بوهمین رپسودی» شروع شده، بسیار پختهتر و با در و پیکرتر از ساخته برایان سینگر ظاهر میشود و آنقدری خوب است که بتوان آن را یک فیلم نامید. البته، «راکتمن» در نهایت موزیکال استانداردی است که تمام ضربهای یک فیلم زندگینامهای هالیوودی را رعایت میکند؛ از پرده اول کلیشهای که با نشان دادن التون جان (با نام واقعی رجی دوایت) در دوران کودکی و عدم داشتن خانوادهای سالم شروع میشود تا رسیدن او به موفقیت و غرق شدن در مواد مخدر و روابط خاص خود تا تصمیم برای تغییر. با این حال، «راکتمن» یک برگ برنده بزرگ دارد و آن هم خود التون جان و موسیقیاش است. موسیقی که به طرز فوقالعادهای در فیلم برای شخصیت پردازی خود التون جان استفاده میشود و در ترکیب با بازی لایق بازیگر اسکار تارون اجرتون، «راکتمن» را به فیلمی تبدیل میکند که شایستگی دیده شدن توسط مخاطبان سینما را داشته باشد.
«راکتمن» شاید کلیشهای آغاز شود و قدم به قدم فیلمهای تیپیکال هالیوودی را دنبال کند اما، اثبات خوبی بر این نکته است که رعایت کردن فرمول درست، بهتر از شلختی و هرج و مرجی است که در «بوهمین رپسودی» دیدهایم. آن فیلم میخواست هر چه زودتر گروه کوئین را دور هم جمع کند و برای بازسازی ثانیه به ثانیه و بدون خلاقیت کنسرتهایش، به روی صحنه بفرستد. در مقابل «راکتمن» پنجاه دقیقه تا رسیدن به اولین اجرای زنده التون، وقت میگذارد و میشود گفت به صورت قابل قبولی از این پنجاه دقیقه استفاده میکند. دکستر فلچر از «راکتمن» موزیکالی واقعی میسازد و اغلب اوقات شخصیتها ناگهان زیر آواز میزنند و آهنگهای التون جان را میخوانند. باید بگویم با اینکه به شخصه با موزیکالهای زیادی ارتباط برقرار نمیکنم، «راکتمن» جزو معدود مواردی است که نظرم را در این زمینه جلب میکند. اجرای آهنگهای التون جان توسط شخصیتهای فیلم مناسب با پیشبرد داستان است و به طرز بینقصی شما را در فضای ذهنی کاراکترها قرار میدهد. علاوه بر این، پیش زمینه خوبی برای برخی از بزرگترین هیتهای موسیقی راک فراهم میکند و به فیلم انرژی میبخشد که شما را تا انتها همراهی میکند. صحنه اولین اجرای التون در مقابل جمعیت که به آن اشاره شد، به تنهایی برای رستگار کردن فیلم در نظر من کافی بود. در طی این صحنه، جان و حضار با آهنگ به صورت سورئالی از زمین بلند میشوند و توسط جادوی موسیقی التون، در هوا شناور میمانند. این مهمترین کاری است که بایوپیکی موزیکال باید انجام دهد: نشان دادن جادوی موسیقی شخصیت اصلیاش. در حالی که «بوهمین رپسودی» بازسازی خشک و خالی کنسرتهای کوئین را برای رسیدن به این هدف انتخاب کرده بود، «راکتمن» نمایشی شایسته نام التون جان دارد.
بعید است اجرتون در لیست نهایی نامزدهای اسکار حضور نداشته باشد. برخلاف رامی ملک، که به عقیده من، به طرز بینقصی ادای فردی مرکیوری را در میآورد، اجرتون در «راکتمن» التون جان را بازی میکند. او نه تنها موفق میشود التون را در لحظات جلف و خودنمایانه روی صحنهاش به تصویر بکشد، بلکه مهمتر از آن پرتره احساسی و دقیقی از خلوت این ستاره راک به ما میدهد. علاوه بر این، اجرتون خودش تمام آهنگهای فیلم را اجرا میکند و به طرز شگفتانگیزی در انجام این کار خوب است. همین امر باعث میشود بازی او، به عمقی برسد که ملک هنگام لب زدن وکالهای فردی مرکیوری، به آن نرسیده بود. نقش آفرینی دیگری که به چشمم آمد، برایس دالاس هاوارد با لهجه بریتانیایی بینقصش در نقش مادر التون بود که حضوری کوتاه، اما تاثیرگذار دارد.
«راکتمن» بیش از اینکه وقتش را روی صحنه بگذارند، به پشت صحنه موفقیتهای التون جان میپردازد. این تمرکز خوب فیلم بر روی لحظات شخصی التون که در پرده دوم سر میرسند، باعث میشود جان به چیزی فراتر از یک آیکون دو بعدی از خوانندهای افسانهای (بله، درست بر خلاف «بوهمین رپسودی») تبدیل شود. «راکتمن» به خوبی نیاز جان به تغییر نامش در نتیجه کمبود اعتماد به نفسی که از کودکی در او رشد کرده را نشان میدهد. به علاوه، ساخته فلچر ابایی از به تصویر کشیدن دقیق لحظات نه چندان جالب جان در زندگی ندارد و عملا، چیزی را لاپوشانی نمیکند. در واقع، میتوانم بگویم فیلم کمی بیش از حد روی مشکلات زندگی شخصی التون تمرکز میکند. تا حدی که باعث شد بپرسم فردی با این همه مشکلات چگونه تا این حد در زمینه خلق موسیقی موفق بوده. مشکلی که به عقیده من با تمرکز بیشتر روی رابطه التون با برنی و چگونگی خلق موسیقیهای ماندگار توسط این دو حل شدنی بود.
«راکتمن» در طراحی صحنه و لباس، در یک کلام فکانداز است. کاستومهای التون در فیلم با کاستومهای او در کنسرتهای واقعی مو نمیزنند. همچنین طراحی محیط و سالنهای کنسرت، طوری است که مخاطب را بیشتر به فضای ذهنی التون نزدیک میکند و حتی گاهی اوقات (مانند لحظهای که التون برای اولین بار Crocodile Rock را اجرا میکند یا لحظه اجرا Rocket Man) وارد حیطه سورئال هم میشود. استفاده فیلم از آهنگ Saturday Night’s Alright در تحول التون از یک کودک به مردی جوان در هر زمینهای توی خال میزند؛ کوریوگرافی رقصها، طراحی لباس و دکور و میکس صدا، همه باعث میشوند تا یک سکانس ترانزیشن ساده به یکی از ماندگارترین لحظات فیلم تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۸، التون جان آلبوم Reg Strikes Back را منتشر کرد. آلبومی که بازگشتی به ریشههای کم زرق و برقش پس از ۱۵ سال هوشیاری بود. هر چند هیچ کدام از آهنگهای این آلبوم در «راکتمن» حضور ندارند اما، فیلم روایتی از رسیدن التون به اوج موسیقی راک و سقوطش به دره مواد مخدر و روابط و در نهایت، به تصویر کشیدن عواملی است که تصمیم او برای بازگشت به دنیای موسیقی به عنوان جنتلمن پاپ بریتانیا را باعث میشود. هر چند تماشای «راکتمن» برای هواداران التون جان و دوستداران راک دهه هفتاد امری واجب است، فیلم آنقدر نکات مثبت دارد که سینمادوستان معمولی را هم از تماشایش راضی کند.
نظرات