Attack on Titan انیمه در ژانر ماجراجویی به نویسندگی یاسوکو کوبایاشی و کارگدانی تتسورو آراکی است که فصل اول آن در سال ۲۰۱۳ پخش شد. این انیمه اقتباسی از مانگایی به همین نام به نویسندگی هاجیمه ایسایاما است که از سال ۲۰۰۹ در حال انتشار است. فصل چهارم و پایانی این انیمه در سال ۲۰۲۰ پخش میشود.
هوش فرمانده و قدرت کاپیتان
از ابتدای فصل سوم، شخصیت لیوای وارد زمین بازی این انیمه شد و تمام نگاهها را به سمت خود خیره کرد، با اینکه در بخش دوم تمامی شخصیتهای حاضر وارد این نبرد بزرگ شدهاند اما لیوای نقش بسیار موثری را در این نبرد ایفا میکند. صحنههای اکشن شخصیت لیوای به قدری زیبا و به یاد ماندنی هستند که حتی مخاطب را به وجد میآورد. به نوعی میتوانیم بگوییم که از شخصیت لیوای به طور کامل پرده برداری شده است و بخش دوم این فصل آن را تکمیل میکند، تکامل یافتن شخصیت اروین بسیار زیبا صورت گرفته است، با توجه به اینکه اروین همچنان نقش پیشین خود را به خوبی در انیمه ایفا میکند. این انیمه با نشان دادن صحنهای بسیار زیبا با دیالوگهای بسیار جالب تکامل این شخصیت را به زیبایی به نمایش در میآورد، دیالوگهای رد و بدل شده بین دو شخصیت لیوای و اروین بسیار جالب هستند و به طور کلی رابطه میان این دو شخصیت بسیار جذاب است. نکته بسیار جالب این انیمه به چالش کشیدن شخصیت لیوای برای پیشروی مسیر حرکت داستان است که تصمیمگیری او جنبههای مختلفی از شخصیت وی را به نمایش میگذارد و این انیمه با هنرمندی خود هم بین مخاطبان و هم در داستان خود جنجال بسیار بزرگی را ایجاد میکند.
میمون مرموز
زیک (تایتان میمونی) شخصیت بسیار جالب و مرموزی است، به قدری که این موضوع در دیالوگهای این شخصیت تاثیر بسیار زیادی گذاشته است، دیالوگهای شخصیت زیک بسیار کم هستند اما به قدری جالب هستند که برای دقایق بسیار زیادی ذهن مخاطب را به خود درگیر میکنند.این انیمه به طور کلی از یک روش بسیار ساده اما هوشمندانه برای معرفی شخصیتهای مرموز خود استفاده میکند و آن هم این است که این شخصیتها را به صورت ناگهانی وارد داستان میکند و بعد به توضیح درمورد ماهیت آنها میپردازد و این امر جذابیت شخصیتهایی مانند کنی آکرمن و خود شخصیت زیک تاثیر بسیار زیادی گذاشته است. با اینکه توضیحات زیادی درمورد داستان اتفاق افتاده اما این انیمه همچنان آن حس مرموز بودن شخصیت زیک را توانسته است حفظ کند و ذهن مخاطب را درگیر این شخصیت نگه دارد.
سه دوست قدیمی
ارن پس از پشت سر گذاشتن اتفاقات بزرگ و کوچک به شخصیتی عاقلتر تبدیل شده است، این موضوع در بخشهای مختلفی از این انیمه قابل رویت است و ارن با گذشت متعدد فصلها کامل و کاملتر شده است، مانند فصلهای پیشین مبارزات شخصیت ارن هم جالب و هم جذاب هستند و بازگو شدن افکار ارن در حین مبارزه از نکات بسیار جالبی است که در تمام مبارزات او دیده میشود. میکاسا همان شخصیت همیشگی است، این انیمه با وارد کردن جزئیات تازه به داستان خود صحنههای اکشن جالبی را به نمایش میگذارد که میکاسا در راس این نمایش قرار دارد. آرمین شخصیتی است که ناخودآگاه تاثیر بسیار زیادی را در داستان ایفا میکند و در بخش دوم هم این هنرنمایی به اوج خود میزسد اما نکته عجیب این شخصیت این است که پس از گذشتن سه فصل همچنان به آن تکامل روحی که باید نرسیده است و هنوز تردیدها و شکها در این شخصیت وجود دارد، درگیر کردن شخصیت آرمین با اتفاقات مهم رخ داده درون انیمه موضوع بسیار جالبی است، زیرا تاثیری که در حال و آینده داستان میگذارد بسیار جالب هستند.
از انسان تا تایتان عظیم الجثه
با توجه به داستان انیمه شخصیتهای بسیار زیادی در آن بوجود آمدهاند، راینر و برتولت شخصیتهایی هستند که تنها در صحنههای اکشن حضور دارند و به نوعی طرح مورد نظر خود را در دفتر داستان این انیمه کشیدهاند. پارادوکسی که شخصیت هانجی در مواقع عادی و مبارزه دارد بسیار جالب است، این تفاوت را به خوبی میتوان در شخصیت شوخ هانجی در قسمت آخر این فصل و یا شخصیت جدی او در هنگام مبارزات و یا تصمیمگیریها دید. درگیر کردن شخصیت ژان در اتفاقات مهم داستان بسیار جالب است، اما عاقبت استفاده از این شخصیت در بخشهای مهم داستان کمی تکراری شده است. شعله شخصیت کنی از فصل گذشته تا این فصل کم کم در حال خاموش شدن است و این شخصیت به همراه ساشا توانایی خودنمایی به مانند گذشته را پیدا نکردند. فلوک شخصیت بسیار جالبی است که به شکل بسیار زیبایی وارد داستان انیمه میشود هرچند در اواخر انیمه داستان سعی زیادی میکند تا آتش تنور این شخصیت را گرم نگه دارد اما گرمای آن چندان تاثیر گذار نیست، اما با اینحال تاثیر این شخصیت در داستان به بهترین شکل عملی شده است.
داستان جنگی سهمگین
این انیمه برای پیشروی داستان در مسیر حرکت خود از روشهای بسیار خوبی استفاده میکند و کاملا در مسیر حرکت خود مصمم است. داستان این انیمه در ابتدا با خیال راحت به مبارزات خود میپردازد و با رنگ آمیزی جادویی خود این مبارزات را به بهترین شکل ممکن به نمایش درآورده است و نکته جالب این موضوع این است که حتی بعد از پایان این مبارزات، داستان با آرامش بسیار زیادی به کار خود ادامه میدهد به نوعی که حتی این آرامش را هم در رفتار برخی از شخصیتها میتوان مشاهده کرد. هنرمندی داستان در توضیح راز و رمزها و معماهای عجیبی که در دل خود پنهان کرده است بسیار تحسین برانگیز است زیرا انیمه دقیقا میداند که چه موضوعاتی را به چه شکلی به مخاطب خود توضیح دهد تا بتواند برخی از اجزای این نکات مهم را برای خود نگه دارد، نکته بسیار جالب داستان این انیمه این است که دقیقا در بهترین موقع به سراغ خاطرات شخصیتها و تلفیق آن با صحنه در حال نمایش میرود و با استفاده از این موضوع دست به خلق صحنههای احساسی بسیار زیبایی زده است. داستان به خوبی تمامی اتفاقاتی را که در مدت زندگی خود به نمایش درآورده است را به هم مربوط میکند و به بهترین شکل ممکن توضیحات لازم را برای مخاطب به نمایش در میآورد. ارتباطهای هوشمندانهای که بین دنیای واقعی انسانها و دنیای جذاب داستان این انیمه وجود دارند بسیار جالب هستند و کاملا به نظر خود مخاطب بستگی دارند.
پایان عصر جاهلی
داستان جنبههای بسیار جالبی را از شخصیت گریشا یاگر به نمایش میگذارد، انیمه با استفاده از گذشته گریشا هم شخصیت او را به طور کامل برای مخاطب به نمایش میگذارد و هم در پیشروی خود در این مسیر پرپیچ و خم ادامه میدهد. در اواخر مسیر حرکت این انیمه در بخش دوم ماجراجویی خود داستان سعی بر آماده کردن فضا برای تشنهتر کردن مخاطب برای فصل بعد داستان است که در این راه تصاویر بسیار عجیبی را هم به نمایش میگذارد که عجیبترین آن دیالوگ عجیبی است که به ادغام شدن خط زمان بین آینده و گذشته اشاره میکند. ارن کروگر بسیار شخصیت ساده و جالبی دارد و درواقع داستان برای توضیح بخشی از اتفاقات رخ داده دست به خلق شخصیتی به سادگی ارن کروگر میزند که به زیبایی نیز معماهای داستان را رمز گشایی میکند، داستان این انیمه به قدری پیچده میشود که دیدن دو قسمت پشت سرهم فقط برای توضیح داستان بسیار جذاب است و مخاطب تشنه گرفتن اطلاعات بیشتر از داستان این انیمه میشود. این انیمه با شخصیتهای بسیار جذاب خود دست به خلق صحنههای بسیار زیبا و ماندگاری زدهاند که داستان بسیار زیبای آن این جذابیت را دوچندان کرده است.
نظرات