فیلم Space Jam: A New Legacy با تمام جلوههای کارتونی خود یک جولان ناموفق برای کمپانی برادران وارنر بود و با شکست خود عدالت را برای قسمت قبلی آن برقرار کرد.
فیلم Space Jam که در سال ۱۹۹۸ ساخته شد، فیلم بدی بود. جنبه نوستالژی فیلم به پنهان ساختن این واقعیت کمک کرد، اما اگر به عقب بازگردید و آن را تماشا کنید، میبینید که این یک تلاش بیروح میباشد که با استفاده از Looney Tunes طراحی شده است تا برند (نام و آوازه) مایکل جردن (Michael Jordan) را در راستای طرحی خانوادگی_دوستانه و همچنین در قالب تجدید حیات پس از یک شکست به تصویر بکشد. اما اگر افراد زیادی از روی علاقه به دوران کودکی خود نگاه کنند، میتوانند دنبالهای از آن را بیرون بیاورند و بدین گونه است که ما به Space Jam: A New Legacy میرسیم که سعی دارد مقدار بیشتری ترحم به فیلم تزریق کند، اما هنوز هم ایده کلی همان است: جشن گرفتن حضور ستاره بزرگ NBA و استفاده از Looney Tunes برای استاندارد کردن آن برای کودکان. تنها پیچیدگی در این جا، تنها این است که کمپانی برادران وارنر اکنون در حال اجرای بخشی از اعمال تجاری خود میباشد؛ زیرا آنها مجموعه گستردهای از IP را با خود دارند و میخواهند آن را به رخ بکشند. گویی برای سهامدار یا مدیر استودیو این مهمترین چیز در دنیا است.
لبران جیمز (LeBron James) در سال ۱۹۹۸ و زمانی که در دوران کودکی خود بود، متوجه شد که برای این که در بسکتبال عالی شود، باید از حواسپرتیهایی مانند بازیهای ویدیویی دست بکشد. با این حال، پسرش دام با بازی سدریک جو (Cedric Joe) بازیهای ویدیویی را بیشتر از بسکتبال دوست دارد و میخواهد یک طراح بازی شود و این موضوع باعث ناراحتی پدرش میشود. با بالا گرفتن این اختلاف، یک الگوریتم نحس در سرورهای برادران وارنر با نام Al-G Rhythm با بازی دان چیدل (Don Cheadle)، پیروی زیاد لبران را راهی برای شناخت خود میبیند. او لبران و دام را دعوت میکند تا به کمپانی برادران وارنر بیایند تا در آن جا بتواند آنها را به کامپیوتر بفرستد و لبران را با یک بازی بسکتبال به چالش بکشد. اگر لبران برنده شود، پسرش را پس میگیرد و آزاد میشود. اگر او شکست بخورد، آنها در سرور برادران وارنر به دام میافتند. در حالی که Al-G دام جوان را کنترل کرده و او را وادار میکند تا بازی Dom Ball خود را بهبود بخشد، لبران مجبور است با باگز بانی با صداپیشگی جف برگمن (Jeff Bergman) و بقیه گروه لونی تونز که در پروژههای کمپانی برادران وارنر هستند، همکاری کند.
اگر شما از طرفداران لونی تونز هستید، خواهید دید که آنها پسرفت کردهاند و آن صفاتی را که داشتند یعنی باهوش، کمدی و طغیانگر از دست دادند، به این معنی است که آنها به صورتی به کار گرفته شدهاند تا هر آن چه که فیلم Space Jam: A New Legacy برای بچهها نیاز دارد، فراهم کنند. هنگامی که لبران و باگز مجبور میشوند به فیلمهای R-rated (فیلمهایی مناسب افراد بالای ۱۷ سال که کودکان زیر این سن باید با والدین یا یک فرد بزرگتر خود آنها را تماشا کنند) مانند Mad Max: Fury Road و The Matrix بروند (که احتمالا نویسندگی فیلمنامه آنها توسط این کمپانی انجام شده است) این نمای ظاهری از هم میپاشد.
فیلم A New Legacy در سطح نگرانی کنندهای عمل میکند که در آن تمام طعمها با هم مخلوط میشوند به امید این که شما آن را بشناسید و این شناخت باعث قدردانی شود. حالا اگر شما طرفدار لونی تونز نیستید چه؟ اشکالی ندارد، ما میخواهیم لباس ابرقهرمانهای DC را تن آنها کنیم. از طرفداران لبران جیمز نیز نیستید؟ اشکالی ندارد. از طرفداران بسکتبال نیستید؟ اشکالی ندارد، پسر او یعنی دام اساسا هرج و مرج فضایی را “اختراع” کرد.
با وجود تمام ویژگیهایی که کمپانی برادران وارنر در اختیار دارد به علاوه لبران جیمز که نشان داد میتواند کمدی را در فیلم Trainwreck به تصویر بکشد، فیلم A New Legacy یک پروژه روتین (تکراری) است. تقریبا نیم ساعت طول میکشد تا لونی تونز حتی ظاهر شود و این در کنار این نکته است که شرور اصلی داستان لبران میباشد؛ چرا که او آرزو داشت که پسرش به جای بازیهای ویدیویی، بسکتبال بازی کند. هیچکدام از اینها یک فیلم را خندهدار یا بابینش نمیکند، اما بسیاری از “هی این رو میشناسم” ها در فیلم وجود دارد. هیچگونه نکته خندهداری درباره فیلم Casablanca (فیلمی که بچهها عاشق آن هستند و مطمئنا آن را میشناسند!) وجود ندارد، اما وقتی به آن جهان سفر میکنید، شما یوسمیت سم را میبینید که قد کوتاهی دارد و لبران که به دنبال بازیکنان قدبلند است. همین! جنبه خندهدار قضیه همین است.
شاید ما این موضوع را با موفقیت فیلمهایی مانند The LEGO Movie و Wreck-It Ralph که IP آنها میتوانست دارای کراساوور (حضور کاراکتر فیلمی در فیلم دیگری) باشد، مقایسه میکنیم، اما این فیلمها حداقل دلیلی منطقی برای این کراساوورها داشتند. فیلم The LEGO Movie اساسا در تخیل کودک جای میگیرد و افرادی که با مجموعه اسباببازیهای لگو بازی کردهاند کاملا با کراساوورهای لگو آشناییت دارند. انیمیشن Wreck-It Ralph در یک بازی آرکید اتفاق میافتد، پس برای بازیهایی که واقعا در یک منطقه (دستگاه بازی) هستند منطقی به نظر میرسد که کراساوور داشته باشند. اما کمپانی برادران وارنر اکنون به جایی رسیده است که میخواهد برای همه چیزهایی که در اختیار دارد، جشن بگیرد؛ گویی که این موضوع به خودی خود یک فضیلت است. این همان گونهای است که فیلم Ready Player One و حالا فیلم Space Jam: A New Legacy ساخته و درک میشوند. این فیلم فقط برند است روی برند روی برند… انگار به گونهای جذاب حس میشود ولی بدون وجود هیچ تفسیری که حداقل از قدرت برند کم کند.
شما حتی نمیتوانید این استدلال را مطرح کنید که کمپانی برادران وارنر به سادگی مشغول “آگاهسازی از برند خود” بوده است؛ چرا که برخی از برنامههای کاربردی در این جا وجود دارد که نشان میدهد این استودیو عمیقا از “محتوای” خود (آه سنگین) بیاطلاع است. در پس زمینه بازی بزرگ بسکتبال شما میتوانید شاهد Droogs (یک گروه قاتل و غاصب) از فیلم A Clockwork Orange باشید. همچنین میتوانید راهبهای از فیلم The Devils را در بسیاری از صحنهها ببینید و اگر میخواهید این فیلم را دنبال کنید این مقاله احتمالا به شما کمک میکند. من فکر میکنم که اگر همه چیز را با هم مخلوط کنید، به سادگی به عنوان یک صدای شلوغ عمل میکند و شما نمیتوانید هر دو جنبه آن را داشته باشید به گونهای که گفته شود “هی، من چیز جالبی را در پسزمینه فیلم شناسایی کردم” و همچنین گفته شود “بیایید تمام بافتهای آن را نادیده بگیریم و به جایی برسیم که به سادگی فقط نمادهایی بدون معنا وجود داشته باشد”.
برای برخی از خوانندگان این متن، من مطمئن هستم که برداشت من از این فیلم باعث میشود که من یک عامل مخرب در زمینه ورزش پنداشته شوم. به هر حال، این فیلمی است که لبران جیمز در آن به همراه کاراکترهای کارتونی بسکتبال بازی میکند؛ در نتیجه چقدر باید آن را جدی گرفت؟ اما حتی در سادهترین شکل انتقاد با طرح سوال “آیا فیلم Space Jam: A New Legacy سرگرمکننده است یا نه؟ پاسخ یک “نه” قاطعانه میباشد. ممکن است ساخت این فیلم پرهزینهتر از نسخه قبلی آن باشد و لبران جیمز مشتاق است که خود را جذاب جلوه دهد به گونهای که مایکل جردن هیچوقت دست به آن کار نزد، اما هنوز هم این پروژه یک فیلم طولانی، یک جولان برند و باعث بیمیلی است که به نظر میرسد ابتدا برای سهامداران و بعد برای دیگر افراد ساخته شده باشد. من نمیتوانم تصور کنم که بچهها صبر و حوصله دیدن این فیلم را داشته باشند و حتی آنهایی که نسبت به این فیلم احساس نوستالژی دارند، علاقه خود را از دست خواهند داد. کمپانی برادران وارنر اساسا یک حلقه تپنده برای IP خود ساخته است هنگامی که فکر میکرد یک اسلمدانک (امتیاز با قطعیت بالا) گرفته است، در واقع آن یک پرتاب ناموفق بود که حتی به حلقه هم برخورد نمیکرد.
نظرات