به نظر میرسد قرار نیست شاهد یک فیلم خوب در دنیای مانسترورس باشیم: Godzilla: King of the Monsters «گودزیلا: پادشاه هیولاها» در سال ۲۰۱۹ بهترین تلاش هالیوود برای به تصویر کشیدن اکشن، هیجان و جذابیتهای فیلمهای کایجوی ژاپنی بود، اما فروش خوبی در باکس آفیس نداشت و مورد توجه منتقدان قرار نگرفت. حالا فیلم Godzilla vs. Kong «گودزیلا در برابر کونگ» منتشر شده که توجه زیادی به انسانها، داستانهای قبلی یا هر چیزی به جز دعوای مارمولک و میمون غولپیکر ندارد.
اگر یک فیلم هیولایی تصمیم بگیرد تمام منابع خودش را به مبارزهی هیولاها اختصاص دهد، باید آن را تحسین کرد. اما درگیریهای به نمایش درآمده توسط کارگردان، آدام وینگارد نسبتاً خستهکننده هستند. البته ما به عنوان مخاطب هر ضربه و تأثیرش روی هیولای رقیب را حس میکنیم -این در مورد بسیاری از فیلمهای هیولایی امروزی صدق میکند- اما نبردها فاقد پویایی و ظرافتی است که باعث شده کونگ و گودزیلا به چنین شخصیتهای محبوبی در سینما تبدیل شوند.
سه سال از زمانی که یک تایتان در زمین ظهور کرده میگذرد. گودزیلا به کارخانهی تولیدی APEX حمله میکند، شرکتی که نامش نشان میدهد یک سازمان شرور است. رسانهها از این طغیان ظاهراً تصادفی وحشتزده شدهاند، اما مدیسون راسل (میلی بابی براون) گمان میکند که این شرکت چیزی را از مردم پنهان کرده است. همینطور برنی هیز (برایان تایری هنری)، یک پادکستر شیفتهی تایتانها که در APEX کار میکند تا اسرار آنها را فاش کند.
در همین حال، با وجود تلاشهای دانشمند آیلین اندروز (ربکا هال) و دخترخواندهاش جیا (کیلی هاتل)، پناهندهی جزیرهی جمجمه که گویا حضورش کونگ را آرام نگه میدارد، کونگ از ماندن در شبیهسازی مصنوعی خودش خسته شده است. والتر سیمونز (دمیان بیچیر) رئیس APEX، نیتن لیند (الکساندر اسکاشگورد) را برای یک سفر اکتشافی استخدام میکند که طی آن کونگ آنها را به سرزمین تهی -سرزمینی در هستهی زمین که تایتانها از آنجا ظهور کردهاند- راهنمایی میکند. همهی اینها منجر به دعوای بزرگ بین دو هیولای غولپیکر در میان آسمانخراشهای هنگ کنگ میشود.
این مبارزه خطرات جدی ندارد، چون تنها چیزی که روی انسانها تأثیر دارد (به جز افرادی که مجبور به تخلیهی شهر میشوند) موجودی است که APEX وارد مبارزه میکند؛ ادای احترامی به فیلمهای گودزیلای کلاسیک که آن را اسپویل نمیکنیم. فیلم Godzilla vs. Kong توجه زیادی به انسانها ندارد؛ مدیسون نقش مهمی در فیلم قبلی داشت، اما وقتی با برنی آشنا میشود، نقشش کمرنگ میشود.
جلوههای بصری قطعا چشمگیر هستند، با ظاهر جذاب کونگ و گودزیلا و مقیاس غولپیکر و باشکوه آنها. بازیگران تمام تلاش خودشان برای جذاب کردن فیلمنامهی نوشتهی اریک پیرسون و ماکس بورنشتاین را انجام میدهند؛ اما برایان تایری هنری دیالوگهای تکخطی بدی دارد و بیچیر هم نقش مدیرعامل شرکت را کاملاً کلیشهای بازی میکند.
اگر طرفدار گودزیلا هستید، انتظار زیادی از این فیلم نداشته باشید: کونگ بخش زیادی از فیلم را به خودش اختصاص داده و تم موسیقی گودزیلا و غرش افسانهای او در این فیلم غایب هستند. در بخش سوم Godzilla vs. Kong شاهد سورپرایزهای جذابی دربارهی گودزیلا هستیم، اما این فیلم با او مثل یک شخصیت ثانویه رفتار میکند.
قطعاً هیچکس برای شخصیتهای عمیق انسانی یا فیلمنامهی خوب یا حتی استعارههایی دربارهی محیط زیست و صنعتی شدن کرهی زمین Godzilla vs. Kong را تماشا نمیکند. اما در لحظاتی که شاهد مبارزهی بین هیولاها نیستیم چنین مواردی میتوانند جای خالی آن را پر کنند، اما در اینجا چنین اتفاقی نمیافتد. با توجه به اینکه مبارزات بین هیولاها هم خیلی خوب ساخته نشدهاند، پس واقعاً هدف از ساخت چنین فیلمی چیست؟
نمره: ۵
نظرات
بهترین فیلم دنیایی هیولایی فیلمGodzilla vs. Kong امساله برو ببین نمره منتقدان و هوادران چه استقبالی کردن نظر الکی ندید عزیزان محترم
متاش که زیر ۶۰ شده
آی ام دی ب هم که زیر ۷ شده
کجا شده بهترین فیلم دنیای هیولایی؟
:/